iranicard
به یادماندنی ترین لحظات در سری بازی های اساسینز کرید
امیر بهمن پور

به یاد ماندنی‌ ترین لحظات در سری بازی‌ های Assassin’s Creed

امیر بهمن پور 31 فروردین 1404 بدون دیدگاه
3,750 بازدید

پس از انتشار اولین بازی از سری اساسینز کرید در سال 2007، این مجموعه به یکی از پایه‌های اصلی صنعت گیم تبدیل شد و جایگاهی ویژه در دل گیمر‌ها پیدا کرد. در طول  سال‌ها این فرنچایز به طور چشمگیری تکامل یافته و گسترش یافته است و با روایت‌های تاریخی غنی، شخصیت‌های عمیق و مکانیک‌های گیم‌پلی جذاب، توانسته مخاطبان را در دنیای خود غرق کند. چه سفر خود را با نسخه اولیه شروع کرده باشید و چه یکی از دنباله‌های متعدد آن را تجربه کرده باشید، احتمالا لحظات تاثیری‌گذاری در بازی مورد علاقه‌تان در ذهن شما باقی مانده است.

همین لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed هستند که این سری را به اثری برجسته و محبوب در میان طرفداران وفادارش تبدیل کرده‌اند. هر نسخه از این مجموعه با دقت و ظرافت خاصی طراحی شده است تا ترکیب خلاقانه‌ای از تاریخ و داستان را به بازیکنان ارائه دهد. با نگاهی به مسیر کلی این سری، به وضوح متوجه می‌شوید که این سفر چقدر قابل توجه بوده است.

به یاد ماندنی‌ ترین لحظات در سری بازی‌ های اساسینز کرید؛ احساسی اما خاطره انگیز

در کنار روایت کلی مجموعه، لحظات خاصی در آثار این فرنچایز وجود دارند که درخشش بیشتری دارند و تاثیر ماندگاری بر بازیکنان می‌گذارند. این لحظات معمولاً نمایانگر رشد شخصیت‌ها یا نقاط عطف داستانی هستند که روایت بازی را پیش می‌برند. چنین صحنه‌هایی ارتباطی عمیق‌تر بین بازیکنان، شخصیت‌ها و سفر‌هایشان ایجاد می‌کنند و عمق روایت و تاریخ غنی نهفته در داستان بازی را به یاد می‌آورند.

با انتشار بازی Assassin’s Creed Shadows یکی فرصت برایمان پیش آمده است تا مجدد دفتر خاطرات ارزشمند و لحظات فراموش‌نشدنی این سری را با هم ورق بزنیم. از طرفی تجربه‌ها و داستان‌های تازه‌ای را به بازیکنان ارائه می‌دهد که قطعاً در میان جامعه طرفداران بازتاب گسترده‌ای خواهد داشت. حتی یک صحنه شاخص از این بازی در زمره لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed قرار گرفته که جوهره اصلی جذابیت این سری را به نمایش می‌گذارد؛ ترکیب درام، اکشن و زمینه تاریخی در قالب روایتی منسجم که مخاطب را به شدت مجذوب خود کرده و تا پایان ماجرا درگیر خواهد کرد. در این مقاله از پارسی گیم به یاد ماندنی‌ ترین لحظات در سری بازی‌ های Assassin’s Creed را با هم بررسی خواهیم کرد، پس با ما همراه باشید.

11) The Parting Glass – Assassin’s Creed 4: Black Flag

لحظات به یادماندنی بازی Assassin's Creed 4 Black Flag

پایان بازی Assassin’s Creed 4: Black Flag لحظه‌ای پر از احساس پیروزی و اندوه است که تمام پیچیدگی‌های سفر ادوارد کنوی را در طول داستان بازی به تصویر می‌کشد. بازیکنان در دنیایی پر از خیانت و ماجراجویی برای آزادی، شاهد نبرد نهایی ادوارد با دشمنان متعددش هستند؛ جایی که او با غلبه بر آن‌ها به پیروزی می‌رسد. اما این پیروزی بهایی سنگین دارد؛ زیرا از دست دادن دوستانی که نقش مهمی در زندگی‌اش داشته‌اند، داغی عمیق بر دل او می‌گذارد. این فداکاری‌ها همچون باری سنگین بر دوش ادوارد قرار می‌گیرند و تاثیری ماندگار بر ذهن بازیکنان به جا می‌گذارند.

با نزدیک شدن روایت به اوج خود و کاهش تنش‌های حوادث، صدای غم‌انگیز آهنگ “The Parting Glass” با اجرای دلنشین Anne Bonny، عمق احساسات پایانی را افزایش می‌دهد. این قطعه موسیقی با ریتم آرامش‌بخش خود به‌طور ماهرانه‌ای در کنار تصویرسازی‌های احساسی قرار می‌گیرد و لحظه‌ای پر از ظرافت عاطفی خلق می‌کند؛ احساسی که حتی پس از اتمام بازی همچنان در ذهن بازیکنان باقی می‌ماند.

تصاویری که چهره‌های دوستان، متحدان و حتی دشمنان ادوارد را به نمایش می‌گذارد، اهمیت تصمیمات او را بیشتر از همیشه نمایان می‌سازد. هر یک از این شخصیت‌ها نمایانگر بخشی از سفر زندگی او هستند و حضورشان یادآور روابطی است که او برقرار کرده و فداکاری‌هایی که انجام داده است. در نهایت، لحظه‌ای تاثیرگذار رقم می‌خورد؛ زمانی که ادوارد برای نخستین بار دخترش را ملاقات می‌کند. این دیدار، لایه‌ای از ظرافت به پایان داستان می‌افزاید؛ لحظه‌ای که نه تنها آغازگر رستگاری شخصی اوست، بلکه نشان‌دهنده این است که با وجود هرج‌ومرج اطرافش، او به انسانی بهتر تبدیل شده است.

در پایان بازی، بازیکنان به درک عمیقی از تحول شخصیت ادوارد می‌رسند. او که در ابتدا یک دزد دریایی بی‌باک و طمع‌کار بود، اکنون به فردی با عزم و صداقت تبدیل شده است. این سفر او را دگرگون کرده و از طریق تجربیات مختلف به نقطه‌ای رسانده که توانسته با گذشته پرآشوب خود آشتی کند. آهنگ “The Parting Glass” به‌طور نمادین یکی از این تغییر را به تصویر می‌کشد؛ جایی که شادی و اندوه ناشی از فقدان در کنار هم قرار می‌گیرند. ادوارد کنوی، با وجود زخم‌های گذشته‌اش، تلاش کرده تا انسانی شود که برای خانواده و ارزش دوستی بیش از هر چیز دیگری اهمیت قائل است. پایان تلخ و شیرین بازی اساسینز کرید 4 به عنوان یکی از لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed بازیکنان را به تفکر درباره پیچیدگی‌های زندگی، فقدان و قدرت شگفت‌انگیز ارتباطات انسانی دعوت می‌کند.

10) Fighting On Top Of A Moving Train – Assassin’s Creed: Syndicate

مبارزه در بالای قطار در بازی Assassin's Creed Syndicate از لحظات به یادماندنی سری اساسینز کرید

مجموعه Assassin’s Creed هرگز به طور گسترده‌ای بر ادغام فناوری‌های پیشرفته مدرن در مکانیک‌های گیم‌پلی خود تمرکز نکرده است. این فرنچایز همواره بر روایت‌های تاریخی و جزئیات غنی از دوران‌های مختلف تاکید داشته و از استفاده عمیق از تکنولوژی مدرن پرهیز کرده است. به جز استفاده‌های محدود از باروت و طراحی‌های خلاقانه لئوناردو داوینچی جوان، این مجموعه به طور قابل توجهی از پیچیدگی‌های علم و فناوری بهره نبرده است. این رویکرد باعث شده که ابزار‌های نمادینی مانند تیغه مخفی همچنان در کانون توجه باقی بمانند؛ تیغه‌ای که نماد چابکی و مخفی‌کاری است و از ابتدای شکل‌گیری سری Assassin’s Creed، روح آن را تعریف کرده است. بازیکنان با این ابزار خاص می‌توانند در نبرد‌های هیجان‌انگیز شرکت کنند و در عین حال، در سنت Assassins و درگیری‌های تاریخی آن‌ها با تمپلار‌ها غرق شوند.

با انتشار بازی Assassin’s Creed Syndicate، این سنت تا حدودی دگرگون شد. بازیکنان به دل انقلاب صنعتی سفر کردند؛ دوره‌ای که اوج پیشرفت‌ها و نوآوری‌های فناوری به شمار می‌رفت. این تغییر نه تنها فضای بصری و محیط داستانی بازی را متحول کرد، بلکه جنبه‌های جدید و متفاوتی را به گیم‌پلی مجموعه اضافه کرد که پیش از این تجربه نشده بود.در این بازی، برای اولین بار، طرفداران قادر به تجربه خیابان‌های پرجنب و جوش لندن در دوران ویکتوریایی شدند؛ خیابان‌هایی مملو از صدای موتورهای بخار، دود غلیظ کارخانه‌ها و نوآوری‌های صنعتی که به واقع‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده‌اند. این نسخه به طرز شگفت‌انگیزی جوهره آن دوره تحول‌آفرین را به تصویر کشید و بازیکنان را به دنیایی سرشار از تاریخ و پیشرفت‌های تکنولوژیکی دعوت کرد.

یکی از لحظات به‌یادماندنی این نسخه، مبارزه‌ای در بالای یک قطار در حال حرکت است. این سکانس هیجان‌انگیز نه تنها جنبه نمایشی دارد، بلکه هویت بازی را نیز به خوبی نمایان می‌کند. جیکوب و ایوی فرای، خواهر و برادری که نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند، درگیر نبردی شدید با یک گروه رقیب تمپلار هستند. در این تقابل پرتنش بر روی سقف قطار، بازیکنان تجربه‌ای پر از هیجان را خواهند داشت که ترکیبی از کنش و ارتباط با فضای تاریخی انقلاب صنعتی را به نمایش می‌گذارد.

اگرچه این لحظه از نظر روایت داستان اصلی اهمیت چندانی ندارد، اما توانایی فوق‌العاده این مجموعه را در خلق لحظات هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده به خوبی نشان می‌دهد. قطاری که ممکن است هر لحظه از مسیر خارج شود، حس تعلیق را ایجاد می‌کند و تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای بازیکنان به ارمغان می‌آورد. این موقعیت یادآور نوآوری‌هایی است که فرنچایز به طور دوره‌ای معرفی می‌کند، حتی اگر همچنان از پیچیدگی‌های تکنولوژیکی فاصله بگیرد.

در نهایت، Assassin’s Creed Syndicate با بهره‌گیری از فناوری‌های عصر خود، گامی نوین در مسیر این سری برداشت. این نسخه به بازیکنان این امکان را می‌دهد که در میان نوآوری‌های صنعتی دوران انقلاب صنعتی کاوش کنند و به همین دلیل، به عنوان یک نقطه عطف برای مجموعه شناخته می‌شود. سکانس تاثیرگذار قطار به عنوان یکی از لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed به خوبی تکامل این سری را به نمایش می‌گذارد؛ در حالی که عناصر کلیدی مانند مخفی‌کاری و اکشن همچنان حفظ شده‌اند، تجربه‌ای فراهم شده است که هم برای هواداران قدیمی و هم برای تازه‌واردان جذاب و لذت‌بخش باشد.

9) Leaving The Brotherhood – Assassin’s Creed: Rogue

لحظات به یادماندنی سری بازی های Assassin's Creed

با توجه تلاش های یوبی سافت در ساخت بازی Assassin’s Creed Rogue این عنوان هرگز نتوانست در میان عناوین اصلی این مجموعه به جایگاه شایسته‌ای دست یابد. این بی‌توجهی به آن، یک نقصان بزرگ محسوب می‌شود، زیرا بسیاری از بازیکنان از تجربه‌ای عمیق و معنادار محروم ماندند؛ تجربه‌ای که آن‌ها را در نقش تمپلار Shay Patrick Cormac قرار می‌دهد. داستان زندگی Shay به دلیل مسیری که انتخاب می‌کند، بسیار جذاب است. او در ابتدا به عنوان یک عضو وفادار انجمن Assassins شناخته می‌شود، اما زمانی که شاهد اقدامات افراطی آن‌ها در تلاش برای تصاحب مصنوعات باستانی Pieces of Eden و قدرت نامحدودشان می‌شود، دیدگاهش به طور کلی تغییر می‌کند. این لحظه سرنوشت‌ساز، عاملی است که او را وادار می‌کند تا در وفاداری‌هایش به اساسین‌ها تجدید نظر کند.

تصمیم او برای ترک انجمن قاتلان به عنوان یکی از برترین لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed بار سنگینی بر روایت داستان می‌گذارد و این احساس در تمام طول داستان به وضوح حس می‌شود. او نه تنها از سوی انجمن تحت تعقیب است، بلکه دوستان سابقش که زمانی آن‌ها را خانواده خود میدانست، نیز به او پشت کرده‌اند. این خیانت و تنش ناشی از آن، بازیکنان را با سؤالات پیچیده‌ای درباره اخلاق وفاداری، قدرت و فلسفه‌های بنیادی دو جناح Assassins و Templars روبه‌رو می‌کند. آیا قاتلان واقعاً مدافعان خیرخواه بشریت هستند یا صرفاً جناح دیگری هستند که از نوعی دیگر از قدرت فاسد بهره می‌برند؟

قوس داستانی منحصر به فرد Shay در این مجموعه، مفاهیم سنتی قهرمانی و شرارت را به چالش می‌کشد. با نشان دادن قهرمانی که از یک طرف به طرف دیگر می‌رود، این بازی مخاطبان را ترغیب می‌کند تا با چالش‌های او همدردی کرده و انگیزه‌هایش را درک کنند. تنش ناشی از وفاداری‌های دوگانه او، عمق بیشتری به خط داستانی می‌بخشد و بازیکنان را وادار می‌کند تا درباره پیامد‌های وفاداری کورکورانه و ابهام‌های اخلاقی که در دل درگیری‌ها وجود دارد، تامل کنند.

در نهایت، Assassin’s Creed Rogue نه تنها به خاطر گیم‌پلی یا فضای تاریخی غنی‌اش، بلکه به دلیل توانایی‌اش در برانگیختن تفکر و تأمل، متمایز است. این بازی با ارائه دیدگاهی نوین درباره نبرد قدیمی میان Assassins و Templars، بازیکنان را به کشف مناطق خاکستری اخلاقی دعوت می‌کند و تجربه‌ای خاص و فراموش‌نشدنی در این فرنچایز ارائه می‌دهد. این اثر به ما یادآوری می‌کند که هر داستان چندین جنبه دارد و حقیقت معمولاً در بین آن‌ها پنهان شده است.

8) Yasuke And Naoe Meet – Assassin’s Creed Shadows

لحظه ملاقات Yasuke و Naoe در بازی Assassin' Creed Shadows

هر یک از دو شخصیت Yasuke و Naoe در بازی اساسینز کرید شدوز، مسیر داستانی متفاوتی را طی می‌کنند که در نقطه‌ای به هم متصل می‌شود. Naoe از همان ابتدا با رفتاری آرام و تفکری عمیق معرفی می‌شود. آرامش ظاهری او که غالباً در سکوتی خردمندانه نهفته است، او را به شخصیتی پیچیده و عمیق تبدیل می‌کند. در مقابل، Yasuke در ابتدا به عنوان جنگجویی قدرتمند و بی‌رحم به تصویر کشیده می‌شود که قدرت جسمانی‌اش به سرعت توجه‌ها را جلب می‌کند. اما با پیشرفت داستان، ابعاد جدیدی از هر دو شخصیت نمایان می‌شود که تاثیر قابل توجهی بر روند داستان و روایت دارد. رابطه و تعامل میان این دو، لایه‌ای جدید به دنیای اساسینز کرید می‌افزاید و توانایی این مجموعه در خلق شخصیت‌های چند بعدی را به نمایش می‌گذارد.

اولین ملاقات این دو شخصیت به عنوان یکی از شاخص‌ترین لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed نقطه عطفی در داستان بازی است که زمینه‌ساز تحول تدریجی رابطه‌شان می‌شود. Naoe مأموریتی دشوار را برای ترور اودا نوبوناگا، یکی از چهره‌های کلیدی تاریخ پیچیده ژاپن، شروع می‌کند. Yasuke که در ابتدا به همراه ارتشی از سربازان از نوبوناگا محافظت می‌کند، تنش و درگیری‌های این بخش از داستان را به خوبی نمایان می‌سازد. فضایی پر از انتظار و اضطراب حاکم است؛ جایی که بازیکنان به وضوح می‌توانند تنش‌های وفاداری و پیامد‌های رفتار شخصیت‌ها را احساس کنند. با پیشرفت داستان، Yasuke شخصیتی متفاوت از آنچه در ابتدا تصور می‌شد، به نمایش می‌گذارد و در یک تحول غیرمنتظره تصمیم می‌گیرد با Naoe همراه شود. این انتخاب، عمق بیشتری به شخصیت Yasuke می‌بخشد و رابطه پیچیده بین این دو شخصیت را عمیق‌تر می‌سازد.

لحظه‌ای که Yasuke تصمیم می‌گیرد در کنار Naoe به مبارزه بپردازد، مملو از تنش و هیجان است و عمق ارتباط آن‌ها را به خوبی نمایان می‌سازد. این صحنه به زیبایی مضامینی چون وفاداری، افتخار و مبارزه در برابر چالش‌های بزرگ را که در هسته داستان‌های Assassin’s Creed قرار دارند، منعکس می‌کند. رابطه‌ای که در ابتدا تنها بر پایه ضرورت شکل گرفته بود، به تدریج به پیوندی سرشار از احترام و درک متقابل تبدیل می‌شود؛ پیوندی که برای بقا در دنیای پر آشوبی که در آن زندگی می‌کنند، حیاتی است. مسیری که آن‌ها طی می‌کنند نه تنها به انتقام‌های شخصی مربوط می‌شود، بلکه به مقابله با نیرو‌های بزرگ‌تری می‌پردازد که تاریخ ژاپن فئودالی را شکل داده‌اند.

با پیشرفت بازی، بازیکنان داستانی جذاب را تجربه خواهند کرد که ترکیبی از اکشن هیجان‌انگیز و احساسات عمیق انسانی است. سفر Yasuke و Naoe به کاوشی قدرتمند در زمینه دوستی و فداکاری تبدیل می‌شود و اتحاد آن‌ها به نمادی از‌امید در دنیایی پر از خیانت و درگیری بدل می‌گردد. این ارتباط مستحکم، جایگاه این دو شخصیت را به عنوان چهره‌های فراموش‌نشدنی در تاریخچه مجموعه Assassin’s Creed تثبیت می‌کند.

7) Desmond’s Death – Assassin’s Creed 3

مرگ کاراکتر دزموند در لیست لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin's Creed

دزموند مایلز در تمامی نسخه‌های اصلی مجموعه Assassin’s Creed به‌عنوان شخصیت مرکزی حضور داشت. داستان او از اولین بازی این مجموعه آغاز شده و تا سومین قسمت اصلی، یعنی Assassin’s Creed 3، ادامه یافت. دزموند تنها یک چهره تکراری نبود، بلکه نقش کلیدی در پیوند دادن روایت‌های مختلف تاریخی و مدرن ایفا می‌کرد و مخاطبان را به‌طور عمیق درگیر می‌ساخت. به همین دلیل، زمانی که او در یک لحظه دراماتیک و تراژیک تصمیم به فدا کردن جان خود گرفت تا جونو را آزاد کند، این واقعه تاثیر عمیقی بر جامعه بازی‌ها گذاشت. فداکاری او بازیکنان را در شوکی عاطفی فرو برد و آینده این سری و سرنوشت شخصیت‌های محبوب آن را به چالش کشید.

اهمیت عاطفی انتخاب دزموند به شدت مشهود بود، زیرا این انتخاب نه تنها اوج شخصیت او به شمار می‌رفت، بلکه سرنوشت ساز‌ترین لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed برای کل روایت این مجموعه بود. طرفداران ساعت‌ها در ماجراجویی‌های دزموند همراه او بودند و از چالش‌های سختی که قاتلان و تمپلار‌ها برای او ایجاد کردند، عبور کردند. آن‌ها شاهد تحول او از یک قهرمان reluctant به فردی با نقشی کلیدی در نبرد علیه نیرو‌هایی بودند که در پی کنترل بشریت بودند. فداکاری دزموند تنها یک چرخش داستانی نبود، بلکه نمایانگر رشد، مبارزات پیچیده و در نهایت تعهد او به هدفی فراتر از منافع شخصی‌اش بود.

با این حال، غیبت دزموند به‌عنوان نیروی محرکه در روایت، باعث کاهش قابل توجه جذابیت بخش داستانی مدرن مجموعه در نسخه‌های بعدی شد. بدون حضور او، تلاش بازی‌ها برای ایجاد همان سطح از تعامل و ارتباط احساسی با بازیکنان کمتر موفقیت‌آمیز بود. هرچند مجموعه به راه خود با شخصیت‌ها و زمان‌های جدید ادامه داد، اما نبود دزموند خلایی ایجاد کرد که هم طرفداران و هم توسعه‌دهندگان آن را احساس کردند.

با وجود این تغییر، تاثیر آن لحظه مهم همچنان پابرجاست. بازیکنان هنوز شوک ناشی از تصمیم فداکارانه دزموند را به یاد دارند. این لحظه به‌عنوان یکی از نقاط عطف احساسی و دراماتیک مجموعه باقی مانده است و گواهی بر پیوند عمیق بازیکنان با او و نقشی که در دنیای گسترده Assassin’s Creed ایفا کرد، به شمار می‌آید. فداکاری او نه تنها خط داستانی فرنچایز را دگرگون کرد، بلکه نامش را در زمره به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های تاریخ بازی‌های ویدئویی جاودانه ساخت.

6) Assassinating The Pope – Assassin’s Creed 2

کشتن پاپ در لیست لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin's Creed

تعداد کمی از بازی‌های ویدیویی وجود دارند که پاپ کلیسای کاتولیک را به عنوان بخشی از داستان خود معرفی کنند و حتی کمتر از آن‌ها به بازیکنان اجازه می‌دهند تا او را ترور کنند. با این حال، بازی Assassin’s Creed II با شجاعت به این موضوع حساس پرداخته و فرصتی را برای بازیکنان فراهم کرده تا در یک مواجهه دراماتیک با رودریگو بورجیا، که در تاریخ به عنوان پاپ الکساندر ششم شناخته می‌شود، شرکت کنند. این انتخاب جسورانه نه تنها به افزایش تنش‌های داستان کمک می‌کند، بلکه بازیکنان را در دنیایی تاریخی و پر جزئیات غرق می‌سازد که تنها مجموعه Assassin’s Creed توانسته چنین ترکیب منحصر به فردی از واقعیت و خیال را ارائه دهد.

مبارزه با پاپ الکساندر ششم، به عنوان یکی از لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed چیز‌هایی فراتر از جنبه‌های مکانیکی گیم‌پلی را به نمایش می‌گذارد. اهمیت این لحظه نه در پیچیدگی مبارزه، بلکه در تاثیر عمیق آن بر ذهن بازیکن نهفته است. تجربه اقدام علیه شخصیتی با چنین جایگاه بالایی، جنبه‌ای شوکه‌کننده و به‌یادماندنی به بازی می‌بخشد. تنها تصور کشتن پاپ، که نمادی خاص به شمار می‌رود، ‌ایده‌ای عجیبی است که تخیل بازیکنان را به خود مشغول کرده و آن‌ها را به تامل درباره قدرت اخلاقی و پیامد انتخاب‌هایشان در طول بازی وادار می‌کند.

در دنیای پیچیده و غنی Assassin’s Creed II، این رویارویی به عنوان یک نقطه کلیدی به شمار می‌آید که نه تنها تنش‌های دیرینه میان اساسین‌ها و تمپلار‌ها را به تصویر می‌کشد، بلکه فساد گسترده کلیسا در دوران رنسانس را نیز نمایان می‌سازد. بسیاری از بازیکنان با اشتیاق این لحظه را به یاد می‌آورند، زیرا نه تنها یک نقطه عطف در داستان بازی است، بلکه نشان‌دهنده توانایی بی‌نظیر این سری در ترکیب روایت تاریخی و گیم‌پلی جذاب است. در نهایت، ترور پاپ الکساندر ششم در اینجا فراتر از یک مکانیک ساده در بازی بوده و تجربه‌ای است که برای مدت‌ها در ذهن بازیکن باقی می‌ماند.

5) Yusuf’s Death – Assassin’s Creed: Revelations

مرگ یوسف در لیست لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin's Creed

بازی Assassin’s Creed: Revelations به عنوان پایانی تاثیرگذار و تلخ بر حماسه اتزیو آدیتوره عمل می‌کند و نقطه پایانی بر سفری است که بازیکنان را مجذوب خود کرده و اتزیو را به یکی از ماندگارترین شخصیت‌های تاریخ بازی‌های ویدئویی تبدیل کرده است. این قسمت نه تنها گره‌های باقی‌مانده داستان را به هم متصل می‌کند، بلکه با عمق بیشتری به موضوعات از دست دادن، دوستی و میراث می‌پردازد. در ابتدای سفر اتزیو در خیابان‌های شلوغ قسطنطنیه، بازیکنان با قاتلی کاریزماتیک به نام یوسف آشنا می‌شوند که شخصیت پرانرژی و شوخ‌طبع او به سرعت محبوبیتش را در میان اتزیو و مخاطبان افزایش می‌دهد. روحیه شاداب او تعادلی ضروری برای بخش‌های تاریک‌تر داستان فراهم می‌آورد و به بازیکنان این امکان را می‌دهد که حتی در میان آشفتگی نبرد‌های قاتلان و تمپلار‌ها، لحظاتی دلنشین را تجربه کنند.

با این حال، این حس رفاقت و شادی به طرز دردناکی با بازگشت اتزیو از سفری پرخطر به کاپادوکیا کمرنگ می‌شود. او در صحنه غم‌انگیز جسد بی‌جان یوسف روبه‌رو می‌شود که در فروشگاه محبوب صوفیا پیدا شده است. سرنوشت تراژیک یوسف، که قربانی تمپلار‌های ستمگر بیزانسی شده، ضربه‌ای ناگهانی به روان اتزیو وارد کرده و او را در شوکی عمیق و اندوهی جانکاه غرق می‌کند. این لحظه دردناک به عنوان یکی از برترین لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed تاثیری ماندگار بر بازیکنان می‌گذارد و ارتباط عاطفی قوی‌ای که در طول سفر اتزیو شکل گرفته را به خوبی منعکس می‌کند.

4) Cesare Borgia Boss Fight – Assassin’s Creed: Brotherhood

کشتن Cesare Borgia در لیست لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin's Creed

بدون شک یکی از به‌یادماندنی‌ترین و هیجان‌انگیزترین نبرد‌های پایانی در مجموعه Assassin’s Creed، به‌ویژه قبل از تغییر این سری به سبک RPG امروزی، در Assassin’s Creed: Brotherhood اتفاق می‌افتد. این مبارزه نهایی میان اتزیو آدیتوره و شخصیت شرور سزار بورجیا صورت می‌گیرد؛ کسی که اتزیو در طول داستان به‌طور مداوم در پی او بوده است. این رقابت، سرشار از پیچیدگی‌های تاریخی و دشمنی عمیق است که خطرات این نبرد را به سطحی فوق‌العاده بالا می‌برد. بر خلاف مبارزه شخصی و تن‌به‌تن که داستان Assassin’s Creed 2 را به پایان می‌رساند، نبرد با سزار با حال‌وهوایی بسیار دراماتیک‌تر و پرهیاهوتر همراه است.

در شروع این صحنه، اتزیو در قلب میدان نبردی پرآشوب قرار دارد، جایی که سربازان بورجیا همه جا حضور دارند و فضای هرج‌ومرج و خشونت بر آن حاکم است. شعله‌های آتش برج محاصره شده را فراگرفته و بر شدت و اضطراب حادثه می‌افزایند. اتزیو با عبور از زمین‌های پرخطر، مهارت‌های جنگی و اراده‌ی قوی خود را به نمایش می‌گذارد تا با سزار روبرو شود. هر برخورد با سربازان بورجیا، به شکلی هنرمندانه به تنش و خطرات داستان می‌افزاید و نشان می‌دهد تصمیمات او برای به عدالت رساندن دشمنان، چقدر گسترده و عمیق است.

پس از سفری پرچالش و پرماجرا، لحظه نهایی رویارویی فرا می‌رسد؛ جایی که مبارزه‌ای سخت بین اتزیو و چزاره شکل می‌گیرد. این نبرد، که یکی از بهترین لحظات تاثیرگذار در بازی‌های Assassin’s Creed به شمار می‌رود، فراتر از یک دوئل فیزیکی است و نمایانگر تقابل ایدئولوژیک و انتقام شخصی میان این دو شخصیت است. در حالی که هر ضربه با شدت و بی‌وقفه رد و بدل می‌شود، ناامیدی هر دو مبارز به وضوح حس می‌شود.

اتزیو با اراده‌ای قوی و تصمیمی قاطع، ضربه نهایی را وارد کرده و به حکومت ترسناک چزاره بورجیا پایان می‌دهد. این لحظه نه تنها به عنوان پایان یک داستان حماسی شناخته می‌شود، بلکه موقعیت اتزیو را به عنوان یکی از ماندگارترین و قدرتمندترین قهرمانان این مجموعه تثبیت می‌کند. این پایان‌بندی، علاوه بر رویارویی با یک دشمن سرسخت، نشان‌دهنده بار سنگین میراث او نیز هست؛ پایانی تلخ بر بخشی از زندگی‌اش که با افتخار عدالت‌طلبی و انتقام در هم آمیخته بود.

3) The First Leap of Faith – Assassin’s Creed

اولین پرش از بلندی در بازی اساسینز کرید

بدون شک، نخستین بازی فرانچایز اساسینز کرید لحظات کلیدی را به نمایش گذاشت که پایه‌گذار یک مجموعه بزرگ شد؛ اما هیچ لحظه‌ای به اندازه اولین پرش ایمان الطائر از نظر نمادین اهمیت ندارد. این پرش شگفت‌انگیز نه تنها به‌عنوان یک نقطه عطف در داستان بازی می‌درخشد، بلکه حس تحسین بازیکنان را نسبت به روایت غنی و مکانیک‌های خاص گیم‌پلی این مجموعه برمی‌انگیزد. در یک اقدام نمادین برای نمایش جسارت و بی‌باکی قاتلان در مواجهه با مرگ، المعلم، رهبر خردمند و استوار این فرقه، دستوری برجسته و معنادار صادر می‌کند: فرمانی برای پرش از ارتفاعی که به نظر می‌رسد کسی قرار نیست پس از انجامش زنده بماند.

الطائر بدون هیچ گونه تردیدی، چالش را با تمام توان پذیرفته و با دقت تمام دستور معلم خود را اجرا می‌کند. او با حرکات هیجان‌انگیز و به طرز خیره‌کننده‌ای از برج بلند به پایین می‌پرد؛ پرشی جسورانه که در عین حال شما را وسوسه می‌کند که خودتان هم اینکار را امتحان کنید. این صحنه که به صورت آهسته نمایش داده می‌شود، به بازیکنان این امکان را می‌دهد که سقوط الطائر و خطرپذیری او در برابر مرگ حتمی را به خوبی احساس کنند. در نهایت، او به طرز معجزه‌آسا در میان توده‌هایی از یونجه که به دقت در محل مناسب قرار گرفته‌اند، فرود می‌آید و از دید نگهبانان تمپلار که در حال گشت‌زنی هستند، پنهان می‌شود. این سکانس با طراحی هنرمندانه‌اش، تمپلار‌ها را از این جسارت بی‌نظیر شگفت‌زده می‌کند و همزمان بازیکنانی را که تجربه‌ای نو از ترکیب اکشن مخفی‌کاری و داستان‌سرایی این مجموعه دارند، تحت تاثیر قرار می‌دهد.

اجرای پرش Leap of Faith الطائر در یکی از لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed فراتر از یک حرکت معمولی در گیم‌پلی است؛ این پرش تجسم روح اخوان قاتلان و نمادی از شجاعت و‌ایمان آن‌هاست. این لحظه نشان‌دهنده تعهد مجموعه به ایجاد تجربیات ماندگار است؛ تجربیاتی که بازیکنان را به دنیایی سرشار از تاریخ و ماجراجویی می‌برد، جایی که هر قدم جسورانه، حرکتی به سوی ناشناخته‌هاست. با ادامه سفر بازیکنان در این فرنچایز، پرش الطائر به عنوان نمادی بارز از شجاعت و اراده قوی قاتلان باقی خواهد ماند؛ اثری منحصر به فرد که برای همیشه در تاریخ بازی‌های ویدئویی ثبت شده است.

2) Ezio Meets Altair – Assassin’s Creed: Revelations

ملاقات Ezio و Altair در لیست لحظات به یادماندنی در سری Assassin's Creed

در پایان بازی Assassin’s Creed: Revelations، یکی از لحظات کلیدی شکل می‌گیرد که در آن اتزیو آئودیتوره به کتابخانه افسانه‌ای الطائر ابن لاحد، نخستین و به احتمال زیاد نمادین‌ترین قاتل تاریخ این مجموعه، می‌رسد. او در دیوار‌های مقدس این پناهگاه تاریخی با بقایای اسکلتی آلتایر مواجه می‌شود، که نمادی از گذر زمان و میراث ماندگار انجمن برادران قاتل است. این لحظه تنها یک دیدار با گذشته نیست، بلکه نمایانگر همگرایی دو شخصیت محوری از دوره‌های متفاوت است که با تعهد مشترکشان به اصول فرقه، به هم پیوسته‌اند.

اتزیو با استفاده از قطعه عدن، که در کنار بقایای آلتایر قرار دارد، به طرز تاثیرگذاری از قدرت فوق‌العاده این شیء بهره می‌برد. این قطعه به او این امکان را می‌دهد که مرز‌های زمان را پشت سر بگذارد و لحظات پایانی زندگی التایر را مشاهده کند. در این سفر به گذشته، او به درک عمیق و منحصر به فردی از افکار، احساسات و چالش‌هایی که آلتایر به عنوان بنیان‌گذار اصول اساسی فرقه با آن‌ها روبه‌رو بوده، دست می‌یابد. اگرچه این لحظات ممکن است در مقایسه با سایر لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed به تنهایی کوتاه یا کم‌اهمیت به نظر برسند، اما در بستر وسیع‌تر داستان بازی، از اهمیت زیادی برخوردارند.

اتزیو که مسیری پر از خیانت، فقدان و در نهایت رستگاری را طی کرده است، در این دیدار احساسی به نوعی پایان‌بندی دست می‌یابد. این تقابل، جوهره فرنچایز را به تصویر می‌کشد: جایی که زندگی قاتلان در طول نسل‌ها به هم پیوند می‌خورد. زیبایی و جزئیات شاعرانه این صحنه حس عمیقی از بار مشترک و آرمان‌های بلند پروازانه انجمن را به یاد می‌آورد. در این لحظه نادر و بی‌نظیر، دو تن از بزرگ‌ترین قاتلان تاریخ – الطایر و اتزیو – با وجود فاصله قرن‌ها، در یک فضا قرار می‌گیرند و رابطه‌ای عمیق را فراتر از زمان تجربه می‌کنند.

زمانی که اتزیو در مسیر خود تأمل می‌کند، میراث بزرگ آلتایر به وضوح بیشتری برای او نمایان می‌شود. با مشاهده آخرین لحظات زندگی آلتایر، او نه تنها درک بهتری از چالش‌های گذشته‌اش پیدا می‌کند، بلکه هدف از ادامه ماموریتشان را نیز بهتر می‌فهمد. آرمان‌های انجمن – مبارزه برای آزادی و جستجوی دانش – به‌طور عمیقی در دل اتزیو طنین‌انداز می‌شود. این لحظه اوج تحول شخصی اتزیو است و نتیجه‌ای شایسته برای داستان او که سال‌ها بازیکنان را مجذوب خود کرده، ارائه می‌دهد. در نهایت، تقابل در کتابخانه آلتایر تنها یک پایان نیست، بلکه نشانه‌ای از روح جاودان انجمن قاتلان است که تأثیر آن در طول زمان ادامه دارد و میراث آن‌ها را برای نسل‌های آینده مستحکم می‌سازد.

1) It Is A Good Life We Lead Brother – Assassin’s Creed 2

لحظات به یادماندنی در بازی اساسینز کرید 2

سفر اتزیو در بازی Assassin’s Creed 2 بدون هیچ نشانه‌ای از تراژدی پیش رو آغاز می‌شود و زمینه‌ساز داستانی می‌شود که فقدان شخصی را با ماجراجویی حماسی ترکیب می‌کند. در ابتدای داستان، اتزیو جوانی carefree است که در زندگی پرجنب‌وجوش فلورانس در دوران رنسانس غرق شده و از سایه‌های تاریکی که بر خانواده‌اش سنگینی می‌کند، بی‌خبر است. تنها پس از مشاهده سرنوشت هولناک خانواده‌اش، بازیکنان می‌توانند عمق احساسی صحنه ابتدایی بازی را به‌خوبی درک کنند. این تغییر از معصومیت به انتقام، محور اصلی توسعه شخصیت اتزیو و نیروی محرکه روایت داستان است.

پس از یک نبرد سخت در خیابان‌ها، اتزیو به همراه برادرش فدریکو از میان خیابان‌های شلوغ و پرجنب‌وجوش و بام‌های زیبا و تاریخی فلورانس عبور می‌کنند. خود شهر فلورانس به گونه‌ای زنده و پویا به نظر می‌رسد؛ سرشار از فعالیت، رنگ و تاریخ غنی آن دوران. این تعقیب هیجان‌انگیز نه تنها حرکات پارکور بازی را به نمایش می‌گذارد، بلکه رابطه عمیق میان دو برادر را نیز نمایان می‌سازد؛ رابطه‌ای که با شادابی جوانی و آرزو‌های مشترک آمیخته است. وقتی به بالای یک کلیسای بزرگ می‌رسند، لحظه‌ای از آرامش بر آن‌ها حاکم می‌شود و به چشم‌انداز وسیع شهر خیره می‌شوند؛ تضادی واضح با هرج‌ومرجی که به زودی در پیش است.

در اوج داستان، فدریکو جمله‌ای را بیان می‌کند که برای بسیاری از بازیکنان به یاد ماندنی شده است: “زندگی خوبی داریم، برادر. ” این عبارت ساده اما عمیق، لحظات گذرای شادی و برادری در زندگی اتزیو جوان را به تصویر می‌کشد. گفت‌وگوی آن‌ها در ادامه داستان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا آرزو‌ها و‌امید‌هایشان در پس‌زمینه یک تراژدی ناگزیر شکل می‌گیرد. این تبادل عاطفی، مقدمه‌ای قوی برای یکی از بهترین بازی‌های این سری فراهم می‌آورد و زمینه را برای سفر احساسی پرتنشی که در پیش است، آماده می‌کند.

هنگامی که بازیکنان به تدریج با موضوعاتی چون خیانت، انتقام و در نهایت رستگاری مواجه می‌شوند، پیوند میان اتزیو و خانواده‌اش همچنان به عنوان حلقه مرکزی داستان باقی می‌ماند؛ عنصری ملموس و دردناک که حتی پس از پایان بازی نیز در ذهن بازیکنان حک خواهد شد. این سکانس کوتاه و روایت‌های ادامه دار آن در بازی اساسینز کرید 2 به وضوح جزو یکی از تاثیرگذارترین لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed است که اهمیت برادری را با ادبیات اساسین‌ها به بازیکنان نشان می‌دهد.

جمع‌ بندی

سری بازی‌های اساسینز کرید برخلاف سایر بازی‌های جهان باز و حتی خطی و داستانی دره ر نسخه شخصیت‌های جدیدی را معرفی می‌کند که به نوعی با ریشه‌های اصلی اساسین‌ها ارتباط دارند. حتی با وجود پراکندگی مکانی و زمانی هر بازی باز هم لحظات شاخصی در بازی‌های اینم فرانچایز دیده می‌شود که در ذهن مخاطبان نقش بسته‌اند. اگر از طرفداران پروپاقرص دنیای اساسینز کرید و شخصیت‌های دوست داشتنی ان هستید قطعاً برخی از لحظات تاثیرگذار بازی‌ های Assassin’s Creed حسابی روی شما تاثیر گذاشته‌اند و حتی غم و اندوه شخصیت‌ها را با تمام وجود حس کرده‌اید.

داستان سرایی ماهرانه یوبی سافت در دو دهه اخیر توانسته مخاطبان زیادی را به سمت این فرانچایز محبوب بکشاند. هر چند بسیاری از طرفداران و منتقدان به روند چند سال اخیر یوبی سافت شاکی بوده‌اند، ولی با انتشار بازی جدید اساسینز کرید شود می‌توان به نجات این مجموعه محبوب‌امیدوار بود. حالا که تا آخر این مقاله با ما همراه بودید؛ نظرتان درباره به یاد ماندنی‌ ترین لحظات در سری بازی‌ های Assassin’s Creed را در بخش کامنتها به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

بازی های مرتبط

سوالات متداول در رابطه با این محتوا

تاثیر گذار‌ترین لحظات در بازی‌های کلاسیک اساسین کرید را نام ببرید؟

اولین پرش‌ایمان در نخستین بازی این سری، ترور پاپ در اساسین کرید 2، مرگ دزموند مایلز در اساسین 3، ملاقات اتزیو با الطائر در بازی اساسین رولیشن و مبارزه با چزاره بورجیا در اساسین برادرهود جزو تاثیر گذار‌ترین لحظات در بازی‌های کلاسیک اساسین کرید به حساب می‌آیند.

۱
ماندگارترین لحظات در بازی‌های مدرن اساسین کرید کدام هستند؟

ملاقات نائوئه و یاسوکه در اساسین کرید شدو، مبارزه روی قطار در اساسین کرید سندیکیت و ترک فرقه برادران در Assassin's Creed: Rogue جزو ماندگارترین لحظات در بازی‌های مدرن اساسین کرید به شمار ‌می‌روند.

۲

دیدگاه کاربران

تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه
  • هنوز دیدگاهی ارسال نشده است.

afrak