بزرگترین جهان‌ها در بازی های انحصاری پلی استیشن
هادی اسماعیل‌زاده

بزرگ‌ترین جهان‌ها در بازی های انحصاری پلی استیشن

هادی اسماعیل‌زاده 25 آبان 1400 3 دیدگاه
6,652 بازدید

تابه‌حال از خود پرسیده‌اید که در بین بازی‌های انحصاری پلی‌استیشن، کدام یک بزرگ‌ترین جهان را به نمایش می‌گذارد؟ البته وقتی صحبت از بازی‌های ویدئویی می‌شود، بزرگ‌تر بودن جهان‌بازی، همیشه به معنای بهتر بودن آن نیست؛ بااین‌حال اکثر عناوین جهان‌باز بزرگ، با موفقیت همراه هستند. بازی های انحصاری پلی‌استیشن همواره در جنبه‌های مختلف، مانند گیم پلی و روایت داستانی سرآمد بوده‌اند؛ اما همین معجون وقتی با یک جهان بزرگ‌تر ترکیب شود، بیش‌ازپیش به مذاق بازیکنان خوش می‌آید. در این مطلب قصد داریم تا نگاهی به بزرگترین جهان های بازی در عناوین انحصاری پلی استیشن، داشته باشیم.

بزرگترین جهان‌ها در بازی های انحصاری پلی استیشن

یک بازی Open World یا به عبارتی جهان‌باز خوب، می‌تواند تجربه‌ای به شما ارائه دهد که در بسیاری از ژانرهای دیگر وجود ندارد. بازی‌های جهان‌باز در نسل قبل، تبدیل به یکی از ستون‌های اصلی صنعت گیم شدند و از آن زمان به بعد، به لطف سخت‌افزارهای قوی‌تر، شاهد گسترش، رشد و بهبود آن‌ها هستیم؛ اما وقتی صحبت از بزرگترین جهان های بازی در عناوین انحصاری پلی استیشن صحبت می‌شود، قضیه فرق می‌کند. لاین‌آپ پلی استیشن، از این عناوین، آنقدر زیاد است که انتخاب را برایتان دشوار می‌کند. با‌این‌حال نگران نباشید؛ این مقاله به شما در پیدا کردن انتخاب درست کمک خواهد کرد؛ پس با ما همراه باشید.

Marvel's-Spider-Man

Spider-Man

اولین تلاش استودیوی Insomniac Games برای خلق یک جهانِ آزاد در بازی Sunset Overdrive، مهارت این استودیو در خلق این سبک از بازی‌ها را ثابت کرد. بعدها آن‌ها با عنوان Marvel’s Spider-Man (به همراه دنباله Miles Morales که از نقشه مشابهی استفاده می‌کرد)، هیچ حرف و حدیثی در این زمینه باقی نگذاشتند. منطقه منهتن در بازی Marvel’s Spider-Man، بزرگ‌ترین نقشه طراحی شده توسط استودیوی Insomniac Games تا به این تاریخ است. جهان‌بازی از لحاظ طراحی، ویژگی خاصی ندارد ولی سیستم فوق‌العاده گشت‌وگذار در این جهان، به تنهایی ارزش آن را چندین پله بالا برده است. هیچ چیز لذت‌بخش‌تر از آن نیست که در یک دنیای بزرگ و وسیع، در نقش مرد عنکبوتی گشت‌وگذار کنید.

داستان بازی Marvel’s Spider-Man برگرفته از شخصیت ابرقهرمانی محبوب مرد عنکبوتی در کتاب‌های کمیک است. داستان اصلی بازی ازاین‌قرار است که یک شخصیت شرور ابر انسانی به نام Mister Negative، نقشه‌ای را برای به دست گرفتن جهان زیرزمینی خلاف‌کاران، در شهر نیویورک ترتیب می‌دهد. وقتی Mister Negative تهدید می‌کند که قصد آزاد کردن ویروسی کشنده را دارد، مرد عنکوبتی برای مقابله با او دست‌به‌کار می‌شود؛ البته او در این بین باید با مشکلات شخصی خودش در نقش پیتر پارکر نیز روبه‌رو شود.

بازی Marvel’s Spider-Man در سبک اکشن ماجرایی توسعه یافته است و رویدادهای آن از دید سوم‌شخص دنبال می‌شود. تمرکز اصلی بازی بر روی مهارت‌های مرد عنکبوتی در مبارزات و جابه‌جایی در محیط بازی است. مرد عنکبوتی می‌تواند آزادانه در جهان‌بازی چرخ بزند؛ با شخصیت‌های دیگر تعامل کند و با کامل کردن ماموریت‌ها، گجت‌ و لباس‌های جدیدی آزاد کند. به جز داستان اصلی، ماموریت‌های فرعی نیز در بازی وجود دارند که محتویات اضافی و آیتم‌های قابل جمع‌آوری، در اختیار بازی‌کن قرار می‌دهند. مبارزات بازی بر حملات ترکیبی و زنجیره‌ای و استفاده از محیط بازی برای مقابله با تعداد زیادی از دشمنان تمرکز دارد.

Horizon Zero Dawn

Horizon Zero Dawn

استودیوی Guerrilla Games تا چند سال قبل، به جز بازی‌های شوتر اول‌شخص خطی، عملاً هیچ تجربه دیگری در صنعت بازی نداشت؛ همین موضوع باعث شد که کیفیت بسیار خوب بازی Horizon Zero Dawn، برای افراد زیادی تعجب برانگیز باشد. در واقع دنیای آزاد بازی، میلیون‌ها نفر را غافلگیر کرد؛ دنیایی بزرگ، متنوع و سرشار از فعالیت‌های مختلف برای انجام دادن.

خلق چنین جهانی به‌عنوان اولین تجربه یک استودیو، کار آسانی نیست. با‌این‌حال جهان‌بازی، بیش از حد پایبند به قوانین عناوین تراز اول است و مدام به ارائه محتویات با کیفیت بالا ادامه می‌دهد که نمی‌توان به سادگی از کنارشان گذشت. امیدواریم که استودیوی Guerrilla Games تجربه کافی را از بازی Horizon Zero Dawn کسب کرده باشد و با تمرکز بر نقاط قوت آن، یک جهان آزادِ بهتر را در Horizon Forbidden West ارائه دهد.

بازی Horizon Zero Dawn که یکی از بزرگترین جهان‌های بازی در عناوین انحصاری پلی استیشن است، شما را در نقش Aloy قرار می‌دهد. او بعد از تولدش از قبیله Nora طرد می‌شود و سرپرستی او را شخص طردشده دیگری به نام Rost بر عهده می‌گیرد. Aloy یک شکارچی در جهانی پر از آثار باستانی از تمدن قبلی و هیولاهای مکانیکی وحشت‌آور، در تمدن جدید است. در ظاهر شاید تنها نقش شما مبارزه با ربات‌هایی عظیم و فوق‌العاده باشد که با الهام از آناتومی دایناسورها طراحی شده‌اند؛ اما داستان بازی عمیق‌تر از این حرف‌ها است و شما باید به‌عنوان کسی که مسیر زندگی Aloy را می‌پیماید، از پشت پرده حوادث بازی سر دربیاورید.

گیم پلی بازی بر استفاده از تیروکمان، نیزه و مخفی‌کاری در مبارزه با موجوداتی مکانیکی و انسان‌ها تمرکز دارد. همچنین Aloy می‌تواند با استفاده از درخت مهارتی که در بازی تعبیه شده، قابلیت‌ها و توانایی‌های جدیدی بدست آورد و مراحل اصلی و جانبی بازی را همراه با گشت و گذار در محیط، راحت‌تر انجام دهد. Horizon Zero Dawn از لحاظ جهان‌بازی، داستان، جلوه‌های بصری، مبارزات، شخصیت‌پردازی و صداپیشگی، با تحسین منتقدان همراه بود ولی از بعضی جهات شامل دیالوگ‌ها، مبارزات نزدیک و مدل شخصیت‌ها، نقدهایی هم به آن وارد شد.

Days Gone

Days Gone

بازی Days Gone نیز یکی دیگر از عناوین بزرگ سونی بود. استودیوی SIE Bend مانند دیگر استودیوهای تحت مالکیت سونی، تا همین اواخر تجربه‌ای به جز ساخت عناوین خطی نداشت؛ اما مانند بازی Horizon Zero Dawn، این اثر نیز توانست به طرز غافلگیرکننده‌ای، تبدیل به عنوانی باکیفیت در اولین تجربه آن‌ها شود. شاید واکنش‌ها به این بازی صددرصد مثبت نبود اما به عقیده افراد زیادی، مکانیزم‌های عمیق و گیم پلی جذاب، بازی Days Gone را تبدیل به تجربه‌ای درگیرکننده، پویا و لذت‌بخش در بین عناوین جهان‌باز سونی کرده است.

بازی در جهان آخرالزمانی Oregon جریان دارد و حوادث بازی دو سال بعد از یک پاندمی جهانی روایت می‌شود. شما در نقش Deacon St. John قرار می‌گیرید که از اعضای سابق یک گروه موتورسوار است. بعد از پاندمی، میلیون‌ها نفر تبدیل به موجوداتی انسان‌خوار به نام Freakers شدند و بازماندگان برای بقای خود، شهرها را تخلیه کرده و به طبیعت پناه بردند. در آغاز پاندمی، Deacon به همراه همسرش Sarah تلاش می‌کنند تا به مکانی امن پناه ببرند. بااین‌حال سارا دراین‌بین به‌شدت زخمی و Deacon به اجبار از او جدا می‌شود. Deacon بعدها پی می‌برد که سارا ممکن است زنده باشد و ماموریت خود را برای پیدا کردن همسرش آغاز می‌کند.

گیم پلی بازی از دید سوم‌شخص دنبال می‌شود که بازیکنان می‌توانند در دنیای جهان‌باز آن، گشت‌وگذار کنند. بسیاری از بخش‌های بازی با اقتباس از مناطق واقعی در Oregon مانند Marion Forks، Belknap Crater و Crater Lake طراحی شده‌اند. در این بازی علاوه بر موجودات آلوده به نام Freakers، باید با دشمنان انسانی نیز روبرو شوید. Deacon می‌تواند دشمنان خود را به‌صورت مخفیانه و یا با استفاده از انواع سلاح گرم از بین ببرد. بخش بزرگی از گیم پلی بازی، مربوط به موتورسیکلت Deacon می‌شود که علاوه بر وسیله اصلی برای گشت‌وگذار، به‌عنوان صندوق ذخیره‌ی سیار شما نیز کاربرد دارد.

Ghost of Tsushima

Ghost of Tsushima

بازی Ghost of Tsushima تا به این تاریخ، نه تنها زیباترین جهان را بین انحصاری‌های پلی‌استیشن دارد، بلکه می‌توان از آن به‌عنوان یکی از بهترین جهان‌بازهای تاریخ صنعت گیم نیز نام برد. همچنین نباید فراموش کنیم که در همین زمان عناوین خیره‌کننده‌ای همچون The Legend of Zelda: Breath of the Wild و Red Dead Redemption 2، پا به میدان گذاشته‌اند. جزیره تسوشیما قطعاً بزرگ است ولی از آن مهم‌تر، تراکم و تنوع محیط و همراه شدن آن با لحظاتی است که مدت‌ها در یاد و خاطره شما باقی خواهد ماند. تمام جنبه‌های این بازی از فعالیت‌های جانبی اعتیادآور گرفته تا مناظری به شدت خیره‌کننده و سرشار از زیبایی‌، به خوبی هرچه‌تمام‌تر پیاده‌سازی شده‌اند تا تجربه یکی از بهترین جهان‌بازهای تاریخ را به مخاطبان ارائه دهد.

استودیو Sucker Punch، توسعه بازی Ghost of Tsushima را در سال 2020 به پایان رساند و در همان سال، بازی به صورت انحصاری برای پلی‌استیشن 4 عرضه شد. شخصیت اصلی بازی، یک سامورایی به نام جین ساکای است که عزم خود را برای دفاع از جزیره تسوشیما، در جریان اولین حمله مغول‌ها به ژاپن، جزم کرده است. آنتاگونیست بازی، ژنرالی بی‌رحم و حیله‌گر به نام خُتون خان است که رهبری اولین یورش مغول‌ها به جزیره ژاپنی تسوشیما را به عهده دارد. جین به همراه عمویش، جهت مقابله با هجوم مغول‌ها به ارتش ملحق می‌شود ولی نتیجه، چیزی جز یک فاجعه و از بین رفتن ارتش سامورایی نیست. جین در جریان نبرد، به شدت زخمی می‌شود ولی زنده می‌ماند تا برای انتقام از مغول‌ها، سوگند بخورد.

سبک بازی Ghost of Tsushima، اکشن ماجراجویی و مخفی‌کاری است که از دید سوم‌شخص دنبال می‌شود. جهان‌بازی بسیار بزرگ است و هیچ راهنمای واضحی برای گشت‌وگذار در این جهان بزرگ، در رابط کاربری بازی وجود ندارد. شما می‌توانید جهان‌بازی را به کمک جهت باد (و یا بدون آن) کاوش کنید. بازیکنان می‌توانند با استفاده از تاچی خود (که معادلی برای شمشیر کاتانا در بازی است) و مجموعه‌ای از حملات کشنده، مستقیماً با دشمنان درگیر شوند. علاوه بر این، می‌توانید با استفاده از کمان خود، انواع تیرهای مختلف را به سمت دشمنان روانه کنید. همچنین سیستم مخفی‌کاری به شما اجازه می‌دهد تا دشمنان را دور بزنید و آن‌ها را با استفاده از ابزارهایی مانند بمب‌های دودی و کونای (وسیله‌ای برای حمله به چندین دشمن) به صورت مخفیانه از پا درآورید.

inFamous Second Son

inFamous Second Son

Ghost of Tsushima شاید بزرگ‌ترین و زیباترین جهان‌بازِ استودیو Sucker Punch باشد اما اولین تجربه آن‌ها نیست. این استودیو، نقشه‌های سندباکس خیره‌کننده‌ای را در طول چندین نسخه مجموعه inFamous توسعه داده است که از میان آن‌ها، بازسازی شهر سیاتل در بازی inFamous Second Son، بالاترین جایگاه را دارد. گشت‌وگذار در این جهان بزرگ با استفاده از قدرت‌های فوق العاده Delsin، بسیار لذت بخش است. گرافیک بازی حتی با وجود گذشت چند سال از عرضه آن، همچنان خیره کننده است و این موضوع لذت گشت‌وگذار در جهان‌بازی را بیش از پیش لذت‌بخش می‌کند.

inFamous Second Son یک تجربه اکشن ماجراجویی در محیطی جهان‌باز است که از زاویه‌ی دوربین سوم‌شخص، دنبال می‌شود. بازیکنان می‌توانند با استفاده از حرکات پارکور، از سطوح و ساختمان‌های بلند، بالا بروند. علاوه بر این دلسین یک Conduit است که به او اجازه می‌دهد تا با دست‌کاری موادی مانند دود، نئون، بتن و مواد دیگر از ویژگی‌های ابرقهرمانی برخوردار شود. این مواد می‌توانند تبدیل به سلاح شوند و یا به منظور کاوش در جهان‌بازی مورد استفاده قرار گیرند. دیلسن با جمع‌آوری Blast Shards، قابلیت‌های جدیدی به دست می‌آورد و هربار بعد از ارتقا باید یکی از ایستگاه‌های اصلی D.U.P. را نابود کند.

بازی inFamous Second Son سومین اثر در مجموعه inFamous  است که در سال 2014 به صورت جهانی عرضه شد. ماجرای اصلی بازی، داستان نبرد Delsin Rowe، یک هنرمند گرافیتی 24 ساله و سرکش، با دپارتمان حفاظت متحده (D.U.P.) در شهر سیاتل است. در طول بازی، دلسین قدرت‌های جدیدی به دست می‌آورد و بسته به تصمیماتی که بازیکن می‌گیرد، به شخصیت خوب یا بد تبدیل می‌شود.

Death Stranding

Death Stranding

هیدئو کوجیما پس از تسلط بر گیم‌پلی خطی از طریق توسعه چندین بازی در این سبک، به سراغ بازی‎های جهان آزاد رفت و در اولین تجربه‌اش با ساخت بازی Metal Gear Solid 5، به اندازه‌ای موفق ظاهر شد که برای همیشه به عناوین جهان‌باز علاقه‌مند گشت. در ادامه او با ساخت بازی Death Stranding با وسعت عظیم و جاه‌طلبی‌های بلندپروازانه، بسیاری از منتقدین را به تحسین واداشت. Death Stranding بازیکنان را به یک جهان بزرگ و سفر در دل یک قاره عظیم می‌برد؛ هرچند بسیاری از منتقدان، خالی بودن جهان‌بازی را یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های آن می‌دانند اما مکانیزم‌های عمیق و منحصربه‌فرد Death Stranding توانست، بسیاری از این ضعف‌ها را جبران کند.

حوادث بازی در ایالات متحده جریان دارد؛ جایی که به دنبال یک رویداد فاجعه‌بار، موجوداتی مخرب شروع به پرسه زدن در زمین کرده‌اند. بازیکنان در نقش سم پورتر بریجز (با بازی نورمن ریدس) وظیفه دارند تا اقلامی را به مستعمرات ایزوله شده برسانند و اتصال آن‌ها را دوباره به شبکه ارتباطات بدون سیم، برقرار کنند. علاوه بر ریدس، بازیگران بزرگ دیگری از جمله مس میکلسن، لیا سیدو، مارگارت کوالی، تروی بیکر، تامی ارل جنکینز و لیندسی واگنر در بازی حضور دارند و همچنین کارگردانانی همچون گیرمو دل تورو و نیکلاس ویندینگ رفن به عنوان شخصیت‌های مکمل، به ایفای نقش در بازی پرداخته‌اند.

گیم‌پلی بازی Death Stranding در سبک اکشن است که در یک محیط جهان‌باز جریان دارد؛ المان‌هایی از عملگرهای آنلاین ناهمگام نیز در گیم پلی بازی وجود دارد. کوجیما این بازی را اولین اثر در سبک strand که سبک ابداعی جدید و مشخصه اصلی آن، بهره‌گیری از عناصر اجتماعی و ارتباطی است، می‌نامد. سطح بازیکنان بر اساس نحوه عملکرد آن‌ها در تحویل بسته‌ها شامل زمان تحویل بسته و یا سالم بودن آن‌ها بالا می‌رود. دشمنان اصلی بازی شامل موجوداتی از جهانی دیگر با نام beached things یا BTها، گروهی شبه راهزن با نام MULE و Demenها می‌شود.

Shadow of the Colossus

Shadow of the Colossus

بازی Shadow of the Colossus شاید یکی از خاص‌ترین جهان‌بازهایی باشد که می‌توانید تجربه کنید و این امر تا جایی اتفاق می‌افتد که تقریباً از تمام قوانین یک بازی جهان‌باز سرباز می‌زند. یک جهان بزرگ، متنوع و زیبا که البته تقریباً خالی است و بیشتر به عنوان مکانی برای عبور و مرور و رسیدن به باس بعدی به شمار می‌آید. با این حال، این تهی بودن جهان‌بازی، یک عنصر حیاتی از تجربه آن است و در راستای انزوا و خلق فضایی است که بازی به شدت به آن تکیه دارد. علاوه بر این هم در نسخه اصلی و هم نسخه بازسازی شده با یک بازی کاملاً زیبا طرف هستیم؛ حتی زمانی که با آرامش در حال اسب‌سواری در یک فضای خالی و وسیع هستید، باز هم زیبایی‌های زیادی برای دیدن وجود دارد.

شخصیت اصلی بازی، واندر نام دارد؛ مرد جوانی که هدفش، زنده کردن دختری به نام مونو است. تنها واقعیت مشخص در مورد مونو این است که او یک دوشیزه بوده و به دلیل داشتن سرنوشتی نفرین‌شده، قربانی می‌شود. شخصیت سوم بازی آگرو، اسب وفاداری که به واندر برای احیای مونو کمک می‌کند و تنها متحد او در شکست دادن کلوسی‌ها است. در معرفی کلوسی‌ها باید گفت که آن‌ها موجوداتی غالباً بزرگ و زره‌پوش هستند که با اشکال مختلفی ظاهر می‌شوند و در انواع محیط‌ها از زیر آب گرفته تا آسمان‌، زندگی می‌کنند.

Shadow of the Colossus که بسیاری آن را یک بازی اکشن ماجراجویی توصیف می‌کنند، از دید سوم‌شخص و در یک محیط گرافیکی سه‌بعدی اتفاق می‌افتد و شامل سکانس‌های گیم‌پلی مبتنی بر مبارزه و المان‌های معمایی و سکوبازی می‌شود. مراحل پیشرفت بازی در Shadow of the Colossus، به صورت چرخه‌ای رخ می‌دهد؛ به این صورت که با شروع بازی از یک نقطه مرکزی در چشم اندازی وسیع، بازیکن به دنبال یک غول بزرگ می‌گردد و آن را شکست می‌دهد و سپس به نقطه مرکزی بازگردانده می‌شود تا این روند را تکرار کند. مسیر بازیکن به سمت یک باس غول‌پیکر، به ندرت در جهتی مستقیم دنبال می‌شود و واندر اغلب مجبور می‌شود که از مسیر اصلی منحرف شود و در نهایت با کلوسی‌هایی مبارزه کند که در مناطق دورافتاده، مانند بالای صخره‌ها یا سازه‌های باستانی قرار دارند.

Gravity Rush 2

Gravity Rush 2

Gravity Rush 2 شاید بزرگ‌ترین، محبوب ترین و پرمخاطب‌ترین انحصاری سونی نباشد اما در انجام ماموریتی که بر عهده دارد، بسیار خوب عمل کرده است؛ این را کسانی به شما می‌گویند که حداقل یک بار بازی را تجربه کرده‌اند. دنیای Gravity Rush 2 چندین برابر بزرگتر از نسخه قبلی خود است و  یکی از بزرگترین جهان های بازی در عناوین انحصاری پلی استیشن به شمار می‌رود که در طراحی خود بسیار هوشمندانه‌ عمل می‌کند. مطمئناً چیزی که این دنیا را برای کاوش و حضور در آن لذت بخش می‌کند، مکانیزم پیمایش عالی بازی است. مهم نیست چقدر برای بازی وقت بگذارید، گرانش را دستکاری کنید و در هوا پرواز کنید تا بر روی ساختمانی در دوردست فرود بیایید؛ در هر صورت گشت‌وگذار در بازی هیچوقت قدیمی و خسته‌کننده نمی‌شود.

بازی داستان شخصیتی به نام کت را دنبال می‌کند؛ یک دختر نوجوان و ابرقهرمان، که توانایی عجیبی در تغییر گرانش دارد. او از خانه‌اش در Hekseville، به جهانی دیگر کشانده می‌شود و باید شهروندان Jirga Para را از دست حاکمان شرورش آزاد کند. حوادث بازی به دنبال رویدادهای نسخه اول و یک انیمه پیش‌درآمد به نام Gravity Rush: The Animation – Overture دنبال می‌شود که کت با همکارش Raven و یک افسر پلیس به نام Syd، پس از درگیری با اندرویدهایی مرموز، به داخل یک گرداب گرانشی کشانده می‌شوند و از دنیایی جدید و ماجراهایی جدید سر در می‌آورند.

هسته اصلی بازی، توانایی بازیکن در دست‌کاری جاذبه است که امکان حرکت و گشت‌وگذاری منحصربه‌فرد را در جهان‌بازی فراهم می‌کند. مکانیزم‌های کنترل جاذبه که در Gravity Rush معرفی شدند، در بازی Gravity Rush 2 گسترش یافته‌اند و بازیکنان می‌توانند از بین سه سبک جاذبه، یکی را انتخاب کنند؛ به عنوان مثال، Jupiter باعث می‌شود کت احساس سنگینی کند و به حملات او تأثیر بیشتری می‌دهد. برای استفاده از این ویژگی‌ها بازیکنان می‌توانند با استفاده از تاچ‌پد، سبک‌های جاذبه را تغییر دهند.

God of War

God of War

God of War شاید لزوما یک بازی جهان‌باز نباشد، اما دنیای آن را با هر متر و معیاری که اندازه بگیریم، باز هم نمی‌توانیم بزرگ بودن آن را انکار کنیم. مطمئناً، بسیاری از مناطق بازی با آب پوشانده شده‌اند اما حتی اگر آن قسمت‌ها را هم در نظر نگیریم، طبیعت به هم پیوسته‌ی مکان‌های متعدد و تراکم هر یک از محیط‌های بازی، این تصور را به بازی‌کن می‌دهد که بر خلاف پیش بینی او، بازی بزرگتر از آن است که فکرش را می‌کرد. سبک طراحی «hub and spoke» در طول سالیان متمادی، در بازی‌های بسیاری به کار برده شده اما بازی‌های کمی وجود دارند که آن را به خوبی God of War این بازی انحصاری پلی استیشن اجرایی کنند.

این بازی هشتمین قسمت از مجموعه God of War و دنباله بازی God of War III است که در سال 2010 عرضه شد. برخلاف بازی‌های قبلی که بر اساس اسطوره‌های یونانی شکل گرفته بودند، این قسمت از اساطیر نورس الهام گرفته است و اکثر رویدادهای آن در اسکاندیناوی باستان و در قلمرو میدگارد اتفاق می‌افتد. برای اولین‌بار در مجموعه خدای جنگ، دو قهرمان در بازی وجود دارد؛ کریتوس، خدای جنگ یونانی سابق که تنها شخصیت قابل بازی است و پسر کوچکش، آترئوس. پس از مرگ همسر دوم کریتوس و مادر آترئوس، آن‌ها برای برآورده کردن درخواست او و پخش خاکسترش در فراز بلندترین قله در نه قلمرو، راهی سفر می‌شوند. بازیکنان در طول سفر علاوه بر مبارزه با هیولاها و خدایان دنیای نورس با روایت گذشته پرپیچ‌وخم کریتوس یعنی ماهیت خدایی او و رابطه‌اش با آترئوس نیز روبه‌رو می‌شوند.

به گفته کوری بارلوگ، کارگردان بازی، بزرگ‌ترین تغییر در گیم پلی، استفاده از تبری جادویی به عنوان سلاح اصلی کریتوس به جای تیغه‌های آشوب است. از جمله تغییرات دیگر در God of War نمای دوربین روی شانه، برخلاف دوربین سینمایی و ثابت در نسخه‌های قبلی و وجود عناصر نقش‌آفرینی است و همچنین آترئوس، پسر کریتوس نیز در مبارزات به شما کمک می‌کند. بخش بزرگی از اعضای اصلی تیم توسعه‌دهنده سری، بر روی بازی God of War کار و آن را طوری طراحی کرده‌اند که دسترسی و کنترل بیشتری به بازیکن ارائه دهد.

Bloodborne

Bloodborne

Bloodborne نیز شاید یک بازی جهان‌باز نباشد اما از نظر اندازه، چیزی از بازی‌های جهان‌باز بزرگ کم ندارد و یکی از بزرگترین جهان ها در بازی های انحصاری پلی استیشن را ارائه می‌دهد. Bloodborne نه تنها بزرگ بلکه متراکم و دنیای گوتیک آن، مملو از مناطق پر پیچ‌وخم با طراحی درهم‌تنیده به سبک مترویدوانیا و مسیرها و میان‌برهای چندلایه‌ است. Bloodborne تعادل کاملی بین اندازه و چگالی برقرار می‌کند و در این زمینه، تبدیل به یک کلاس آموزشی بزرگ برای سایر توسعه دهندگان خواهد بود.

بازی داستان یک شکارچی را در شهری فرسوده‌ای به نام Yharnam با معماری گوتیک و الهام گرفته از دوران ویکتوریا روایت می‌کند که ساکنان آن به یک بیماری قابل انتقال از طریق خون مبتلا هستند. شخصیت اصلی در تلاش برای یافتن منبع طاعون، اسرار شهر را در حین مبارزه با جانوران و موجوداتی عجیب‌وغریب کشف می‌کند. بازیکن باید راه خود را از میان مکان‌های مختلف در شهر رو به ویرانی Yharnam طی ‌کند و با دشمنانی مختلف از جمله باس‌های متنوع بجنگد و در این بین با تعامل با شخصیت‌های NPC موجود، داستان اصلی را پیش ببرد.

بازی از دید سوم‌شخص دنبال می‌شود و گیم پلی آن بر روی گشت‌وگذار در شهر و نبردهای استراتژیک با دشمنان با استفاده از آیتم‌هایی مانند شمشیر و سلاح گرم متمرکز است. Bloodborne توسعه خود را در سال 2012 با عنوان Project Beast آغاز کرد و چون توسط سازنده و کارگردان سری Souls توسعه یافته شباهت‌های زیادی به سری نام برده دارد. همچنین در طراحی بازی از آثار ادبی نویسندگانی مانند لاورکرفت و استوکر و طراحی معماری مکان‌های واقعی در کشورهایی مانند رومانی، جمهوری چک و اسکاتلند الهام گرفته شده است.

Demon's Souls

Demon’s Souls

اگر تنها یک عنوان انحصاری پلی‌استیشن باشد که بتواند نقاط قوت طراحی و فلسفه‌های عنوانی مانند Bloodborne را تکرار کند، قطعا بازی Demon’s Souls خواهد بود که البته منطقی به نظر می‌رسد، زیرا هر دو را یک سازنده توسعه داده است. جهان Demon’s Souls از لحاظ طراحی، در بالاترین کلاس قرار می‌گیرد؛ از سبک هنری گوتیک و فوق العاده آن گرفته تا پیچیدگی محض و ساختار لایه‌ای محیط‌ها و لوکیشن‌های بیشمار آن که از ساختار شناخته شده بازی‌های فرام سافتور برخوردارند. سری بازی‌های سولز تبدیل به پیش طرحی برای این سبک شده‌اند و این نشان دهنده ماهیت مستقل از زمان این مجموعه است.

در سال 2016، هیدتاکا میازاکی، کارگردان نسخه اصلی Demon’s Souls، تقاضا برای توسعه نسخه بازسازی شده را تایید کرد اما گفت که چون این آی پی متعلق به سونی است، شروع چنین پروژه‌ای به تمایل آن‌ها برای انجام این کار بستگی دارد. پس از تایید میازاکی و فرام سافتور، بلوپوینت گیمز، استودیوی سازنده بازی اصلی، با کمک استودیوی ژاپنی که در ساخت بازی اصلی نیز دخیل بود، شروع به ساخت نسخه بازسازی این عنوان کردند.

با این‌که این عنوان نیاز به توضیح بیشتر ندارد ولی باید اشاره کرد که در بازی سلاح‌ها، زره‌‌ها، حلقه‌ها و آیتم‌هایی جدید به نام “Grains” که به بازیکنان در برابر اثراتی مانند سم، آتش و خونریزی، مقاومتی موقتی می‌دهد، وجود دارد؛ هرچند مانند نسخه اصلی، ظرفیت محدودی برای حمل این آیتم‌ها در نظر گرفته شده است. یکی از ویژگی‌های جدید بازی، Fractured World است؛ یک حالت آینه‌ای که طرح‌بندی محیط‌ها را معکوس می‌کند. همچنین بازی از حالت photo mode نیز بهره می‌برد و با استفاده از آن می‌توان بازی را متوقف کرد؛ قابلیتی که در نسخه اصلی به هیچ عنوان امکان‌پذیر نبود.

به پایان معرفی بزرگترین جهان های بازی در عناوین انحصاری پلی استیشن رسیدیم. در این مطلب سعی شد عناوینی که بزرگ‌ترین جهان‌ آزاد را بین بازی‌های انحصاری‌ پلی‌استیشن دارند معرفی شود؛ با این حال تعدادی از عناوین غیر جهان‌باز که از وسعت زیادی برخوردارند نیز در این لیست معرفی شده‌‌اند. اگر عنوان دیگری را شایسته حضور در این لیست می‌بینید، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

منبع: Gamingbolt

مطالب مرتبط

سوالات متداول در رابطه با این محتوا

بازی جهان‌باز چیست؟

بازی جهان باز به بازیکن اجازه می‌دهد که آزادانه در یک دنیای مجازی حرکت کند و آزادی قابل توجهی در انتخاب چگونگی و زمان انجام اهداف (Objectives) داشته باشد.

۱
بهترین جهان‌بازهای پلی‌استیشن کدام عناوین هستند؟

بازی‌هایی مانند Horizon Zero Dawn و Ghost of Tsushima را می‌توان بهترین جهان‌بازهای پلی‌استیشن نامید.

۲
آیا بازی God of War 2018 یک عنوان جهان‌باز است؟

بازی God of War شاید لزوما یک بازی جهان‌باز نباشد، اما طبیعت به هم پیوسته مکان‌های متعدد و تراکم هر یک از محیط‌های بازی، این تصور را به بازی‌کن می‌دهد که بر خلاف پیش بینی او، بازی بزرگتر از آن است که فکرش را می‌کرد. بنابراین این بازی نیز یکی از بزرگترین جهان های بازی را در بین عناوین انحصاری پلی استیشن دارد.

۳
arongroups

دیدگاه کاربران

تعداد دیدگاه کاربران: 3 دیدگاه
  • Avatar

    مسعود روشن

    مهمان

    ممنون. مقاله خوبی بود

    پاسخ دهید
  • Avatar

    مهدی یار

    مهمان

    رد دد 2
    خود متال گیر
    بنا فیلد

    اساسین اوریجین و ….

    پاسخ دهید
    • هادی اسماعیل‌زاده

      هادی اسماعیل‌زاده در پاسخ به مهدی یار

      نویسنده

      با سلام
      در این مقاله فقط عناوین انحصاری پلی استیشن بررسی شده اند