شاید کمتر کسی را پیدا کنید که درگیر بازیهای ویدیویی بوده اما اسم Max Payne را نشنیده باشد. این شاهکار استودیو Remedy که شماره اول آن در سال 2001 منتشر شد، استاندارد جدیدی را از یک عنوان شوتر سوم شخص بناگذاری کرد. بهجز مکانیک جدید آهسته کردن زمان برای شلیک کردن و خلق لحظات بسیار دیدنی در بازی، وجود یک داستان تراژدی و عمیق از دیگر مواردی بود که این عنوان را با موفقیت چشمگیری روبهرو کرد.
شخصیت اصلی بازی Max Payne، سفری پرمخاطره و تلخ را به دنبال انتقام از افرادی که خانوادهاش را از او گرفتند پشت سر گذاشت و به یکی از محبوبترین کاراکترهای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی تبدیل شد. دو شماره بعدی این بازی در سالهای 2003 و 2012 منتشر شد و جزییات زیادی از دنیای جذاب و شخصیت اصلی آن در اختیار بازیکنان قرار داد. در این مطلب به مناسبت 20 سالگی این سری محبوب، نکاتی را از بازی بررسی میکنیم که شاید کمتر به آن اشارهشده و یا از دید شما پنهان مانده باشد.
مکس کودکی بسیار سختی داشت
یکی از کمیکهایی که راجع به کاراکتر Max Payne در سال 2013 توسط Sam Lake و Dan Hauser منتشر شد، اطلاعات زیادی را از کودکی او در اختیار خوانندگانش قرار داد. او کودکی سختی را زیر نظر پدرش سپری کرده بود. پدر او یک نظامی بازنشسته بوده که به بیماری PTSD مبتلا شده و به همین دلیل رفتار بد و خشونت باری با مکس داشت. او همچنین زندگی را برای مادر مکس هم سخت کرده بود و جو خانه آنها بسیار تاریک و افسرده به نظر میرسید.
حضور سازندگان به عنوان شخصیت اصلی Max Payne
به دلیل بودجه کم و محدود شماره اول سری Max Payne و همینطور عدم وجود تکنولوژی امروز در آن زمان، استودیو Remedy برای ساخت فیلمهای میان بازی نتوانست بازیگر استخدام کند. سبک خاص فیلمهای بین بازی در شماره اول، به دلیل مقرونبهصرفه بودن انتخاب شد و سازندگان برای ساخت آنها، از خودشان و دوستان و آشنایان استفاده کردند. خود Sam Lake داوطلب بازی در نقش مکس شد. جالب است بدانید Sam Lake همچنان هم در استودیو Remedy مشغول بوده و روی پروژه بازی Control هم کار کرده است.
آشنایی مکس با همسرش
داخل کمیک، اینکه مکس چطور با همسرش آشنا شد توضیح داده میشود. مکس که در آن زمان پلیس بود، میشل را از دست یک سارق نجات داد و بعداً او را به یک قرار ملاقات دعوت کرد. میشل برخلاف مکس که شخصیتی آرام دارد، بسیار پرحرف بوده و انرژی زیادی دارد. همین تفاوت باعث جذب شدن آنها به همدیگر شد که درنهایت منجر به ازدواج گردید. اینکه قبل از پایان تراژیک زندگی میشل، اطلاعاتی کوچک از او برای بازیکنان بیان شد امری جالب بود.
صداپیشه مکس در طول تمام این سالها تغییر نکرد
باوجوداینکه ظاهر مکس در طول سه شماره بازی دستخوش تغییرات زیادی شد، اما صدای او همواره توسط James McCaffery اجرا شد که یک بازیگر بااستعداد است. او در از سال 2001 تا به امروز با Remedy همکاری کرده و حتی بهتازگی در بازی جدید استودیو به نام Control، صداپیشگی شخصیت Zachariah Trench را نیز بر عهده داشته است.
والدین مکس زمانی که جوان بود فوت کردند
همانطور که کودکی مکس بسیار سخت و تاریک بود، در دوران جوانی نیز این اوضاع تغییری نکرد و بهطور هولناکی بیسرپرست شد. اول مادرش به دلیلی نامعلوم از دنیا رفت. مادر او به دلیل رفتار بد پدر خانواده، بسیار افسرده شده بود و معتاد به نوشیدنیهای الکلی بود اما بااینحال علت مرگش مشخص نشد. پدر او هم چند سال بعد مکس را ترک کرد تا این فرد جوان در این دنیای بیرحم تنها بماند و نام خانوادگیاش مانند یک شوخی، خلاصهای از زندگیاش را به افراد نشان دهد، درد و رنج!
مکس یک پلیس ماهر و خبره بود
در دوران حرفهای او، مکس تنها یک پلیس عادی نبود بلکه در کارش بسیار ماهر و خبره ظاهر میشد. در کمیکها به این موضوع اشاره شد که به دلیل مهارت خوب او، در طول دوره آموزشیاش در آکادمی پلیس، بسیاری از درسها و واحدها را بهصورت جهشی رد کرد بهسرعت پلههای ترقی را در این شغل خطرناک بالا رفت. هرچند به دلیل وضعیت ناپایدارش در بازی سوم چندان تیرانداز ماهری نمانده اما در دوران اوج خود، هیچکس از آتش گلولههای مکس در امان نمیماند.
تغییر هنرپیشه مکس در بازی دوم
باوجوداینکه شماره دوم بازی تنها دو سال بعد از شماره اول منتشر شد، اما جهشهای زیادی در بازی به وجود آمد که یکی از آنها بحث ظاهری و گرافیکی بازی بود. این بار به دلیل موفقیت بازی اول، Remedy منابع و بودجه بیشتری در اختیار داشت و میتوانست برای هر کاراکتر بهصورت جداگانه، هنرپیشه استخدام کند. دیگر Sam Lake جای مکس را نگرفت و از هنرپیشهای به اسم Timmothy Gibbs استفاده شد، اما صداپیشه مکس همچنان James McCaffrey بود. این جهش گرافیکی، قدم بزرگ و مثبتی در ادامه مسیر موفقیت این بازی محسوب میشد و بهخوبی راه را برای شماره سوم بازی باز کرد.
اشاره به مکس پین در بازی Alan Wake
بازی Alan Wake در سال 2010 و بعد از شماره دوم Max Payne منتشر شد. این بازی که سبک و سیاق ماجرایی و ماوراءالطبیعه داشت، در جایجای خود در قالب آیتمهای قابلجمع آوری به ماجراهای مکس اشاره میکرد، هرچند هرگز از اسم خاص یا اشاره مستقیم استفادهنشده است. این آیتمها که The Sudden Stop نام داشتند ماجرای پلیسی را روایت میکردند که پس از انتقام گرفتن، بالاخره کشتهشده بود. آخرین خط به این موضوع اشاره میکند که او بالاخره توانست بار دیگر خانوادهاش را ببیند و به آرامش ابدی برسد. نکته جالب اینجا است که این داستان توسط James McCaffrey روایت میشود!
مدل کاراکتر مکس در Max Payne 3
هواداران بازی برای شماره سوم و ملاقات دوباره با مکس معروف، بیش از 9 سال صبر کردند. این بار استودیو معروف و محبوب Rockstar وارد عمل شد و بازی را طراحی و منتشر کرد که خودش با توجه به بزرگ بودن این شرکت، قدم بزرگی در مسیر مثبت برای بازی محسوب میشد. باوجوداینکه James McCaffrey از همان شماره اول صداپیشه مکس بود، تنها در شماره سوم بهصورت فیزیکی وارد بازی شد و جای شخصیت مکس را گرفت. این بار با استفاده از تکنولوژی Motion Capture فیلمها و انیمیشنهای داخل بازی ساخته شد و کاراکتر مکس شباهت بیشتری با صداپیشه خودش پیدا کرد و بهنوعی انگار James McCaffrey نقش مکس را داخل یک فیلم سینمایی اکشن بازی کرده بود.
قرار بود صداپیشه مکس در شماره سوم بازی تغییر کند
شماره سوم بازی Max Payne چندین سال قبل از انتشارش معرفی شد و شایعات زیادی هم پیرامون آن شکل گرفت. این بازی بهقدری مورد انتظار بود که جلد مجله Game Informer را که یکی از مجلات معتبر صنعت بازیهای ویدیویی است، در سال 2009 از آن خود کرد. در این شماره از مجله، گفته شد که ممکن است مکس صداپیشه جدیدی داشته باشد که این امر با واکنش منفی گسترده هواداران روبهرو شد. همین واکنش منفی باعث شد که سازندگان باز هم به سراغ James McCaffrey بروند و از او استفاده کنند. بههرحال تصور اینکه شخص دیگری بهجای مکس صحبت کند، هنوز هم غیرقابلقبول و غیرمنطقی است! بازی Max Payne 3 از لحاظی پیشرفت زیادی داشت اما بسیاری باور دارند که این بازی از مسیر سابق جدا شد و فضای آن با نسخههای پیشین تفاوت زیادی داشت.
بازی Max Payne اولین بازیبا حرکات آهسته
شاید حرکات آهسته هنگام تیراندازی را در بسیاری از فیلمهای سینمایی مانند ماتریکس دیده باشید. ظهور این صحنههای آهسته و جذاب در بازیهای ویدیویی، اولین بار در سری Max Payne شکل گرفت و عنصری مهم از گیم پلی بازی را تشکیل میداد. همین صحنههای آهسته و پریدن هنگام تیراندازی یکی از مهمترین عوامل محبوبیت این سری محسوب میشود.
سیستم قایم شدن و پناه گرفتن پشت دیوار و اشیا
به دلیل تغییر استودیو سازنده بازی، Rockstar برای اولین بار سیستم پناه گرفتن را مانند چیزی که در بازی GTA V ساخته بود به بازی Max Payne 3 اضافه کرد. بسیاری از طرفداران قدیمی از این موضوع چندان راضی نبودند و به اعتقاد آنها، سبک دویدن و شلیک کردن را از بازی دور کرده بود؛ اما بااینوجود بازی موفق ظاهر شد و بهنوعی در استاندارد شوترهای سوم شخص مدرن قرار گرفت.
سری Max Payne را میتوان یکی از پیشگامان سبک شوتر سوم شخص دانست که نهتنها مکانیکهای گیم پلی جذاب و سرگرمکنندهای داشت، بلکه داستانی تراژدی و عمیق را هم روایت میکرد که باعث میشد بازیکن، ارتباط نزدیکی با کاراکترهای بازی و خصوصاً خود مکس پیدا کند. مکس مسیر انتقام را پیش گرفت و ماجراهای پرمخاطرهای را دنبال کرد. انتقام مانند یک جنگل انبوه و تاریک است که اگر بیشازحد در آن گشتوگذار کنی، خودت را هم گم میکنی و دیگر حتی به یاد نخواهی آورد که از کدام مسیر واردش شدهای.
منبع: GameRant
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 1 دیدگاهعلیرضا
واقعا جالب بود مرسی