هر بازی در زمان حال تولید شده باشد یا اینکه به عنوان یک اثر هنری شناخته شود، در هر صورت توانایی روبرویی با آثار جهان باز هنری پیکسلی را نخواهد داشت. بازی های نقش آفرینی پیکسلی مثل: Stardew Valley، Omori، Hyper Light Drifter قبل از شکل گرفتن دنیای واقعگرایانه گرافیکی و سبکهای هنری مشابه آن، وجود داشتند. در آن زمان به شخصیتهای بازی زیاد توجه نمیشد و مهم نبود که کاراکتر پیکسلی ما از سایه روشن و نورپردازی درستی برخوردار است یا خیر. همراه پارسی گیم با معرفی بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی باشید.
بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی؛ ساده، اما غنی
بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی هنوز در دست ساخت هستند. برخی از کمپانیهای بازیسازی، این سبک را به دلیل کمبود بودجه انتخاب میکنند و در موارد محدود از نقش آفرینی پیکسلی به عنوان یک سبک برای ساخت اثر خودشان استفاده مینمایند. به هر حال وارد یک دنیا عظیم میشوید که المانهای گرافیکی نقش خیرهکنندهای را ایفا میکنند. معمولا در مجموعههای RPG دست نویسنده داستان تا حد زیادی بازتر از سبکهای دیگر است.
بازی های نقش آفرینی پیکسلی از سبکهایی استفاده میکنند که همه جوانب را در زیر شاخه خود دارد. از طرفی هم قدرت مانور ناشران و تولید کنندگان محتوا در این نوع سبک بیشتر از ژانرهای دیگر است. این عناوین جذابیت زیادی دارند و محبوبیت بازیهای گذشته را برای گیمرها تداعی میکنند. در گذشته آثار پیکسلی کمتر از ده کیلو بایت حجم داشتند و اغلب رو صفحههای نمایشگر 256 رنگی اجرا میشدند.
با این حال هرچقدر که جلوتر رفتیم فناوریهایی مثل: سایه زنی، رندر سه بعدی، نرخ فریم بر ثانیه و دیگر نورآوری گرافیکی هنوز حالت پیکسلی بودن آثار را حفظ کردهاند. اگر اهل بازیهای جهانباز هستید، هرگز نمیخواهید لیست بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی را از دست دهید.
1) بازی Sea of Stars
به معنی واقعی شما با یک بازی جادویی طرف هستید، اگر نسبت به این موضوع شک دارید یا برای شما اغراقآمیز است، نگاهی به دلایل زیر بیاندازید تا با توصیف جادویی این اثر آشنا شوید. در هنر پیکسلی این عنوان، با دقت تمام از بهترین انتخاب ها برای رنگ بندی استفاده شده است. این اثر جهان باز از مکانیک مدرن بازیسازی برای سیستم عاملهای مختلف استفاده میکند. شاهد یک داستان کامل هستید که در آن کاراکترها به خوبی شخصیتسازی شدهاند.
سیستم فنی بازی Sea of Stars به بهترین نحو ممکن میتواند با محیط و شرایط طراحی شده ارتباط برقرار کند. اگر میخواهید از این عنوان لذت بیشتری ببرید، بدون دانش قبلی وارد داستان اصلی شوید. این مورد را در نظر بگیرید که ویژگیهای متفاوتی را میتوانید در این عنوان تجربه کنید.
2) بازی Streets of Rogue
اگر عنوان Streets of Rogue تا به حال نتوانسته است نظرتان را به خودش جلب کند، باید به آن زمان بدهید تا بیشتر در مورد خصوصیات این بازی آشنا شوید. با این سیستم گیم پلی بازی براساس تجربه محور بودن پیش میرود، اما به خوبی براساس مکانیک نقشآفرینی طراحی شده است. زمانی که بازی را شروع میکنید، با لیست از کلاسهای مختلفی روبرو میشوید که هر کدام در روند ماموریتها باز میشوند. با استفاده از سبک مبارزاتی خود باید از چالشهای مختلف عبور کنید و سطوح مختلف بازی را به پایان برسانید.
شما میتوانید با روش بیگ باس (Snake) از بازی Metal Gear Solid از جعبهها، دیوارهای مختلف را منفجر کنید و از سطوح به راحتی بگذرید. در بازی در بین مسیر می توانید از تلههای گوناگون استفاده کنید و به افراد مختلف رشوه بدهید. برای اینکه سطح کاراکتر اصلی بازی را بالا ببرید، میتوانید از مخفی کاریها در بین ماموریت استفاده کنید.
3) بازی Death Trash
در ابتدای بازی با صحنهای مواجه میشوید که شخصیتهای متعدد با ویژگیهای متفاوت، کنار یک شعلهافکن جمع شدهاند که از آن شعلههای زرد و نارنجی به بیرون پرتاب میشود. بازی Death Trash شبیه به یک نسخه هنری پیکسلی از سری مجموعه Fallout به حساب میآید.
اگر تاد هاوارد (Todd Howard) به بازیهای ترسناک علاقه بیشتری داشت، این عنوان شبیه به ژانر عنوان Cyberpunk میشد. زمانی که همه چیز را برای سفر خود آماده کردید و شخصیتسازی داستان را به اتمام رسانید، یک جهان شگفتانگیز انتظارتان را خواهد کشید. در این دنیا فوقالعاده زیبا با سیل عظیمی از دیالوگها روبرو هستید که از آنها میتوانید برای ارتباط گرفتن قویتر با افراد مختلف استفاده کنید. همچنین سازنده این اثر از یک مکانیک فوقالعاده برای سبک نقشآفرینی بازی استفاده کرده است که ارزش این عنوان را چندین برابر میکند.
بازی Death Trash از لحاظ بصری و اتمسفر دنیای اطرافش حرفهای زیادی برای گفتن دارد، همینطور روند داستان یک حس طنزآمیز و پویا را ارائه میدهد. البته در حین طنزآمیز بودن چاشنی ترس و وحشت و فضای بیمارگونه نیز به آن اضافه شده است. اگر به دنیال یک بازی هنر پیکسلی متفاوت میکردید، تجربه بازی Death Trash خالی از لطف نیست.
4) بازی Starbound
در بازی Starbound میتوانید به عنوان ترایا (Terraria) با سه نفر از دوستان خود بازی کنید و عنوان Starbound را کسب نمایید. یک کمپین برای انجام دادن وجود دارد، اما مسیر دقیق برای پایان رساندن آن وجود ندارد و باید خودتان راه درست را برای تاثیر روی جهان انتخاب کنید.
به معادن بازی سر بزنید و اکتشاف خود را از این معدنهای ارزشمند شروع کنید. روی هر سیاره ساختمانهای مهم خود را بسازید و در برابر هیولاهایی که جان شما را تهدید میکنند، تا جای ممکن ایستادگی کنید. هیولاهای داستان را میتوانید به عنوان نیروی خودی کنارتان داشته باشید و از آنها در ماموریتهای تک نفره و چند نفره بهره بگیرید. عنوان Starbound دارای یک جامعه مودینگ (modding) که بیشتر برای توسعهدهندگان کاربرد دارد. جامعه مودینگ بازی Starbound به تیم فنی اجاره میدهد تا استفاده از مودها در موقعیتهای مختلف برایشان آسانتر شود.
5) بازی Hyper Light Drifter
تمام زحمت عنوان Hyper Light Drifter بر دوش توسعهدهندهای به نام Alx Preston است که با وجود بیماری قلبی مادرزادی خودش از این عنوان یک شاهکار ساخت. بستری شدن مدام شخصیت الکس در بیمارستان، سبب شد که شخصیت اصلی بازی از این فرد الگوبرداری کند. کاراکتر داستان به عنوان The Drifter شناخته میشود که دارای یک بیماری بدون درمان است و برای پیدا کردن درمان بیماری خود در قارههای مختلف سفر میکند.
به دلیل ساختار جهان باز بودن بازی، ویژگی یک کاراکتر جنگجو یکی از بخشهای اجتنابناپذیر گیم پلی محسوب میشود. با این حال داستان به بهترین شکل میتوانید با موسیقی و ترکیب رنگ فوقالعاده این عنوان ارتباط عمیقی بگیرد. شخصیت داستان ما باید با هیولاهای مختلف بجگند تا راه رسیدن به هدف خود را سریعتر پیدا کند.
6) بازی CrossCode
در این اثر به ندرت شخصی را پیدا میکنید که به طور کامل دیالوگی برای گفتن نداشته باشد. توسعهدهندگان بازی با استراتژی خود روند این عنوان را بهگونهای ساختند که با پیشرفت بازی گیمرها شخصیت خودشان را در این اثر بیشتر حس میکنند. در عنوان CrossCode نقش فردی به نام لیا را بازی میکنید که توانایی تکلم خود را از دست داده است. کاراکتر بازی سعی دارد با حل کردن معماهای پیش رو، دلیل این موضوع را متوجه شود و وارد بازی به نام Crossworlds گردد. هر چقدر که داستان بازی جلوتر میرود، زندگی لیا با آشفتگی بیشتری مواجه میشود. وقتی شخصیتهای گذشته داستان زندگی لیا شروع به صحبت میکنند، همه چیز به عجیبترین شکل ممکن خودش را نشان میدهد.
7) بازی Eastward
در بازی Eastward بیشتر تمرکز روی شخصیتهایی به نام جان و سم است که برای اولین بار در یک مرکز فضایی با هم دیدار میکنند. تا پایان این عنوان، شخصیتهای بازی در کنار یکدیگر میمانند و با استفاده از ریل شهری به مکانهای مختلف میروند. نقطه قوت این عنوان زمانی مشخص میشود که شخصیتهای بازی در میدان نبرد با باس فایتها مبارزه میکنند. صحنههای نبرد و حملاتی که انجام میشوند، یک فضای به یادماندنی را برای هر گیمری تداعی میکنند.
حرکات مبارزهای شخصیتها حالت پیچیدهای ندارند و این حرکتها را میتوانید در هر بازی جهان باز دیگری نیز مشاهده کنید. از بین بردن باس فایتها بازی لذت خاص خودش را دارد و همین ویژگی سبب شده است تا عنوان Eastward جایگاه برجستهای را بین بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی به خودش اختصاص دهد.
8) بازی Moonlighter
اگر طرفدار پر و پا قرص عنوانی مثل Stardew Valley باشید، قطعا یک بازی آرامبخش مثل Moonlighter انتخاب خوبی برای شما است. این دو عنوان شباهتهای زیادی از نظر ساختاری با هم دارند، اما در بازی Moonlighter بیشتر با سیاه چالهها طرف هستید تا زمینهای کشاورزی و وسایل زراعت.
باید به عنوان یک جنگجو در سیاهچالهها مبارزه کنید و در عین حال کار خودتان را به عنوان یک مغازهدار ادامه دهید. این موضوع زمانی جالبتر میشود که تمام آیتمهایی که در مبارزات خود در سیاه چالهها به دست میآورید، قابلیت فروش در فروشگاه شما را دارند. در این عنوان باید به گونهای رفتار کنید که تعادل بین دو حالت نگه داشته شود، همین اتفاق باعث افزایش جذابیت ماموریت و اتفاقات بازی میگردد.
9) بازی Octopath Traveler
مانند دیگر بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی، داستان این عنوان روی کاراکترها داستان تمرکز زیادی دارد. داستانی براساس هشت مسافر روایت میشود که در حین مسیر با این مسافران بیشتری آشنا خواهند شد. افرادی که با آنها در سفر هستید حرفای زیادی برای گفتن در طول مسیر دارند. مسیر اصلی بازی را شما تعیین میکنید زیرا تعیین قهرمان بازی دست شما است. اینکه ماجراجویی در سفر به چه رنگ و لعابی پیش برود، بستگی به انتخاب شخصی دارد که برای شما محبوبیت بیشتری دارد.
در زمان شروع بازی متوجه خواهید شد که این عنوان الگوبرداریهای زیادی از بازی فاینال فانتزی داشته است. این موضوع سبب میشود که دیگر مثل قبل لذت کافی را از روند بازی Octopath Traveler نبرید و همه چیز برای شما از پیش تعیین شده باشد. البته اگر منصفانه به این اثر نگاه کنیم، متوجه استفاده از گرافیک HD-2D خواهیم شد که در کمتر عنوانی این موضوع دیده میشود.
10) بازی Unsighted
بیشتر عنوان جهان باز که سبک و سیاق فانتزی دارند، براساس داستانهای علمی تخیلی ساخته میشوند. بنابراین در آثاری که با این سبک ساخته میشوند باید منتظر مبارزات هیجانانگیز و نفسگیر باشیم. بازی Unsighted یک داستان خیرهکننده را روایت میکند که در راس آن شخصیتی به نام آلما قرار دارد. کاراکتر اصلی بازی در خرابههای حاصل از جنگ از خواب خوش بیدار میشود و باید گیم پلی را ادامه دهد. تا پایان چرخه زمان و ناپدید شدن نیروی زندگی زمان زیادی ندارید و تا آن زمان باید تمام ماموریتها و چالشهای مهم را با موفقیت انجام دهید.
با پیشروی در این دنیای جنگزده باید در آینده تمام دوستان و هم سنگرانتان را در کنار خود جمع کنید تا بتوانید با موج حملات دشمنان مقابله نمایید. این کار کمک میکند که درمان واقعی را برای دنیایی که از هر لحاظ نابوده شده، به دست بیاورید. فراموش نکنید که توجه به زمان اهمیت فوقالعاده زیادی در بازی دارد.
11) بازی Pokemon Yellow
در بین بازیهایی که هر روز به عنوان پوکمون برای خرید در دسترس قرار میگیرند، باید دقیقا بدانیم کدام عنوان برای شروع بهترین انتخاب برای بازی است. هر عنوانی را برای آشنایی با این مجموعه میتوانید برای شروع انتخاب کنید، اما پیشنهاد میکنیم که حتما عنوان Pokemon Yellow را اول از همه شروع نمایید. باید کار یک مربی خیلی خوب را انجام دهید و تا جایی که امکان دارد پوکمون جمعآوری کنید.
در آخر زمانی که پوکمونهای شما به اندازه مورد نظر رسیدند، از آنها برای رقابت با دیگر مربیها استفاده کنید. هر چقدر که مربیهای پوکمون بیشتری را شکست دهید، شانستان برای قرار گرفتن در صدر جدول مربیان افزایش پیدا خواهد کرد. رجزخوانی برای دیگر مربیها میتواند روند رقابتها را جذابتر کند، اما برای رسیدن به صدر جدول رجز خوانی برای دیگر تربیتکنندگان پوکمونها کافی نیست.
12) بازی Undertale
این اثر در همان سال انتشارش خودش به شهرت زیادی رسید، البته بیشتر موفقیت و شهرتش را مدیون سوشیال مدیایی مثل یوتیوب است. این بازی جهان باز را شما هدایت میکنید و این موضوع در کمتر بازی دیده میشود. سیستم مبارزاتی عنوان Undertale ویژگیها خاص خودش را دارد و بازیکن باید بدون کشتن افراد غیر مرتبط به هدف اصلی ماموریت برسد. گاهی اوقات نیز میتوانید با یک گفتگو ساده مشکلات جزیی را حل کنید. با اینکه یک دهه از انتشار این بازی میگذرد، اما هنوز قدیمی نشده و همانند گذشته تجربه کردن آن لذت خودش را دارد.
13) بازی Ultima 7
این بازی به دلیل اینکه جز نخستین عنوانهای سبک RPG به حساب میآید، توانسته این ژانر را تقویت کند. وقتی برای اولین بار عنوان Ultima 7 را تجربه کنید، به راحتی متوجه این موضوع خواهید شد. با این اینکه بازی Ultima 7 زمان زیادی از انتشارش میگذرد، اما به اندازه خودش حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این موضوع را در کمتر بازی در زمان خودش میبینید.
در عنوان Ultima 7 نقش یک آواتار را دارید که بار دیگر در بین آتش مسائل مختلف قرار میگیرد. این بار با دفعات قبلی کار آواتار سختتر است و باید یک موجود کیهانی به نام The Guardian را از بین ببرید. این موجود شرور بریتانیا و کل دنیا را تهدید به نابودی کرده است و شما باید هرچه سریعتر جلوی این موجود شیطانی را بگیرید. با اینکه گیم پلی بازی و سیستم حرکتی شخصیت خیلی قدیمی است، اما داستان این اثر نقطه عطف آن محسوب میشود.
14) بازی Vampire Survivors
اگرچه بازیهای زیادی به صورت جهان باز منتشر شدهاند، اما بازی Vampire Survivors عنوانی است که چیزی فراتر از هر بازی RPG را به طرفداران ارائه میدهد. با اینکه داستان محتوای مهمی را دنبال نمیکند، اما ماموریتهای این اثر براساس یک هدف مهم پیش میروند. هر کدام از مراحل یکی از بازماندگان خون آشام را اولویت قرار میدهد و باید از این شخص در برابر اتفاقات احتمالی مراقبت کنید. یک فرضیه وجود دارد که میگوید: اگر با گیم پلی Vampire Survivors ارتباط خوبی برقرار کنید؛ کاملا مجذوب آن خواهید شد.
15) بازی Earthbound
اگر به فرهنگ ژاپن علاقه داشته باشید، قطعا بازی Earthbound میتواند به راحتی شما را جذب خودش کند. داستان این اثر جهان باز در مورد یک نوجوان است که سعی دارد برای جلوگیری از نابودی جهان با موجود بیگانهای به نام Giygas مبارزه کند. اگر در فضای اینترنت و دنیای بازیها زیاد چرخیده باشید، حتما تا حدودی اسرار عنوان Earthbound برای شما اسپویل شده است. همینطور تئوریهای مختلف بازی و داستانهای مربوط به شخصیت Giygas را میدانید.
حتی اگر بخشی از این داستانها هم واقعی باشند، باز در حین بازی با اسرار بیشتری برای کشف کردن مواجه خواهید شد. با اینکه فضا و اتمسفر این اثر حس تاریک و مرموزی را القا میکند، ولی با این حال طراحی مکانیزیم به خوبی حس نشاط و شوری را در حین مبارزات ارائه میدهد. قطعا عنوان Earthbound جز عنوانهایی محسوب میشود که باید برای یک بار هم که شده آن را تجربه کنید.
16) بازی Final Fantasy 6
غیر ممکن است که به عنوان یک گیمر مجموعه فاینال فانتزی را نشناسید. بعضی از گیمرها بازی Final Fantasy 6 را دوست دارند و برخی دیگر زیاد علاقهای با این اثر ندارند، با این حال نباید تاثیر آن را بر روی صنعت بازی را نادیده بگیریم. عنوان Final Fantasy 6 در سال 1997 منتشر شد و داستان آن اقدامات یک گوره شورشی به نام Returners را روایت میکند. این گروه آشوبگر در واقع برای جلوگیری از تسخیر جهان توسط امپراتوری گشتالی (Gestahlian Empire) تلاش میکنند.
برای پیش بردن قسمت اول داستان باید از شخصیتی به اسم ترا یا تینا کمک بگیرید و برای بخش دوم داستان بازی هدایت شخصی به نام سلس را برعهده خواهید گرفت. مکانیزم دفاعی و حرکات تهاجمی بازی شباهتهای زیادی به نسخههای اولیه خودش دارد و به عنوان یکی از سادهترین بازیهای سری فاینال فانتزی شناخته میشود. بنابراین اگر بازی Final Fantasy 6 را برای شروع انتخاب کنید، چیز زیادی را از سریهای قبلتر از آن دست نخواهید داد.
17) بازی Stardew Valley
عنوان Stardew Valley بیشتر حول محور فعالیتهای کشاورزی و ماهیگیری میچرخد، همینطور از دیگر کارهای آرامشبخش بازی میتوانید حس خوبی را دریافت کنید. شما هر صبح که از خواب بیدار میشوید، به زمین زارعی خودتان سر میزنید و با قایق به ماهیگیری مشغول خواهید شد. همچنین با دیگر فعالیتهایی مثل استخراج منابع از معدن و تولید محصولات گوناگون حسابی خودتان سرگرم کنید. در حین فعالیت این اثر میتوانید دوستان خود را داشته باشید و با آنها به گفتگو بپردازید. کاری نیست که در این بازی دوست داشته باشید و اجازه انجام دادن آن را به شما داده نشود.
جذابترین بخش بازی جایی مشخص میشود که انجام دادن هیچ کاری به شما تحمیل نمیشود و هر زمانی میتوانید فعالیت خود را به پایان برسانید. بنابراین سالها به شما زمان داده میشود تا در دنیای بازی غرق شوید و هر فعالیتی را با اختیار خودتان انجام دهید. به همین خاطر میتوانید از تک تک لحظات بازی لذت کافی را ببرید.
18) بازی Omori
اگر بخواهیم یک تصویر کلی از بازی Omori ارائه دهیم، کاراکتر Omori را در مهمانی خانه همسایهاش باید فرض کنید. این اثر را باید خودتان به تنهایی تجربه کنید و تجربه واقعی آن را از نزدیک بچشید. این عنوان به صورت جهان باز ارائه شده است و بازیکنان باید به عنوان یک پسربچه مسیر مناسب را برای غلبه به ترس آن پیدا کنند. همین روند ساده یک داستان به شدت جذاب و ماجراجویانه را در اختیار گیمر بازی قرار میدهد.
گیم پلی و داستان بازی به صورت آهسته با حرکاتهای ثابت پیش میرود و شما باید به اندازه کافی صبور باشید، در غیر این صورت روند بازی برایتان خستهکننده خواهد شد. سازنده این اثر زیاد به حالت نقش آفرینی توجه نمیکند و تمام تمرکزش را روی داستان و تحوه روایت آن قرار میدهد. به هر حال اگر گیم پلی آهسته شما را خسته میکند، پیشنهاد میکنیم در مورد تجربه بازی Omori بیشتر فکر کنید.
19) بازی Chrono Trigger
در ابتدای بازی با داستانی مواجه میشود که در آن تمام شخصیتهای آن دوست دارند به گذشته برگردند. شاید با بازگشت به گذشته بتوانند رفتاری متفاوت با شخصی به نام لاووس داشته باشند و به عنوان یک دوست خشم او را کمتر کنند. عنوان Chrono Trigger بر این اساس ساخته شده است و شاید یک مفهوم ساده را ارائه دهد، اما گیمر های قدیمی و جدید را به راحتی میتواند مجذوب خودش کند.
کاراکتر اصلی بازی Crono نام دارد و وظیفه او مقابله با توطئههایی پیش روی خودش است. در آینده باید با تهدید بزرگتری مثل لاووس روبرو شود که قصد دارد هرچه سریعتر دنیا را نابود کند. شخصیت Crono باید در زمانهای مختلف سفر کند و با کمک دوستان خودش جلوی اتفاقات آینده بازی را بگیرد.
در این اثر با نبردهای نفسگیری زیادی مواجه خواهید شد که به صورت حرکتهای استارتژیک انجام میشوند. موردی که خیلی به آن نیاز پیدا خواهید کرد، استفاده از حرکتهای مبارزهای سریع و البته تاکتیکی مناسب شرایط نبرد است. همینطور بازی فقط یک خط ثابت داستانی ندارد و انتخابهای شما تاثیر مستقیمی با نحوه به پایان رسیدن داستان بازی دارد.
نتیجهگیری
در حال حاضر در عصری از تکنولوژی قرار داریم که گرافیک و چهرههای بصری از مهمترین اصلهای یک بازی کامپیوتری هستند و اکثریت منتقدین با توجه به عوامل مختلف این اصلیتها را مورد بررسی قرار میدهند. اغلب بازیکنان در بازیهای ویدیویی به دنبال پدیدهای منحصر به فرد و متفاوت هستند و برخی افراد نیز تنها به دنبال داستان و کاراکترهای عمیق با گیم پلی هیجانانگیز و جذاب میگردنند. با این وجود، بیشتر گیمرها به دنبال استایل و سبکهای هنری ویژه و جدید هستند که آنها را شگفتزده کند. بهترین بازی های نقش آفرینی پیکسلی دقیقا همان چیزی است که افراد خاصپسند به دنبال آن میگردنند. به همین خاطر ما سعی کردیم بهترین آنها را برای شما آماده کنیم تا از تجربه آنان لحظات جذاب و هیجانانگیزی را برای خودتان رقم زنید. در نهایت شما عزیزان میتوانید نظرات خودتان را با تیم پارسی گیم و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه