اجازه دهید شما را به دوران رقابت پرتنش و هیجانانگیز کنسولهای نیتندو و سگا ببریم، زمانی که تنها بازیهای پیکسلی و دو بعدی وجود داشت و شما بدون هیچ داستان و هدفی مشخص تنها به از بین بردن موجودات مختلف میپرداختید. در آن دوران تنها دلیل ساخت بازیهای رایانهای، سرگرمی مردم و گذراندن ساعات بیکاری بود؛ اما کم کم با گذشت زمان و بزرگتر شدن مدیوم سینما و دنیای گیم داستانهایی گفته شد که هر کدام از آنها احساسات ما را تحریک میکرد.
حتی برخی از آنان موجب میشد تا به پهنای صورت اشک بریزیم و آن لحظات تا آخر عمر در ذهنمان ثبت شوند. همانطور که احتمالا میدانید سینما و دنیای گیم امروزه به نوعی مکمل و رقیب یکدیگر به حساب میآیند و هر کدام سعی دارند تا اثری شاهکار و زیبا به مخاطبان خود ارائه کنند. با این حال، در ادامه میخواهیم در مورد غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی صحبت کنیم؛ پس با ما همراه باشید.
تراژدی دیجیتال با تجربه غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی
به طور کلی حافظه انسانها به گونهای است که تمایل دارد خاطرات خوب را ذخیره و خاطرات بد را هر چه سریعتر حذف کند، اما آیا لحظات غمگین هم به همین صورت است؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است که نگاهی به خاطرات ذهن خود از تماشای یک فیلم غمانگیز یا تجربه یک بازی ناراحتکننده بیاندازید، آیا لحظات موجود در آنها از غم گرفته تا خنده، کنجکاوی و حتی حس نفرت را از یاد بردهاید؟
از این موضوع که گذر کنیم، بله کاملا واضح است که بازیهای ویدیویی معدنی از احساسات هستند که امروزه تنها به عنوان یک سرگرمی در نظر گرفته نمیشوند؛ زیرا به نوعی بازیهای ویدیویی به ما اجازه میدهند که با زندگی قهرمانهای داستانی مختلف که برای یک هدف مشخص میجنگند، همراه شویم و سر از تمامی اتفاقاتی که او از سر گذرانده در بیاوریم.
همین همراهی با شخصیتهای قهرمان یا حتی گاهی هم شرور (بله شخصیتهای شرور نیز دارای لحظات غمانگیز و گریهآور هستند) باعث شده تا به عمیقترین و غمانگیزترین لحظات داستانی آنها برویم و به طرز باورنکردنی غمگین شویم. متاسفانه در بعضی مواقع در عمق داستان ممکن است با سرنوشت بسیار ناگوار شخصیت قهرمان بازی روبرو شویم که حتی منجر به شکسته شدن دل هر بازیکنی نیز میگردد. با این وجود، مقالهای که که یادآور صحنههای غمانگیز از دنیای بازیهای ویدیویی (غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی) بوده را در ادامه خواهید خواند. لازم به ذکر بوده که ما تنها از نمونههایی از غمانگیزترین لحظات بازیها که شاهد مرگ شخصیتهای محبوب بودیم را برای شما آماده کردیم و همینطور ممکن است برخی از بازیهای مورد نظر شما عزیزان در لیست وجود نداشته باشد.
*همچنین توجه داشته باشید که این مقاله دارای فاش شدن بخش داستانی برخی از بازیها است*
بازی Gears Of War 2
یکی از محبوبترین انحصاری چندین سال مایکروسافت فرنچایز بسیار پرطرفدار Gears Of War است که تقریبا اولین نسخه آن در سال 2006 روانه بازار شد و تا به امروز شاهد پنج نسخه از آن بودیم. در این سری بازی شما به عنوان شخصیت اصلی داستان به نام مارکوس فینیکس و همکارانش باید در مقابل نژادی از موجودات که ترکیبی از ملخ و جانوران دیگر هستند به مبارزه بپردازید و مانع تصرف زمین توسط این نوع موجودات بشوید.
لحظات و صحنههای غمانگیز زیادی در این مجموعه وجود دارد که ناراحتکنندهترین لحظه به زمانی تعلق میگیرد که دام (صمیمیترین دوست مارکوس) بعد از مدت زیادی که به دنبال همسر خود میگشته در قسمتی (زندان موجودات ملخ مانند) او را پیدا میکند؛ اما شرایط جسمی و روحی ماریا (همسر دام) به گونهای بود که دام باید برای این که بیشتر از این زجر نکشد؛ مجبور است او را بکشد. بله، به همین تلخی و ناگواری سازندگان این قسمت را در بازی Gears Of War 2 قرار دادند تا بازیکنان به معنای کامل غمگین شوند.
بازی Spec Ops: The Line
همه چیز در هنگام شروع بازی Spec Ops: The Line کاملا مثل سایر بازیهای شوتر سوم شخص هیجانانگیز در جریان است. بازی Spec Ops: The Line یکی از بینظیرترین و البته غمانگیزترین داستانهای دنیای بازیهای ویدیویی را دارد و کاملا بدون هیچگونه اغراق و تعارفی، صحنههای زننده و عواقب انتخابهای مرگبار و سخت در جنگ و تمامی تاثیراتی که این اتفاقات روی مردم عادی میگذارد را به مخاطبان نشان میدهد.
بازی شما را در نقش کاپیتان مارتین والکر قرار میدهد که باید به همراه همرزمهای خود برای انجام ماموریت جنگی به کشور دبی بروید. در طول بازی شما به عنوان یک کاپیتان و سر گروه باید انتخابهای بسیار دشوار و سخت بگیرید که یکی از یکی تلختر و ناگوارتر است. یکی از این تصمیمات بسیار تلخ تقریبا انتهای داستان اتفاق میافتد که شما باید ماموریتی را انجام دهید که بعدا متوجه فاجعه آن تصمیم خواهید شد.
فاجعهای که شما باعث به وجود آمدن آن میشوید؛ مرگ دلخراش چندین انسان بی گناه بوده است که بار گناه و عذاب وجدان آن تا ابد بر دوشتان سنگینی خواهد کرد و اگر شما را دیوانه نکند، مطمئنا عذاب وجدان آن شما را خواهد کشت. بدتر از این موضوع این است که بدانید این تصمیم در آن زمان کاملا درست و منطقی به نظر میرسیده است، اما در اصل باعث خلق یک فاجعه تمام عیار بوده که همین مورد از دورن تمامی احساساتتان را خواهد خورد.
همانطور که اوایل محتوا گفتیم قرار بر این شد که ما تنها نمونههایی از غم انگیزترین مرگ شخصیتهای محبوب را داخل لیست بگذاریم، اما بازی Spec Ops: The Line به قدری ناراحتکننده و گریهدار است که نمیتوانیم آن را در لیست قرار ندهیم.
بازی The Walking Dead
در سال 2012 بود که عنوانی با سبک و سیاقی کاملا جدید با گرافیکی جالب توجه به نام The Walking Dead از استودیو Telltale Games روانه بازار شد که جالب اینجاست در همان سال نیز به عنوان بهترین بازی سال 2012 شناخته شد. فصل اول بازی The Walking Dead به قدری هیجانانگیز و خارقالعاده است که امکان ندارد شما پای آن نشسته و در انتها به پهنای صورت اشک نریخته باشید.
بازی The Walking Dead شما را مقابل یک اثر اپیزودیک در ژانر ماجراجویی و آخرالزمانی قرار میدهد که بازیکن در نقش شخصی به نام Lee Everett سعی دارد خودش و دختر بچهای به نام کلمنتاین را در این دنیای مملوء از زامبی زنده نگه دارد، قرار میگیرد. اگرچه بازی تمرکز بسیار زیادی روی انتخاب بازیکنان بر روند داستانی دارد، اما هر چه شما تلاش کنید باز هم پایان داستان تلخ و اشکآور خواهد بود. در روند داستان بازیکنان با مرگ شخصیتهای مختلف و داستانهای ناگوار روبرو میشوند، اما هیچ کدام نمیدانند که این اتفاقات تنها مقدمهای برای پایان بازی است.
خلاصه ماجرا از این قرار است که لی دوستداشتنی توسط یک زامبی گاز گرفته میشود و در صحنهای بسیار ناراحتکننده، او کلمنتاین را راضی میکند که دیگر نمیتواند با او باشد و دیر یا زود، او نیز تبدیل به یک زامبی خواهد شد. در این قسمت دو انتخاب در مقابل بازیکنان قرار میگیرد؛ یکی این که لی را رها کنند یا این که خود کلمنتاین که تنها دختر بچهای بیش نیست، با اسلحه او را بکشد.
در هر حالت، لی خواهد مرد چه توسط کلمنتاین کشته شود و چه تنها بماند، دیگر لی وجود نخواهد داشت. دیالوگهایی که میان لی و کلمنتاین در لحظات آخر بازی رد و بدل میشود، به قدری ناراحتکننده است که بدون شک از غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی به شمار میآید.
بازی Final Fantasy VII
غیر ممکن است درباره غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی صحبت کنیم و نامی از صحنهای که یک نسل روی گیمرها تاثیر گذاشت و آنها را غمگین کرد سخن نگوییم؛ بله درست متوجه شدید، صحنه مرگ شخصیت محبوب و دوستداشتنی Aerith در بازی Final Fantasy VII.
یکی از آثاری که در زمان خودش غوغا به پا کرد و بدون شک هیچ بحث و سخنی در رابطه با شاهکار بودنش وجود ندارد، عنوان فوقالعاده Final Fantasy VII است. این بازی در عصر خود به قدری از کیفیت بالایی برخوردار بوده که حتی بازسازی آن بعد از سالها، باز هم در رتبههای اول قرار گرفت و توانست بار دیگر بازیکنان را شگفتزده کند. بازی Final Fantasy VII Remake در سال 2020 توانست با شخصیتهای دوستداشتنی خود بار دیگر گیمرها را به پای پلتفرمهای خود بکشد و آنها را غرق ماجراجویی کند.
اولین بار این بازی در سال 1997 با داستانی خارقالعاده منتشر شد که در آن زمان به روایت آن به عنوان یک اثر انقلابی نگاه میکردند. داستان از این قرار بود که بازیکنان در نقش شخصیت جالب Cloud Strife قرار میگیرند و به همراه دوستانش باید جلوی شخصیت شرور داستان به نام Sephiroth را بگیرد.
تقریبا اواخر بازی بوده که طی اتفاقی ناگهانی شخصیت Sephiroth از ناکجاآباد ظاهر میشود و با شمشیر خود Aerith که در حال دعا کردن برای نجات سیاره زمین است را به قتل میرساند. این اتفاق به قدری ناگوار و اندوهگین است که بازیکنان در نقش کلود در حالی که جنازه بی جان Aerith را در آغوش میگیرند به معنای کامل اشک از چشمانشان جاری خواهد شد.
بازی Life Is Strange
یکی از عناوینی که داستان آن دستی در تغییر و جابه جایی زمان دارد و بازیکنان را با تکنیکهای خاصی سرگرم میکند، بازی Life Is Strange است. سازندگان و نویسنده این عنوان با الهامگیری از داستان پیچیده و پرپیچ و تاب اثر فوقالعاده زیبا و هنری BioShock Infinite توانستند داستانی بسیار درگیرکننده و هیجانانگیز را خلق کند.
هر فردی که بازی Life Is Strange را تجربه کرده باشید، قطعا میدانید که چگونه یک اثر ساده با داستانی فوقالعاده احساسی میتواند بازیکنان را شگفتزده کرده و کاری کند تمامی لحظات تک به تک در ذهن آنها ثبت شود. لحظات احساسی و بسیار تکاندهندهای در بخشهای داستانی بازی قرار دارد که بدون شک بازیکنان را غمگین خواهد کرد.
داستان بازی روایتگر دو دوست به نامهای مکس و کلویی بوده که مکس دارای قدرت سفر در زمان و ایجاد تغییرات مختلف است. بازی Life Is Strange در 5 اپیزود به مخاطبان ارائه میشود که در دو اپیزود آخر پیچیدگی و روایت داستانی به اوج خود خواهد رسید.
بازی 3 Gears Of War
همانطور که پیشتر درباره صحنه غمانگیز خلاص کردن همسر دام به نام ماریا از زجر کشیدن در نسخه دوم سری بازی Gears Of War صحبت کردیم. حال در نسخه سوم یعنی بازی 3 Gears Of War این بار نوبت به خود شخصیت Dominic Santiago (همان دام) میرسد که در صحنهای برای اینکه مارکوس و دیگر هم تیمیهایش بتوانند از موقعیت بحرانی که توسط لشکر بزرگی از Lambent که لحظه به لحظه به تعداد آنها افزوده میشود، فرار کنند.
اینجاست که دام دست به اقدامی فداکارانه برای تیمش میزند؛ او سوار یک خودروی پر از مواد منفجره میشود و با دور شدن از محیط و باخبر کردن مارکوس از تصمیمیش، ماشین حامل موارد منفجره را به سمت مرکز دشمنان با سرعت زیاد رانده و آن منطقه را به طور کامل منفجر میکند. با این کار تمامی افراد و خود مارکوس نجات پیدا میکنند، اما متاسفانه خود شخصیت دام که دارای داستانی فوقالعاده از نسخه اول بازی تا سوم بوده به صورت ناباورانه جلوی چشم بازیکنان کشته میشود.
غمانگیزترین صحنه بازی نیز بعد از این اتفاق میرسد به زمانی که مارکوس به امید زنده ماندن دوست صمیمی خود دام، قصد دارد برای نجات او به سمت ماشین برود که دوستانش جلوی او را گرفته و درست لحظاتی بعد، با انفجار کامل ماشین، تمام امیدهای بازیکنان برای زنده ماندن این شخصیت دوستداشتنی به یاس تبدیل میشود. مطمئنا این صحنه برای افرادی که هر سه نسخه از بازی Gears Of War را تجربه کرده باشند از غمانگیزترین لحظات محسوب میشود.
بازی Red Dead Redemption
قطعا نمیتوان لیستی از غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی تهیه کنیم و نام از بازی خارقالعاده و شاهکار نسل هفتم شرکت راکستار یعنی عنوان Red Dead Redemption سخن نگوییم. بازی Red Dead Redemption در زمان خود گرد و خاک بسیار زیادی بلند کرد و به نوعی صنعت گیم را چندین قدم از نظر طراحی بصری، داستانسرایی و کلی موارد دیگر جلو برد.
در حالی که تقریبا 12 سال از عرضه موفقیتآمیز این شاهکار نسل هفتم میگذرد، اما هنوز که هنوز تمامی لحظات آن تک به تک در ذهن گیمرها و ماجراجویی با شخصیت دوستداشتنی جان مارستون، ثبت شده است. معمولا بازیهایی که در مورد غرب وحشی ساخته میشوند، دارای قتل عام و مرگهای شخصیتهای مختلف خواهد بود و صد البته که ما در این عنوان شاهد صحنههای احساسی بسیار زیاد و شکننده زیادی بودیم.
با این وجود، بسیار بعید است که کسی منکر پایان بسیار غمانگیز و شوکهکننده آن شود. بازیکنان بعد از ساعتها ماجراجویی و ارتباط برقرار کردن با شخصیت اصلی داستان، در نهایت باید شاهد فجیعترین حالت ممکن از مرگ آن باشند.
بازی Call of Duty: Modern Warfare 2
بدون هیچ شکی میتوان به جرات گفت که سری بازیهای Call of Duty: Modern Warfare دوران طلایی این مجموعه به حساب میآیند و با این که تا به امروز نسخههای بسیاری زیادی از آن روانه بازار شده، اما هیچ کدام هنوز که هنوزه نتوانستند آن روایت و عصر طلایی را به این مجموعه بازگردانند. یکی از لحظاتی که قطعا تمامی گیمرهای این مجموعه را شوکه کرد و باعث شد سازندگان و نویسندگان آن لحظه تاریخی با آه و نفرین بازیکنان روبرو شوند، صحنه مرگ شخصیتهای شگفتانگیز Ghost و Roach در بازی Modenr Warfare 2 بود.
داستان از این قرار بود که دو شخصیت Ghost و Roach و دیگر دوستانشان باید اطلاعات حساسی که موقعیت مکانی و تمامی نقشههای مهم شخصیت منفی روایت یعنی Makarov را به دست بیاورند و از آن برای نابودی او استفاده کنند. شما در نقش Roach با همراهی Ghost آن اطلاعات را به دست میآورید و زمانی که هلیکوپتری برای خارج کردن شما از آن منطقه فرود میآید، ژنرال شپرد از آن خارج شده و بعد از گرفتن اطلاعات مورد نیازش، با اسلحه مگنوم 44 خود به Roach و بعد از آن به Ghost شلیک میکند. بعد از انجام این اقدام به نیروهای خود دستور میدهد که جسد این دو شخصیت دوستداشتنی را بسوزانند و این لحظات و پخش شدن موسیقی متن پس زمینه فوقالعاده آن تماما جلوی چشم بازیکنان اتفاق میافتد.
درست زمانی که در حال تماشای سوزانده شدن جسدهای آن دو هستیم با پیامی از کاپیتان پرایس که میگوید: به هیچوجه به شپرد اعتماد نکنید. مواجه می شویم که به نوعی این جمله آتشی بر قلب گیمرها میزند. مطمئنا اگر این عنوان فوقالعاده را تجربه کرده باشید، میدانید که این صحنه جزء یکی از لحظات بسیار غمانگیز در دنیای بازیهای ویدیویی است.
بازی The Last Of Us
با این که تمامی گیمرها شرکت ناتیداگ را با ساخت مجموعه بازیهای Crash Bandicoot میشناختند، برایشان بسیار شگفتانگیز بود که از این شرکت معمولی خروجی شاهکاری به نام The Last Of Us داشته باشند. این اقدام ناتیداگ به معنای کامل انقلابی در صنعت گیم به وجود آورد که حتی بعد از گذشت 9 سال هنوز تمامی لحظات آن در ذهن گیمرها ثبت و ضبط شده است.
این بازی از همان ابتدا با ساخت صحنهای برای بازیکنان خطر و نشان میکشد که به هیچوجه با یک اثر معمولی و متوسط روبرو نخواهند بود. علاوه بر صحنه اول بازی که در ادامه توضیح خواهیم داد، اتفاقات ناگوار و گریهداری در مکان و داستان بازی اتفاق میافتد که باعث میشود بازیکن ساعتها بدون انجام کاری به صفحه نمایشگر خود خیره بماند. یکی از این لحظات صحنه مرگ پسر بچهای 13 ساله به نام سم است که توسط کلیکرها گاز گرفته شده و به الی حمله میکند و برادر او هنری مجبور میشود با دستان خودش به او شلیک کرده و او را بکشد.
پس از انجام این کار، هنری نمیتواند با مرگ برادرش کنار بیاید و در نهایت در جا اقدام به خودکشی میکند. بدون شک این صحنه بسیار غمانگیز است، اما در اصل لحظه شوکهکننده دیگری موجب شده تا ما بازی The Last Of Us را در لیست قرار دهیم؛ که آن هم مرگ دختر جوئل به نام سارا است.
داستان بازی از این قرار است که شما در نقش سارا به همراه پدرش جوئل باید از شهری که ویروسی در آن شیوع پیدا کرده، فرار کنید. بعد از خارج شدن از منطقه شلوغ شهر در نهایت یک سرباز که فکر میکند شما نیز آلوده شدید، به سمتتان شلیک میکند؛ بعد از لحظه شلیک، جوئل متوجه میشود که سارا دختر کوچیکش تیر خورده است. سارا در آغوش پدر و از شدت خونریزی جان میدهد و موسیقی متن پس زمینه فوقالعاده این بخش به معنای کامل اشک گیمرها را سرازیر خواهد کرد.
احتمالا شما نیز در این لحظه صدای التماس جوئل به سارا زمانی که میگویند: این کارو با من نکن عزیزم … . در ذهنتان خواهید شنید. ناگفته نماند که در 11 شهریور 1401 شاهد عرضه ریمیک (بازسازی) این عنوان فوقالعاده برای پلتفرم پلیاستیشن 5 و بعد از گذشت زمانی برای پی سی خواهیم بود.
بازی Call of Duty: Modern Warfare 3
به طور کلی در طول مجموعه بازی Call of Duty: Modern Warfare مرگهای بسیار زیادی را دیدم که هر کدام به معنای کامل لحظات غمانگیزی را برای بازیکنان رقم میزنند. احتمالا بعد از صحنه بسیار تلخ مرگ گوست و Roach در نسخه دوم، رتبه بعدی ناراحتکنندهترین لحظه به مرگ کاپیتان John “Soap” McTavish در بازی Modern Warfare 3 میرسد.
بازیکنان که در طول نسخههای متعدد با این شخصیت دوستداشتنی خاطرات تلخ و شیرینی را گذرانده بودند، حال در زمانی که حتی فکرش را نمیکردند اتفاقی رخ میدهد که آنها را به یکباره شوکه میکند. داستان از این قرار است که شما و Soap ماموریت دارید که ولادیمیر ماکاروف را ترور کنید.
اما بنا بر اتفاقی این ماموریت با شکست روبرو میشود و شخصیت Soap طی انفجاری آسیب میبیند و شما با تلاش فراوان با کمک کاپیتان پرایس او را به پناهگاه میبرید، اما تمامی تلاشهای شما بی فایده باقی میماند؛ زیرا Soap براثر جراحت بسیار شدید دوام نمیآورد و جلوی چشمان بازیکنان میمیرد. مطمئنا مشاهده این صحنه برای تمامی بازیکنانی که هر سه نسخه از بازی Call of Duty: Modern Warfare را تجربه کرده باشند برایشان به عنوان غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی به حساب میآید.
بازی Red Dead Redemption 2
در سال 2018 شاهکار دیگری از شرکت راکستار به نام Red Dead Redemption 2 روانه بازار شد که تحسین و تشویق تمامی منتقدین و بازیکنان را در برداشت. این اثر هنری فراتر از یک بازی ویدیویی ظاهر شد و به نوعی از آن میتوان به عنوان یک فیلم سینمایی بسیار باکیفیت و چشمنواز یاد کرد.
به طور کلی هر دو نسخه از بازی Red Dead Redemption داستانی خارقالعاده و به یاد ماندنی دارند که قطعا جزء برترین بازیهای هر گیمری به شمار میآیند. داستان نسخه دوم بازی از این قرار بوده که شما نقش آرتور مورگان کبیر را برعهده میگیرد که یک هفت تیرکش فوق حرفهای است، آرتور در یکی از ماموریتهایش از فردی بیماری سل میگیرید و بعد از این که آرتور متوجه این موضوع میشود، نگاه او به زندگی تغییر میکند و سعی دارد تمامی اشتباهات گذشته خود را جبران کند.
روزها میگذرد و آرتور هرروز به مرگ نزدیک و نزدیکتر میشود و از طرفی نیز متوجه تغییر رفتارات رئیس گروه یعنی Dutch Van der Linde هم میشود و همچنین میفهمد که فردی قصد خیانت به اعضای گروه را دارد. در نهایت در کش و قوس داستانی فرد خیانت کار تاثیرات منفی روی Dutch میگذارد و همین موضوع منجر به مانع شدن Dutch برای کشتن مایکا (فرد خیانکار) خواهد شد.
آخر داستان نیز به سطح بالا و پایین بودن شرافت بازیکنان بستگی دارد که اگر شرافت شما در بالاترین سطح ممکن باشد؛ داچ به همراه گروهش آرتور را ترک میکند و آرتور در تلالو نور خورشید بر اثر بیماری سل، شدت ضربات و جراحت جان خود را از دست میدهد. بله بار دیگر سازندگان سری بازی Red Dead Redemption شخصیتی که بازیکنان با آن ارتباط گرفته و وابستگی بسیار زیادی به آن پیدا کرده بودند را در انتهای داستان میکشند. مرگ آرتور مورگان کبیر به آن شکل، به یاد آوردن حرفهای او، موسیقی متن دیوانهکننده و کلی موارد دیگر که باعث میشوند قلب گیمرها شکسته و اشک از چشمانشان سرایز شود.
بازی Batman: Arkham City
در اکثر بازیهای ویدیویی زمانی که شخصیت منفی و شرور داستان از بین میرود، احساس پیروزی میکنیم. اما در بازی Batman: Arkham City همه چیز برعکس است و این بار شما برای مرگ یک شخصیت منفی احتمالا غمگین خواهید شد. عنوان Batman: Arkham City یکی از بهترین عناوینی است که در براساس شخصیت بتمن ساخته شده و دلیل وجود این بازی شاید در لیست ما کمی عجیب به نظر برسد.
با این وجود اگر این بازی را تجربه کرده باشید، قطعا دلیل حضور آن را در لیست ما متوجه خواهید شد. برای آن دسته از افراد که نمیدانند، در بازی Batman: Arkham City شخصیت کاریزماتیک، جذاب و کمی هم دیوانه جوکر بر اثر بیماری میمیرد. شخصیت منحصر به فرد و فوقالعاده جوکر به عنوان یک ضد قهرمان به مراتب در سری بازیهای بتمن حضور داشته، اما نقش او در بازی Batman: Arkham City بسیار پررنگ تر و تاثیرگذارتر است.
در انتهای داستان، زمانی که جوکر در تئاتر Monarch سعی دارد داروی بیماری خود را از بتمن بگیرد، در لحظهای به دلیل دخالت خود جوکر، دارو درمان بیماری از دست بتمن میافتد و جوکر به دلیل عدم دسترسی به آن، لحظاتی بعد میمیرد و بعد از آن بتمن با حالتی میان شوک و ناراحتی، در حالی که بدن جوکر را در دست گرفته، از تئاتر خارج میشود. با این که جوکر اشتباهات و قتلهای زیادی انجام داده، نباید از مرگ او ناراحت شویم؛ اما به خاطر شخصیت محبوب و جالب او اکثر بازیکنان به خصوص افرادی که از طریق کمیک با دنیای بتمن آشنا شدند، از مرگ او احساس ناراحتی کردند.
بازی The Last Of Us 2
شاید در دنیای گیم و سینما لحظات بسیار غمانگیز و تلخی وجود داشته باشند که تمامی احساسات ما را در بربگیرند و ما را از شدت ناراحتی چند روزی از زندگی ناامید کنند. شاید به گفته برخی افراد، بازیهای ویدیویی تنها عناوینی ساده و معمولی هستند که قصد سرگرم کردن مخاطبان را دارند، اما با این وجود شخصا معتقدم دنیای بازیهای ویدیویی به معنای کامل تعریفهای دقیقی از درد، از دست دادن عزیز، عشق و حتی نفرت دارند و به همین خاطر گیمرهای سراسر جهان عاشق این دنیا و داستانهای آن هستند و هیچوقت از آن دست نخواهند کشید.
یکی از لحظاتی که تقریبا نوشتن در موردش بسیار سخت است و نمیتوان احساسات واقعی را بروز داد، لحظه مرگ جوئل در بازی شاهکار بی چون و چرای The Last Of Us 2 است. برخلاف نسخه اول بازی که همه چیز در مورد عشق و محبت پدر و دختری میان الی و جوئل بود، در نسخه دوم نفرت در صورت الی برای انتقام گرفتن از کسانی که جوئل را به آن شکل کشتند، موج میزند و صحنه آخر بازی هنگامی که الی در حال کشتن ابی است زمانی که به یاد جوئل میافتد و از کشتن ابی منصرف میشود، یکی از تلخترین و گریهدارترین لحظات دنیای گیم است.
هیچگاه لحظات نفسهای آخر جوئل، التماس و گریههای الی برای بلند شدن جوئل از روی زمین، بریدن گلوی دشمنان و غیره را از بازی The Last Of Us 2 فراموش نخواهیم کرد.
سخن پایانی
درست است که تمامی داستان و کاراکترهایی که در دنیای بازیهای ویدیویی غیرواقعی و تخیلی هستند و داستانهای آنها تنها افسانه و ساخته ذهن نویسندگان مختلف است. اما ارتباط برقرار کردن و گذراندن اتفاقات مختلف با شخصیتهای متنوع، باعث میشود که افراد وابستگی احساسی به آنها پیدا کنند و از دست دادن آنان به نوعی قلب گیمرها را میشکند.
احتمالا شما نیز با خواندن مقاله غم انگیزترین لحظات در بازی های ویدیویی تا به این جای کار، صحنههای ناراحتکننده و اشکآور زیادی از ذهنتان گذشته است. در نهایت امیدواریم از خواندن این محتوا لذت برده و تجدید خاطرات گذشتهای برایتان شده باشد. همانطور که اوایل محتوا گفتیم، ما تنها نمونههایی از غمانگیزترین لحظات و مرگ شخصیتهای محبوب را در این نوشتار ذکر کنیم، درحالی که اگر تمامی صحنههای غمناک دنیای گیم را میخواستیم بررسی کنیم این محتوا هیچوقت به اتمام نمیرسید.
با این حال ما در موارد زیر، مرگهای دلخراش و ناراحت کنندههای دیگری را نام بردیم که شاید شما نیز با تماشای آنها غمگین شده باشید، این موارد عبارتند از:
- مرگ Tommy Angelo در بازی Mafia
- مرگ برادر بزرگتر در بازی Brothers: A Tale of Two Sons
- مرگ Vesemir در بازی The Witcher 3: Wild Hunt
- مرگ Wander در بازی Shadow of the Colossus
- مرگ B2 در بازی NieR:Automata
- مرگ Big Boss در بازی 4 Metal Gear Solid
- مرگ جیسون در بازی heavy rain
- مرگ لوئیس سرا در بازی Resident Evil 4
- مرگ Big Smoke در بازی Grand Theft Auto: San Andreas
در آخر نوبت به شما میرسد که از لحظات و تجربیات غمگین خود از بازیهای مختلف با تیم پارسی گیم و دیگر کاربران سخن بگویید.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 5 دیدگاه…
رزیدنت اویل ۸ آخر شخصیت اصلی ایتن میمره و من تا ی هفته عصبی بودم آخه ۷ و ۸ باهاش بازی کرده بودن و آخرم مرد?
رضا اسنیک
لطفا اصلاح کنید
مرگ Big Boss در بازی 3 Metal Gear Solid اشتباه هست در واقع شخصیت Boss در بازی متال گیر سالید 3 میمیرد
مرگ Big Boss در آخرین سکانس از بازی متال گیر سالید 4 اتفاق می افتد
حسین
مرگ پییرس نیوانس تو رزیدنت ایول شش
سینا
من ۹ بار رد دد ۲ رو تموم کردم و هر بار سر مرگ آرتور گریه کردم ???
سینا
سلام. برای من مرگ gaz در call of duty modern warfare 1 هم بسیار غم انگیز بود