حتی اگر از بزرگترین طرفداران بازیهای کامپیوتری هستید و سعی در تمام کردن تعداد زیادی بازی داشته باشید، زمان میتواند بزرگترین دشمنتان باشد. هر روزه چندین بازی بزرگ و باکیفیت به بازار عرضه میشود و گیمرهایی که مشغلههای زیادی دارند را نگران میکند. اگر از این دسته افراد هستید، جای نگرانی نیست، زیرا برایتان لیستی از برترین بازی های کامپیوتر که میتوانید 5 ساعته تمام کنید آماده کردهایم.
زمانی که واژه بازیهای ویدیویی مطرح میشود، اولین عناوینی که ممکن است به ذهن آدم خطور کند، بازیهایی مانند Skyrim یا Zelda است که به عظمت و پیچیدگی دنیاها و گیم پلی خود شهرت دارند. حتی ممکن است بعضی از بازیهای MMO و مولتی پلیر بزرگی مانند World of Warcraft یاد کنند که اولین نیازمندی برای پیشروی در آن صدها ساعت زمان است. مشکلی که این وسط به وجود میآید این است که همه گیمرها در تمام طول عمر خود دارای زمان کافی برای تجربه بازیها نیستند.
ممکن است شما اخیراً شغلی پیدا کرده باشید که به شما اجازه مصرف ساعات زیادی بر روی بازیها را نمیدهد و یا مشغول تحصیل هستید و باید بر روی موضوع مهمتری تمرکز داشته باشید. شاید هیچکدام از این مشکلات را نداشته باشید و فقط حس و حال تجربه یک بازی تراز اول عظیمالجثه را ندارید که پدیدهای عادی بوده و همه ما برخی موارد به دنبال یک سرگرمی ساده و مختصر هستیم.
برترین بازی های کوتاه کامپیوتر
یکی از مشکلات بازیهای مدرن، قیمت بالای آنها و به همین دلیل طولانیتر شدن طول مدت این بازیها است که بتوان به این صورت هزینهای که بازیکن میپردازد را توجیه کنند. به همین دلیل شاهد عرضه عناوینی هستیم که به صدها ساعت برای تکمیل نیاز دارند و مشکل اینجاست که هر کسی نمیتواند این زمان را به راحتی برای یک بازی خالی کند.
اگر از گیمرهایی هستید که همچنان علاقه دارد تا به تجربه بازیها بپردازد و قصد ترک این سرگرمی را ندارد، ولی در عین حال وقت زیادی هم ندارد؛ پس نیازی نیست زیاد نگران شوید. در این مقاله قرار است بپردازیم به 20 تا از برترین بازی های کامپیوتر که تنها 5 ساعت و یا کمتر از شما طلب میکنند تا بتوانید بخش داستانی آن را به اتمام برسانید. لازم به ذکر است که بازیهای بسیاری میتوانند در همچنین لیستی قرار بگیرند، با این حال سعی در این بود تا بهترین عناوین موجود که ارزش تجربه توسط هر گیمری را دارند، برایتان انتخاب کنیم.
Doki Doki Literature Club – 1
ژانر رمان بصری یا «Visual novel» از محبوبترین ژانرها در شرق آسیا و به خصوص ژاپن به شمار میآید. در این مدل بازیها شما با حجم بسیار زیادی از متن و تصاویر مواجه میشوید که همانند یک رمان باید به مطالعه نوشتهها پرداخته و هر از چند گاهی، گزینهای را انتخاب کنید تا داستان به شکل مختلفی روایت شود. چیزی که بازیهای رمان بصری با یکدیگر به اشتراک دارند، طولانی بودن زمان تجربه آنها است که بسته به سرعت خواندن بازیکن، ممکن است دهها ساعت به طول بیانجامد. ولی این موضوع در رابطه با بازی Doki Doki Literature Club که یک رمان بصری آمریکایی است صدق نمیکند.
بازی Doki Doki Literature Club یک داستان منحصر به فرد برای روایت دارد که به کلی با سایر بازیهای این ژانر متفاوت است. برای اینکه چیزی از داستان پیش از تجربه بازی برایتان لو نرود، لطفاً بدون خواندن هیچ چیزی، این بازی را که تجربه آن کمتر از 5 ساعت زمانگیر است، انجام دهید. تنها چیزی که میتوانیم در رابطه با Doki Doki Literature Club بگوییم این است که یکی از برترین بازی های کامپیوتر سال 2018 و ژانر رمان بصری به شمار میآید که خاطره آن تا مدتها با شما خواهد ماند.
FAR: Lone Sails – 2
آیا تا به حال به دنبال یک بازی ساده و کوتاه گشتید که با بیان کمترین کلمات، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد؟ بازی FAR: Lone Sails از عناوینی است که کمتر از چیزی که حقش بود، به آن توجه شد. هدف اصلی این بازی کنترل یک قطار تک چرخ در بیابانی بیپایان است. FAR: Lone Sails نه قرار است پیچش عجیبی در مکانیکهای گیم پلی داشته باشد و نه داستانی سینمایی و نفسگیر. شما باید قطار را به طور مداوم سوخت گیری کنید و روند یکنواخت و آرامش بخش بازی، چیزی است که قرار است FAR: Lone Sails را برایتان تبدیل به یک تجربه فوق العاده زیبا و به یاد ماندنی کند.
در طول سه ساعت که با FAR: Lone Sails همراه هستید، میتوانید خود را جای شخصیت گمنام اصلی بازی قرار دهید و سعی در کنترل اتفاقات درون قطار از جمله سوختگیری، جلوگیری از داغ شدن بیش از حد موتور و مواجهه با موانع پیش رو داشته باشید. همینطور که داستان مینیمال FAR: Lone Sails جلوتر میرود، محیطهای جدیدتر و اتفاقات جالبی برای کاراکتر کوچک ما و قطارش رخ میدهد و در نهایت نیز قرار است با پایان یافتن این ماجراجویی، خاطرات شیرین و تلخی برایتان رغم بخورد.
Firewatch – 3
ژانر شبیه ساز راه رفتن یا «Walking Simulator» از سبکهای خاص بازیهای ماجراجویی به شمار میرود که عمر خیلی طولانیای در تاریخ بازیها ندارد. این مدل عناوین معمولاً از گیم پلی بسیار ساده و تک بعدی استفاده میکنند و برای جبران کمبود گیم پلی، شاهد داستانی بسیار عمیق و احساسی هستیم. بازیهایی که در ژانر شبیه ساز راه رفتن توسعه پیدا میکنند همانطور که از نامش مشخص است، تمرکزی بر روی حرکت دادن کاراکتر اصلی و پیش بردن داستان بازی با راه رفتن در محیط دارند. بازی Firewatch یکی از مشهورترین و خوشساختترین عناوین شبیه ساز راه رفتن است که تجربه آن کمتر از 5 ساعت زمان میبرد.
بازی Firewatch روایتگر داستان یک دیده بان جنگلی است که در حین انجام شغل دیدهبانی خود، با معمای مرموزی روبرو میشود که ممکن است بر روی گذشته و آینده وی تأثیر زیادی بگذارد. تحت هیچ عنوانی نگذارید ظاهر ساده و کارتونی این بازی شما را از تجربه آن دور نگه دارد، زیرا بازی Firewatch بدون شک از برترین بازی های کامپیوتر سال 2016 و از بهترین بازیهای نسل گذشته است که با داستان عاطفی و زیبایش موفق شد تا دل میلیونها گیمر در سراسر دنیا را به دست بیاورد.
GRIS – 4
آیا تا به حال با موضوعی جنجالی به نام «آیا بازیهای ویدیویی هنر محسوب میشوند؟» روبرو شدهاید و علاوه بر احساسات شدیدی که به این مبحث داشتهاید و سعی در دفاع آن دارید، توضیحش حتی برای شما نیز سخت بوده باشد؟ خب نیاز نیست راه دوری بروید، زیرا بازی GRIS آمده تا یک بار برای همیشه حواشی بازیها به عنوان هنر را به پایان برساند و ثابت کند که تولید یک اثر هنری تحت عنوان بازی کار غیر ممکنی نیست. بازی GRIS یک عنوان ماجراجویی کوتاه و مختصر است که در سال 2018 منتشر شد و بلافاصله توانست طرفداران بیشماری در سراسر دنیا پیدا کرده و جایگاه خود را در لیست برترینهای سال ثبت کند.
در GRIS شما نقش دختری را بازی میکنید که در محیطی عجیب و پر از مجسمههای غول آسا از خواب بیدار میشود. زمانی که وی تلاش میکند تا آواز بخواند، متوجه میشود که صدایی از گلویش خارج نمیشود. با پیشروی در بازی باید سر از سؤالات و معماهای بسیاری که برای شخصیت اصلی و همچنین ما ایجاد شده در بیاورید. تجربه GRIS برای هر شخصی که علاقه به هنر، نقاشی و همچنین یک داستان زیبا و غم انگیز دارد، امری ضروری بوده که با طول بسیار کم این بازی، نباید بهانهای وجود داشته باشد.
Inside/Limbo – 5
Limbo و دنباله معنوی آن یعنی بازی Inside هر دو توسط استودیوی مستقل دانمارکی Playdead ساخته شدهاند. در هر دو بازی شاهد یک پازل پلتفرمر دو بعدی هستیم که اتمسفری بسیار تاریک و مخوف را برای بازیکنان به تصویر میکشد. در هر دو بازی کنترل پسر بچهای را به دست میگیرید که در یک دنیای دیوانه وار به حال خود رها شده (در Limbo محیط جنگلی تاریک و ترسناک و در Inside دنیای پساآخرالزمانی صنعتی) و باید به دنبال راه خروج و یافتن چیزی که از دست داده، باشد. هر دوی این بازیها موفق شدند تا در زمان عرضه، توجه منتقدان و بازیکنان سراسر دنیا را به خود جلب کرده و موفقیت زیادی کسب کنند.
این دو بازی تجربهای فوق العاده برای هر گیمری خواهند بود که پازلهای آن شما را از نظری ذهنی به چالش میکشد و جلوههای بصری زیبا و تاریکش، شما را شوکه خواهد کرد. بازی Inside از دید منتقدان نمرات خارقالعادهای دریافت کرد و به راحتی از برترین بازی های کامپیوتر دهه اخیر به شمار میرد. نکته مثبت هر دو بازی این است که شما میتوانید در طول یک بار نشستن به تجربه کامل آنها بپردازید (البته برخی از پازلهای این بازیها مقداری چالش برانگیز و زمانبر هستند).
Journey – 6
بازی Journey از آن دسته عناوینی است که باید مسیرش را به طور کلی از هر بازی دیگری که تا به حال خلق شده جدا کرد. تجربه این بازی باید برای هر شخص، ضروری تلقی شده و از دست دادن آن نیز جرمی بزرگ است! هر چیزی در رابطه با این بازی در بهترین شکل ممکن خود بوده است؛ طراحی تمامی بخشهای بازی دارای خلوص مطلق بوده، زیبایی در دنیای آن موج زده و موسیقی آن از زمان عرضه، همتایی برای خود ندیده است. در بازی Journey تنها یک هدف وجود دارد؛ رسیدن به کوهی که در دوردست مشاهده میکنید. در حالی که به سمت کوه حرکت میکنید، با مناظر به یاد ماندنی و خیره کنندهای روبرو خواهید شد.
تجربه Journey همانند نامش، یک سفر به تمام معناست و هیچ فردی پس از اتمام آن، شخص سابق نخواهد شد. شاید هیجان انگیزترین و غیرمنتظرهترین اتفاقی که ممکن است درون این بازی رخ دهد، ملاقات با فرد دیگری است که در حال تجربه این سفر است. اگر خوش شانس باشید، با مسافران دیگری روبرو خواهید شد که هرگز نامشان را نخواهید دانست و با آنها صحبت نمیکنید، ولی تنها ایده اینکه افراد دیگری نیز همزمان با شما سفر میکنند، Journey را تبدیل به بهترین سفر تمام دوران کرده است.
Machinarium – 7
هیچ چیزی زیباتر از این نیست که به تجربه رویاهای یک تیم کوچک بازی سازی بپردازیم، به جای مصرف کالاهای صنعتی که توسط شرکتهای بزرگ صنعت بازی در مدت زمان فشردهای برای افراد زیادی بدون ذوق و خلاقیت کافی تهیه شده است. بازیهای مستقل در دهه اخیر به بالاترین مقام ممکن در دنیای گسترده بازیهای ویدیویی رسیدند و در برخی موارد حتی دارای کیفیت و خلاقیت بیشتری نسبت به محصولات استودیوهای بزرگ شدند. یکی از این استودیوهای کوچک Amanita Design نام دارد که از کشور جمهوری چک آغاز شده و محصولاتی مانند Samorost ،Botanicula و البته Machinarium را تولید کرده است.
هر چه در رابطه با بازی Machinarium بگوییم کم است. یکی از بهترین بازیهای کامپیوتر در ژانر ماجراجویی و اشاره-کلیک شاید به خلاصه سازی این شاهکار کمک کند. در Machinarium شما در نقش رباتی کوچک بازی خواهید کرد که به دنبال دوست دزدیده شده خود به سفری هیجان انگیز و البته خطرناک دست میزند. در طول مسیر با رباتهای دوست و دشمن ملاقات خواهید کرد و باید به حل پازلهای مختلف بپردازید. Machinarium همچنین بازی کوتاهی بوده که نباید تجربه آن را از دست بدهید.
Portal – 8
جمله “حقیقت دروغی بیش نیست” از مشهورترین تکه کلامهایی است که از درون دنیای بازیهای ویدیوی خارج شده و مقصر اصلی نیز، بازی شاهکاری به نام Portal است. بازی Portal یک پازل پلتفرمر اول شخص است که در آن شخصیت اصلی (Chell) باید با استفاده از یک تفنگ پورتال، پازلهای درون بازی را حل کند. Portal از نوآورانهترین بازیهایی است که طی دو دهه اخیر منتشر شده و ایده استفاده از دروازههای پورتال برای حل کردن پازل، از افسانهایترین مکانیکهای گیم پلی برای یک بازی است. در ابتدای بازی با پازلهای آسان و قابل حل روبرو میشوید که البته در زمان کمی درجه سختی بازی سر به فلک میکشد.
تنها گیم پلی Portal نیست که این بازی را تبدیل به یک پدیده مهم کرده است؛ داستان مینیمال و دیالوگهای تیز و قدرتمند، از دیگر المانهای خاطره انگیز بودن این بازی هستند. در طول بازی شما به صدای آرامش بخش رباتی گوش میدهید که سعی دارد تا شما را برای حل پازلهای بازی راهنمایی کند. طولی نمیکشد که پیچشهای داستانی بسیاری، باعث به وجود آمدن لحظات غیر منتظرهای شوند و Portal را از یک بازی پازل ساده جدا کنند. تجربه این شاهکار را به هیچ وجه از دست ندهید.
SUPERHOT – 9
پس از عرضه Superhot در سال 2015، یکی از بزرگترین تحولها در مرز بین بازیهای مستقل و صنعتی، در زمینه خلاقیت به وجود آمد. Superhot از انقلابیترین تیراندازیهای اول شخص چند سال اخیر است که تمامی کلیشههای این سبک از جمله هیجان بیوقفه و سرعت را از ژانر خارج کرده و در عوض یک بازی تیراندازی که نیاز به تفکر دارد به وجود آورده است. در مواقع اکشن و تیراندازی در Superhot، زمان به طور کلی از کار میافتد و شما و دشمنان بیحرکت به همدیگر خیره میشوید. تنها زمانی که شما شروع به حرکت کنید، دشمنان نیز دست به کار شده و به واکنش شما پاسخ میدهند.
همین المان ساده توقف زمان در لحظات اکشن، موفق شد تا Superhot را تبدیل به یکی از بهترین بازیهای کامپیوتر عرضه شده در سال 2015 کند که در کنار مستقل بودنش، توانست پا به پای بازیهای غول آسا به موفقیت برسد. اگر از تمامی بازیهای تیراندازی اول شخص کلیشهای که هر روز به بازار عرضه میشوند و حرف جدیدی برای گفتن ندارند خسته شدید، جای نگرانی نیست، زیرا Superhot آمده تا در کنار زمان بسیار کوتاه گیم پلی، داستانی جالب را روایت کرده و شما را نیز حیرت زده کند.
What Remains of Edith Finch – 10
بازی اخیر استودیوی بازی سازی آمریکایی Giant Sparrow ادامه مسیر نوآورانه و عجیب بازی قبلی آنها یعنی The Unfinished Swan است. همانطور که پیش از این درباره ژانر شبیه ساز راه رفتن صحبت کردیم، What Remains of Edith Finch نیز جای پای خود را از مرزهای این ژانر پیدا کرده است. بازی What Remains of Edith Finch به جرئت یکی از خوش ساختترین و مهمترین بازیهای این ژانر و حتی یکی از برترین بازی های کامپیوتر طی چند سال اخیر است که با وجود داستان سینمایی بسیار زیبایش، موفق شده تا یک تجربه زیبا و البته کوتاه سه ساعته را به بازیکنان ارائه دهد.
بازی What Remains of Edith Finch روایتگر خانواده نفرین شده فینچ است که هر عضو شجره نامه این خانواده از دوران قدیم بر اثر دلیلی عجیب از دنیا رفته و شما قرار است به عنوان آخرین عضو باقی مانده از این خانواده، سر از داستان این افراد در بیاورید. باید پیش از اینکه به سراغ این بازی بروید، بدانید که بازی What Remains of Edith Finch فقط برای روایت یک داستان زیبا به میدان آمده و چیز زیادی از نظر گیم پلی برای ارائه ندارد که البته برای بازیهای این ژانر امری عادی است.
The Stanley Parable – 11
بازی The Stanley Parable از عجیبترین عناوین این لیست و در کل تاریخ بازیهای ویدیویی است. عنوانی هوشمند که توسط تیم کوچکی در سال 2011 منتشر شد و بلافاصله تبدیل به یکی از بحث شده ترین بازیهای آن نسل شد. در The Stanley Parable موضوعاتی مانند حق انتخاب (چه از دید یک انسان و چه یک شخصیت درون بازی) و گره خوردن انتخاب به سرنوشت نهایی به چالش کشیده میشوند و یک راوی مرموز، همواره هر قدمی که در بازی بردارید را از پیش دانسته و در صورت گرفتن تصمیمی بر خلاف نظر وی، اتفاقات عجیب و غریبی برای شخصیت اصلی بازی که استنلی نام دارد میافتد.
بازی The Stanley Parable چندین مسیر برای پیش روی و چندین پایان مختلف بر اساس تصمیمات بازیکن خواهد داشت. اگر به دنبال کوتاهترین تجربه یک بازی در این لیست هستید، میتوانید کاملاً به حرف راوی بازی گوش داده و کارهای وی را به درستی انجام دهید تا کمتر از چند دقیقه به پایان The Stanley Parable برسید. با این حال اگر کمی بازیگوش و سرکش هستید، کافی است تا از همه دستورات نافرمانی کنید و خود را در مسیر پایانهای متفاوت این بازی عجیب قرار دهید.
Little Nightmares – 12
کمی پیشتر درباره دو بازی مستقل و البته بسیار موفق Inside و Limbo صحبت کردیم که با گیم پلی خاص و روایت داستان مینیمال خود، تحول زیادی در ساخت بازیهای هنری و کوچکتر به وجود آوردند. بازی Little Nightmares دنباله معنوی و ادای احترام بزرگی به این دو بازی است. خیلی از المانهای موفق مانند پازل پلتفرمر بودن گیم پلی و قرار گرفتن یک کودک در دنیای دیوانه وار، به صورت مستقیم از بازیهای نام برده به Little Nightmares تزریق شدهاند. شاید با خود فکر کنید که این موضوع از کیفیت Little Nightmares خواهد کاست، ولی با این فکر خود را از تجربه یک بازی عالی محروم کردهاید.
در Little Nightmares شما کنترل کودکی بینام را به دست میگیرید که در دنیایی پر از هیولاهای بیرحم و آدمخوار بیدار شده و باید هر چه سریعتر، قبل اینکه خودش خوراک آنها شود، از آنجا فرار کند. المانهای پلتفرمر و ترکیبش با پازلهای محیطی، اصلیترین مکانیک گیم پلی این بازی را تشکیل دادهاند و البته گرافیک هنری و زیبای Little Nightmares از آن یکی از برترین بازی های کامپیوتر سال 2017 را ساخته است. اگر از طرفداران Inside و Limbo هستید، تجربه این بازی زیبا را از دست ندهید.
Papers, Please – 13
بر روی کاغذ، ایده اصلی Papers, Please ملالآور و هر چیزی جز سرگرم کننده است. با این حال این بازی مستقل موفق شده تا با همین ایده ساده خود، حیله شدیدی به بازیکنان زده و یکی از خستهکنندهترین سناریوها را تبدیل به یکی از تنشزاترین بازیهای نسل اخیر کند. شما در Papers, Please در نقش افسری در پست بازرسی مهاجران فعالیت میکنید و باید تعیین کنید که هر مهاجری که به سر میز شما میآید، برای ورود به کشور ایدهآل است و یا باید مسیری که آمده را برگردد. سختی بازی در این است که همیشه نمیدانید چه کسی تنها قرار است یک شهروند ساده بوده و چه کسی یک تروریست خطرناک و مجهز به سلاح کشتار جمعی است.
شناسایی افراد مشکوک، قواعد خاص خود را دارد که بر اساس سؤالهای مطرح شده از این افراد و تطبیق دادن آن با اطلاعات درون پاسپورتشان ممکن میشود. انجام ندادن شغلتان به بهترین شکل ممکن، نه تنها میتواند امنیت کشورتان را با خطر مواجه کند، بلکه به راحتی میتوانید کارتان را از دست داده و خانودتان از گرسنگی میمیرند. بازی Papers, Please عنوانی نفسگیر و از برترین بازی های کامپیوتر است که تنها توسط یک نفر ساخته شده و با توجه به همین دلیل نباید تجربه آن را از دست بدهید.
Hotline Miami – 14
بازی Hotline Miami تنها با یک حیله وارد میدان شده است؛ نمایش بازتابی کوتاه و مختصر از دیوانهوارترین شب زندگی شما! در این بیت ام آپ اکشن و هیجان انگیز، در نقش یک قاتل جایزه به گیر بازی خواهید کرد که در هر مرحله (از بین 19 مرحله بازی) با تماسی که دریافت میکند، باید دست به قتل یک هدف بزند. مشکل اینجاست که در هر مرحله، رسیدن به هدفی که باید از میان بردارید، سختتر و سختتر میشود و چالش برانگیز بودن این عنوان نیز خیلی به شما رحم نخواهد کرد. گرافیک خیره کننده و طراحی صدا در Hotline Miami به تنهایی از آن یکی از بهترین بازیهای کامپیوتر را ساختهاند که رقبای زیادی ندارد.
از دیگر دلایلی که Hotline Miami توانسته این قدر در میان بازیکنان سراسر دنیا محبوبیت کسب کند، هیجان بیحد و مرز آن و خشونت بسیار بالایش است که شاید برای هر گیمری دوست داشتنی نباشد. همچنین بازی از نظر مکانیکهای گیم پلی به شدت خوش ساخت است. هوش مصنوعی دشمنان به حدی عالی طراحی شده که به تنهایی چالشهای اصلی بازی را تشکیل دادهاند. دشمنان آنچنان باهوش و بیرحم هستند که حتی یک اشتباه از طرف شما باعث مرگتان خواهد شد. برای تجربه این بازی به 5 ساعت نیاز دارید.
Metal Gear Solid V: Ground Zeroes – 15
بازی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes به دست بازی ساز محبوب ژاپنی که خالق سری بازیهای Metal Gear Solid بوده، یعنی آقای هیدئو کوجیما ساخته شده است. این بازی در اصل مقدمهای کوتاه و مختصر برای پنجمین بازی بزرگ سری، یعنی عنوان Metal Gear Solid V: The Phantom Pain است که چند ماه پس از عرضهی بازی در سال 2015 منتشر شد. از نظر داستانی، اتفاقات این بازی در سال ۱۹۷۵، چند ماه پس از اتفاقات عنوان Metal Gear Solid: Peace Walker رخ میدهد. شخصیت اصلی بازی Snake معروف است که در حال نفوذ به کمپی در کشور کوبا برای نجات اعضای سازمانش است.
بازی Metal Gear Solid V: Ground Zeroes از نظر ساختار کلی، دچار تغییر و تحول فراوانی نسبت به بازیهای قبلی شده. مهمترین تغییر بازی، سیستم مخفیکاری جدید و آزادتری است که دست بازیکنان را برای انجام مأموریتها به شکلهای متفاوت باز گذاشته. شکل گیم پلی بازی همانند تمام بازیهای مخفیکاری بزرگ طراحی شده است. شما باید مسیر خود را از میان دشمنان باز کرده و مأموریتها را به ساکتترین شکل ممکن انجام دهید و مراقب باشید که توسط دشمن دیده نشوید.
Abzu – 16
بازی Abzu عنوانی ماجراجویی است که گیمرها را در نقش غواصی چیره دست قرار میدهد که به اعماق اقیانوسها رفته تا با استفاده از ردیاب آوایی به جانواران درون اقیانوس کمک کند. گیم پلی بازی شامل کنترل آزادانه این غواص در آبهای آزاد، غارهای طبیعی و خرابههای قدیمی است. شاید اولین مثال واضحی که بتوان برای مقایسه با بازی Abzu پیدا کرد، عنوان Journey است که کمی قبلتر به آن پرداختیم. شما تنها کافیست که خود را تسلیم جریان و فضاسازی این بازیهای مسافرت محور کرده و نگران هیچگونه باخت یا مبارزه با دشمنان نباشید، زیرا هدف این بازیها در وهله اول این نبوده است.
بازی Abzu از نظر بصری یکی از زیباترین بازیهای منتشر شده در دهه اخیر به حساب میآید. طراحی محیطهای زیر دریا از جمله ماهیها و نمای اعماق اقیانوس، قطعاً چشمان هر گیمری را به سوی خود خیره خواهد کرد. بسیاری از اعضای تیم Journey بر روی این بازی کارکردهاند و به راحتی میتوان محیط دریایی Abzu را واکنشی به محیط بیابانی Journey در نظر گرفت. در نهایت اگر به ذرهای آرامش روحی نیاز دارید و همچنین هوس تجربه یک بازی کوتاه را کردهاید، Abzu همان چیزی است که دنبالش هستید.
Gone Home – 17
بازی Gone Home یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین بازیها در ژانر شبیه ساز راه رفتن است که با عرضه در سال 2013، توانست طرفداران بیشماری پیدا کند. بازی Gone Home از سطحیترین تعامل در زمینه گیم پلی بهره میبرد و در هیچ لحظهای سعی بر این ندارد تا فراتر از هدف اصلیاش یعنی تعریف یک داستان احساسی برود. در Gone Home شما در نقش کتی بازی میکنید که پس از مدتی به خانه برگشته و متوجه میشود که اعضای خانه برای مدتی به مسافرت رفتهاند. حال کتی باید با گشت و گذار در این خانه بزرگ و تعامل با وسایل مختلف، سر از اتفاقاتی که در نبودش رخ داد، در بیاورد.
بازی Gone Home از ساختارشکنترین عناوین عرضه شده در دو نسل اخیر است که به دلیل شکستن بسیاری از فرمتهای معمول بازیها از جمله گیم پلی عمیق، توسط بسیاری به عنوان یک بازی هنری تحسین شد و داستان بسیار عمیق و زیبایی که در آن روایت میشود نیز الهام بخش بسیاری از بازیهای شبیه ساز راه رفتن بعد از خود شد. اگر مدتی وقت خالی دارید و نمیخواهید یک بازی ویدیویی پر زرق و برق، بلکه اثری آرام و خلاصه را تجربه کنید، Gone Home انتخاب درستی است.
To the Moon – 18
بازی To the Moon میتواند جایزه عاطفیترین عنوان این لیست را به دلیل عمق و کیفیت بالای داستانش، به راحتی به دست بیاورد. در این بازی، سازمان Sigmund Corp موفق به خلق یک تکنولوژی شده که میتواند به خاطرات انسانها دست برده و آن را تغییر دهد. این سازمان از این تکنولوژی استفاده میکند تا مردمی که بر بالین مرگ افتادهاند را به آرزوهای دوران جوانیشان برساند؛ عملی که تنها در رویاهایشان ممکن میشود. داستان اصلی To the Moon روایت گر دو دانشمند و کارمند این شرکت است که مأمور میشوند تا وارد خاطرات پیرمرد در حال مرگی شوند و او را به آخرین آرزویش که سفر به ماه است، برسانند.
بازی پس از ورود به خاطرات پیرمرد به صورت معکوس از دوران پیری او تا کودکیاش روایت میشود و با هر مرحلهای که پیش میروید، بخشی از سؤالات گنگ و مبهمی که در خاطره قبلی برایتان پیش آمده بود، برطرف میشود و البته سؤالات جدیدی نیز مطرح میشوند. To the Moon به ما لحظات شاد مخصوص به خود و همینطور لحظاتی را ارائه میدهد که تحمل آنها از عهده هر کسی برنمیآید. اگر به دنبال یک تجربه متفاوت و البته بهیادماندنی هستید، بازی To the Moon بهترین گزینه خواهد بود.
Everybody’s Gone to the Rapture – 19
یک بازی دیگر که در ساب ژانر شبیه ساز راه رفتن قرار دارد. Everybody’s Gone to the Rapture کمی با دیگر بازیهای داستان محوری که در این ژانر منتشر میشوند فرق دارد. این بار شاهد یک روایت مستقیم و سینمایی نیستیم که داستانی را برای مدت کوتاهی برایمان تعریف کند و در عوض با روایت مینیمالتری روبرو هستیم. در Everybody’s Gone to the Rapture همانطور که از نامش پیداست، همه افراد زمین به شکل مرموزی ناپدید شدهاند و شما تنها شخصی هستید که در دنیا باقی مانده است. باید با قدم زدن در دنیای بازی، به سؤالات مطرح شده و البته معمای گم شدن انسانها پی ببرید.
بازی Everybody’s Gone to the Rapture به معنای حقیقی کلمه یک شبیه ساز راه رفتن است. شما تنها کاری که باید انجام دهید انتخاب مسیر و حرکت به سوی آن مسیر است. این بازی یک عنوان اتمسفریک بوده که قرار دادن بازیکن در حس و حالی که سعی در به تصویر کشیدن آن دارد، هدف اصلی آن است. به منظور رشد این اتمسفر فوق العاده، موسیقی متن زیبایی برای بازی نوشته شده که از نکات خوب آن است. در کل اگر به تجربه یک عنوان آرامش بخش علاقه دارید، این بازی را از دست ندهید.
Beyond Eyes – 20
بازی Beyond Eyes عنوانی ماجراجویی و هنری است که شما را به یک سفر چالش برانگیز فرا خوانده که قرار است قلبتان را با احساسات خالص تسخیر کند. آخرین ساخته استودیوی بازی سازی Tiger & Squid دنیایی را به وجود آورده که آن چنان آرام، زیبا و مرموز است که شاید بسیاری از بازیکنان را در همان وهله اول، از خود دور کند؛ با این حال پتانسیل یک بازی هنری همیشه برای افراد خاصی رونمایی خواهد شد و هر کسی شاید نتواند ارتباط لازم را با آنها برقرار کند. یکی از المانهای اصلی و مهم بازی Beyond Eyes موسیقی متن آن بوده که با هر قدمی که به جلو بر میدارید، شما را جذب زیبایی و سادگی خود خواهد کرد.
بازی Beyond Eyes شما را در نقش Rae قرار میدهد؛ دختر جوانی که در جستجوی گربه گمشدهاش به درون جنگل وسیع و مرموزی قدم میگذارد که پر از ناشناختهها و مخاطرات است. حس تاریکی مطلق و تنهایی این بازی با مشخص شدن ناتوانی جسمی Rae که نابینایی است، خود را به ما نشان میدهد که بیش از پیش، رسیدن به هدف نهایی را سخت، ولی پر اهمیت کرده است. Beyond Eyes برای هر کسی نیست؛ ولی اگر تنها چند ساعت از وقتتان را برایش خالی کنید، به هیچوجه پشیمان نخواهید شد.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه