شوتر سومشخص برخلاف بازیهای شوتر اولشخص که بیشتر برای تجربه بازی بهصورت چندنفره و رقابتی طراحی میشوند؛ بیشتر به بخش های دیگر میپردازد. اگر اهل دنبال کردن رقابتهای جهانی باشید، قطعاً متوجه شدهاید که اکثر بازیهای شوتر با دید اولشخص هستند و بجز بازی فورتنایت، شوتر سومشخص دیگری در بین آنها دیده نمیشود. این موضوع باعث شده است که استودیوها و طراحان بازیهای شوتر سومشخص سعی کنند داستان و محیط بازی را زیباتر و عمیقتر طراحی کنند تا جای خالی بخش رقابتی کمتر احساس شود. در طی چند سال اخیر، چندین بازی فوقالعاده مانند رد دد ریدمپشن 2 یا The Last of Us Part 2 منتشر شدهاند که هردو در به صورت سومشخص طراحی شدهاند.
بهترین و جذابترین بازی های شوتر سومشخص
بازیهای شوتر سومشخص یکی از قدیمیترین ژانرهای تاریخ ویدئو گیم محسوب میشوند. میتوان از بازی Spacewar، محصول سال 1962 بهعنوان اولین بازی شوتر سومشخص یاد کرد. اوایل صنعت گیم، اکثر بازیهای شوتر سومشخص حالت دوبعدی و سایداسکرول داشتند. بهمرور زمان و با پیشرفت صنعت ویدئو گیم، طراحان بازی، متوجه پتانسیل ژانر شوتر سومشخص برای روایت داستان و خلق گیمپلی جذاب شدند. در چندین سال گذشته شاهد این موضوع بودیم که بهترین داستانها مربوط به بازیهای شوتر سومشخص مثل Spec Ops: The Line یا سری مکس پین بودهاند. در ادامه بهترین بازیهای شوتر سومشخص را رتبهبندی خواهیم کرد.
13- Fortnite
بازی فورتنایت در کنار PUBG یکی از عناوینی بود که ژانر بتل رویال را برسر زبانها انداخت. برخلاف بازی پابجی، فورتنایت در دراز مدت توانست محبوبیت خود را حفظ و با مرور زمان بیشتر کند. این بازی توسط استودیو Epic Games طراحی و بهصورت رایگان در فروشگاه اپیک گیمز منتشر شد. بازی فورتنایت سه بخش مجزا با نامهای Save the World، Battle Royale و Fortnite Creative دارد که بخش بتل رویال آن محبوبتر از بقیه است.
در بخش Save the World، بازیکنان بهصورت گروهی با دشمنهای که توسط هوش مصنوعی کنترل میشود، مبارزه خواهند کرد. این بخش اکثراً با منتشر شدن ایونتهای جدید مثل ایونت هالووین آپدیت میشود. جذابترین و محبوبترین بخش فورتنایت، حالت بتل رویال آن است که بازیکنان بهصورت تکنفره یا گروهی به مبارزه با صد بازیکن دیگر میپردازند. درکنار مبارزات و داشتن استراتژی خوب، بازیکنان باید بهخوبی با قابلیت ساخت یا Build در بازی آشنایی داشته باشند. برخلاف اکثر بازیهای شوتر آنلاین، فورتنایت از دوربین سومشخص استفاده میکند که معمولاً این بازیها قادر به حفظ محبوبیت طی سالیان بسیار را ندارند.
بخش دیگر این بازی Creative نام دارد که مشابه با بازی ماینکرفت، بازیکنان قادر هستند جهان و محیطهای دلخواه خود را بسازند. حالت Creative تنوع خوبی را میان حالتهای هیجانانگیز بازی فورتنایت ایجاد کرده است که بازیکنان میتوانند برای استراحت و ارضای حس خلاقیت خود به آن سر بزنند. پس از ساخت دنیای خود، میتوانید آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید تا آنها نیز سری به دنیای شما بزنند.
درکنار گیمپلی جذاب و روان بازی فورتنایت، محتوایی که اپیک گیمز بهمرور زمان برای بازی منتشر میکند یکی از قویترین دلایلی است که بازیکنان همچنان به تجربه فورتنایت میپردازند. در طی این چند سال شخصیتهای بسیاری از دنیای سینما، کمیک و بازیهای ویدئویی دیگر به این بازی اضافه شدند که طرفداران جدیدی را به سمت فورتنایت کشاند. با شروع فصل جدید فورتنایت، قابلیتهای مرد عنکبوتی نیز به بازی اضافه شده بود که سروصدای بسیاری بهپا کرد.
12- سری Mass Effect
سری Mass Effect یکی از بازیهایی بود که استودیو BioWare را به یکی از مهمترین استودیوهای صنعت ویدئوگیم تبدیل کرد. اولین نسخه این سری در سال 2007 در سبک شوتر سومشخص و نقشآفرینی برای رایانههای شخصی و کنسولهای نسل هفتم منتشر شد که خیلی سریع نظر طرفداران و منتقدین را بهخود جذب کرد. منتقدین از تعادل خوب بین مبارزات و داستانسرایی بازی تمجید کردند که درنهایت به خلق نسخه دوم این بازی منجر شد.
بازی Mass Effect 2 برخلاف انتظارات، فراتر از نسخه اول این مجموعه ظاهر شد و توانست خود را در لیست بهترین بازیهای شوتر با المانهای نقشآفرینی جای دهد. گیمپلی و مبارزات بازی Mass Effect 2 بسیار جذابتر و روانتر از نسخه اول و حتی نسخه سوم این مجموعه است. انتخابهای بازیکن نقش اساسی روی سرنوشت شخصیتها دارد که بازیکن را وادار میسازد قبل از انجام عملی، به عواقب آن فکر کند. نسخه دوم این مجموعه شانس رشد شخصیتهای مختلف بازی بهخصوص Commander Shepard را فراهم کرد که در نهایت تبدیل به یکی از کاریزماتیکترین شخصیتهای صنعت ویدئو گیم شد.
نسخه سوم این مجموعه با وجود تغییرات ریز و درشتی که داشت، نتوانست بهاندازه مس افکت 2 بین طرفداران محبوب شود. این بازی پرونده سهگانه مس افکت را بست و با تمام پستی بلندیهای که داشت، تبدیل به یکی از بهترین بازیهای شوتر سومشخص نقشآفرینی شد. بخش بزرگی از محبوبیت این مجموعه مربوط به گیمپلی اعتیادآور آن است. در بازی اسلحههای مختلفی وجود دارد که با پیدا کردن آیتمهای ضروری میتوانید آنها را ارتقا دهید یا با گشتن در محیط اسلحههای قویتری را پیدا کنید. در بازی قابلیت کاورگرفتن نیز وجود دارد؛ اما هوش مصنوعی بسیار خوب دشمنان شما را وادار به تغییر کاور و داشتن چندین استراتژی میکند تا از قابلیتهای تاکتیکی خود به بهترین شکل استفاده کنید. از طرف دیگر، شپرد این قابلیت را دارد که به همرزمان خود دستور حمله، عقبنشینی، موضعگیری و دیگر فعالیتها را بدهد؛ اما بازی برای استفاده از این قابلیت محدودیتهای منطقی خلق کرده است تا روند گیم پلی بیش از حد آسان نباشد.
11- Sunset Overdrive
استودیو اینسامنیاک گیمز معمولاً برای طراحی عناوین انحصاری پلیاستیش مثل Ratchet & Clank شناخته میشود. قبل از اینکه این استودیو با ساختن بازی مرد عنکبوتی سروصدای بسیاری بهپا کند، عنوانی بنام Sunset Overdrive را با کمک مایکروسافت خلق و برای کنسول ایکسباکس و ویندوز منتشر کرد. از آنجایی که استودیو اینسومنیاک در ساخت دنیایهای رنگارنگ و قرار داردن المانهای شوتر در آنها تبهر خاصی دارد، تصمیم گرفت از این فرمول موفق خود در بازی Sunset Overdrive نیز استفاده کند.
بازی در شهری بنام Sunset City جریان دارد که شهروندان آن، پس از نوشیدن انرژیهای شرکت FizzCo تبدیل به موجودات بدریخت و پلشت شدند. دنیای پر رنگ و لعاب Sunset City بهقدری خوب طراحی شده است که پادآرمانشهر بودن آن عملاً غیرممکن است. بازی در محیطی سندباکس جریان دارد و بازیکن میتواند از طریق Zip Line و حرکات نمایشی پارکور در محیط گشتوگذار کند. قبل از شروع بازی، شما میتوانید شخصیت اصلی خود را طراحی کنید و پس از تمام کردن بخشهای اولیه بازی میتوانید پیش Callista رفته و این کار را تکرار کنید. با انجام دادن چند مأموریت اصلی، مراحل فرعی بازی نیز در دسترس قرار میگیرد اما هیچکدام آنها بهاندازه مراحل اصلی جذاب نیست.
در بازی Sunset Overdrive چیزی بنام کاور گرفتن و انجام مراحل بهصورت مخفی وجود ندارد و درعوض باید همیشه تحرک داشته باشید. در حین مبارزات میتوانید حرکات آکروباتیک جذابی را نیز اجرا کنید که تأثیر مستقیمی روی XP شما در بازی دارد. در بازی دشمنهای مختلف مثل رباتها، مأمورهای امنیتی FizzCo و افرادی که با استفاده از نوشیدنیهای انرژیزا تبدیل به زامبی شدهاند وجود دارد که برای مبارزه با هرکدام آنها باید استراتژی خاصی داشته باشید. بخش بزرگی از جذابیتهای مبارزات بازی Sunset Overdrive مربوط به اسلحههای عجیب و بامزه آن است. اگر بهدنبال بازی شوتر سومشخص هستید که داستان جدی نداشته باشد و پر از خلاقیتهای عجیبوغریب باشد، بازی Sunset Overdrive بهترین گزینه برای شما است.
10- Control
بازی Control جدیدترین ساخته استودیو فنلاندی رمدی است که برای خلق عناوینی چون مکس پین و الن ویک شناخته میشود. پس از منتشر شدن بازی کوانتوم بریک که بهمدت پنج سال در دست ساخت بود، مایکروسافت دیگر وظیفه انتشار بازیهای رمدی را برعهده نداشت. این موضوع باعث شد که این شرکت زمان و بودجه کمتری برای ساخت بازی بعدی خود داشته باشد؛ اما با تجربهای که کارمندهای استودیو رمدی داشتند، توانستند یک اثر فوقالعاده را در ژانر شوتر سومشخص و دنیای رازآلود خلق کنند.
داستان بازی در مورد Jesse Faden است که پس از ناپدید شدن برادرش به دفتر Oldest House میرود که در واقع بخشی از اداره FBC است که مسئولیت مبارزه و شناسایی اتفاقات غیرطبیعی جهانهای تغییر یافته یا AWE را دارد. تمام بازی در این هزارتو جریان دارد و دشمنان شما در این بازی مأمورهای FBC هستند که توسط نیروی فرازمینی Hiss تسخیر شدهاند. برای مبارزه با این دشمنها اسلحهای خاصی دارید که با پیشروی در بازی میتوانید آن را به حالتهای مختلف مثل اسلحه کمری یا اسنایپر تبدیل کنید. بسیاری از مکانیزمهای بازی قبلی رمدی، کوانتوم بریک نیز در این بازی دیده میشود. درواقع خود سم لیک در مصاحبهای گفته بود که نتوانستهاند از پتانسیل کوانتوم بریک بهخوبی استفاده کنند، به همین دلیل بعضی از بهترین ایدههای بازی کوانتوم بریک را با کمی تغییرات در بازی کنترل نیز تعبیه کردند.
این بازی شوتر سومشخص بر اساس ساختار بازیهای مترویدوینیا ساخته شده که آزادی بیشتری به بازیکن میدهد تا در محیط به کاوش بپردازد. پس از انجام هر مأموریت اصلی، منطقهای با نام Control Point باز خواهد شد که در صورت پاکسازی آنجا قابلیت Fast Travel و ذخیره سازی بازی در آن منطقه برایتان باز خواهد شد. برای این بازی دو بستهالحاقی The Foundation و AWE نیز منتشر شد که دیالسی AWE در واقع کراساور بین بازی کنترل و الن ویک بود.
9- Hitman III
پس از چندین سال غیبت، مأمور 47 با ریبوت مجموعه هیتمن در سال 2016، دوباره کتوشلوار اتوکشیده خود را بر تن کرد تا اهداف خود را به نوبت از بین ببرد. استودیو IO Interactive وظیفه ساخت این سهگانه جدید را برعده داشت که آخرین نسخه این سری در سال 2021 منتشر شد. در میان این همه شوترهای پر سروصدا و خشن، سری هیتمن بهتنهایی ژانر مخفیکاری را طی این چندسال زنده نگه داشت.
دشمن اصلی شما در این سهگانه شخص مرموزی بنام Shadow Client است که با انجام هر مأموریت به آن نزدیکتر میشوید. بازیهای هیتمن هیچوقت بهخاطر داستان زیبا و عمیقشان محبوب نبودهاند و استودیو IO Interactive نیز این موضوع را در سهگانه جدید حفظ کرده است. از آنجایی که تمرکز اصلی استودیو روی خلق یک دنیا و داستان عمیق و پیچیده نیست، زمان بیشتری دارند تا گیمپلی و مراحل بازی را خلاقانهتر و جذابتر طراحی کنند.
یکی از بزرگترین جذابیتهای سهگانه جدید سری هیتمن، بهخصوص آخرین نسخه این سری یعنی Hitman III، تنوع مکانهایی است که مأموریتها در آن جریان دارند. در هر سه نسخه این سری شما به کشورهای مختلف و مکانهای مختلفی سفر خواهید کرد؛ اما طراحی مراحل در بازی هیتمن 3 در بهترین حالت ممکن قرار دارد. هر کدام از این مکانها نقشه خاصی دارند که بازیکن را وادار میسازد خود را با نقشه جدید آشنا کند و از بین گزینههای احتمالی، بهترین آنها را انتخاب کند. خوشبختانه این تنوع گزینهها بهقدری بالا است که هر مرحله را میتوانید چندین بار با روشهای مختلفی بهپایان برسانید. Hitman III یکی از بهترین بازیهای شوتر سومشخص مخفیکاری است که طی چند سال اخیر بازیکنان شانس تجربه آن را داشته اند.
8- Metal Gear Solid V: Phantom Pain
بازی MGS V: The Phantom Pain آخرین نسخه از مجموعه متال گیر بود که توسط هیدئو کوجیما نوشته و کارگردانی شد. این بازی در سال 2015 برای کنسولهای نسل هفتم، نسل هشتم و رایانههای شخصی منتشر شد که 9 سال پس از حوادث MGS V: Ground Zeroes جریان دارد. از نظر خط داستانی این بازی بین Ground Zeroes و Metal Gear جریان دارد که شما کنترل شخصیت Big Boss را برعهده دارید.
بازی در سال 1984 جریان دارد که خود اشاره مستقیمی به رمان سیاسی/آخرالزمانی جورج اورول، 1984 است. هیدئو کوجیما بارها از این رمان بهعنوان یکی از منابع الهام اصلی برای نوشتن داستان متال گیر نام برده است. پس از اینکه Militaires Sans Frontieres در بازی Ground Zeroes نابود میشود، بیگ باس اسم مستعار Venom Snake را برای خود انتخاب میکند و به افغانستان میرود تا در بهبه جنگ افغان و روسها، گروه شبهنظامی Diamond Dogs را تأسیس کند.
همانند نسخه قبلی این سری، Phantom Pain یک شوتر سومشخص است که جنبه مخفیکاری آن بر بخش اکشن آن میچربد. بازی در محیطی سندباکس جریان دارد که گزینههای مخفیکاری شما را بیشتر از قبل میسازد و همینطور خطر دیده شدن شما! برای رفتن از یک نقطه نقشه به نقطه دیگر، میتوانید از وسایل نقلیه مختلف یا اسب استفاده کنید. برای ورود به هر پایگاه و مکان، باید استراتژی دقیق و منظمی داشته باشید. مراحل و اسلحههای موجود در بازی به گونهای طراحی شده است که شما میتوانید بدون کشتن حتی یک شخص، بازی را بهپایان برسانید.
متأسفانه در هنگام ساخت این بازی، هیدئو کوجیما با سران کونامی بهمشکل برخورد و همین موضوع باعث شد که چپتر سوم این بازی که Peace نام داشت، در نسخه نهایی قرار بگیرد. پس از منتشر شدن این بازی، هیدئو کوجیما رسماً از کونامی جدا شد و استودیو مستقل خود، Kojima Productions را تأسیس کرد. در سال 2018، کونامی بازی Metal Gear Survival را منتشر کرد که شکست افتضاحی خورد. این شکست کونامی باعث تاکید این موضوع شد که مجموعه متال گیر بهخاطر ذهن خلاق هیدئو کوجیما تبدیل به یکی از بهترین مجموعههای ویدئوگیم تبدیل شده است.
7- Spec Ops: The Line
بازی Spec Ops: The Line عنوانی بود که استودیو Yager Development روی آن تلاش بسیاری کرد اما در نهایت به موفقیت جهانی نرسید. این بازی در سال 2012 منتشر شد و قرار بود شروع کننده ریبوت مجموعه Spec Ops باشد ولی فروش کم این بازی باعث شد که نسخه دوم این مجموعه هیچوقت ساخته نشود. متأسفانه گیمرها و منتقدین هنگام عرضه بازی Spec Ops: The Line، استقبال آنچنانی از آن نکردند و سختگیریهای بیمورد باعث شد که بازی Spec Ops: The Line بهعنوان یک اثر معمولی شناخته شود.
در این میان بودند افرادی که خلاقیت و قدرت واقعی Spec Ops: The Line را دیدند و سعی کردند با ساخت ویدئو و نوشتن مقالات مختلف هنر واقعی این بازی را به همه نشان دهند. با مرور زمان این شوتر سومشخص تبدیل به یک اثر کالت شد که هر چند وقت به این بازی سر میزنند. داستان بازی در مورد یک گروه کوچک نظامی به رهبری Walker است که برای استخراج نیروهای آمریکایی گیر افتاده در دبی، به آن شهر میروند. پس از یک طوفان شن بسیار شدید، دبی تقریباً نابود شده و دیگر قابل زندگی نیست.
نویسنده ارشد این بازی، Walt Williams قصد نداشت همانند دیگر استودیوهای بازیسازی، یک شوتر سومشخص جذاب و سرگرمکننده خلق کنند. در عوض او قصد داشت چهره واقعی و ترسناک جنگ را به گیمرها نشان بدهد. در طول سالها، استودیوهای بازیسازی سعی کردهاند بازیهای شوتر سرگرمکننده و داستان جذاب را روایت کنند؛ اما والت ویلیامز قصد نداشت این فورمول را تکرار کند. در نتیجه او با الهام از رمان دل تاریکی نوشته جوزف کنراد و فیلم هماکنون آخرالزمان بهکارگردانی فرانسیس فورد کاپولا که هر دو به نقد جنگ پرداختهاند، داستان Spec Ops: The Line را با کمک Richard Pearsey نوشت.
بازی Spec Ops در دبی نابود شده جریان دارد و دشمنان شما در این بازی نیروهای سرکش آمریکایی هستند که پس از نابود شدن دبی، کنترل آن را در دست گرفتهاند. در مبارزات میتوانید به همراهان خود دستور بدهید که دشمنان را از بین ببرند، شما را کاور کنند یا نارنجک پرتاب کنند. در بازی قادر نیستید بیشتر از دو اسلحه حمل کنید و کمبود مهمات شما را وادار میسازد که پس از مدتی اسلحه خود را عوض کنید. بازی Spec Ops: The Line با داستان عمیق و سیاهی که دارد توانسته به یکی از متفاوتترین و بهترین بازیهای شوتر سومشخص صنعت ویدئو گیم تبدیل شود.
6- Max Payne 3
آخرین نسخه از سری جذاب و نوآر مکس پین، در سال 2012 برای کنسولهای پلیاستیشن 3، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی منتشر شد. پس از منتشر شدن بازی Max Payne 2، راکستار حق نشر مکس پین را خریداری کرد اما تا سال 2011 خبری از نسخه بعدی این مجموعه نبود. بازی مکس پین 3 قرار بود در سال 2009 منتشر شود، اما این پروژه با تأخیرهای پی در پی مواجه شد که تاریخ عرضه بازی سه سال عقب افتاد. با وجود آنکه بازی مکس پین 3 یک شوتر سومشخص فوقالعاده با داستانی جذاب و گیرا بود، متأسفانه طرفداران قدیمی و سرسخت مجموعه مکس پین از محیط و داستان جدید راضی نبودهاند.
بازی مکس پین 3 بنابر چند دلیل همیشه مورد انتقاد قرار میگرفت که اکثراً هیچ ربطی به خود بازی مکس پین 3 ندشت. اولین انتقادی که به این بازی وارد میشد، نبود فضای تاریک و برفی نیویورک بود، در حالیکه تقریباً نصفی از بازی در آمریکا جریان دارد. در ادامه به لباس و شکل ظاهری مکس پین ایرادات بسیاری وارد شد؛ اما تغییر شکل ظاهری بهخصوص مدل مو نمایانگر تغییرات درونی یک شخصیت است. هرچند سم لیک، خالق و نویسنده مکس پین در این پروژه مستقیماً تأثیر نداشت؛ اما بهقول خود لیک، نویسندههای راکستار در تمامی موارد با او مشورت کرده بودند.
در Max Payne 3، با یک مکس پین پیر و سرخورده روبهرو هستیم که در هر فرصتی سعی میکند از نوشیدنی و قرصهای مختلف استفاده کند تا دردهای قدیمی دوباره سراغ او نیایند. پس از یک سری حوادث در آمریکا، مکس پین مجبور میشود به شهر ساو پاولو، برزیل برود و آنجا بهعنوان محافظ شخصی خانواده برانکو مشغول بهکار میشود. با وجود آنکه داستان بازی همچنان نوآر است، اما بعضی تفاوتهای جزئی دارد که در اثر آن شاهد یک مکس پین کاملاً متفاوت هستیم.
برای اولین بار در بازی مکس پین 3 امکان کاورگرفتن اضافه شده بود که کمک بسیاری به بازیکنان میکرد. خوشبختانه طراحی مراحل به گونهای است که به بازیکن اجازه سواستفاده از قابلیت کاور گرفتن را نمیدهد. برخلاف نسخههای قبلی این سری، در حمل اسلحه محدودیت وجود دارد و فقط میتوانید دو اسلحه کمری و یک اسلحه بزرگ حمل کنید. امضای بازیهای مکس پین، حالت Bullet Time همچنان در بازی وجود دارد که همانند مکس پین 1، برای استفاده از آن باید دشمنان را بهقتل برسانید. بازی مکس پین 3 شاید بعضی از المانهای دو نسخه قبلی را نداشته باشد، اما این چیزی از ارزش و اهمیت آن کم نمیکند.
5- سری Uncharted
مجموعه آنچارتد حکم اندیانا جونز صنعت ویدئوگیم را دارد. شخصیت اصلی این مجموعه نیتن دریک دوست داشتنی است که در هر نسخه از این سری دنبال یک گنجینهای میرود که دردسر آن از درآمد آن بیشتر است. این سری توسط نویسنده خبره ناتیداگ، Amy Hennig خلق شد و نویسنده ارشد سه نسخه اول این مجموعه نیز بود. پس از موفقیت غافلگیر کننده بازی The Last of Us، امی هنیگ با سران ناتیداگ بهمشکل برخورد که درنهایت ساخت آنچارتد 4 را نیمهکاره رها کرد و نیل دراکمن جایگزین او شد.
دلایل بسیاری باعث محبوبیت مجموعه آنچارتد بین گیمرها شد، اما قویترین آنها طراحی مراحل و محیط بازی است. در میان بازیهای آنچارتد، نسخه دوم این سری بهعنوان بهترین نسخه این مجموعه یاد میشود که توانست در سال 2009 تبدیل به بهترین بازی سال شود. در این نسخه نیتن دریک برای پیدا کردن یک چراغ نفتی مغولی به آسیا سفر میکند. مارکوپولو، جهانگرد مشهور در آخرین سفر خود به چین از این چراغ نفتی یاد کرده بود.
بخش جذاب و اعتیادآور دیگر مجموعه آنچارتد، بخش مبارزات آن است که در هر نسخه نسبت به نسخه قبلی بهتر و هیجانانگیزتر است. هوش مصنوعی فوقالعاده دشمنان تأثیر مستقیمی روی جذابیت بازیها گذاشته است که در نسخه چهارم این سری به اوج خود میرسد. در طول بازی، نیتن دریک فقط دو اسلحه را حمل کرده که گیمر را مجبور به انتخاب دقیق و درست میکند. ماجراجویی نیتن دریک با عرضه بازی آنچارتد 4 بهپایان رسید اما استودیو ناتی داگ با عرضه عنوان Lost Legacy نوید ماجراجوییهای شخصیتهای جدید را میدهد. هرچند سری آنچارتد بیشتر برای ماجراجویی و سکوبازی مشهور است؛ اما المانهای شوتر این سری بهقدری دقیق و زیبا طراحی شده است که این مجموعه را تبدیل به یکی از بهترین بازیهای شوترسومشخص میکند.
4- GTA V
آخرین عنوان از سری محبوب و شناختهشده GTA یکی از بهترین مکانیزمهای تیراندازی را در کل مجموعه دارد. این بازی برای اولین بار در سال 2013 برای کنسولهای پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360 منتشر شد و سپس در سالهای 2014 و 2015 برای کنسولهای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و رایانههای شخصی منتشر شد. نسخه بهبود یافته این بازی نیز قرار است در سال جاری برای کنسولهای پلیاستیشن 5 و ایکسباکس سری ایکس/اس منتشر شود که نشانگر محبوبیت و موفقیت این بازی و بخش GTA Online است.
داستان بازی در مورد 3 شخصیت با نامهای فرانکلین، ترور و مایکل است که هرکدام پسزمینه شخصیتی متفاوت و خاصی دارند که به غنیشدن داستان کمک بسیاری کرده است. همانند بازی GTA: San Andreas، این بازی نیز در شهر لوس سانتوس جریان دارد و طراحان بازی بهخوبی اختلاف طبقاتی بین قشر کارگر و سرمایهدار با مدل ماشین، معماری ساختمانها و پاکیزگی مناطق نشان دادهاند. این جزئیات ریز و درشت باعث شده تا با یک شهر کاملاً طبیعی و پویا سروکار داشته باشیم. جدا از شهر پر ازدحام لوس سانتوس، تقریباً نصف نقشه مربوط به طبیعت بکر و کوهها است که جزئیات حیات وحش آن چیز کمی از از شهر لوس سانتوس ندارد.
داستان بازی در ظاهر ممکن است ساده و سر راست بهنظر برسد اما لایههای عمیق بسیاری دارد. داستان بازی GTA 5 در مورد خانواده، زندگی خلافکاری، زندگی گانگستری، اقلیت جامعه، فساد دولت، اختلاف طبقاتی و اختلاف بین نسلها صحبت میکند و نویسندههای این بازی هشیاری کافی برای زیادهروی در مسائل را داشتهاند تا بازی تبدیل به یک اثر شعارزده نشود. از طرف دیگر بازی سعی میکند مشکلات دنیای امروزی مثل فضای مجازی، رقابتهای تجاری سمی و حتی تبدیل شدن هنر سینما به یک صنعت غیر هنری اشاره کند.
در نهایت چیزی که همه این مسائل را بهصورت سرگرمکننده و جذابی به بازیکن ارائه میدهد، گیمپلی و گانپلی بسیار خوب GTA 5 است. در بازی اسلحههای مختلفی وجود دارد که میتوانید تکتک آنها را شخصیسازی کنید؛ البته شخصیسازی اسلحه در بخش آنلاین بازی GTA بسیار قویتر و غنیتر است. مبارزات بازی الهام بسیاری از اثر قبلی راکستار، مکس پین 3 گرفته است که حتی قابلیت ویژه مایکل نیز مشابه به Bullet Time مکس پین است. بالاخره مبارزات و مکانیزمهای بازی بهقدری جذاب و نوین بودند که این بازی حتی پس از 9 سال عرضه طرفداران سرسخت خود را دارد.
3- The Last of Us Part II
قسمت دوم مجموعه The Last of Us جز معدود بازیهایی بود که طرفداران را به دو دسته تقسیم کرد. خیلی از طرفداران و بازیکنان از داستان بازی تعریف و تمجید کردند اما تعدادی دیگر آن را توخالی و ضعیف خطاب کردند؛ با این حال تقریبا تمامی بازیکنان بر جزئیات و گیمپلی جذاب بازی The Last of Us Part II اتفاق نظر داشتند. هسته گیمپلی نسخه اول در این بازی حفظ شده و تعداد کمی تغییرات در آن اعمال شده است؛ اما نکات مثبت گیمپلی نسخه اول در این بازی صیقل خوردهتر هستند.
داستان بازی 5 سال پس از حوادث نسخه اول جریان دارد که بسیاری از شخصیتهای دوستداستنی نسخه اصلی مثل تام نیز در آن حضور دارند. پس از یک حادثه دلخراش، الی بهدنبال انتقام میرود که در طول این مسیر بازیکن با مشکلات بسیاری روبهرو میشود که یکی از آنها تحمل این مسیر دردناک و پر از خشونت است. برخلاف بازیهای شوتر سومشخص دیگر، خشونت و خونریزی در بازی TLOU2 واقعی و کثیف است و تلاش نمیکند این همه خونریزی را زیبا یا جذاب جلوه بدهد.
بهترین گزینه برای پیشروی در بازی، مخفی ماندن است. پیدا کردن و مدیریت مهمات یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای بازی The Last of Us 2 است که شما را وادار به مخفیکاری میکند. این موضوع در خصوص کلیکرها بیشتر از انسانها صدق میکند اما خشونت بیپرده و عریان بازی بهقدری زننده است که برای فرار از دیدن لحظات دردناک سراغ مخفیکاری میروید. بزرگترین تحول بازی The Last of Us Part II، هوش مصنوعی فوقالعاده دشمنان است. دشمنان بازی متناسب با رفتار و عمل شما واکنش احساسی و تاکتیکی انجام میدهند؛ به طور مثال پس از اینکه شما یکی از دشمنان را از بین ببرید، دوستان او عصبیتر و خشنتر خواهند شد.
2- Red Dead Redemption 2
بازی Red Dead Redemption 2، آخرین ساخته راکستار است که یکی از پویاترین تجربهها را برای گیمرها به ارمغان آورد. این بازی قرار بود در پاییز سال 2017 منتشر شود که با تأخیرهای پشت هم مواجه شد و در نهایت در سال 2018 برای کنسولهای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان منتشر شد. این بازی حوادث قبل از بازی Red Dead Redemption را روایت میکند. همانند دیگر بازیهای راکستار، این اثر نیز با نظر مثبت منتقدین و گیمرها مواجه شد.
دنیای واقعی و پویای بازی، اولین و بزرگترین نکتهای است که نظر شما را جذب خواهد کرد. تمام رفتارهای شما در دنیای بازی تأثیر مستقیم خواهد داشت. شخصیتهای بازی متناسب با کوچکترین رفتار شما واکنش نشان خواهد داد، که بازیکن را ترغیب میکند قبل از انجام دادن کاری، به عواقب آن فکر کند. شخصیت اصلی بازی آرتور مورگان است که در دسته Van der Linde با رهبری داچ به دزدی و سرقت میپردازد.
هرچند این بازی را میتوانید با دید اولشخص نیز تجربه کنید؛ اما جذابیت و زیبایی اصلی بازی با دوربین سومشخص است. بسیاری از مکانیزمهای نسخه قبلی این سری مثل Dead Eye در این بازی دوباره مورد استفاده قرار گرفته و تعدادی ویژگی جدید مثل شنا کردن و استفاده از تیروکمان نیز به بازی اضافه شده است. آرتور مورگان فقط قادر است سه اسلحه را همزمان حمل کند اما میتوانید بقیه اسلحههای خود را در زین اسب قرار بدهد و بعداً جایگزین اسلحه خود کنید.
اسبها اصلیترین وسیله شما برای جابهجایی در نقشه وسیع رد دد 2 است. شما میتوانید اسبهای وحشی را در طبیعت پیدا کنید و بهمرور زمان آن را اهلی بسازید یا اسب اهلی خریداری یا دزدی کنید. هر چقدر بیشتر به اسب خود رسیدگی و آن را نوازش کنید، کنترل بهتری روی او خواهید داشت و احتمال فرار کردن آنها در حین مبارزات کاهش خواهد یافت. نهتنها اسبها در بازی رد دد 2 طراحی فوقالعاده و دقیقی دارند، بلکه حیات وحش این بازی که یکی از بزرگترین دشمنان شما نیز محسوب میشود، طراحی بینظیر و فوقالعادهای دارد.
1- سری Gears of War
مجموعه Gears of War جز بازیهایی است که ژانر شوتر سومشخص را چندین پله بالاتر برد. بازیهای Gears of War جز محدود بازیهای شوتر سومشخص است که بخش آنلاین آن طرفداران بسیار زیادی دارد. در واقع مجموعه گیرز فقط یک شوتر ساده نیست؛ شما در تکتک لحظات و مبارزات این بازی باید استراتژی دقیق داشته باشید تا بتوانید با دشمنان هشیار و قوی مبارزه کنید.
سهگانه اصلی این بازی در سیارهای بنام Sera جریان دارد که انسانها با موجوداتی فضایی که با نام Locust Horde شناخته میشوند درحال مبارزهاند. شخصیت اصلی این سهگانه مارکوس فینکس است که رهبری یک گروه ضربت خبره را برعهده میگیرد تا یک بار برای همیشه، این موجودات را از بین ببرد و تبدیل به ناجی بشریت شود. داستان بازی درونمایههای سیاسی نسبتاً زیادی دارد که بسیاری از آنها با الهام از داستانهای تلماسه فرانک هربرت خلق شدهاند.
از آنجایی که طراحان بازی قصد داشتهاند یک اثر شوتر نسبتاً واقعی را خلق کنند، در بازی مکانیزم کاور گرفتن را قرار دادهاند و همین موضوع در بسیاری از لحظات جان شما را نجات خواهد داد. کارگردان این بازی کاملاً به این موضوع آگاهی دارد که با اضافه کردن ویژگی کاور گرفتن، باید هوش مصنوعی دشمنان را قویتر طراحی کند تا واکنش مناسبی با تاکتیکهای گیمر نشان بدهد. از طرف دیگر مراحل بازی متعادل طراحی شدهاند تا نه بازیکن و نه NPCها برتری غیرمنطقی نسبت بهیکدیگر داشته باشند. در نهایت تنها دلیلی که مجموعه Gears of War را تبدیل به بهترین بازی شوتر سومشخص میکند، مکانیزمهای جذاب گانپلی بازی است که تمام بازی روی آن میچرخد. برخلاف بازیهای قبلی این لیست، مجموعه Gears of War نه محیطی جهانباز دارد و نه مکانیزمهای نقشآفرینی؛ بلکه صرفاً یک بازی اکشن شوتر با دوربین سومشخص است.
ژانر شوتر سومشخص بهجز چند مورد استثنا، ژانر محبوبی برای ساخت بازیهای سرویس محور نیست. اکثر بازیهایی که در این ژانر طراحی میشوند سعی میکنند آن نقطه ضعف را با داستانی قوی جایگزین کنند. در بسیاری از موارد موفق میشوند و در حالتهای دیگر شکست میخورند. در هر صورت، ژانر شوتر سومشخص قرار نیست به این زودی از بین برود یا فراموش شود. در بخش کامنتها برایمان از بهترین تجربه شوتر سومشخصی که داشتهاید بنویسید.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 10 دیدگاهsasan
اون وقت دوئل مکرای ۵ کشک ؟
حسین در پاسخ به sasan
DMC در دسته بندی hack and slash قرار می گیره دوست عزیز.
ساسان
ون وقت دوئل مکرای ۵ کشک ؟
:) مم
فقط جی تی ای وی ردد 2 و مکس پین سه تای اول هستند که انصافا هر سه تا شاهکارند
پورگودرزی
با سلام بدون شک و با اختلاف فراوان بازی gears of war2بهترین بازی شوتر تاریخ
مهدی
گیرز او وار اول لیست نبود سایتو گزارش میدادم پلیس فتا :///
پارسی گیم در پاسخ به مهدی
اقا ?
Aref
دسمریزاد انتظار re4 هم داشتم
امیرحسین
یعنی واقعا انتظار داشتم گرز رو ببینم تو لیست ،عالی ، همه عالین
reza.b
عالی
برای اول شخص هم برید