سری بازی‌های GTA از سال‌های 1997-98 برای انواع و اقسام پلتفرم‌ها شروع به انتشار کرد و تا به امروز پنج نسخه‌ی شماره دار از آن منتشر شده است که آخرین نسخه آن موضوع نقد و بررسی ما خواهد بود؛ پس با نقد و بررسی بازی GTA V همراه ما باشید. گفتن اینکه بازی یک اکشن ماجراجویی در یک دنیای آزاد باشد و بازیبازان علاوه بر داستان اصلی بازی می توانند از شهری که در مقابلشان است نهایت لذت را ببرند و حرف‌های اضافه‌ی دیگر در مورد بازی فکر نمی‌کنم برای خوانندگان این نقد جذابیتی داشته باشد چون مطمئناً هر بازیبازی که پا به این سایت گذاشته است حداقل یکی از نسخه های GTA را تجربه کرده است. پس از حرف‌های اضافه پرهیز می‌کنیم و به ادامه‌ی نقد و بررسی این بازی می‌پردازیم.

خوشبختانه اگر بخواهیم به گذشته‌ی این سری نگاه کوتاه و گذرایی بیندازیم، می‌بینیم که بعد از نسخه‌ی سومِ بازی، پیشرفت‌های زیادی را در بخش داستانی شاهد بودیم. نسخه‌ی های San Andreas و Vice city با ارائه‌ی یک داستان غنی، دنیای جدیدی از این سبک بازی مقابل ما قرار دادند و بعد از مدت‌ها که بازی GTA IV منتشر شد، دیگر در بخش داستانی نکته و نگفته ای نبود که بخواهیم به آن‌ها گیر بدهیم.

نقد و بررسی بازی GTA V

آن‌قدر داستان بازی غنی و کامل و پر از پیچش بود که بازیباز را پای پلتفرمش میخکوب می کرد. Grand Theft Auto V هم همانند برادران بزرگ‌تر از خودش از این قاعده مستثنی نیست. داستان بازی با اینکه از سه زاویه و توسط سه شخصیت با خلق و خو و پیشینه ی متفاوت روایت می شود اما همچنان تاریک و پر از حرف‌های نگفته در مورد دنیای کثیف اطرافمان است. دنیایی که در منجلاب خیر و شر گیر کرده و مردمانش برای به دست آوردن چیزهایی که دلشان می خواهد حاضر هستند از حد و مرزهای زیادی رد شوند. اگر دست از توضیح دادن داستان بازی بکشیم، باید گفت که داستان بازی با وجود تمام حرف‌هایی که گفته شد در اکثر موارد روایتی طنز گونه به خودش گرفته است. روایتی که در پس شخصیت‌های سه‌گانه‌ی بازی در چهارچوب تصویر به نمایش در می‌آید.

Michael، Terover و Franklin سه شخصیت پنجمین نسخه از سری بازی‌های GTA هستند که هر کدام در بازی حرفی جداگانه ولی مرتبط با هم برای گفتن دارند؛ در توضیح جمله‌ی قبل می‌توان کارکرد اعضای بدن را مثال زد. قبل از اینکه به چگونگی شخصیت‌پردازی بازی اشاره کنیم باید این خط را هم به این نقد و بررسی اضافه کنیم. خطی که در آن فقط لحظه ای می خواهم شما را با شخصیت‌های بازی آشنا کنم، شخصیت‌هایی که یکی در مرز خیر و شر دست و پا می زند و می خواهد که خودش را نجات دهد، اما نه که نمی گذارند، بلکه نمی تواند؛ دیگری هم شخصیتی است که عدم تعادل شخصیتی و کمبودهای مختلف تنها چیزهایی هستند که برایش به یادگار مانده‌اند و در کل اگر حالش خوب نباشد آن‌قدری دیوانه است که بزند و همه را ناکار کند؛ آخرین شخصیت هم کسی است که تازه قدم در راه “یک شبه ره صد ساله را رفتن” گذاشته است. تازه کار و فرصت‌طلب است و فقط می رود که خودش را بالا بکشد.

نقد و بررسی بازی GTA V

با این چند خط آشنایی کوتاه می خواهم بگویم که هنوز هم شخصیت درست و حسابی پیدا می‌شود که دل آن‌ها ببندیم و با آن‌ها و داستان زندگی‌شان به جلو حرکت کنیم؛ کتاب قصه‌ی این بزرگ‌سالان شرور که در مقابلمان قرار گرفته‌اند نیز جالب است، سه شخصیت که سر و تهشان به هم وصل است و آن‌قدر خوب در بازی پرداخته می‌شوند که بازیباز نمی داند در حین بازی کردن به صورت مجزا کدامشان را انتخاب کند؛ و همچنین یک شهر پر از جزئیات و خلاف کاری که برای سه شخصیت نامبرده شده هم زیاد می آید.

البته اگر واقعاً در انتخاب شخصیت‌ها کمی مشکل دارید، فقط کافی است یک قرار سه‌نفره‌ی شام بگذارید. همه را دور هم جمع کنید، آن هم فقط با یک تماس و به دل شهر بزنید البته نه برای شام مطمئناً؛ بزنید شهری که مال خودتان است را بترکانید و تا جایی که می‌شود لذت ببرید.

اصلاً دلم نمی‌خواهد چیزی بگویم که داستان بازی به این خوبی را دست کم بگیرم، نه این‌گونه نیست، چون داستان واقعاً زیبا و غیر قابل نادیده گرفتن است اما گیم پلی بازی GTA V چیزی است که رده‌ی سنی این بازی را می شکند. لذت بردن از GTA با چیزی که راک استار در مقابل بازیبازان قرار داده می تواند یک بشقاب نامحدود از غذایی باشد که شما به آن علاقه دارید. حتی اگر اسم غذا برایتان مهم نباشد و اینکه فلان چیزش از آمریکا و دیگر بخشش از آفریقاست و این‌ها چگونه ترکیب شده‌اند و سایر سؤالات مختلف، دیگر در این دنیا اهمیت چندانی ندارد. اگر یک تفنگ در دستتان باشد و یک ماشین که هر لحظه بخواهید بتوانید عوضش کنید و زیر پایتان و شهری که آن‌قدر وسیع و پر جزئیات باشد تا هر گندکاری ای بخواهید در آن انجام دهید، این دنیایی است که راک استار برای شما آماده کرده است تا نهایت لذت را از آن ببرید.

گیم پلی GTA V به لطف سیر تکاملی این سری به حدی رسیده است که همه چیز را برای شما فراهم کرده است. یک اکشن ناب، مخفی کاری، کمی سرگرم شدن در شهر، کمی به چالش کشیدن خود با مسابقات مختلف، شاید گاهی هم رانندگی کردن و لذت بردن از موسیقی دلخواهتان و کلی بخش‌های دیگر به لطف راک استار به بهترین شکل ممکن برای شما پیاده سازی شده است.

از این بخش‌ها و آن غذای دل‌چسب و عده ای که با بازی سرگرم شده‌اند، کمی فاصله بگیریم به عده ای می رسیم که همانند شلدون (یکی از شخصیت‌های سریال The Big Bang Theory) برایشان مهم است که غذایشان چطور درست می‌شود و مواد اولیه‌اش چه چیزی است؛ اینجاست که با گیم پلی کامل بازی سراغ بخش داستانی می روند و مراحل بازی را هرچه با دقت انجام می دهند. خوشبختانه ترکیب این دو بخش در بازی به صورت کاملاً درست انجام شده و بازیباز با اینکه مراحلی پر هیجان و متنوع را انجام می‌دهد اما در داستان بازی هم غرق می‌شود.

نقد و بررسی بازی GTA V

مأموریت‌های اصلی بازی که دزدی‌های بزرگش بخش مهمی از آن هستند، به خوبی طراحی شده‌اند و پر از کنکاش و تلاش برای رسیدن به مقصود نهایی خواهند بود؛ این مراحل گاهی اوقات زمان بر، گاهی اوقات سخت و گاهی اوقات هم لذت بخش‌اند اما به لطف تنوع بالا در این مراحل بازیباز هیچ‌گاه احساس خستگی نمی‌کند. علاوه بر مأموریت‌های اصلی همان‌طور که پیش تر هم گفتیم بازی سرشار از مأموریت‌های فرعی و متنوع و جذاب است که می‌تواند زمان زیادی شما را مشغول خودش کند.

گیم پلی GTA V واقعاً پر جزییات است، از شوتینگ بازی گرفته که به لطف نسخه‌ی نسل هشتمی و رایانه های شخصی قابلیت تغییر زاویه ی دید از سوم شخص به اول شخص را دارد تا هندلینگ اتومبیل‌ها، هوش مصنوعی دشمنانتان، مردم شهر و همچنین واکنش آن‌ها نسبت به حرکات شما، همکاری سه‌نفره‌ی شخصیت‌ها در دزدی‌ها، انجام مراحل و حتی سگی که می توانید به او آموزش دهید و باقی گفته شده ها و نگفته‌ها که به بهترین نحو در بازی پیاده سازی شده‌اند و شاید گاهی در بازی یک مقدار تزلزل پیدا شود اما نه اینکه شما بخواهید چشمتان را ببندید، بلکه بازی آن را هم از شما پنهان می‌کند و صد در صد تنها بهترین‌ها به چشمتان می‌خورد.

بهترین نمایش بازی به همین خط‌ها بسنده نمی کند و این نمایش به جایی می رسد که بازیبازان، دقایقی به یک منظره چشم می دوزند؛ شاید در نگاه اول دو نسخه‌ی نسل هفتمی و هشتمی با هم کاملاً متفاوت باشند اما در هردو می توان گفت راک استار بهترین استفاده را کرده است. مناظر زیبا و خیره کننده، نورپردازی عالی بازی چه در شب و چه در روز و چه در شب‌هایی که آسمان غرش می کند و رعد و برق همه جا را فراگرفته، طراحی چهره‌ها، افکت‌های مختلف دود، انفجار، فیزیک بازی، تخریب پذیری و … به خوبی در بازی پیاده شده‌اند و بازیباز در نگاه اول در هر نسلی از کنسول‌ها که باشد بهترین نمایش را از صفحه‌ی چهارضلعی مقابلش می گیرد. با اینکه تجربه‌ی بازی در کنسول‌های نسل هفتمی و کامپیوترهای ضعیف به لطف انعطاف پذیری و بهینه بودن بازی ممکن شده است، اما در کل وقتی به یک کنسول نسل هشتمی روی می‌آورید و یا یک کامپیوتر با سخت‌افزار خوب برای بازی کردن دارید، آن‌وقت است که نهایت لذت را از بازی می‌برید و صبح تا شب خود را مشغول این بازی می‌کنید.

نقد و بررسی بازی GTA V

لذت بردن از یک بازی آن هم GTA بدون موسیقی و صداگذاری خوب معنایی ندارد اما قبل از این‌ها یادمان نرود که وقتی سوار اتومبیل‌ها می‌شوید ابتدا باید تمام رادیوها را چک کنید و اینجاست که راک استار در هر شبکه‌ی رادیویی بهترین موزیک‌ها را برای شما و سلیقه‌تان قرار داده است. علاوه بر آن باید از نکته‌ی مثبتی که به شما اجازه می دهد آهنگ‌های خودتان را هم در بازی بریزید و در حین رانندگی از آن‌ها استفاده کنید، یاد کنیم. در کل از حوزه‌ی رادیو بازی که خارج شویم، موسیقی و صدا گذاری و افکت‌های مختلف صدا به خوبی در بازی جای داده شده‌اند. استفاده از صداگذارانی ماهر که حتی منبع الهام ساخت ظاهر شخصیت‌ها هم بوده یکی دیگر از نکات مثبت بازی است که باید به آن اشاره کرد.

GTA V مسلماً یک بازی کامل است که بعد از مدت‌ها از عرضه‌ی نسخه‌ی اولیه‌اش به بازار پلتفرم‌های مختلف و نسل‌های مختلف عرضه شد و با وسواس ساختی که راک استار از خودش نشان داد باید گفت ارزش خیلی بالایی را در بین مجموعه‌ی بازی‌های رایانه ای هر فرد علاقه‌مند دارد. عنوانی که با کامل کردن سبک خودش و عیب زدایی نسخه‌های دیگر، امروز در دستان اکثر بازیبازان قرار دارد بدون شک اگر مشکلی هم داشته باشد، می‌توان از آن گذشت و یک تجربه‌ی بی عیب و نقص را با آن داشت و همچنین به عنوان حرف آخر، نمره ای کامل را به آن داد.

نویسنده: هادی جوربنیان