رتبه بندی بازی های Metal Gear
هادی اسماعیل‌زاده

رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear بر اساس کیفیت

هادی اسماعیل‌زاده 4 بهمن 1400 2 دیدگاه
7,392 بازدید

با معرفی بازی Metal Gear Survive، یکی از طولانی‌ترین فرنچایزهای بازی، دوره ای طلایی را پشت سر گذاشت تا وارد مسیر جدیدی شود. برای نزدیک به سه دهه، متال گیر جایگاه منحصربه‌فردی در میان بازی‌های ویدیویی داشت. این مجموعه در سال 1987، به ابتکار یک طراح جوان به نام هیدئو کوجیما شروع به کار کرد و به استثنای چند مورد، کوجیما در طول سالیان پیش رو، مسئول خلق آثار بعدی این مجموعه بود. متأسفانه، کوجیما در اواخر توسعه بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain در سال 2016 از کونامی، ناشر متال گیر، جدا شد و برای همیشه مجموعه متال گیر را پشت سر گذاشت. با جدایی او، رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear می‌تواند جذاب‌تر از همیشه باشد.

رتبه بندی بهترین بازی‌ های Metal Gear

مجموعه متال گیر پس از جدایی کوجیما، به سمت انتشار یک بازی چندنفره سبک بقا حرکت کرد که هیچ ارتباط معناداری با داستان سالید اسنیک، بیگ باس، ربات‌های هسته‌ای و سایر مشخصه‌های مجموعه متال گیر نداشت. انتشار این بازی، فرصت مناسبی ایجاد کرد تا به تمام 21 بازی رسمی متال گیر که کونامی منتشر کرده است برگردیم و آن‌ها را از بدترین به بهترین رتبه‌بندی کنیم.  در این لیست از بازی‌های Metal Gear Online صرف‌نظر شده است زیرا این عناوین تنها در آمریکا و به‌عنوان حالت‌های جایزه منتشر شده‌اند. همچنین عناوینی مانند Metal Gear Arcade که بر روی کنسول‌های خانگی منتشر نشده‌اند، در این لیست قرار ندارند؛ با ما همراه باشید تا بدون معطلی، به سراغ رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear به ترتیب کیفیت برویم.

بازی Metal Gear Solid Mobile

21- Metal Gear Solid Mobile (2008)

  • پلتفرم‌ها: گوشی‌های موبایل و N-Gage نوکیا

«می‌دانید چه چیزی متال گیر سالید را بهتر می‌کند؟ انتشار آن روی گوشی‌هایی با صفحه‌کلید عددی!»؛ این جمله‌ای است که هرگز هیچ‌کس بر زبان نیاورده است! واقعاً باید به توسعه‌دهندگانی که مجبور شدند تا بر روی این پروژه خسته‌کننده و عذاب‌آور کار کنند، خسته نباشید بگوییم. آن‌ها در واقع توانستند چیزی شبیه به یک Metal Gear دوران پلی‌استیشن 2 را بر روی تلفن‌های همراه (و به طور غیرقابل‌توضیحی، N-Gage نوکیا) مونتاژ کنند. اما این تجربه‌ای نیست که هرگز بخواهید آن را بازی کنید.

بازی Metal Gear

20- Metal Gear (1988)

  • پلتفرم: NES

سری Metal Gear کار خود را در رایانه خانگی یا کنسول هیبریدی MSX با بازی Metal Gear آغاز کرد، پلتفرمی با حضور تقریباً صفر در ایالات متحده؛ بنابراین کونامی این بازی را برای بازار آمریکا، بر روی کنسول محبوب آمریکایی‌ها، یعنی NES، بازسازی کرد. این به‌خودی‌خود یک حرکت تجاری هوشمندانه بود اما کونامی در اجرای آن ضعیف عمل کرد. تیمی که مسئولیت تبدیل بازی MSX را بر عهده داشت، تقریباً تمام اجزاء و مکانیزم‌های مشابه را حفظ کرد اما طرح قلعه Outer Heaven ​​که اکشن بازی در آن جریان داشت را کاملاً تغییر داد. با انجام این کار، توسعه دهندگان حس تعادلی را که تیم کوجیما با دقت زیادی در نسخه اصلی MSX طراحی کرده بود، از بین بردند. نتیجه این کار چیزی نبود جز اجرای شکست‌خورده و نامتعادل یک بازی خوب.

نقص‌های بازی NES فراگیرتر و جزئی‌تر بودند. مکانیزم‌های مربوط به خط دید دشمنان، به خوبی کار نمی‌کردند و مسیر حرکت گشت‌ها در طرح‌بندی‌های جدید، تغییر کرده بود. این موضوع، حرکت شخصیت Solid Snake را از صفحه‌ای به صفحه دیگر و بدون به صدا درآوردن آژیر خطر، به امری غیرممکن تبدیل کرد؛ آژیری که نسخه MSX بازی، تنها برای سخت‌ترین سکانس‌های انتهای بازی، رزرو کرده بود. علاوه بر این، سیستم ارتباط رادیویی، سرنخ‌هایی را ارائه می‌داد که به ارتباط نادرست طرح‌بندی‌های جدید اشاره داشتند. اما این عنوان، از مواد یک بازی واقعاً عالی و خلاقانه ساخته شده و همین موضوع، به فرشته نجات آن بدل شد وگرنه فاتحه مجموعه Metal Gear، در همان شروع کار خوانده شده بود. کوجیما گفته است که کمترین علاقه را به این نسخه از متال گیر دارد و اجازه دهید که ما هم در این موضوع، با او موافق باشیم.

بازی Metal Gear Solid Touch

19- Metal Gear Solid Touch (2009)

  • پلتفرم: iOS

در اولین روزهای انتشار بازی‌ها بر روی iOS، شرکت‌های بازی‌سازی به اتفاق به این نتیجه رسیدند که باید فوراً وارد این بازار شوند؛ بدون این که هیچ ایده‌ای در چگونگی انجام این کار و نحوه کسب درآمد در آنجا داشته باشند. راه‌حل Kojima Productions، فرستادن Old Snake به یک گالری تیراندازی مبتنی بر Metal Gear Solid 4 بود که به تجربه‌ای بی‌اساس، بی‌معنی و کسل‌کننده منجر شد که البته حداقل به مخاطب توهین نمی‌کرد (موضوعی که در دستگاه‌های جدید iOS، دیگر معنی ندارد) و همین موضوع آن را در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه نوزدهم قرار می‌دهد.

بازی Metal Gear Solid 4

18- Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots (2008)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن 3

صنعت بازی‌سازی ژاپن به طور کلی در کنار آمدن با نسل جدید کنسول‌های باکیفیت، تحت‌فشار بودند؛ این موضوع ناشی از قفل شدن گردش کار از دوره پلی‌استیشن 2 بود. کوجیما پروداکشنز نیز نتوانست راه خود را از این مسیر جدا کند. اولین ساخته HD آن‌ها یعنی بازی Metal Gear Solid 4، با تأخیر وارد بازار شد و بسیاری از ویژگی‌هایی وعده‌داده‌شده تبلیغاتی را در خود نداشت. محیط‌های پویا و میدان‌های نبرد دائماً در حال تکامل که بازیکنان را مجبور کند برای طراحی تاکتیک‌های جدید تلاش کنند؛ جناح‌های رقیب که اسنیک بتواند با آن‌ها متحد شود یا به آن‌ها خیانت کند؛ این‌ها نمونه‌ای از ویژگی‌هایی تبلیغاتی بودند که در هیچ کجای بازی دیده نشدند. در عوض، MGS 4 از یک طراحی خفه‌کننده و خطی مملو از مکانیزم‌های بلااستفاده استفاده کرده بود؛ یک گام رو به عقب واقعی آن هم پس از موفقیت‌های بازی Metal Gear Solid 3.

بازی Metal Gear Solid 4 همچنین به عنوان پایانی بر داستان Solid Snake  و Patriots، عملکرد خوبی نداشت؛ روایتی که کوجیما به وضوح، هرگز قصد حل آن را نداشت. با هر دنباله متال گیر، کوجیما خط داستانی را به گوشه‌ای پرت می‌کرد و اعلام می‌کرد که کارش با این فرنچایز تمام شده است. تمام آن معماهای جذاب اما لاینحل، حال در بازی Metal Gear Solid 4 باید به نتیجه‌ای می‌رسیدند و نتیجه کار دقیقاً مانند اعمال جی.جی. آبرامز، قهرمان کوجیما، ناامیدکننده بود. همه این موارد، به پایانی منجر شد که فاقد ایده‌های جالب بود و کوجیما تنها به خاطرات خوب طرفداران از بازی‌های قبلی این سری تکیه کرد؛ قطعاً لیاقت اسنیک، بیشتر از این‌ها بود.

بازی Snake's Revenge

17- Snake’s Revenge (1990)

  • پلتفرم: NES

نسخه NES  متال گیر، علی‌رغم ایراداتی که داشت، آن‌قدر فروش خوبی را در ایالات متحده تجربه کرد که کونامی، دنباله آن را به طور خاص برای آمریکا سفارش دهد؛ این بار بدون کمک کوجیما. نتیجه آن یک بازی عجیب‌وغریب بود که بیشتر شبیه یک برداشت ناقص از Metal Gear اصلی به نظر می‌رسید؛ عنوانی که سعی می‌کرد تا اکشن پلتفرمینگ ساید اسکرول دوبعدی را با مکانیزم‌های مخفی‌کاری ترکیب کند. ترکیبی که اصلاً جواب نداد اما در واقع، بازی آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید بد نبود. از طرفی، این بازی به توسعه Metal Gear 2 کمک کرد؛ پس قطعاً عنوان به‌دردنخوری نبود.

بازی Metal Gear Solid Twin Snakes

16- Metal Gear Solid: The Twin Snakes (2004)

  • پلتفرم: GameCube

بازسازی انحصاری GameCube از Metal Gear Solid، شباهت‌های زیادی با نسخه NES از اولین نسخه Metal Gear دارد؛ این نسخه برای پلتفرم نینتندو، توسط افرادی تهیه شد که به نظر نمی‌رسید به ماهیت نسخه اصلی، توجه زیادی نشان داده‌اند. سازندگان، تعدادی از مکانیزم‌های Metal Gear Solid 2 را به نسخه قبلی منتقل کردند اما با انجام این کار، تعادل بازی به شدت به هم خورد. در نهایت مشخص شد که این بازی، در صورت دسترسی به هدف‌گیری اول‌شخص، بسیار آسان‌تر از قبل است و همین موضوع بازی را در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه شانزدهم قرار می‌دهد.

تصور نکنید که بازی در بخش داستان‌سرایی بی‌نقص عمل کرد. ریوهی کیتامورا (Godzilla: Final Wars) کارگردان بازی، رویکردی صاحب‌سبک و با اکشن سنگین در کات سین‌های The Twin Snakes داشت که اتفاقاً بسیار هیجان‌انگیز و جالب بودند اما در عوض، شخصیت‌پردازی فیلمنامه Solid Snake را کاملاً تضعیف کردند. با تبدیل او به یک ابرقهرمان، The Twin Snakes به هر چیزی که شخصیت اسنیک را بسیار جذاب می‌کرد، خیانت کرد؛ اسنیک شخصیتی بدبین نسبت به جهان داشت و به خوبی از محدودیت‌های ذاتی خود آگاه بود و این با مشخصات یک ابرقهرمان، همخوانی ندارد. Metal Gear Solid در پلی‌استیشن ممکن است به خوبی The Twin Snakes به نظر نرسد اما هنوز هم به مراتب، بازی بهتری است.

بازی Metal Gear Acid

15- Metal Gear Acid (2005)

  • پلتفرم: PSP

وقتی کونامی یک عنوان Metal Gear را برای PSP معرفی کرد؛ کسی تصور نمی‌کرد که چنین عنوانی در راه باشد. با وجود این که Acid به طور کامل، هرگونه تصور موجود از مجموعه متال گیر را به چالش می‌کشد اما در نوع خود بسیار جالب بود. این بازی، سبک مخفیانه تاکتیکی را که طرفداران می‌شناختند و دوست داشتند، کنار گذاشت و در عوض آن را با چیزی شبیه به یک XCOM با یک رویکرد کارتی قابل تنظیم، جایگزین کرد. این موضوع به تجربه‌ای عجیب منجر شد اما از آنجایی که در آن زمان، هنوز بازی‌های XCOM منتشر نشده بودند، بازی توانست با موفقیت همراه شود. اما حتی با تغییر ژانر و حرکت به سمت مبارزات نوبتی، این بازی همچنان در ذات خود، شبیه به یک Metal Gear بود.

بازی Metal Gear Solid 2

14- Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty (2001)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن 2

دنباله Metal Gear Solid سعی داشت تا کارهای زیادی را هم‌زمان انجام دهد؛ دنباله یک شاهکار محبوب باشد، به عنوان ویترین فنی برای سخت‌افزار قدرتمند کنسول جدید عمل و یکی از جنجالی‌ترین داستان‌ها را روایت کند. در این مورد، ایرادی به کوجیما و جاه‌طلبی‌هایش وارد نیست اما متأسفانه، در نظر گرفتن تمام این اهداف در بازی Metal Gear Solid 2 باعث شد تا با نتایجی اغلب متضاد با یکدیگر مواجه شویم. بازی Metal Gear Solid 2 به عنوان یک روایت داستانی، یک اثر رؤیایی است که به طرز درخشانی، تأثیر شبکه‌های جهانی ارتباط دیجیتال و اطلاعات (یا بهتر است بگوییم، اطلاعات نادرست) را بر جامعه پیش‌بینی کرد. خط داستانی بازی اساساً نشان‌دهنده تمام اتفاقاتی است که در چند سال گذشته، در سیاست غرب دیده‌ایم. اما به عنوان یک بازی؟ سخت است که آن را بی‌نقص فرض کنیم.

بازیکنان نقش مردی را بازی می‌کنند که تلاش دارد با شبیه‌سازی ماجراجویی Snake در Metal Gear Solid، ابرسربازهایی شبیه به او بسازد؛ ایده‌ای که بسیار جالب به نظر می‌رسد اما از طرفی، به معنای تکرار مکررات بازی قبلی است؛ همین موضوع به‌خودی‌خود، به بازسازی سه‌بعدی Metal Gear 2: Solid Snake منجر شد. فقدان عاملیت قهرمان داستان، ممکن است از نظر موضوعی درخشان باشد اما از نظر گیم پلی، به شدت محدودکننده به نظر می‌رسد. بازی همچنین تمایل دارد تا در نقاط داستانی دهن‌پرکن اما در نهایت بی‌ربط، گم شود. واقعاً بزرگ‌ترین مشکل MGS 2 این است که بسیار هوشمندانه‌تر از حد نیاز عمل می‌کند و و همین موضوع آن را در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه چهاردهم قرار می‌دهد.

بازی Metal Gear Solid Portable Ops

13- Metal Gear Solid: Portable Ops/Plus (2006/2007)

  • پلتفرم‌ها: PSP و ویتا

اولین تلاش کونامی برای ارائه یک متال گیر سه‌بعدی مناسب بر روی کنسول‌های دستی، با چند مشکل مهم روبرو شد؛ مهم‌ترین مشکل این بود که کنسول PSP فاقد یک آنالوگ مناسب برای مدیریت راحت دوربین بود. این به این معنی است که متأسفانه Portable Ops در مقایسه با بازی‌های جدیدتر Metal Gea، عملکرد ضعیف‌تری دارد. با این حال، Portable Ops قالبی را معرفی کرد که تقریباً همه بازی‌های آینده این مجموعه از آن استفاده کردند؛ ایده ساختن پایگاه با نجات گروگان‌ها در فضاهای بازی کوچک که حتی در جدیدترین نسخه سری یعنی Metal Gear Solid 5 نیز به کار رفت. این ایده‌ها و مکانیزم‌ها توسط بازی‌های بعدی اصلاح می‌شوند اما نکات مثبتی هم در بازی وجود دارد که Portable Ops را به عنوانی شایسته تحسین تبدیل می‌کند؛ حتی اگر کل داستان خطی آن در شروع بازی Peace Walker، به طور کامل نادیده گرفته شود.

بازی Metal Gear Acid 2

12- Metal Gear Acid 2 (2006)

  • پلتفرم: PSP

بعد از معرفی سبک بازی کارتی کلکسیونی در نسخه اول Acid، این دنباله دقیقاً همان کاری را انجام می‌دهد که همه می‌خواستند؛ ارائه تجربه‌ای مشابه نسخه اول اما بزرگ‌تر و بسیار عجیب‌تر. حتی بازی شامل یک صفحه‌نمایش مقوایی به عنوان لوازم جانبی بود. این صفحه‌نمایش مقوایی، نیم دهه قبل از اینکه نینتندو، 3DS را عرضه کند، جلوه‌های استریوسکوپی فیک ایجاد می‌کرد. ظاهر بازی نیز با پالت رنگی ترسناک و سورئال و سایه‌زنی سنگین، در راستای نامی است که برای آن انتخاب شده بود.

Acid 2 داستانی هم راستا با سبک بصری خود روایت می‌کند اما در کنار آن، هنوز هم ساعت‌ها گیم پلی اعتیادآور نوبتی، مبتنی بر کارت، تاکتیکی و با دوبرابر تعداد کارت‌های قابل جمع‌آوری در نسخه اول Acid را تجربه خواهید کرد.

بازی Metal Gear Solid 3 Snake Eater

11- Metal Gear Solid 3: Snake Eater (2004)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن 2

پس از ناامید کردن طرفداران با بازی MGS 2، کوجیما دنباله آن که در واقع یک پیش‌درآمد بود را به عنوان نوعی عذرخواهی، روانه بازار کرد. جایی که MGS 2 داستانی متراکم و فرامتنی را روایت می‌کرد، Metal Gear Solid 3 یک داستان سرراست (هرچند گاهی اوقات پر پیچ‌وخم) را در عصر جنگ سرد روایت کرد. جایی که MGS 2 اکشن خود را به راهروهای خالی و خطی یک پالایشگاه نفت محدود می‌کرد، رویدادهای MGS 3 در جنگل‌ها و بیابان‌ها، پایگاه‌های نظامی و کناره‌های کوه‌ها دنبال شد. متأسفانه بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater نیز از رابط کنترلی MGS 2 و دوربین ثابت بهره می‌برد که به سختی در بازی قبلی کار می‌کرد و برای گیم پلی بازتر، فراگیرتر و مکانیزم‌های پیچیده‌تر Metal Gear، کاملاً نامناسب بود و همین موضوع آن را در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه یازدهم قرار می‌دهد.

بازی Metal Gear Solid VR

10- Metal Gear Solid: VR Missions (1999)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن

طرفداران، اغلب بازی‌های متال گیر را به غرق شدن در روایت‌ها و دیالوگ‌هایشان متهم می‌کنند اما شما هرگز نمی‌توانید VR Missions را به این موضوع متهم کنید. این بازی، از حالت تمرین Metal Gear Solid استفاده و آن را به عنوانی کامل و مستقل با 300 برنامه آموزشی مختلف واقعیت مجازی تبدیل می‌کند. بازیکنان با تجربه این بازی، به نوعی وادار می‌شوند تا بر تمام جنبه‌های رزمی Snake تسلط پیدا کنند. هرچند به دلیل ساختار سفت‌وسخت و اهداف خاص مرحله‌به‌مرحله، VR Missions تا حدودی، به یک تجربه  محدود تبدیل شده است اما احتمالاً خارج از عنوان The Phantom Pain، خالص‌ترین و گسترده‌ترین مکانیزم‌های یک بازی Metal Gear را ارائه می‌دهد.

بازی Metal Gear Rising Revengeance

9- Metal Gear Rising: Revengeance (2013)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن 3، ایکس باکس 360

Revengeance به زحمت شبیه یک بازی Metal Gear است. بازیکنان یک‌بار دیگر در نقش قهرمان MGS 2، یعنی ریدن قرار می‌گیرند که این بار به جای ظاهر نامناسب Solid Snake خود، تبدیل به یک سایبورگ جنگی شکست‌ناپذیر شده است. به این ترتیب، Revengeance مکانیزم‌های مخفی‌کاری را که برای دو دهه و نیم، اساس مجموعه Metal Gear را شکل می‌داد، کاملاً کنار می‌گذارد. اما اگر به دنبال یک اکشن خالص هستید، هیچ استودیویی بهتر از PlatinumGames برای کمک به شما وجود ندارد.

Revengeance، مکانیزم‌های مخفی‌کاری را با مهارت‌های واکنشی پیچیده عوض می‌کند. سرعت سرسام‌آور آن با کسی تعارف ندارد و انتظار می‌رود که بازیکنان، در اوج توانایی‌های خود عمل کنند. بازی حتی با وجود اینکه طراحی زیرکانه نسخه‌های قبلی را کنار می‌گذارد اما از حیث ارائه یک روایت متراکم، میراث Metal Gear را ادامه می‌دهد و نگاهی اجمالی دارد به آینده فرنچایز متال گیر پس از Snake که آن را از زبان خود کوجیما خواهیم شنید.

بازی Metal Gear Solid Ghost Babel

8-  Metal Gear Solid / Ghost Babel (2000)

  • پلتفرم:  GAME BOY COLOR

روی کاغذ، تلاش برای انتشار شاهکار پیشرفته Metal Gear Solid در پلی‌استیشن بر روی Game Boy Color، باید به فاجعه‌ای غیرقابل‌توصیف منجر می‌شد. با این حال، کونامی به نحوی موفق شد که یکی از بهترین تجربه‌های 8 بیتی را بر روی یک پلتفرم دستی ارائه دهد. اما راز آن چه بود؟ توسعه دهندگان به جای تلاش در نابود کردن بازی پلی‌استیشن برای پلتفرم GBC، یک بازی کاملاً جدید را از ابتدا ساختند که بر اساس بازی Metal Gear 2 بر روی پلتفرم MSX شکل گرفت. نسخه گیم بوی متال گیر (که با عنوان فرعی Metal Gear: Ghost Babel در ژاپن منتشر شد)، به نظر می‌رسد از لحاظ داستانی، در جهانی موازی دنبال می‌شود که در آن، حادثه Zanzibar Land متال گیر 2 هرگز اتفاق نیفتاده است؛ به این معنی که به جای درگیری‌های جزیره Shadow Moses در نسخه اول متال گیر، شاهد بازگشت به Outer Heaven خواهیم بود. (اگر کمی دقیق‌تر به موضوع نگاه کنید، متوجه خواهید شد که به احتمال زیاد این داستان، یکی از شبیه‌سازی‌های آموزشی VR Raiden باشد که آن را حتی جالب‌تر از قبل می‌کند).

علی‌رغم اینکه بازی، برخی از نکات داستانی نسخه پلی‌استیشن را به همراه دارد اما به سرعت پی خواهید برد که این ماجراجویی، راه خودش را در پیش می‌گیرد و همین موضوع آن را در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه هشتم قرار می‌دهد. Snake به یک قلعه پیچیده دشمن نفوذ می‌کند و با مجموعه‌ای کاملاً جدید از افراد عجیب‌وغریب، با اسم رمز و قدرت‌های به همان اندازه عجیب‌وغریب روبرو می‌شود و با نابود کردن یکی دیگر از ابزارهای Metal Gear، جهان را نجات می‌دهد. جالب است که چگونه شاهد تبدیل یک تجربه متال گیر به یک فرمت 8 بیتی هستیم و Ghost Babel این کار را با هوشمندی و توجه به جزئیات انجام می‌دهد. حتی ارتباطات «کدک»، به جلوه‌های صوتی هر شخصیت، لحن متفاوتی می‌دهد تا زیروبم صدای مربوطه را تقلید کند. اگر به خاطر استیج conveyor belt با کدهای رنگی نبود و این واقعیت که این ماموریت، به‌جای قرار گرفتن در یک محیط غیرخطی به‌هم‌پیوسته، به چندین مرحله تقسیم می‌شود، این بازی در بین بهترین‌های سری قرار می‌گرفت.

بازی Metal Gear Solid V Ground Zero

7- Metal Gear Solid V: Ground Zeroes (2014)

  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن 4، ایکس باکس وان، پلی‌استیشن 3، ایکس باکس 360، رایانه‌های شخصی

Ground Zeroes بسیار کوچک‌تر از آن است که یک بازی کامل محسوب شود و از طرفی بسیار بزرگ‌تر از یک نسخهٔ دمو و همین موضوع، آن را در دیسکوگرافی متال گیر، در مکان عجیبی قرار می‌دهد. با این حال، تجربه بازی کاملاً ضروری است و به عنوان پلی مابین Peace Walker و The Phantom Pain عمل می‌کند و در عین حال رشته‌هایی داستانی را شکل می‌دهد که اکثر آن‌ها در پنجمین و آخرین نسخه مجموعه حل می‌شوند.

Ground Zeroes در نهایت به عنوان اثباتی برای دغدغه‌ای قدیمی عمل کرد؛ یک اثبات متقاعدکننده از این که متال گیر می‌تواند با استانداردهای طراحی بازی‌های امروزی سازگار شود، بدون این که ماهیت منحصربه‌فرد فرنچایز را قربانی کند (چیزی که Metal Gear Solid 4 نتوانست از عهده‌اش برآید). این بازی، یک پیش‌درآمد مستقل برای The Phantom Pain است که بازیکنان را در جریان یک ماموریت نجات، در یک پایگاه نظامی تحت نظارت شدید قرار می‌دهد و اساساً به مخاطب می‌گوید «این مشکل را هر طور که دوست دارید حل کنید». اگرچه می‌توانستید اثر انگشت بازی‌هایی مانند Assassin’s Creed و Splinter Cell را در سراسر بازی ببینید اما Ground Zeroes، همچنان شبیه به یک Metal Gear است. مخفی‌کاری همچنان به عنوان اساس بازی حفظ شده است اما این بار، شما بالاخره یک رابط کاربری راحت برای انجام مکانیزم‌های آن دارید.

بازی Metal Gear 1987

6- Metal Gear (1987)

  • پلتفرم: MSX

نقطه شروع فرنچایز و اولین Metal Gear واقعی در پلتفرم MSX که بیش از 30 سال پیش، به انقلابی در صنعت بازی منجر شد و همین موضوع آن را در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه ششم قرار می‌دهد. قطعاً این بازی از ویژگی‌های غیردوستانه‌ای مانند طراحی 8 بیتی خود رنج می‌برد، با این حال در بیشتر موارد، کوجیما و تیمش در اولین تلاش خود برای ارائه یک تجربه اکشن مخفی‌کاری تاکتیکی، آن‌قدر درست عمل کردند که بسیاری از ایده‌های معرفی شده در این بازی، به عنوان بخش‌های اساسی سری باقی می‌مانند. بازیکنان به صورت مخفیانه حرکت می‌کنند و از خطوط دید دشمن پنهان می‌مانند و سعی می‌کنند از سلاح‌های پرسروصدا، استفاده نکنند. آنها اهداف و سرنخ‌ها را به طور یکسان، از طریق ارتباط رادیویی با تیم پشتیبانی خود دریافت می‌کنند. آن‌ها با باس‌های عجیب‌وغریب با اسم رمزهای عجیب‌تر مبارزه می‌کنند و البته قبل از رسیدن به پیچش نهایی داستان، با یک مخزن هسته‌ای متحرک روبرو می‌شوند. این بازی، یک تجربه جنگی 8 بیتی است که بیشتر شبیه به یک اکشن نقش‌آفرینی مانند The Legend of Zelda عمل می‌کند و هنوز هم می‌توان یک ماجراجویی عالی را در زیر تصاویر قدیمی آن، تجربه کرد.

بازی Metal Gear Solid Peace Walker

5- Metal Gear Solid: Peace Walker (2010)

  • پلتفرم: PSP

به نظر می‌رسید که متال گیر پس از بازی Metal Gear Solid 3، راه خود را گم کرده است و دلیلی وجود نداشت که از این بازیِ بدون شماره، انتظار عملکرد بهتری داشته باشیم. اما این‌طور نبود؛ Peace Walker بسیاری از عناصر امیدوارکننده و در عین حال نامنظم که در بازی‌های MGS 4 و Portable Ops ظاهر شده بودند را مورداستفاده قرار داد و آن‌ها را تا حد درخشانی جلا داد.

کوجیما پروداکشنز بدون هیچ تعللی، از بازی‌های Monster Hunter در طراحی Peace Walker الهام گرفت و مکانیزم‌های مشارکتی چهارنفره آن را با دنیای Metal Gear ادغام کرد. استفاده از این مکانیزم‌ها در نبرد با باس‌های مکانیکی غول‌پیکر، تقریباً اجباری شدند. حتی لازم نیست به مأموریت‌های پاداشی اشاره کنیم که در واقع کراس‌اووری با خود مجموعه Monster Hunter بودند. رابط کاربری بازی، بسیار دوستانه‌تر از یک بازی اکشن سه‌بعدی بود در PSP بود و عملکرد آن در پلی‌استیشن ویتا یا در نسخه‌های بازسازی‌شده کنسولی بازی، حتی بهتر هم شد.

پیس واکر حتی موفق شد تمام داستان‌سرایی مفصلی که فرنچایز به آن مشهور هست را بدون اینکه آزاردهنده باشد، در خود جای دهد. برای اولین بار در متال گیر، بیشتر بخش‌های داستانی بازی، به شکل مواد تکمیلی اختیاری وجود دارد که می‌توانید (اما مجبور نیستید) در زمان دلخواه به آن‌ها گوش دهید. البته خود داستان مانند همیشه گیج‌کننده است و این‌طور نیست که بازی، این ویژگی متال گیری خود را از دست داده باشد. اما Peace Walker به عنوان یک گام مهم به سمت The Phantom Pain و ساخت فندانسیونی جذاب برای Metal Gear Online عمل کرد و از ابتدا تا انتها به طرز شگفت‌انگیزی، تجربه‌ای لذت‌بخش را ارائه داد.

بازی Metal Gear 2 Solid Snake

4- Metal Gear 2: Solid Snake (1990)

  • پلتفرم: MSX

اگر نسخه اول Metal Gear، یک تجربه قانع‌کننده بود که پتانسیل طراحی بازی‌های مخف‌کاری را نشان داد، این دنباله به مهر تأییدی برای آن تبدیل شد. بازی Metal Gear 2: Solid Snake، تمام عناصر بازی اول، از پیستول‌های بی‌صدا گرفته تا مخفی شدن در جعبه‌های مقوایی را در اختیار گرفت و آن‌ها را در یکی از پیچیده‌ترین و جالب‌ترین بازی‌های دوران خود، گسترش داد.

از طرفی بازی، پیشرفت‌های مکانیزمی خود را با یک خط داستانی بسیار درگیرکننده‌تر ترکیب کرد. طرح داستانی Metal Gear 2 که دیگر محدود به مکالمات رادیویی کوتاه نبود، نقش بسیار بزرگ‌تری در شکل‌دهی به جریان اکشن بازی داشت و Solid Snake و همتایانش را به شخصیت‌هایی واقعی تبدیل کرد نه صرفاً آواتارهای پیکسلی بی‌روح. علی‌رغم انتشار بازی بر روی پلتفرمی که در آستانه منسوخ شدن بود، Metal Gear 2 مفاهیم پیشرفته‌تری مانند سینه‌خیز رفتن، فریب دادن دشمنان با تله‌های صوتی، مجموعه بزرگی از سلاح‌های متنوع و حتی در مرحله نهایی بازی، حساسیت شبیه به یک بازی ماجراجویی را در خود جای داد. این بازی احتمالاً پیچیده‌ترین بازی 8 بیتی باشد که تا به حال طراحی شده است و کوجیما به ندرت مجبور شد که ابزارها و مکانیزم‌های آن را هنگام سه‌بعدی کردن فرنچایز Metal Gear Solid، به‌روزرسانی کند.

بازی Metal Gear Solid 1998

3- Metal Gear Solid (1998)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن

Metal Gear Solid  یک اثر برجسته به شمار می‌رود؛ حتی اگر تنها یک بازنگری از Metal Gear 2 باشد. اما این مهم نبود زیرا Metal Gear Solid، از لحاظ نوآوری در زمینه یک بازی اکشن داستان محور، یک گام بزرگ روبه‌جلو برداشت. بیشتر تأثیر این بازی، ناشی از نحوه ترکیب یکپارچه بخش اکشن با کات‌سین‌ها است. این موضوعی است که امروزه بسیار بدیهی می‌دانیم اما 20 سال پیش، هیچ‌کس نتوانسته بود کار دشوار روایت داستان از طریق سکانس‌های داخل انجین را انجام دهد؛ سکانس‌هایی که در نهایت با صحنه‌هایی ترکیب می‌شد که در آن، بازیکن کنترل شخصیت را به دست می‌گیرد. Metal Gear Solid استفاده از سکانس‌های از پیش رندر شده CGI را کنار گذاشت و از جلوه‌های بصری هم‌زمان در ترکیب با برخی از بهترین صداپیشگی‌های صنعت گیم تا آن زمان، استفاده کرد. نتیجه کار، شگفت‌انگیز بود؛ حتی با وجود آن که شخصیت‌های بازی گاهی اوقات از طریق رادیو «کدک»، مدت‌ها در مورد بحث‌های کش‌دار فلسفی حرف می‌زدند.

این تنها بخشی از داستان بود. Metal Gear Solid و تمام درام‌های کمیک آن، به پیشبرد یک بازی اکشن کامل کمک کرد که مانند بازی‌های قبلی، به شدت بر مخفی‌کاری و اجتناب از درگیری تأکید داشت. تغییر فرمت 8 بیتی بازی به چند ضلعی‌های 32 بیتی، نقش مهمی در ارتقای کیفیت بازی داشت؛ Snake می‌توانست (و اغلب مجبور می‌شد) برای شلیک موشک یا سینه‌خیز رفتن در یک مجرای باریک، وارد حالت اول‌شخص شود. اسکیل 32 بیتی نیز تأثیری کاملاً محسوس بر رویارویی‌های به‌یادماندنی با باس‌های بازی داشت. اسنیک قبلاً نیز با هلیکوپترهای جنگی و ماشین‌های متال گیر مبارزه کرده بود اما هرگز به این شدت و هیجان نبودند.

در نهایت، توجه همیشگی هیدئو کوجیما به جزئیات کمک کرد تا با بازی با گذر از تجربه‌ای صرفاً عالی، به یک کلاسیک واقعی تبدیل شود و در رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear در جایگاه سوم قرار گیرد. از کاغذهایی که در حال پرواز بودند گرفته تا جرقه زدن رایانه‌ها هنگام مبارزه اسنیک با یک ربات نینجای نامرئی در اتاقک‌های اداری. حتی می‌توانستید با مخفی شدن در داخل جعبه‌ای خیس شده با ادرار گرگ‌ها، با خیال راحت از کنار مخفیگاه گرگ‌ها عبور کنید. Metal Gear Solid به خوبی می‌دانست که چگونه با نوآوری‌های سندباکسی خود، به بازیکنان کنجکاو پاداش دهد.

بازی Metal Gear Solid V The Phantom pain

2- Metal Gear Solid V: The Phantom Pain (2015)

  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن 4، ایکس باکس وان، پلی‌استیشن 3، ایکس باکس 360، رایانه‌های شخصی

از نظر گیم پلی، Metal Gear Solid 5 باید در صدر این لیست قرار گیرد. این بازی حتی بیشتر از Ground Zeroes، اصول اصلی سری مبنی بر مخفی‌کاری و آزمون‌وخطا را با یک سندباکس مدرن، جهان‌باز و مبتنی بر ماموریت، تطبیق می‌دهد. ساختار بازی به بازیکنان این امکان را می‌دهد که به آرامی از پوشش قرار دادن زمین‌های وسیع، به سناریوهای پرتنش و مخفیانه‌ای که در آن هر حرکتی اهمیت دارد، تغییر مسیر دهند و حتی نحوه برخورد با یک گشت ساده دشمن، می‌تواند به معنای تفاوت بین موفقیت یا شکست در یک ماموریت باشد. علاوه بر این، The Phantom Pain مبتنی بر مفهوم ساخت پایگاه است که اولین بار، در عناوین Portable Ops و Peace Walker معرفی شد و این حس را به شما انتقال می‌دهد که در حال تشکیل ارتشی همیشه آماده و پشتیبان هستید. هر ماموریتی که انجام می‌دهید، طیف عظیمی از گزینه‌های تاکتیکی و رزمی را در اختیار شما قرار می‌دهد؛ مانند از پای در آوردن بی‌صدای دشمنان و تکیه بر متحد تک‌تیرانداز خود به نام Quiet و یا سرنگونی گشت‌های دشمن حتی قبل از اینکه متوجه شوند شما آنجا هستید. این بازی تجربه‌ای است که می‌توانید به راحتی آن را برای چند ده ساعت تا چند صد ساعت بازی کنید.

متأسفانه، مکانیزم‌های بازی فقط نیمی از جذابیت Metal Gear را به خود اختصاص می‌دهند و The Phantom Pain با نیمه دیگر بازی یعنی داستان، رفتار مشابهی ندارد. از زمان بازی Star Wars: Knights of the Old Republic 2 به بعد، هیچ عنوان دیگری را نمی‌توان مثال زد که در چنین وضعیت نا آماده‌ای و به‌اجبار، روانه بازار شود. داستان The Phantom Pain تا حد زیادی حل نشده باقی می‌ماند و بسیاری از نکات داستانی بازی، از جمله تقریباً تمام نکات مرتبط با Skull Face، آنتاگونیست اصلی بازی، به طور ناگهانی و بدون توضیحی، پایان می‌یابد. دیالوگ‌های مختصری هم که بیگ باس، شخصیت اصلی بازی با صداپیشه جدید خود، کیفر ساترلند به زبان می‌آورد، کمکی به پر کردن خلاء‌های داستانی بازی نمی‌کند.

معمولاً این خلاء‌های داستانی به عنوان نکات منفی یک بازی در نظر گرفته نمی‌شوند. در عصر حاضر، چنین مشکلاتی را می‌توان به راحتی با انتشار پچ، محتوای قابل دانلود یا یک دنباله حل کرد. با این حال در این مورد خاص، بازی به منزله حرف آخر خالق فرنچایز در مورد سه دهه از زندگی خود است. متأسفانه، این حرف آخر، به جای آن که فریادی قاطع باشد، بیشتر شبیه به واژگانی نامشخص و یک شانه بالا انداختن نیمه‌کاره می‌ماند. قطعاً مخاطب خواهان یک پایان کامل‌تر است و Phantom Pain، اگرچه گیم پلی فوق‌العاده‌ای دارد اما داستان بایکوت شده و بی‌نتیجه، آن را از دستیابی به پتانسیل کامل خود بازمی‌دارد.

بازی Metal Gear Solid 3 Subsistence

1- Metal Gear Solid 3: Subsistence (2006)

  • پلتفرم: پلی‌استیشن 2

پس از استقبال گرم منتقدان و فروش ناامیدکننده، کونامی دوباره سری به Metal Gear Solid 3 زد و نسخه اصلی Snake Eater را در عنوان بسیار لذت‌بخش‌تر با نام Subsistence، بازسازی کرد. این نسخه اصلاح‌شده، شامل یک حالت رقابتی کم‌نظیر، همراه با هزاران آیتم پاداشی بود که کراس‌اووری با فرنچایز Ape Escape سونی و اولین نسخه‌های رسمی انگلیسی‌زبان فرنچایز در پلتفرم MSX را شامل می‌شد.

در مورد خود Metal Gear Solid 3، نسخه Subsistence آن را خیلی تغییر نداد. اما تغییراتی ریزی که در آن اعمال شد، بسیار مهم بودند؛ از جمله مدرن کردن دوربین و کنترل‌ها به‌گونه‌ای که به جذاب‌تر شدن بازی، بسیار کمک کرد. این تغییرات باعث شد که تأکید بر استتار و بقا در حیات‌وحش، نه تنها عذاب‌آور نباشد، بلکه به یکی از جذابیت‌های بازی بدل شود. پیشرفت‌های اعمال شده در Subsistence، سرانجام به لایه‌های پنهان در بازی اصلی اجازه داد که خود را نشان دهند و بازی را به تجربه‌ای درخشان تبدیل کنند.

MGS 3 طراحی نسل قبلی خود را زیرورو کرد و مجموعه‌ای از محیط‌های بزرگ و پیچیده برای گشت‌وگذار و طیف وسیعی از ابزارهای مختلف را در اختیار بازیکن قرار داد. اگرچه برخی از آن سیستم‌ها، بیش از حد اضافی بودند (به‌ویژه نیاز به انجام خودجراحی پس از هر آسیب جزئی)، سایر سیستم‌های بازی، در هماهنگی کامل با هم کار می‌کردند. مکانیزم‌هایی مانند استتار، مبارزات نزدیک و از پای درآوردن‌های غیر مرگبار، به بازیکن اجازه می‌داد تا از هر زاویه‌ای که با شخصیت او سازگار است، به یک سناریوی خاص نزدیک شود. در همین حال، اکشن دهه شصتی بازی، به کوجیما اجازه داد تا برخی از ابزارهای استاندارد موجود در زرادخانه Snake را از نو طراحی کند. کنار گذاشتن برخی از سیستم‌های گیم پلی بازی‌های قبلی، مانند سیستم رادار Soliton، منجر به درگیر شدن و چالش بیشتر در بازی شد و بازیکنان را وادار کرد تا احتیاط بیشتری در برخورد با جهان بازی و دشمنان داخل آن داشته باشند.

اما نقطه قوت بازی، باس‌فایت‌های باشکوه و فراموش‌نشدنی آن بود. باس‌فایت‌هایی که هر کدام، قوانین و اهداف خود را معرفی می‌کردند، با این حال همه آن‌ها، بر اساس مکانیزمی اصلی ساخته شده بودند که Snake (و بازیکنان)، باید با آن کار می‌کردند. این بدان معنا بود که شما می‌توانستید از سیستم‌های بازی برای توسعه تاکتیک‌های نبرد با باس استفاده کنید تا این نبردها، صرفاً «به آنها شلیک کنید تا زمانی که بمیرند» تبدیل نشوند. به عنوان مثال، توانایی کاهش استقامت The Fear، او را مجبور می‌کرد تا هرچند وقت یک‌بار مکث کند و با خوردن غذا، قدرتش را بازیابی کند؛ شما می‌توانستید او را فریب دهید تا غذای فاسد شده بخورد و از بهبود استقامتش جلوگیری کنید. دوئل با The End، می‌تواند در چند لحظه یا در عرض چند ساعت انجام شود و آخرین رویارویی با The Boss، مربی Snake، توانست تبدیل به نقطه اوج گیم پلی در ترکیب با روایتی احساسی شود. اگرچه عناوین بعدی Metal Gear، مجموعه پیچیده سیستم‌های Subsistence را بهبود بخشیدند یا اصلاح کردند اما هیچ بازی دیگری در این فرنچایز نتوانست که مانند MGS 3، احساسات ناب انسانی را با یک طراحی درخشان ترکیب کند.

به پایان لیست رتبه بندی بازی‌ های Metal Gear به ترتیب کیفیت رسیدیم. در این مطلب، عناوین زیادی در سری متال گیر برای پلتفرم‌های مختلف بررسی شد و با توجه به جوانب مختلف، رتبه بندی صورت گرفت. این سری محبوب به دلیل روایت داستانی پرعمق، شخصیت‌های به یادماندنی و المان‌های مخفی‌کاری در گیم پلی شهرت دارد و به تبع آن شماره‌های زیادی برایش منتشر گشت. شما نیز می‌توانید در بخش نظرات، عناوین محبوب خود از این فرنچایز را رتبه‌بندی کنید.

منبع: Polygon

Youtube Par30Game

مطالب مرتبط

سوالات متداول در رابطه با این محتوا

چرا مجموعه متال گیر از اعتبار بالایی در صنعت بازی برخوردار است؟

این مجموعه از پیشگامان سبک مخفی‌کاری و یکی از محبوب‌ترین فرنچایزهای تاریخ به شمار می‌رود. ویژگی‌های قابل توجه این مجموعه عبارتند از مکانیزم‌های مخفی‌کاری، کات‌سین‌های سینمایی، خط داستانی پیچیده، طنز غیرمنتظره و گشت‌گذار سایبرپانکی با مفاهیم دیستوپیایی، سیاسی و فلسفی است. از این فرنچایز در رسانه‌های دیگری مانند کمیک، رمان و درام اقتباس شده است.

۱
خط داستانی مجموعه متال گیر، چه رویدادهایی را دربرمی‌گیرد؟

در دنیای متال گیر، رویدادها در مقطعی در طول جنگ جهانی دوم روایت می‌شود و واحد کبرا، نقش مهمی در شکست نیروهای متحدین دارد. شبیه سازی، هوش مصنوعی و فناوری روباتیک دهه 1970، پیشرفته‌تر است و جنگ سرد، بسیار دیرتر از تاریخ دنیای واقعی به پایان می‌رسد. یازده بازی اصلی متال گیر، روایتی را دنبال می‌کنند که در مجموع، پنج دهه و نیم را دربرمی‌گیرد؛ از جنگ سرد گرفته تا آینده ای نزدیک. بیگ باس، اصلی‌ترین شخصیت در داستان این سری است و از 11 بازی اصلی، پنج بازی پیش‌درآمدی با محوریت داستان او هستند که دهه‌ها قبل از رویدادهای Metal Gear اصلی اتفاق می‌افتد.

۲
مجموعه متال گیر موفق به کسب چه موفقیت‌هایی شده است؟

فرنچایز Metal Gear از لحاظ فروش، بسیار موفق بوده و تا سپتامبر 2021، بیش از 57.7 میلیون نسخه فروخته است. تا فوریه 2007، این مجموعه بیش از 1 میلیارد دلار از 20 میلیون نسخه و در سال 2019، این فرنچایز حدود 2.5 میلیارد دلار در سراسر جهان فروش داشته است. این مجموعه به طور کلی (در عناوین به کارگردانی کوجیما)، اغلب به عنوان یکی از تأثیرگذارترین‌های صنعت گیم در نظر گرفته می‌شود و تا حد زیادی، مورد تحسین منتقدان و بازیکنان قرار گرفته است. اکثر نسخه‌های این مجموعه، به عنوان برخی از بهترین بازی‌های ویدیویی تاریخ صنعت بازی، در نظر گرفته می‌شوند.

۳
arongroups

دیدگاه کاربران

تعداد دیدگاه کاربران: 2 دیدگاه
  • Avatar

    dishonored

    مهمان

    واقعا اگه بگم بدترین لیستی بود که تو عمرم دیدم حالا جدا از متال گیر و …. بسیار ضعیف بود واقعا تعجب کردم عنوانی مثل متال گیر ۴ رو ۱۹ گذاشتین و همینطور نسخه ۳ که به صورت گسترده به عنوان بهترین متال گیر و بازی کوجیما محسوب میشه گذاشتین اونجا و فنتوم پینو جدا از ناقص بودن با اون چپتر ۲ مزخرفش گذاشتن ۲ حالا فنتوم پین درسته بهترین گیم پلی تو سری و چه بسا بازیای مخفی کاری داره و هوص مصنوعی هم بینظیر هست اما لایق این رتبه نیست

    پاسخ دهید
    • هادی اسماعیل‌زاده

      هادی اسماعیل‌زاده در پاسخ به dishonored

      نویسنده

      ممنون دوست عزیز از نظرتون. اینجا لازمه چند نکته رو یادآور بشم. اولا این لیست رتبه بندی کلیه بازی های منتشر شده در فرنچایز متال گیره. این که شما عنوانی از این لیست رو تجربه نکردید، از شاهکار بودنش کم نمیکنه. منصفانه نیست که عناوین قدیمی این سری که انقلابی در زمان خودشون بودند را صرفا به خاطر خوشایند گیمرهای امروزی از لیست کنار بذاریم و یا اونا رو در رده های پایین قرار بدیم. من احساس میکنم شما بیشتر با رتبه متال گیر 4 مشکل دارید و اونم دلیلش اینه که اساسا با ماهیت این نوع رتبه بندی آشنایی ندارید. این که متال گیر 4 در اون رتبه قرار گرفته دلیل بر بی کیفیتی اون نیست بلکه در مقایسه با سایر «بازی های متال گیر» همچین جایگاهی داره. اونجا که گفتین نسخه 3 من دقیق متوجه نشدم؛ بالاخره این نسخه بهترین بازی متال گیر است یا خیر؟ اگر هست که می بینید در لیست، نسخه بازسازی شده و گسترش یافته اون در جایگاه اول قرار گرفته. در مورد فانتوم پین هم که جالبه خودتون میگید «بهترین گیم پلی سری» ولی به نظرتون رتبه دوم لایقش نیست. موفق باشید.