بازی اکشن و ترسناک Alan Wake سومین آیپی خلق شده توسط استودیو محبوب فنلاندی Remedy Entertainment است. این استودیو که با خلق مجموعهی مکس پین (Max Payne) به شهرت رسید، بعد از عرضهی دومین نسخهی آن سراغ یک بازی کاملاً جدید بنام آلن ویک رفت. شخصیت اصلی این بازی یک نویسنده بهنام الن ویک است که برای استراحت با همسر خود به شهر Bright Falls میروند. اما بعد از ورود آنها به این شهر، الن ویک ناخواسته درگیر ماجرایی غیرطبیعی میشود و هیچکس حرفهای او را مبتنی بر چیزهای که دیده را باور نمیکند. ترس روانشناختی و پیچشهای داستانی بخش عمدهی از تجربهی بازی الن ویک را تشکیل میدهد. از آنجایی که نسخهی ریمستر این بازی مدتی پیش عرضه شد، تصمیم گرفتیم 10 بازی مشابه Alan Wake که باید تجربه کنید را برایتان معرفی کنیم.
بازی های شبیه Alan Wake
بازی الن ویک در سال 2010 برای ایکسباکس 360 و رایانههای شخصی منتشر شد. این بازی توانست نظر بسیاری از منتقدین را بهخود جذب کند اما فروش بازی، پایینتر از انتظارات رمدی و مایکروسافت بود. سم لیک (Sam Lake) همانند بازی مکس پین، نویسندهی ارشد این بازی بود. این نویسندهی فنلاندی توانسته با استفاده از تکنیکهای مختلف برای داستانگویی، یک دنیای غنی را برای بازی الن ویک خلق کند. لیک در مصاحبههای مختلفی اشاره کرد که از سریال توین پیکس و فیلم بزرگراه گمشدهی دیوید لینچ الهام بسیاری گرفته است.
در بازی برای ازبین بردن دشمنها در قدم اول باید با نور چراغقوه آنها را ضعیف کنید و سپس با اسلحهای که در اختیار دارید آنها را ازبین ببرید. با پیشروی در بازی اسلحه و چراغقوههای دیگر نیز در دسترس شما قرار خواهد گرفت. در الن ویک باید استراتژی خوبی برای مبارزه با دشمنان داشته باشید و همیشه حواستان به مقدار مهماتی که دراختیار دارید، باشد. دو سال بعد از الن ویک، یک اسپنآف از این مجموعه با عنوان Alan Wake’s American Nightmare نیز منتشر شد. حال که رمدی نسخهی ریسمتر این بازی فوقالعاده را منتشر کرده، احتمال عرضه شدن نسخهی دوم این مجموعه نیز قوت گرفته است. تا عرضه شدن نسخهی بعدی این مجموعهی زیبا میتوانید به تجربهی 10 بازی مشابه الن ویک که در ادامه معرفی خواهم کرد بپردازید.
What Remains of Edith Finch
بازی What Remains of Edith Finch در سبک ماجراجویی و گشتوگذار توسط استودیو Giant Sparrow طراحی و توسط Annapurna Interactive منتشر شد. بازی درمورد شخصی بنام ادیث فینچ (Edith Finch) است که تمام اعضای خانوادهی او بهخاطر یک طلسم ازبین رفته است. منتقدین استقبال فراوانی از داستان و نحوهی روایت بازی کردند و به عقیده بسیاری، عناوینی مانند What Remains of Edit Finch است که بازیهای ویدئویی را به هنر تبدیل میکند.
گشتوگذار در محیط بازی، هستهی اصلی گیمپلی را تشکل میدهد. بازیکن باید خانهی اجدادی ادیث را عملاً زیر و رو کند تا سرنخهای مختلفی را به دست بیاورد. با پیدا کردن این سرنخها و مکانهای مشخصی در بازی، ادیث تدریجاً به راز این فاجعه پی میبرد. همانند بازی الن ویک، اهرم اصلی داستان، خانواده است. الن ویک بعد از گم شدن اسرارآمیز همسرش، دست به هرکاری میزند تا او را پیدا کند. در بازی What Remains of Edith Finch نیز ادیث بهدنبال درک کردن سرنوشت واقعی خانوادهی خود است.
در بازی الن ویک، یک بخش مهمی از داستان بازی از طریق گشتوگذار و دقت به جزئیات محیط روایت میشود. برای درک کامل داستان باید با بقیه اشخاص صحبت کنید و متنهای پراکنده شده در بازی را بخوانید. بازی What Remains of Edith Finch از این جهت نیز مشابه بازی Alan Wake است. جدا از گشتوگذار، یک بخش عمده از روایت داستان، مربوط به پیدا کردن جزئیات کوچک در محیط است. با پیدا کردن نکات و جزئیات بیشتر در محیط پسزمینهی شخصیتهای دیگر این بازی برایتان روشنتر میشود. بازی What Remains of Edith Finch را میتوانید روی کنسولهای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان، نینتندو سوییچ، سیستم عامل iOS و کامپیوترهای شخصی تجربه کنید.
The Last Door
The Last Door یک بازی ترسناک با گیمپلی کلیکواشاره و طراحی شخصیتها و محیط بازی به سبک پیکسل آرت است. این بازی مستقل توسط استودیو The Game Kitchen ساخته و منتشر شد. داستان درکنار طراحی محیط کمک شایانی به القای حس ترس به بازیکن کرده است.
داستان بازی از جایی شروع میشود که دوست قدیمیِ شخصیت اصلی بازی، آنتونی بیچورت (Anthony Beechworth)، از او میخواهد که به قصرش برود. در نامهای که آنتونی به جرمایا ارسال میکند به بعضی نیروهای ماورایی که گریبانگیر همهی دوستان وی شده است، اشاره میکند. آنتونی و دوستان او در دوران مدرسه با جرمایا، در کلاسهای باستانشناسی و فلسفهی ادیان شرکت میکردند و حالا آنتونی فکر میکند این نیروهای ماورای بخاطر انتقام از تحقیقهای آنها ظهور کردهاند. این بازی مشابه Alan Wake المانهای ماورایی و غیرطبیعی بسیاری در خود دارد. هردوی این بازیها در سبک ترس روانشناختی طراحی شدهاند که نیروهای ماورایی با مشکلات روانی شخصیت اصلی توأم میشود.
گیمپلی بازی The Last Door شباهت بسیاری به بازی الن ویک ندارد. بار اکشن بازی The Last Door بسیار کم است و اکثر گیمپلی به پیدا کردن کلید و باز کردن درها خلاصه میشود. از آنجایی که در سبک پیکسل آرت، جزئیات بهخوبی پردازش نمیشوند، بازیکن بسیاری از نقاط خالی را با ذهن خود پر میکند. این موضوع باعث میشود که بازیکن ترسهای درونی خود را در محیط بازی بهصورت وهم و خیال تجربه کند. اگر بهدنبال بازیای هستید که ترسی مشابه به بازی الن ویک داشته باشد، The Last Door میتواند گزینهی مناسبی برای شما باشد.
Vampyr
بازی Vampyr ایده بسیار جالبی دارد. یک دکتر که سوگند یاد کرده به مردم خدمت کند، حالا تبدیل به یک خونآشام شده و برای نجات جان خود باید از خون دیگران تغذیه کند. این بازی در سبک اکشن نقشآفرینی توسط استودیو Dontnod Entertainment ساخته شده است و داستان بازی در لندن جریان دارد. منتقدین بعضی از جنبههای بازی مثل مکانیزمها و شخصیتپردازی بازی را مورد تمجید قرار دادند و از بخشهای دیگر بازی مثل مشکلات فنی انتقاد شدیدی کردند.
داستان بازی از جایی شروع میشود که شخصیت اصلی بازی، دکتر جاناتان رِید (Doctor Jonathan Reid) بعد از جنگ جهانی اول خودش را در یک قبرستان پیدا میکند و متوجه میشود که عطش وصفناپذیری درمقابل خون دارد. بخش بزرگی از بازی مربوط به انتخابهای اخلاقی بازیکن میشود. آیا برای نجات جان خود، سوگند بقراط را میشکند یا همچنان در خدمت بیماران خود خواهد بود؟ این سوالی است که بازیکن باید جواب بدهد. بازی ومپایر مشابه به Alan Wake داستان رازآلودی دارد که با پیشروی در بازی، صحبت با دیگر شخصیتها و پیدا کردن سرنخها، روشن میشود.
بازی در لندنِ پسا جنگ جهانی جریان دارد که آنفولانزای اسپانیایی تازه شیوع کرده است. مبارزات بازی شامل استفاده از قدرتهای خونآشامی دکتر جاناتان، اسلحههای سرد و یک هفتتیر است. در بازی شما با دشمنهای مختلفی مثل خونآشامهای دیگر، شکارچیهای خونآشام و گرگینهها مبارزه خواهید کرد. از آنجایی که بازی ومپایر یک نقشآفرینی است، شما میتوانید بازی را بدون کشتن حتی یک شخص بهپایان برسانید، که عواقب مشخص خود را دارد. شهر لندن حالت نیمه جهانباز با جادههای مهآلود دارد که بسیار مشابه بازی الن ویک است. این بازی برای کنسولهای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان، نینتندو سوییچ و کامپیوتر منتشر شده.
Deadly Premonition
Deadly Premonition یک بازی ترسناک در سبک بقا است که در یک شهر روستایی بنام Greenvale جریان دارد. شخصیت اصلی بازی یک مامور افبیآی است که برای حل پروندهای عجیب به این شهر عازم میشود. منتقدین این بازی به دو دسته تقسیم میشوند؛ برخی این بازی را شاهکار و تعداد دیگری آن را یک بازی بسیار ضعیف خطاب میکنند. این بازی مشابه به بازی Alan Wake الهام بسیاری از سریال توین پیکس گرفته است.
بازی از جایی شروع میشود که فرانسیس یورک مورگان (Francis York Morgan)، شخصیت اصلی بازی باید پروندهی کشته شدن یک دختر 18 ساله را بررسی و حل کند. در دنیای Deadly Premonition این اولین قتلی نیست که به این شکل صورت میگیرد. این قاتل سریالی با نام Raincoat Killer مشهور است؛ چون همیشه در روزهای بارانی شخص موردنظر خود را بهقتل میرساند. در بازی دنیای ماورایی دیگری نیز وجود دارد که موجودات عجیبالخلقهای را در خود جا داده است.
گیمپلی بازی اکثراً شامل تحقیق و پرس و جو از بقیه شخصیتهای بازی است. بارِ اکشن بازی نسبت با بازی الن ویک کمتر ، اما بخش بقای بازی بسیار دقیقتر و سختتر طراحی شده. در بازی شما باید حواستان به نوار گرسنگی و خواب شخصیت اصلی باشد. برای مسافتهای طولانی میتوانید از ماشین استفاده کنید. همچنین در بازی تعدادی فعالیتهای فرعی مثل بازی کردن دارت نیز تعبیه شده تا بازی را از روند یکنواخت نجات بدهد. در بازی با انجام فعالیتهای مختلف میتوانید پول بهدست آورید که بعداً از آن برای خرید غذا، قهوه برای بیدار ماندن و کرایه هتل استفاده کنید. بازی Deadly Premonition برای کنسولهای ایکسباکس 360، پلیاستیشن 3، نینتندو سوییچ و کامپیوترهای شخصی منتشر شده است.
Gone Home
همانند بازی What Remains of Edith Finch، بازی Gone Home نیز در سبک گشتوگذار با دید اولشخص طراحی شده. بازی توسط استودیوی The Fullbright Company که قبلاً بسته الحاقی Minerva’s Den بازی بایوشاک 2 را خلق کرده بودند، ساخته شده است. داستان بازی غیر خطی و باعث خلق تجربههای منحصر بهفرد هر بازیکن میشود.
داستان بازی در مورد کتی گرینبریار (Katie Greenbriar) است که بعد از مدتی به خانوادهی خود سر میزند. اما وقتی وارد خانه میشود، هیچکس خانه نیست و همهی آنها ناپدید شدهاند. شخصیت اصلی بازی همانند بازیکن نمیداند چه بلایی سر خانوادهاش آمده است. یکسان بودن سطح اطلاعات آنتاگونیست با بازیکن مشابه آنچه است که در بازی Alan Wake دیدیم. داستان بازی اکثراً از طریق پیدا کردن یادداشتها و یادآوری خاطرات گذشته توسط شخصیت اصلی روایت میشود.
گیمپلی بازی اکشن و عمق چندانی ندارد. در بازی هدف کاملاً مشخصی وجود ندارد تا بازیکن به نوبت آنها را انجام بدهد. اما بازی مکانیزمهای جایزه منحصر به فرد خود را دارد که بازیکن را به فعالیت بعدی تشویق میکند. بیشتر فعالیت شما در بازی به گشتن و پیدا کردن مکانهای جدید و یادداشتهای اعضای خانواده خلاصه میشود. نبود اکشن ممکن است طرفداران الن ویک را کسل کند اما داستان قوی و زیبای بازی بهخوبی جای خالی این بخش را پر کرده است. طرفداران الن ویک میتوانند این بازی را روی کنسولهای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان، نینتندو سوییچ، لینوکس، سیستم عامل iOS و کامپیوترهای شخصی تجربه کنند.
Alien: Isolation
بازی Alien: Isolation که حکم ادامهی فیلم بیگانه ریدلی اسکات را دارد، در سال 2014 توسط استودیو Creative Assembly در سبک ترس و بقا ساخته و منتشر شد. داستان بازی در مورد اماندا ریپلی (Amanda Ripley) دخترِ الن ریپلی (Ellen Ripley) است که بهجستجوی مادرش عازم سفر میشود. این بازی توانست نظر مثبت منتقدین و طرفداران را بهدست آورد و به یکی از محبوبترین بازی استریمرها تبدیل شود.
بعد از اینکه ریپلی صدای ضبط شدهی مادر خود را میشنود با گروهی از فضانوردان عازم سفری برای پیدا کردن او میشود. اما در میانه راه اماندا ریپلی بنابر حادثهای که رخ میدهد از گروه جدا و تنهایی وارد سفینهای میشود که در آن یک Alien وجود دارد. نبود دوست و یاور با شما، ترس بازی را دوچندان میکند. ترس از تنهایی مشابه به بازی Alan Wake، به ترسناکتر شدن بازی کمک شایانی کرده است.
طراحان بازی برای ترسناکتر شدن بازی، Alien را شکستناپذیر طراحی کردهاند. در بازی تنها راه نجات از Alien، مخفیکاری، فرار و استفاده از آتشافزا (Flamethrower) است. هوش مصنوعی Alien بسیار خوب طراحی شده و با کوچکترین صدایی که تولید کنید، به دنبال شما خواهد آمد. در بازی دشمنان دیگری نیز وجود دارد که میتوانید آنها را با اسلحه سرد یا گرم از بین ببرید. اگر بهدنبال بازیای هستید که ترس از تنهایی بازی الن ویک را به شما القا کند، بازی Alien: Isolation میتواند گزینه بسیار خوبی برای شما باشد. این بازی را میتوانید روی کنسولهای نسل هشتم و هفتم درکنار کامپیوتر تجربه کنید.
The Evil Within
خالق سری رزیدنت اویل، شینجی میکامی، با کمک استودیو Tango Gameworks و Bethesda Softworks آیپی جدید خود را با نام The Evil Within خلق کرد. این بازی یک اکشن ترسناک با زاویه دید سومشخص است که المانهای بقا و شوتر در آن دیده میشود. شخصیت اصلی بازی سباستین کاستلانوس (Sebastian Castellanos) نام دارد که ناخواسته وارد یک دنیای کابوسگونه میشود.
داستان بازی از جایی شروع میشود که سباستین همراه با تیم خود به بیمارستان روانی بیکِن (Beacon) میروند تا صحنهی جرم را بررسی کنند. ناگهان بعد از شنیدن یک صدای دلخراش او همراه با تیمش وارد یک دنیای کابوسگونه میشوند. حالا سباستین تلاش میکند از این دنیا فرار کند. بسیاری از دشمنهای بازی از مریضان و کارمندان این شفاخانه هستند که با گشتوگذار در بازی میتوانید پسزمینهی داستانی آنها را نیز مطالعه کنید. تمِ داستان The Evil Within بسیار شبیه بازی الن ویک است. در الن ویک نیز، قهرمان داستان ناخواسته وارد یک دنیای کابوسوار میشود و تلاش میکند خود و همسرش را از آن نجات دهد. ساختار روایت بازی The Evil Within نیز همانند بازی الن ویک بهصورتی فصلی است.
گیمپلی بازی ترکیبی از مخفیکاری و مبارزه است که به شما این اجازه را میدهد تا بازی را با سبک و ذوق خودتان پیش ببرید. در بازی با دشمنان مختلف و بسیار ترسناکی مثل The Haunted یا Reborn Laura روبهرو خواهید شد که برای مبارزه با هر یک از آنها باید استراتژی جدا گانهای داشته باشید. محیط طراحی شده یکی از بهترین کمکهای شما برای مخفیشدن و کاور گرفتن است. در بازی نقاط امنی وجود دارد که از طریق پیدا کردن آیینهها میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
در این نقاط امن درکنار پر شدن نوار سلامت، شما قادر خواهید بود قابلیتهای سباستین را نیز ارتقا بدهید. برخلاف بازی الن ویک، در بازی The Evil Within تنوع اسلحه بسیار خوب است و شامل اسلحههایی مثل هفتتیر، شاتگان، نارنجک و تیروکمان میشود. اگر قصد تجربهی عنوانی اکشن با ترسی مشابه به الن ویک را دارید، میتوانید این بازی را روی کنسولهای نسل هفتم و هشتم درکنار رایانههای شخصی تجربه کنید.
Until Dawn
عنوان انحصاری پلیاستیشن 4 در سبک داستان تعاملیِ استودیو Supermassive Games که با نام Until Dawn شناخته میشود یکی از بهترین تجربههای ترسناک انحصاری این کنسول است. در ابتدا قرار بود این بازی برای PlayStation Move کنسول پلیاستیشن 3 منتشر شود، اما بنابر دلایل مختلفی تصمیم گرفتند این بازی را برای کنسول پلیاستیشن 4 تولید و عرضه کنند. با وجود مشکلات جزئی در بازی، منتقدین از داستان و نحوهی روایت و تاثیرگذاری بازیکن در دنیای Until Dawn بسیار راضی بودند.
داستان بازی Until Dawn در مورد چند نوجوان است که برای یک مهمانی به کلبهی نزدیک کوه Blackwood میروند. بعد از اینکه چند ساعتی از مهمانی میگذرد، یکی از این شخصیتها توسط یک شخص ناشناس ربوده میشود. بهخاطر حوادث رخ داده بعضی از این نوجوانها از یکدیگر جدا شده و در محیط بازی پراکنده میشوند. بازی Until Dawn مشابه به الن ویک، روایت قسمتی دارد. Until Dawn بیشتر از اینکه یک بازی ویدئویی باشد، یک سریال تعاملی است که در هر قسمت با یک شخصیت همراه میشوید.
گیمپلی بازی شامل گشتن و گذار در محیط برای پیدا کردن سرنخ و اتخاذ تصمیمهایی است که روی داستان و شخصیتهای دیگر تأثیر مستقیم دارد. یک بخشی از گیمپلی مربوط به سنسور دستهی دوالشاک 4 است. برای مثال لحظهای در بازی وجود دارد که برای مخفی ماندن، بازی از شما میخواهد تا دوالشاک 4 را تکان ندهید. تصمیمهایی که شما در طول بازی انتخاب میکنید تأثیر مستقیمی روی اتفاقات فصل بعدی دارد. در بخشهای از دکمهزنی اگر درست دکمهها را فشار ندهید یکی از شخصیتها کشته یا زخمی خواهد شد و داستان بازی با حادثهی رخ داده تغییر خواهد کرد.
BioShock
بازی BioShock یک اکشن شوتر اولشخص است که توسط استودیو Irrational Games توسعه یافته است. نویسنده و کارگردان این بازی کن لوین (Ken Levin) است که توانسته یک داستان چند لایه عمیق و غنی را در بازی جای دهد. بازی از جایی شروع میشود که شخصی بنام Jack وارد شهر Rapture که در عمق اقیانوس ساخته شده است میرود. بازی بایوشاک به اعتقاد خیلی از منتقدین جز بهترینهای تاریخ ویدئو گیم به حساب میآید.
داستان بازی بایوشاک در مورد شخصی بنام جک است که ناخواسته درگیر جنگ داخلی در شهر Rapture میشود. او هیچ اطلاعی ندارد که این شهر چرا در اقیانوس ساخته شده یا چرا جنگ داخلی جریان دارد. اما شخصی بنام Atlas از طریق موج کوتاه رادیو، پروتاگونیست بازی را راهنمایی میکند و کاملاً توضیح میدهد که چرا این شهر در اقیانوس ساخته شده و چرا به این وضعیت رسیده است. یکی از نکاتی که داستان الن ویک را غنی میساخت، درونمایههای قوی و چندلایه بودن آن بود.
گیمپلی بازی شامل استفاده از اسلحههای مختلف و قدرتهای ماورایی مثل کنترل ذهن دشمنان میشود. در طول بازی شما میتوانید مهمات را خریداری یا با گشتن در محیط آنها را پیدا کنید. اما بازی مهمات بسیاری به بازیکن نمیدهد و بازیکن باید مدیریت خوبی در مورد استفاده از مهمات داشته باشد. طراحی شهر رپچر بسیار خفقانآور و ترسناک است. از آنجایی که هیچ آدم خوبی در شهر پیدا نمیشود و شما نیز در شهر بیگانه هستید، یک حس تنهایی عذابآوری شما را تا آخر بازی اذیت خواهد کرد. ترسی که مشابه بازی الن ویک است. طرفداران بازی الن ویک میتوانند این بازی فوقالعاده را روی کنسولهای نسل هشتم و هفتم، نینتندو سوییچ و کامپیوترهای شخصی تجربه کنند.
Resident Evil
مجموعه رزیدنت اویل جز قدیمیترین و محبوبترین بازیهای ترسناک به شما میرود. این مجموعه مسیر طولانیای را طی کرده است. نسخههای اول این مجموعه بیشتر روی جنبهی بقا تمرکز داشت، اما بعد از عرضهی رزیدنت اویل 4 بازی اکشنمحور شد. در نسخهی هفتم این مجموعه، در عوض دوربین سومشخص از دوربین اولشخص استفاده شد که بعضی طرفداران از آن ناراضی بودند. با وجود پستی و بلندیهایی که این مجموعه طی کرده است، همچنان جز محبوبترین بازیهای اکشن ترسناک محسوب میشود.
دو نسخهی اول این مجموعه، که بعدها ریمیک شد بیشتر از هربازی دیگری مشابه الن ویک است. در رزیدنت اویل یک و دو، شخصیتهای بازی با محیط و موجودات اطراف خود بیگانه هستند و با پیشروی در بازی ذات دنیایی که در آن حضور دارند را درک میکنند. رخدادهای درون بازی برای شخصیتهای بازی همانند بازیکن معماهایی است که باید آن را حل کنند.
گیمپلی بازی رزیدنت اویل یک و دو، بیشتر روی جنبهی بقا استوار است تا اکشن. در بسیاری از لحظات بازی شما باید تصمیم درست برای فرار کردن یا مبارزه را اتخاذ کنید. بازی از مکانیزم ذخیره خودکار برخوردار نیست و برای ذخیره کردن بازی باید از ماشین تحریر استفاده کنید. مشابه به بازی الن ویک، تنوع اسلحه در این دو بازی نیز کم است. پیشنهاد میکنم نگاهی به نسخهی اورجینال رزیدنت اویل یک و دو قبل از تجربهی نسخهی ریمیک آنها، بندازید.
این بود 10 بازی مشابه بازی Alan Wake که طرفداران این بازی باید تجربه کنند. شما کدام یک از این بازیها را تجربه کردهاید؟ کدام بازی بهنظر شما مشابه بازی الن ویک است؟ آیا موفق به تجربهی بازی الن ویک ریمستر شدهاید؟ در بخش دیدگاهها برایمان بنویسید.
منبع: TheGamer
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه