از دست دادن عزیزان و افراد نزدیک، جزو اتفاقاتی است که مانند پتک روی سر آدم خراب میشود و گذر از آن به هیچ عنوان ساده نیست. ماهها میگذرد و هنوز هم به فکر گذشته و لحظاتی که میتوانستید نقش بهتری در زندگیشان ایفا کنید، هستید. آنها دیگر باز نمیگردند و ما هنوز اینجا هستیم و باید زندگی که تکهتکه شده را بدون حضور آنها ادامه دهیم. هیچ راه درستی برای مقابله با احساساتی مانند خشم، تکذیب و اندوه وجود ندارد و دستوپنجه نرم کردن با تراژیکترین اتفاقات زندگی است که ما را به یک انسان تبدیل میکند. این موضوع تابهحال در بازیهای ویدیویی مختلفی بررسی شده، اما بازی Life is Strange True Colors قرار است به عمق قضیه نفوذ کند و به بهترین شیوه، حزن و اندوه ناشی از دست دادن یک عضو عزیز خانواده را به تصویر بکشد. این داستان زندگی «الکس چن» و امتناع از رها کردن آن احساساتی است که سالهاست وی را اذیت میکنند. همراه پیش نمایش بازی Life is Strange True Colors باشید.
«الکس چن» دختر جوانی است که بیش از هشت سال از زندگیاش را در سیستم پرورش خانواده و پرورشگاههای مختلف گذارنده و بارها از خانهها و مکانهای مختلف سر درآورده که هیچگاه نتوانستهاند، جای خانه و خانواده اصلی را برای او پر کنند. او دختری آزار دیده است و صدمات روحی و روانی جدی به او وارد شده و کسی اهمیتی به وی نداده است. از آنجایی که هیچگاه تکیهگاهی در زندگی نداشته، آینده را چون کابوسی وحشتناک میبیند و هیچ امیدی برای امید راه ندارد؛ تا اینکه فرصت بازگشت به شهر «هیون اسپرینگز» (Haven Springs) و دیدار دوباره با برادرش، امید تازهای به وی میبخشد. این شهر زیبا در منطقهی روستایی و بکر ایالاتمتحده قرار دارد که شباهتهایی به شهر توین پیکس و فضای زیبا آنهم دارد. مردم منطقه بسیار ساده و دوستداشتنیاند و تنها پس از چند لحظه ورود به شهر است که حس تعلق به مکان و جامعهای که مدتهاست از آن دور افتاده، در وی شکل میگیرد؛ او بالاخره جایی را پیداکرده که میتواند آن را خانه بنامد.
بازگشت به فرمول قدیمی لایف ایز استرنج
متأسفانه ما در مورد بازی Life is Strange صحبت میکنیم و بازی قرار نیست زندگی شاد شخصیتها را به تصویر بکشد و بلعکس، همان چند دقیقه اول متوجه میشویم که برادر الکس به طرز عجیبی مرده است. بازی Life is Strange True Colors سومین شماره بزرگ مجموعه «لایف ایز استرنج» است که خوشبختانه به ریشههای این مجموعه و شمارهی اول بازگشته و فضایی مشابه با آن را ارائه کرده است. الکس نیز مانند مکس کالفیلد دارای قدرتهای جادویی است که البته به اندازه مکس جالبتوجه نیست. او نمیتواند زمان را به عقب برگرداند و حوادث را تغییر دهد، اما میتواند احساسات انسانها را به راحتی تشخیص دهد. برای نمونه اگر فردی عصبانی است، او سریعاً متوجه میشود و البته این قدرت جادویی، یک نقطهی منفی دارد و آنهم برانگیختن احساس فرد مقابل در وی است. کافی است فرد مقابل دست به خشونت بزند، الکس نیز سریعاً همین حس را دریافت میکند و ممکن است فرد را حسابی کتک بزند. همین قدرت باعث شده تا او زندگی منزوی داشته باشد و چندان با بعد احساسی شخصیتش ارتباط نگیرد. به نظر میرسد که قدرت ماورایی وی، به دلیل فشار روحی ناشی از زندگی ناخوشایند و سرکوب بیش از حد احساساتش ایجاد شده است.
همانطور که گفتیم، داستان بازی در مورد «الکس چن» (Alex Chen) یک دختر جوان آمریکایی آسیایی است که خانوادهاش را از دست داده و مدتهاست در پرورشگاه زندگی میکند. احتمال زندهبودن برادرش، باعث میشود تا الکس به شهر قدیمی بازگردد و سریعاً متوجه میشود که برادرش در یک حادثهی تراژیک، جانش را از دست داده است. اگر تابهحال بازیهای این مجموعه را تجربه کرده باشید، احتمال میدهید که این یک حادثه نباشد و با یک پرونده قتل روبهرو هستیم. الکس وظیفه دارد تا دلیل مرگ برادرش را پیدا کند و این دقیقاً فرمول برندهی بازی لایف ایز استرنج است که در شمارهی دوم، نادیده گرفته شد.
الکس یک جوان ساده نیست، او اگر چه رنج دیده است، اما دارای قدرتهای ماوراطبیعه است و میتواند سریعاً با دیگر افراد ارتباط بگیرد و با آنها همدلی کنید. همدلی قدرت ویژه اوست که اجازهی چشیدن احساسات متنوع و همچنین تکرار آنها را به وی میدهد؛ اما این قابلیت میتواند خطرناک باشد و زندگی وی را در چند ثانیه به هم بریزد. داستان بازی مانند اولین شماره از مجموعه لایف ایز استرنج، توسط دیالوگها و صحبت با دیگر شخصیتها پیشرفت میکند. شهر هیون اسپرینگز، درواقع دروازهی ورود به مکانی بسیار زیبا در ایالات کلرادو آمریکا است و فضای بسیار زیبایی را برای بازیکن به ارمغان میآورد. علاوه بر شخصیتهای جدید، افراد قدیمی مانند استف از بازی Life is Strange Before the Storm هم در بازی حضور دارند و این باعث شده تا سومین شماره از مجموعه لایف ایز استرنج، ارتباط نزدیکی با داستان اولین شماره از بازی برقرار کند و حس و حالی مشابه را ارائه دهد.
داستان بازی Life is Strange True Colors
داستان بازی پر از پیچیدگی و نقاط عطفی است که مو به تن بازیکن سیخ خواهد کرد و فعلاً تا زمان انتشار آن، نمیتوانیم اطلاعات کاملی در مورد سبک روایی بازی پیدا کنیم. تنها میدانیم که استودیو Deck Nine وظیفهی طراحی بازی را بر عهده داشته و از آنجایی که استودیو در ایالات کلرادو قرار دارد، توسعهدهندگان کاملاً با فضای شهر و دنیای زیبای آن آشنا هستند. همین نکتهی مهمی است که میتواند روی ارائه حسی واقعی از مکان اصلی، تأثیر داشته باشد. این استودیو روی بازی Before the Storm نیز کار کرده و بهخوبی با روند توسعه این مجموعه آشناست و بالاخره استودیو متوجه شده که نباید به فرمول برنده شماره اول دست زد و همان فضا باید به نوعی دیگر تکرار شود.
شخصیت اصلی بازی به شیوهای نو طراحی شده و در سویی با مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکند و در سوی دیگر نیز میتواند سریعاً احساسات دیگر شخصیتها را متوجه شود. همدلی یکی از ویژگیهای بشر است که البته در تعدادی از آدمهای امروز دیده نمیشود و بیرحمی و خشونت جای آن را گرفته است. به هر حال الکس وظیفهی بزرگی روی دوش دارد و باید سرنوشت برادرش را کشف کند. داستان بازی Life is Strange Ture Colors از همان المانهای قدیمی بهره میبرد که کیفیت این مجموعه را تضمین میکند.
لایف ایز استرنج سعی دارد تا به قلب شخصیتها نفوذ کند و احساسات واقعی آنها را نشان داد و به نوعی دنیای نوجوانان و جوانانی که با مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنند را به تصویر بکشد. این بازی یادمان میآورد که زنده بودن و وجود داشتن بههیچوجه ساده نیست و بسیاری از ما، باید با اجبار و زور به زندگی ادامه دهیم و این در حالی است که لحظات زیبا و خوشحالکننده همیشه در زندگی وجود دارند. در پیش نمایش Life is Strange True Colors به جنبههای مختلف بازی خواهیم پرداخت تا اطلاعات بیشتری از بازی کسب کنید و با خیال راحت به انجام آن بپردازید. اگر برایتان سؤال است که کیفیت بازی چطور خواهد بود و اینکه آیا این اثر داستانی، ارزش پرداخت 60 دلار را دارد، همراه پیش نمایش Life is Strange True Colors و پارسی گیم باشید.
اولین فصل از بازی Life is Strange True Colors روی بازگشت شخصیت الکس به زادگاهش متمرکزشده و شاهد جکها و دیالوگهای بامزه با دوستان و اعضای خانواده هستیم. البته گفتگوهای عجیب هم وجود دارد که نشان میدهد، تنشهایی میان افراد موجود در شهر وجود دارد. مرگ برادر الکس به نام «گیب» (Gabe) نشان میدهد که مرگ، نقطهی عطف بسیار مهمی برای داستان است و معمولاً هم در پلاتها توصیه میشود که مرگ شخصیتها در ابتدا باشد و پایان داستان با مرگ افراد صورت نگیرد که به نوعی یک نقطهی ضعف به حساب میآید. به هر حال مرگ گیب، تنش میان شخصیتها را به اوج خود میرساند و باعث میشود تا افراد حاضر با وجود تفاوتهای زیاد، یک هدف اصلی پیدا کنند و برای یافتن دلیل مرگ وی تلاش کنند. از اینجا به بعد است که داستان رقم میخورد و هیچکس نمیداند که بازی چطور تمام خواهد شد و اگر استودیو دکناین را بشناسید، میدانید که آنها سورپرایزهای بزرگی برای ما آماده کردهاند.
بازی Life is Strange True Colors استایل مینیمالیستی خود را حفظ کرده و بار دیگر محیطی کوچک با اشیاء و افراد مختلف را جستجو خواهید کرد که تصمیمات فردی، تأثیر بزرگی روی داستان میگذارد. قدرتهای شخصیت الکس، جنبهی تکرار را از داستان و گیم پلی شسته و باعث شده تا به احساسات واقعی شخصیتها نزدیکتر شویم. کمتر بازی آمریکایی را میتوان یافت که این اندازه به شخصیتپردازی توجه میکند و معمولاً شخصیتهایی توخالی با دغدغههای پوچ و بیمعنی را مشاهده میکنیم که امکان همدلی میان بازیکننده و بازی را از بین میبرد. در سوی دیگر شهر هیون اسپرینگز نیز مانند شخصیتها، فستیوالی از احساسات متفاوت و زیبا است. فضای کوهستانی آن، در نگاه اول بسیار زیبا به نظر میرسد، اما خود را آماده اتفاقاتی کنید که ممکن است حس شمارا نسبت به این شهر برای همیشه تغییر دهد.
فصل اول، مقدمهای خطی است که شخصیتهای مهم را معرفی میکند و همچنین افرادی که ممکن است الکس بعدها عاشقشان شود را نشان میدهد. یکی از ویژگیهای بازی، استفاده از شبکههای اجتماعی بهخصوص توییتر است و سریعاً متوجه میشویم که الکس، دوجنسگرا است و همچنین با افراد زیادی در طول زندگیاش رابطه داشته است. این باعث میشود تا جنبهای رمانتیک به بازی بخشیده شود و به نوعی شخصیت را از جنبهای دیگر هم بررسی کنیم. به هر حال الکس سریعاً دل میبازد و بعدها خواهیم دید که تنشهای جدی میان آنها برقرار میشود. در سوی دیگر ماریجوانا نیز در این شهر آزار شده و همین باعث میشود تا زندگی جوانان آمریکایی به شیوهای دقیق روایت شود. کمتر بازی توانسته به این جنبهها بپردازد.
تمامی نسخههای منتشر شده از بازی لایف ایز استرنج، به نگاه اشتباه بزرگسالان به نوجوانان میپردازد و همین باعث واکنشهای جدی از سوی شخصیتها میشود. به نظر میرسد که بازی Life is Strange True Colors بالاخره توانسته رشد پیدا کند و دیالوگها دیگر از آن حالت کودکانه و دغدغههای یک نوجوان خام خارجشده و به پختگی رسیده است. صداپیشهها کارشان را به خوبی انجام دادهاند و جنبهی واقعی شخصیتها را افزایش دادهاند. این موسیقی دلنشین بازی است که در لحظههای مهم پخش میشود و باعث میشود تا بازیکن نیز حسی مانند شخصیت اصلی دریافت کنید و این دقیقاً چیزی است که از زمان انتشار شماره اول، انتظار تکرارش را داشتیم.
افرادی که عزیزان خود را ازدستدادهاند، کاملاً با داستان بازی ارتباط برقرار خواهند کرد و به نوعی این اثر، یک شیوهی درمان جالب و فرار از افکار سمی است که رهایتان نمیسازد. مرگ برادر الکس دقیقاً مانند واقعیت روایت شده و به شیوهی شاعرانه فیلمهای سینمایی نیست؛ سریع، مهیب و مانند پتکی که روی سر آدم خراب میشود، همانند مرگ که در ثانیهای فرد را با خود میبرد و کالبدی بیجان از او بهجا میگذارد. آنچه میماند، حزن و اندوهی است که به نبردی همیشگی برای فرد تبدیل میشود. چنین بازیهایی اهمیت زیادی دارند و همین فصل اول بازی کافی است تا بدانیم که تازهترین نسخه از بازی لایف ایز استرنج، بازگشتی دلنشین به فضای جذابی است که این مجموعه به آن شهرت دارند.
گیم پلی Life is Strange True Colors
گیم پلی بازی Life is Strange True Colors به دنبال نبردها و اتفاقات اکشن مهیج نیست، این یک ماجراجویی بصری است که از دید سوم شخص روایت میشود و بازیکن تنها میتواند کنترل یک شخصیت را بر عهده داشته باشد. مهمترین مکانیسم بازی، سیستم دیالوگ درختی است که اجازه پیشرفت داستان و پرورش شخصیتها را میدهد. هنگام صحبت با افراد مختلف، گزینههایی ظاهر میشوند که انتخاب آنها، روی ادامه داستان تأثیر میگذارد. مشخص نیست انتخابها چه اندازه روی پایانبندی تأثیر دارند و فعلاً موفق به چشیدن مزهی آن نشدهایم.
شخصیت الکس دارای یک قدرت ماورایی است که در قسمتهای قبلی به طور کامل به آن اشاره کرد. او میتواند به صورت فیزیکی، احساسات بقیه را حس کند و به نوعی به احساسات آنها آلوده شود. بیشتر روند بازی به جستجو و صحبت خلاصه میشود و گاهی هم برای اینکه ریتم بازی کاهش پیدا نکند، یک سیستم پازلها استفاده شدهاند که توسط همان قدرت ماروایی الکس حل میشوند. متأسفانه هنوز اطلاعات کاملی در این مورد نداریم. در تریلر گیم پلی بازی میتوانیم شخصیت استف را ببینیم که در حال بحث جدی با فردی پشت تلفن است و همین باعث میشود تا الکس نیز تمام آن احساس عصبانیت را به خود بگیرد. خوشبختانه استودیو از آن روند انتشار بازی به صورت قسمتهای مختلف و مانند سریال، پشیمان شده و قرار است یک بازی کامل را در اختیار ما قرار دهد و این اتفاق خوبی است.
دنیای بازی Life is Strange True Colors حالتی نیمه جهان باز دارد و نسبت به نسخههای پیشین بسیار وسیعتر و بزرگتر است. اگرچه نمیتوان این بازی را یک اثر جهان باز نامید، اما امکان جستجو در شهر وجود دارد و میتوانید آزادانه در خیابان بچرخید و همچنین در مورد داستانهای فرعی و زندگی افراد دیگر اطلاع پیدا کنید. وسعت شهر هیون اسپرینگز اعلام نشده، اما ویدیوهای منتشر شده کاملاً نشاندهندهی وسعت شهر و تلاش جدی توسعهدهندگان برای روایت داستانی با شاخ و بزرگ بزرگتر است.
بازی دارای دو پایان اصلی و همچنین یک پایان مخفی است که با توجه به تصمیمات گرفته شده، نمایان میشود. البته دقت کنید که تصمیمات شما، چندان تأثیر زیادی روی پایانبندی ندارد و توسعهدهندگان کاری کردهاند تا تمامی تصمیمات در آخر به دو مسیر ختم شود. این رفتاری است که در قابل بازیهای این سبک اتخاذ میشود و معمولاً به دلیل هزینهی زیاد توسعه بازی، امکان گنجاندن تمامی انتخابها و دهها پایانبندی را نمیدهد. این در حالی است که شمارهی دوم مجموعه، هفت پایان متفاوت داشت و نسبت به دیگر نسخهها، آزادی عمل بیشتری در اختیار مخاطب قرار میداد.
انتخابهای بازیکن در Life is Strange True Colors، تأثیر چندان زیادی مانند شمارهی دوم ندارند؛ اما در سوی دیگر یک سری شخصیتها دیگر اضافه شده که امکان ایجاد یک مثلث عشقی را فراهم میکند. همچنین گزینههای بیشتری برای تغییر ظاهر شخصیت خواهید داشت و تجربهی بازی شخصیتر خواهد شد. میتوانید لباسهای الکس را تغییر دهید و همچنین افراد تازهای را ملاقات کنید. یکی از ویژگیهای مهم بازی هم، امکان تجربه چند باره به منظور تغییر تصمیمات اولیه است؛ اما این ویژگی در بازی True Colors خود را بهتر نشان میدهد و تجربهی دوباره بازی، خستهکننده نخواهد بود.
یکی از مشکلات بازی که چندان به چشم نمیآید، حذف موسیقیهای لایسنس شده است و گاهی صحنهای پیش میآید که هیچ موسیقی پخش نمیشود و همین باعث شده تا صحنه آن حس واقعی را نداشته باشد. نویسنده ارشد بازی به نام فیلیس کوان در مورد قدرت ماروایی الکس میگوید: « به این دلیل قدرت همدلی را به او دادیم که بتواند خود را بهتر قبول کند و دست از سرزنش کردن بردارد و عزتنفس بیشتری پیدا کند» همین باعث شده تا قدرت همدلی به الکس اعطا شود. از آنجایی که حق انتشار بازی به شرکت اسکوئر انیکس تعلق دارد، آزادی عمل کاملی برای تغییر مجموعه و داستان آن در اختیار توسعهدهندگان نیست و همین باعث شده تا استودیو Dontnod به عنوان توسعهدهنده انتخاب نشود و کار توسعه به Deck Nine سپرده شود.
تاریخ انتشار
کل هدف مطلب پیش نمایش بازی Life is Strange True Colors آن است که با فضای بازی آشنا شوید و به دنبال ارائه اطلاعات جزئی نیستیم و به نوعی این مطلب، مقدمهای خواهد بود برای بررسی کامل بازی که پس از انتشار بازی تقدیمتان خواهد شد. اگر دنبال تجربهی تازهترین شماره از مجموعه لایف ایز استرنج هستید و فضای آن را دوست دارید، منتظر انتشار بازی در روز دهم سپتامبر برابر با 19 شهریور برای کنسولهای ایکس باکس، پلی استیشن و کامپیوتر باشید. نسخهی مخصوص نینتندو سوییچ نیز در ماههای آینده عرضه میشود.
بازی Life is Strange True Colors توانسته دنیای بازی را به شیوهای مناسب گسترش دهد و با تکرار فرمول اولین بازی، شخصیتهای تازهای را معرفی کند که به همان اندازه پویا و گیرا هستند. اتفاقات داستان شما را شگفتزده خواهند کرد و فضای شهر نیز به زیبایی تمام به تصویر کشیده شده است. بازگشت به دنیای لایف ایز استرنج طوفانی دلنواز و شیرین است و استودیو Deck Nine به خوبی از پس روایت یک داستان احساسی برآمده است.
منبع: TheGamer
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه