در میان تمامی اتفاقات صنعت گیم، موضوعات کمی به اندازه مفهوم بسته الحاقی یا DLC بحث و جدل ایجاد میکنند. DLC در هسته خود نشان دهنده گیم پلی اضافی است و به بازیکنان این فرصت را میدهد تا به دنیایی که دوست دارند عمیقتر بپردازند. با این حال، در دل این وعده، یک سری فاجعه درهم تنیده از نارضایتی مصرف کننده، جاه طلبی توسعه دهندگان و طمعهای ناشران صنعت نهفته است. در صنعتی که با پیشرفت تکنولوژی دائماً در حال تحول است، بسته های الحاقی هم پتانسیل غنی سازی و هم مشکلات سودجویی را نشان میدهد. پس در ادامه با ما همراه باشید تا بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی را بررسی کنیم.
- ویدئوهای اختصاصی پارسی گیم
-
سودجویی در بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی
- 16) Street Fighter X Tekken
- 15) Star Wars Battlefront II
- 14) Madden 2010
- 13) Mortal Kombat X
- 12) WWE 2K
- 11) Europa Universalis IV
- 10) Sonic Adventure
- 9) Kingdom Hearts 3
- 8) Street Fighter III
- 7) Mass Effect 3
- 6) Train Simulator Classic
- 5) The Elder Scrolls IV: Oblivion
- 4) The Sims
- 3) Asura’s Wrath
- 2) Destiny
- 1) Marvel’s Avengers
- جمع بندی

ویدئوهای اختصاصی پارسی گیم
تماشای این ویدئو از یوتیوب پارسی گیمسودجویی در بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی
در ظاهر، بسته های الحاقی برای توسعه دهندگان و بازیکنان به طور یکسان یک نعمت به نظر میرسد. پس از سرمایه گذاری در یک تجربه کامل از بازی، حس کسب محتوای اضافی برای افزایش آن تجربه، فریبنده به نظر میرسد. با این حال، واقعیت اغلب کمی متفاوت است. بهجای محتوای معنیدار که بازی اصلی را بهبود میبخشد، بازیکنان اغلب با انبوهی از موارد اضافی گرانقیمت، افزونههای بیاهمیت یا بدتر از آن، با محتوایی مواجه میشوند که باید از همان ابتدا در بازی اصلی گنجانده میشد. تمامی این موارد دست در دست هم داده تا تعدادی بسته الحاقی بی ارزش و گاهی بی معنی دریافت کنیم که نباید خلق میشدند.
بستههای الحاقی، پتانسیل غنیسازی یک بازی با مأموریتها، شخصیتها، مکانها و روایتهای جدید را دارند. با این حال، این پتانسیل اغلب توسط توسعه دهندگانی که به دنبال بهره برداری از بازیکنان خود برای سود بیشتر هستند، تلف میشود. تصور کنید برای تماشای ده دقیقه آخر یک فیلم یا خواندن فصول پایانی یک کتاب هزینه اضافی پرداخت کنید. این مقایسه نشان دهنده ناامیدی گیمرهایی است که DLCها را به عنوان یک سودجویی از سوی سازندگان میبینند. همانطور که گیمرها در این چشم انداز پیچیده حرکت میکنند، یک چیز مشخص است: ارزش DLC در تواناییاش برای افزایش و گسترش تجربه به روشهای معنی دار است.
16) Street Fighter X Tekken
شکست بسته الحاقی Street Fighter X Tekken نمونه بارز این است که چگونه محتوای پس از عرضه را در بازی های ویدیویی مدیریت نکنیم. تصمیم به گنجاندن شخصیتهای کاملاً توسعهیافته در دیسک بازی، سپس قفل کردن آنها در پشت دیوار پرداخت، طعم بدی را در دهان بسیاری از طرفداران باقی گذاشت. یک بسته الحاقی به طور ایده آل باید تجربه یک بازی را افزایش دهد و محتوا و ارزش بیشتری را در طول زمان ارائه دهد. با این حال، در این مورد، وضعیت Street Fighter X Tekken بیشتر شبیه به بهره برداری از حسن نیت مصرف کننده بود. شکست این بازی درسی بود که سازندگان نباید از مخاطبان خود سو استفاده کنند.
عمل قفل کردن محتوای تکمیل شده درون بازی و درخواست برای پرداخت پول بیشتر، نه تنها برای مصرف کنندگان ناعادلانه است بلکه به اعتماد بین توسعه دهندگان و بازیکنان نیز آسیب میرساند. این نشان میدهد که انگیزه اصلی پشت DLC به جای ارائه اضافات معنی دار به بازی، سود است. بازیکنان به درستی از این رویکرد احساس خیانت کردند، زیرا به نظر میرسید که تیم سازنده سود را بر ارائه یک تجربه کامل و رضایتبخش اولویت میدهد. علاوه بر این، واکنشهای منفی علیه شیوههای بسته الحاقی در Street Fighter X Tekken به عنوان یک داستان هشدار دهنده برای صنعت بازی عمل کرد که نباید تکرار شود.
15) Star Wars Battlefront II
DLCهای Star Wars Battlefront II مورد انتقادات قابل توجهی قرار گرفتهاند که نشاندهنده نگرانیهای گستردهتر در جامعه گیم در مورد شیوههای کسب درآمد و انتشار محتوا است. این بازی در سال 2017 با جنجالهایی در مورد سیستم لوت باکس آن که عملاً شخصیتهای نمادین قهرمان جنگ ستارگان را پشت یک دیوار پرداخت قفل کرد، مخدوش شد. Electronic Arts، ناشر سری Battlefront، برای تصمیمات طمع کارانهاش با واکنش شدیدی مواجه شد. بازیکنان باید مقادیر گزاف ارز درون بازی یا پول واقعی را برای باز کردن قفل این شخصیتها خرج کرده که منجر به مزایای ناعادلانه برای کسانی شد که پول پرداخت میکردند.
وضعیت این بازی زمانی به نقطه جوش رسید که یک کامنت در Reddit از یک نماینده پشتیبانی EA تلاش کرد تا این کار را با این پیشنهاد که قرار است حس موفقیت را به بازیکنان ارائه دهد، توجیه کند. این پاسخ با تمسخر گسترده مواجه شد و به یکی از منفیترین نظرات در تاریخ Reddit تبدیل شد و ناامیدی گیمرها را از رویکرد EA برای کسب درآمد نمایان کرد. در نهایت، EA به دلیل واکنش شدید، از طرح درآمدزایی خود عقب نشینی کرد و کاراکترهای قهرمان را به راحتی برای همه بازیکنان در دسترس قرار داد. با این حال، لطمه به شهرت بازی وارد شده بود و رابطه بین EA و بازیکنانش را بیشتر تیره کرد که هرگز نیز درست نشد.
14) Madden 2010
بسته های الحاقی Madden 2010، به ویژه بسته Elite Status، طرفداران زیادی از این فرنچایز را شوکه کرده است. این بستههای قابل دانلود برای بهبود تجربه بازی طراحی شده بودند، اما در عوض، به دلیل کمبود محتوای قابل توجه و مدل قیمتگذاری مشکوک، به سرعت مورد بحث قرار گرفتند. Elite Status، ماهیت مشکل ساز DLCهای Madden 2010 را نشان میدهد. با قیمت 5 دلار، بازیکنان به یک سطح دشواری جدید و تعداد انگشت شماری از ویژگیهای سطحی مانند لابیهای VIP انحصاری و لیدربوردهای جدید دسترسی پیدا کردند. اساساً، بازیکنان برای چیزی که باید گزینههای اصلی گیمپلی باشند، هزینه بیشتری پرداختند.
به جای غنی سازی بازی با محتوای معنادار، Elite Status بیشتر شبیه یک پول زور با هدف بهره برداری از غرایز رقابتی بازیکنان بود. مشکل اصلی این DLCها عدم ارائه ارزش ملموس برای پول خرج شده بود. به جای ارائه پیشرفتهای قابل توجه یا گسترش تجربه گیم پلی، Electronic Arts فقط ویژگیهای اساسی را در پشت یک دیوار پرداخت قفل کرد. این رویکرد نه تنها بازیکنان را از خود دور کرد، بلکه شهرت فرنچایز Madden را که زمانی به خاطر شبیهسازیهای فوتبالی همهجانبهاش مورد احترام بود، خدشهدار کرد. پس این مورد به راحتی در لیست بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی تمام تاریخ قرار میگیرد.
13) Mortal Kombat X
Mortal Kombat X در زمان عرضه موجی از هیجان و نوستالژی را برای طرفداران این فرنچایز به ارمغان آورد، اما متأسفانه وضعیت بسته های الحاقی آن خیلی درخشان نبود. یکی از جنجالبرانگیزترین جنبههای DLC بازی، معرفی Easy Fatalities بود. به طور سنتی، Fatalities نشانه بارز بازیهای Mortal Kombat بوده و حرکات پایانی وحشتناک و سینمایی این سری را به نمایش میگذارد. این مانورها عمداً به گونهای طراحی شده بودند که اجرای آنها چالش برانگیز باشد و لایهای از رضایت بیشتر برای بازیکنانی که میتوانند آنها را در میان هرج و مرج جنگ استفاده کرده، اضافه میکنند. نتیجه نهایی قطعاً رضایت بخش است.
بازی Mortal Kombat X، از الگوهای این فرانچایز کلاسیک فراتر رفت و با معرفی بسته مرگبار Easy Fatalities نشان داد که خیلی به تاریخ خود پایبند نیست. این بسته اساساً این حرکات پایانی نمادین را به کالاهایی تبدیل کرد که با پول واقعی قابل خرید است. در حالی که ممکن است برخی از بازیکنان از گزینه سادهسازی فرایند انجام Fatality استقبال کرده باشند، اجرای ریز تراکنشها برای چیزی که در تجربه Mortal Kombat کاملاً ضروری است، مانند یک حرکت سودجویانه به نظر میرسد. علاوه بر این، مدل قیمت گذاری نیز مشکوک است. فروش در بستههای پنجتایی به قیمت 0.99 دلار یا 30 تایی به قیمت 4.99 دلار بسیار زیاد است.
12) WWE 2K
سری WWE 2K با وضعیت بسته های الحاقی خود مسیری بحثبرانگیز را در پیش گرفته و بسیاری از طرفداران احساس ناامیدی و خشم خود را در طی سالهای اخیر به نمایش گذاشتهاند. شاید بیشترین انتقاد از DLCهای WWE 2K، پیاده سازی Accelerator باشد. با پرداخت هزینهای اندک، بازیکنان میتوانند باز کردن قفل محتوا از طریق گیم پلی را دور بزنند و به هر چیزی که بازی ارائه میدهد دسترسی فوری داشته باشند. در حالی که برخی ممکن است استدلال کنند که این یک گزینه مناسب برای کسانی است که زمان محدودی دارند، بیشتر شبیه یک تاکتیک ارزان برای جمع کردن پول اضافی از بازیکنان است که اصلاً درست نیست.
Accelerator اساساً سیستم پیشرفت اصلی بازی را تضعیف میکند و حس موفقیت ناشی از باز کردن کشتی گیران و محتوای جدید از طریق بازی اختصاصی را کاهش میدهد. در بازیهای قبلی این سری، این قفلها پاداشی برای بازیکنانی بود که زمان و تلاش خود را صرف بازی میکردند و حس عمیقتری از ارتباط با بازیشان را تقویت میکردند. مقایسه با سری Battlefield بسیار مناسب است، زیرا هر دو فرنچایز در دام اولویت دادن به کسب درآمد بر رضایت بازیکن افتادهاند. سودجویی WWE 2K تجربه را برای بسیاری از طرفداران تلخ کرده و چیزی را که در میتوانست به راحتی یک تجربه لذتبخش باشد، خدشهدار کرده است.
11) Europa Universalis IV
جامعه مخاطبان بازی Europa Universalis IV رابطه بسیار بدی با بسته های الحاقی این بازی داشته و بسته Leviathan در سال 2021 برخی از مشکلات مهمی را که بازیکنان با آن مواجه شدهاند برجسته کرده است. در حالی که EU4 دارای هواداران فراوانی است که از عمق و پیچیدگی گیم پلی استراتژی بزرگ آن قدردانی میکند، مدل DLCهای منتظر شده توسط Paradox Interactive، ناشر بازی، اغلب باعث جنجال زیادی بین آنها میشود. یکی از شکایات اولیه این بود که Leviathan در وضعیتی ناتمام عرضه شده است. بازیکنان گزارش دادند که با باگ، اشکالات و عدم تعادل گیم پلی مواجه شدهاند که از تجربه کلی کاسته شده است.
به نظر میرسید که بسته الحاقی Leviathan تحت آزمایش کامل و بررسی قرار نگرفته بود که منجر به ناامیدی در بین کسانی شد که مشتاقانه منتظر انتشار آن بودند. علاوه بر این، این حس در بین بازیکنان وجود داشت که Leviathan محتوای جدید قابل توجهی را متناسب با برچسب قیمت خود ارائه نمیدهد. در حالی که DLCهای EU4 معمولاً ویژگیها، مکانیکها و گزینههای گیم پلی جدیدی را معرفی میکنند، Leviathan در این زمینه کوتاهی میکند. این بسته بهجای ارائه محتوای معنیدار به بازی، بیشتر شبیه مجموعهای از بهروزرسانیها و ویژگیهای جزئی بود که باعث شد برخی از بازیکنان آن را زیر سؤال برده و خریداری نکنند.
10) Sonic Adventure
Sonic Adventure که در ابتدا در سال 1999 منتشر شد، با انتقال به گیم پلی سه بعدی، نقدهای مثبتی را برای برداشت خلاقانه خود از فرنچایز Sonic به دست آورد. با این حال، انتشار نسخه بروزشده و DLCهای مرتبط با آنها به دلایل مختلف با انتقاداتی مواجه شدند. یکی از نمونههای قابل توجه انتشار Sonic Adventure DX: Director’s Cut در سال 2003 برای پلتفرم های GameCube و PC بود. در حالی که این نسخه مأموریتهای جدید و یک شخصیت قابل بازی را معرفی کرد، به دلیل دور شدن از تجربه اولیه با واکنشهای متفاوتی مواجه شد. با این حال این تمام مشکلات این بازی نبوده و سالها بعد شرایط حتی بدتر میشود.
برخی از محتوای اضافی این بازی قدردانی میکنند، زیرا آن را یک پیشرفت خوشایند برای بازی کلاسیک میدانند. با این حال، دیگران احساس کردند که این نسخه خیلی از هدف بازی اورجینال منحرف شده و جذابیت نوستالژیکی که Sonic Adventure را به یاد ماندنی کرده، کمرنگ میکند. کمپانی Sega در سال 2010 این بازی را برای نسل جدید پورت کرده و به جای ارائه یک ریمستر جامع HD، تصمیم گرفت که بازی پایه را دوباره منتشر کند و محتوای خاصی را پشت دیوارهای پرداخت و بسته الحاقی قفل کند. این تصمیم به ویژه در میان طرفدارانی که خاطرات خوبی از نسخه اصلی داشتند، بحث برانگیز بود و صدای بسیاری را درآورد.
9) Kingdom Hearts 3
متأسفانه DLCهای Kingdom Hearts 3، به ویژه Re:Mind، برای بسیاری از طرفداران مورد قبول نبوده و چند دلیل برای آن وجود دارد. اولاً، مسئله ارزش مطرح میشود. با 30 دلار، برچسب قیمت Re:Mind بسیار سنگین است؛ به خصوص با توجه به آنچه ارائه میدهد. در حالی که بازدید مجدد از لحظات اوج بازی و دستیابی به اطلاعات بیشتر ممکن است برای طرفداران دوآتشه جذاب باشد، اما برای دیگران، مانند پرداخت هزینه برای محتوایی است که باید بخشی از بازی پایه میبود. مشکل دیگر احساس محتوای بازیافتی است. Re:Mind اساساً لحظاتی از پایان بازی اصلی را البته با برخی تغییرات و اضافات، دوباره تکرار میکند.
ناامیدی از DLCهای Kingdom Hearts 3 ناشی از عدم ارتباط بین انتظارات طرفداران و آنچه ارائه شده مطرح میشود. بسیاری امیدوار بودند که افزودههای قابل توجهی وجود داشته باشد که به روشهای معنیداری در جهان بازی گسترش یابد، اما در عوض، محتوایی شبیه بستهبندی مجدد را با قیمتی زیاد دریافت کردند. این مایه شرمساری است زیرا Kingdom Hearts چنین پایگاه طرفداران اختصاصی دارد که سزاوار بیشتری از این DLCها است؛ بنابراین ناچاریم تا این محتوا را در لیست بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی قرار دهیم. با این حال خرید این بسته الزامی نبوده و شما میتوانید تنها به تجربه بازی اصلی بپردازید.
8) Street Fighter III
Street Fighter III: 3rd Strike یک کلاسیک محبوب در ژانر بازی های مبارزهای است که به دلیل مکانیکهای گیم پلی نوآورانه و فهرست شخصیتهای متنوع خود مشهور است. با این حال، زمانی که کمپانی کپکام DLC را در قالب بسته های رنگ لباس برای نسخه آنلاین بازی معرفی کرد، طرفداران شوکه شدند. مشکل اصلی این DLC، کمبود محتوای آن بود. بهجای ارائه اضافات معنیدار مانند شخصیتها یا مراحل جدید، Capcom تصمیم گرفت چیزی بیش از رنگهای جایگزین برای لباسهای شخصیتها عرضه نکند. اساساً از بازیکنان انتظار میرفت که برای تغییر رنگ لباس مبارزان مورد علاقه خود، چند دلار هزینه کنند.
چیزی که اوضاع را درباره این بسته الحاقی بدتر کرد اجرای این بسته های رنگ لباس در مسابقات آنلاین بود. این بدین معنی است که رقیبان آنلاین نمیتوانند رنگ جدید لباس شما را ببینند مگر اینکه آنها نیز همان DLC را خریداری کرده باشند. این یک وضعیت عجیب ایجاد کرد که در آن کسانی که DLC را خریداری کرده بودند میتوانستند از سفارشیسازیهای خود لذت ببرند، در حالی که دیگران با یک تجربه بصری محدود باقی ماندند. این رویکرد به DLC نه تنها مانند یک سودجویی به نظر میرسید، بلکه حس انصاف و خاص بودن را در جامعه آنلاین بازی مختل کرد. پس در لیست بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی قرار میگیرد.
7) Mass Effect 3
انتشار DLC بازی Mass Effect 3 یعنی From Ashes در کنار عرضه بازی، جنجالهای قابل توجهی را در میان طرفداران به راه انداخت و دلایل موجهی هم داشت. به طور کلی انتظار میرود که DLCها با افزودن محتوای تکمیلی پس از عرضه، تجربه بازی را بهبود بخشند. با این حال، زمانی که یک DLC همزمان با بازی منتشر میشود، نگرانیهایی را در مورد محتوایی که میتوانست در بازی پایه گنجانده شده باشد، ایجاد میکند. From Ashes، با قیمت 10 دلار، جاویک، شخصیت نژاد پروتئن، عنصر مهمی از جهان Mass Effect را معرفی کرد. با این حال این حرکت برای بسیاری از گیمرها در آن زمان غیر قابل قبول است.
قفل کردن چنین شخصیت مهمی در پشت دیوار پرداخت در روز اول برای بسیاری از بازیکنان مانند یک حرکت پول پرستانه به نظر میرسید. این خشم نه تنها از هزینه اضافی ناشی میشود، بلکه از این احساس که عناصر اصلی روایی به طور جداگانه فروخته میشوند، سرچشمه میگیرد. بازیهای روایت محور مانند Mass Effect 3 با حضور DLC با چالشی منحصربهفرد روبرو هستند. در حالی که محتوای اضافی میتواند جهان را گسترش دهد یا مأموریتهای جانبی را فراهم کند، باید به طور یکپارچه با روایت موجود مطابقت داشته باشد. From Ashes در این زمینه شکست خورد و باعث شد که بیشتر شبیه یک خرید اجباری به نظر برسد.
6) Train Simulator Classic
DLCهای Train Simulator Classic شهرت زیادی به دست آوردهاند و متأسفانه، تمام این شهرت نیز منفی است. مفهوم یک بازی شبیهسازی قطار که در آن میتوانید قطارها و مسیرهای اضافی را برای بهبود تجربه خود خریداری کنید امیدوارکننده به نظر میرسد، اما اجرای آن به هیچ وجه موفقیت آمیز نبوده است. یکی از مشکلات اصلی DLCهای Train Simulator Classic در حجم بسیار زیاد آنها نهفته است. در طول سالها، تیم توسعه تعداد زیادی از بسته های DLC را تولید کرده است. با 807 بسته DLC که از زمان شروع بازی در سال 2009 منتشر شده، بازیکنان با طیف گستردهای از گزینهها برای بهبود گیم پلی روبرو هستند.
مدل قیمت گذاری این محتویات اضافه، مشکل را بیشتر تشدید میکند. در حالی که بازی پایه ممکن است ارزان باشد، هزینه خرید بسته های DLC اضافی به سرعت افزایش مییابد. حتی اگر بازیکنان فقط کسری از DLCهای موجود را خریداری کنند، هزینه انباشته همچنان میتواند گزاف باشد. با توجه به اینکه برخی تخمینها هزینه کل تمام DLCها را بیش از 10000 دلار میدانند، واضح است که دستیابی به طیف کامل محتوا از نظر مالی برای اکثر بازیکنان غیرممکن است. علاوه بر این، چرخه انتشار سالانه لایه دیگری از پیچیدگی را اضافه میکند. شما باید هر سال برای ارتقا به نسخه جدید هزینهای پرداخته که واقعاً ناعادلانه و بیشرمانه است.
5) The Elder Scrolls IV: Oblivion
The Elder Scrolls IV: Oblivion به عنوان یک بازی کلاسیک در ژانر نقش آفرینی مورد ستایش قرار میگیرد؛ اما DLC آن، به ویژه زره بدنام Horse Armor، اثری ماندگار از خود به جای گذاشته است. Horse Armor نمایانگر مسئله پرداخت پول واقعی برای آیتمهای مجازی است که حداقل ارزش را برای تجربه گیم پلی ارائه میدهند. با قیمت گزاف 2.50 دلار، بازیکنان چیزی بیش از زرههای نمایشی برای اسبهای درون بازی خود دریافت نکردند. این عدم وجود ارزش برای هزینههای متحمل شده، یک نقطه اختلاف قابل توجه در بین گیمرها بود که پیش از این خیلی در صنعت گیم مطرح نشده بود و از این بازی به آرامی آغاز شد.
معرفی ریز تراکنشها برای اقلام نمایشی بیاهمیت در Oblivion سابقهای ایجاد کرد که بسیاری از گیمرها آن را نگران کننده خطاب کردند. این یکی از اولین نمونههایی بود که چنین تراکنشهای کوچکی را ارائه میکرد و خشم بازیکنانی را برانگیخت که احساس میکردند پرداخت اضافی برای محتوای غیر ضروری غیرمنصفانه و سو استفاده گر است. The Horse Armor هیچ مزیت ملموسی برای گیم پلی ارائه نکرد. صرفاً ظاهر این بسته الحاقی بود که باعث شد تا بازیکنان احساس فریب خوردگی کنند، زیرا آنها انتظار داشتند که DLC تجربه بازی را به روشهای معنیداری، مانند افزودن مأموریتها، آیتمها یا مناطق جدید افزایش دهد.
4) The Sims
سری Sims به طور غیر قابل انکاری اثر خود را در صنعت بازی بر جای گذاشته است، نه تنها به خاطر گیم پلی نوآورانهاش، بلکه به دلیل رویکردهای بحث برانگیزی که در رابطه با بسته های الحاقی انجام میدهد. در حالی که DLC میتواند محتوای اضافی را ارائه دهد و طول عمر یک بازی را افزایش دهد، فرنچایز The Sims به دلیل اتکای بیش از حد به DLC به عنوان یک جریان درآمد، مورد انتقاد قرار گرفته است که اغلب به ضرر تجربه بازیکن است. اتکای این سری به DLC چیزی را که زمانی یک بازی محبوب شبیهساز زندگی بود به چیزی بیش از یک کاتالوگ DLC تبدیل کرده که تعداد و قیمت بالایشان، کاملاً غیر قابل قبول است.
یکی از اولین و تأثیرگذارترین نمونههای این روند در بسته های الحاقی بازی اول Sims یافت میشود. با پیشروی این سری از طریق The Sims 2 و The Sims 3، تعداد الحاقات و بستههای بی ارزش فقط افزایش یافت و باعث شد برخی از بازیکنان احساس کنند که دائماً در حال باج دادن به کمپانی ناشر هستند. Sims 4، به ویژه، خشم قابل توجهی را برای شیوههای عرضه بسته الحاقی خود برانگیخته است. در حالی که احساس بازی پایه در مقایسه با نسخههای قبلی خود بسیار کم محتوا است، بازیکنان اغلب احساس میکنند که برای ویژگیهایی که باید از همان ابتدا گنجانده میشد پول پرداخت میکنند و این وضعیت پایانی نیز نخواهد داشت.
3) Asura’s Wrath
تصمیم برای قفل کردن پایان واقعی Asura’s Wrath در پشت DLC پولی همچنان یک نکته بحث برانگیز در بین گیمرها و منتقدان است. در حوزه بازیهای ویدیویی، جایی که بازیکنان زمان، تلاش و اغلب پول را برای تجربه یک روایت کامل سرمایهگذاری میکنند، تصور حذف محتوای داستانی حیاتی در پشت یک دیوار پرداختی، یک دزدی آشکار، خیانت به اعتماد بین توسعهدهندگان و مخاطبان آنها محسوب میشود. این بسته الحاقی 7 دلاری برای دریافت True Ending نه تنها مانند سودجویی از سرمایه گذاری طرفداران این بازی بود، بلکه جریان روایت را نیز مختل کرد و جلوی تجربه کامل و دقیقی که گیمرها میخواستند را گرفت.
Asura’s Wrath در هسته خود با روایت جذاب، بازیکنان را با جلوههای بصری الهام گرفته از انیمه و خط داستانی انتقامجویانهاش، مجذوب خود میکند. این اثر بازیکنان را به دنیای خود میکشاند و آنها را مشتاق میکند تا سرنوشت قهرمان اصلی خود، Asura را کشف کنند. با این حال، تصمیم برای نشان ندادن از نتیجهگیری واقعی بازی، مگر اینکه بازیکنان پول بیشتری پرداخت کنید، طعم تلخی را در دهان بسیاری بر جای گذاشت و همواره نیز از حاشیههای بزرگ تاریخ صنعت گیم است. پس جدا از کیفیت بالا و داستان سراییاش، بدون شک این بازی و محتوای اضافیاش شایسته حضور در لیست بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی است.
2) Destiny
Destiny، بهویژه بسته الحاقی The Taken King، طوفانی را در جامعه بازیها برانگیخت که البته همه آنها نیز مثبت نبودند. در حالی که انتظار میرود بسته های الحاقی تجربیات و پیشرفتهای تازهای را برای بازی به ارمغان بیاورند، The Taken King رویکردی تا حدی بیسابقه را در پیش گرفت و نه تنها محتوا را اضافه نکرد، بلکه عناصر موجود را که در دسترس همه بازیکنان بود، حذف کرد. در حالی که قابل درک است که توسعه دهندگان قصد دارند با ارائه محتوای جدید فریبنده انگیزه خرید را ایجاد کنند، توسل به حذف ویژگیهای موجود برای افزایش فروش یک استراتژی مشکوک است و نباید در صنعت گیم جایگاهی داشته باشد.
یکی از جنبههای اساسی یک بازی آنلاین بزرگ مانند Destiny، حفظ تعادل بین معرفی محتوای جدید و حفظ محتوای موجود است. با این حال، The Taken King با تغییر ساختار مأموریت و قفل کردن بازیکنانی که این بسته را خریداری نکرده بودند، از دسترسی به مأموریتها، حملات و حالتهای متنوع که قبلاً از آنها لذت میبردند، این تعادل را برهم زد. این حرکت نه تنها بازیکنانی را که DLC را نخواستند ناامید کرد، بلکه بازیکنان اصلی را نیز تکهتکه کرد و بین کسانی که میتوانستند به محتوای جدید دسترسی پیدا کنند و کسانی که نمیتوانستند شکاف ایجاد کرد. چنین تقسیمبندی میتواند تأثیرات مخربی بر تجربه کلی جامعه بازی داشته باشد.
1) Marvel’s Avengers
در پایان لیست بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی میرسیم به یکی از جدیدترین بازی های لیست که از شکستخوردهترین بازی های نسل خود نیز محسوب میشود. شیوههایی که این بازی بسته های الحاقیاش را ارائه کرد، به دلایل زیادی مورد انتقاد قرار گرفتهاند؛ از انحصار پلتفرم گرفته تا تبلیغات عجیبی که به نظر میرسد در دنیای مارول نامناسب هستند. یکی از گلایههای اصلی از قول اولیه بازی به عنوان یک تجربه روایی تکنفره ناشی میشود که پس از انتشار به سمت بازیهای چندنفره متمرکز شد و طرفداران را ناامید کرد. سازندگان بدون شک قصد داشتند تا به هر قیمتی شده، پول خریداران را تا حد امکان تخلیه کنند.
یکی از بارزترین مشکلات بسته های الحاقی برای Marvel’s Avengers، انحصار پلتفرم خاص است. تصمیم برای محدود کردن دسترسی به مرد عنکبوتی به طور انحصاری برای بازیکنان پلیاستیشن در حالی که بازی قیمت یکسانی را در همه پلتفرمها دارد، بسیار آزاردهنده است. این نه تنها بخشی از بازیکنان را دور میکند، بلکه احساس میکنید که در حال سوزاندن پولتان هستید. علاوه بر این، گنجاندن لباسهای انحصاری مرتبط با مشارکت با شرکتهایی مانند Verizon و Virgin با تمسخر گسترده مواجه شده است. دیدن شخصیتهای نمادینی مانند کاپیتان آمریکا که با آرمهای شرکتی آراسته شدهاند، یکی از توهینآمیزترین اتفاقات است.
جمع بندی
در میان دریای ناامیدی، الماسهایی نیز وجود دارند. DLCهایی نیز وجود دارد که از بی ارزش فراتر میروند و واقعاً به تجربه بازی ارزش میدهند. این DLCهای مثال زدنی شخصیتهای فراموش نشدنی، داستانهای جذاب و مکانیکهای گیم پلی خلاقانه را معرفی میکنند که به طور یکپارچه با بازی پایه ادغام می شوند تا تجربهای فراگیر و رضایت بخش را ایجاد کنند. با این حال، حتی فرنچایزهایی که به دلیل ارائه DLC باکیفیت خود مشهور هستند از اشتباهات مصون نیستند. Tiny Tina’s Wonderlands و The Elder Scrolls IV: Oblivion به ما یادآوری میکنند که یک بازی خوب، عالی بودن یک بسته الحاقی را تضمین نمیکند.
همانطور که صنعت بازی به تکامل ادامه میدهد، بحث و جدل پیرامون بسته های الحاقی همچنان ادامه دارد و بازیکنان و توسعه دهندگان در یک کشمکش همیشگی بر سر مزایا و معایب آن گرفتار شدهاند. مخالفان استدلال میکنند که گسترش DLC به توسعهدهندگان امکان میدهد بازیهای ناقص را با تکیه بر محتوای پس از عرضه برای پر کردن شکافها و استخراج درآمد اضافی از بازیکنان کامل کنند. برعکس، طرفداران DLC را وسیلهای برای توسعهدهندگان میدانند تا پشتیبانی مداوم از عناوین خود را حفظ کنند، ارتباط عمیقتری با بازیکنان ایجاد کرده و طول عمر آثار خود را تضمین کنند. هر دو استدلال تا حدودی درست است.
تکامل بسته های الحاقی، عصر جدیدی را در صنعت گیم آغاز کرده است. دورهای که با نوآوری و البته حاشیه مشخص میشود. در حالی که برخی بسته های الحاقی را به عنوان وسیلهای برای توسعه دهندگان برای ادامه حمایت از بازی های خود پس از عرضه تحسین میکنند، برخی دیگر آن را به عنوان وسیلهای برای استثمار و طمع محکوم میکنند. خطوط بین محتوای واقعی و گرفتن پول بیشرمانه به طور خطرناکی مبهم شده و بازیکنان را نسبت به آنچه در پشت این محتواها وجود دارد محتاط میکند. اگر شما نیز عناوینی میشناسید که میتوانند در لیست بدترین بسته های الحاقی بازی های ویدیویی قرار بگیرند، آن را به ما معرفی کنید.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه