فصل دوم سریال ویچر در طی دو هفته اخیر کولاک به پا کرده و توانسته محبوبترین سریال نتفلیکس لقب گیرد. شاید اگر سیدی پراجکت مجموعه بازی The Witcher را نمیساخت، کتابهای فانتزی آندژی ساپکوفسکی هیچگاه به یک سریال تلویزیونی تبدیل نمیشد. اگرچه بسیاری ویچر را با کتابهایش میشناسند، اما منبع آشنایی بسیاری از ما گیمرها، مجموعه ویچر و آخرین شماره از آن به نام بازی The Witcher 3 بود که قبل از انتشار لست آو آس 2، پرافتخارترین بازی تاریخ شناخته میشد. مطمئنم همه با تماشای سریال، سؤالات بزرگی برایتان ایجادشده و به دنبال مطلبی هستید که تفاوت سریال ویچر با بازی The Witcher 3 را روشن کند. اگر چنین است که امروز، روز شانس شماست و بهتر است همراه پارسی گیم باشید!
تفاوت های سریال ویچر با بازی The Witcher 3
فصل اول سریال ویچر، سؤالات زیادی برای مخاطبان ایجاد کرد. بسیاری روند داستانی پیچیده آن را نفهمیدند و فکر میکردند که همان بازی ویچر را خواهند دید؛ این در حالی است که سریال بر اساس کتابهای اصلی ساخته شده است. ساپکوفسکی در مورد سریال گفته است که این یک برداشت آزاد است که توسط نویسندگان مختلفی نوشته شده است. او در روند ساخت سریال بهعنوان مشاور حضور دارد و به نویسندگان و شورانرها، نکات مهمی را گوشزد کرده است؛ اما سریال روند مخصوص به خود را طی میکند. در ادامه تفاوت سریال ویچر با بازی The Witcher 3 و کتابهای اصلی را با جزئیات کامل شرح خواهیم دید که قطعاً به دانش شما از این مجموعه کمک خواهد کرد.
همین اول کار بگوییم که نگران تفاوتهای اساسی نباشید، زیرا که گرالت همان گرالت سرد و دوستداشتنی است و اگر بازی را دوست داشتهاید، از سریال ویچر هم لذت خواهید برد. نکتهی دیگر آن است که مطلب تفاوتهای سریال ویچر با بازی The Witcher 3، پر از اسپویل و نکات داستانی است که اگر سریال را تماشا نکردهاید، بهتر است همین حالا سراغ دانلود سریال ویچر بروید و این مطلب را ذخیره کنید تا بعداً باحوصله بخوانید.
1 – تغییر اسم Dandelion در سریال ویچر
مجموعه بازی ویچر به شخصیتهایی با ویژگیهای متفاوت مشهور است که کنار هم، داستانی فوقالعاده را تشکیل دادهاند. بدون شک یکی از این شخصیتهای مهم، دندیلاین (Dandelion) نام دارد که یک آوازهخوان مشهور است و در مکانهای مختلفی به خوانندگی میپردازد و ابایی هم از پوشیدن لباسهای عجیب به رنگ بنفش ندارد! او شخصیتی پرحرف و پرانرژی است و ترجیح میدهد فضای جدی را با شوخی، تلطیف بخشد. به هر حال او فردی است که از دل داستانهای گرالت، ترانه بیرون میکشد و با صدای زیبایش آن را به گوش همگان میرساند. اگر فصل اول ویچر را تماشا کرده باشید، میدانید که او چه اندازه گرالت را اذیت میکند؛ اما او تفاوت زیادی با بازی The Witcher 3 و البته کتاب اصلی دارد.
بزرگترین تفاوت که به چشم میآید، تغییر اسم دندیلاین به یسکیر (Jaskier) است. این اسم توسط سازندگان سریال انتخاب شده است و جالب است بدانید که اسم اصلی و لهستانی این شخصیت همان یسکیر است و هنگامیکه رمانها به انگلیسی ترجمهشدهاند و در آمریکا به فروش رفتهاند، این اسم تغییر یافته است. پس اگر فکر میکنید که یسکیر اسم اشتباهی است و از سازندگان سریال عصبانی هستید، بهتر است بدانید که اسم اصلی او همین است و آنها به نسخهی لهستانی کتابها وفادار بودهاند. از دیگر تفاوتهای این شخصیت با بازی باید به لباس او و همچنین شیوهی صحبت اشاره کرد که او را به فردی دیگر تبدیل کرده است.
2 – تغییر قیافه فرینجیلا
یکی از انتقادات گسترده نسبت به سریال ویچر، تغییر ظاهر شخصیتهایی است که عملاً داستان زندگی آنها را تغییر داده است. بدون شک هنگام بررسی تفاوت سریال ویچر با بازی The Witcher 3، این مورد سریعتر از بقیه به چشم میآید، زیرا که همه میدانیم فرینجیلا، همان ساحره مشهور نیلفگارد و عضو سابق گروه جادوگران در رمان، فردی سفیدپوست توصیف شده است که به دلیل ظاهر شبیه ینفر، دل گرالت را میرباید. این بدین معنی است که فرینجیلا باید شبیه ینفر باشد و بازی The Witcher 3 نیز کار فوقالعادهای در بصریسازی این شخصیت انجام داده است؛ بهنحویکه باید از توسعهدهندگان بازی تشکر کرد. اما نتفلیکس به دنبال دقت و جزئیات نیست و باید سیاستهای جذب مخاطب را هر طور شده در سریال اعمال کند.
ازآنجاییکه کتابهای خیالی ویچر مربوط به لهستان است و خبری از شخصیتهای سیاهپوست نیست؛ نتفلیکس حس کرده است که نمیتوان سریال با حضور تنها شخصیتهای سفیدپوست در سال 2021 بسازد و آن را تبلیغ کند. برای همین تصمیم گرفته تا در شخصیتها دست ببرد و همه را تغییر دهد. بارزترین آنها فرینجیلا است که از همان آغاز سریال تا پایان ذهن شما را خواهد خورد. سازندگان سریال تصمیم گرفتهاند تا نژاد کل خانواده او را تغییر دهند.به قول یکی از کاربران ردیت، اگر نقش یک فرد سیاهپوست توسط یک شخصیت سفیدپوست بازی شود، این مسئله توهین نژادی تلقی میشود؛ اما برعکس آن، عمل مناسبی برای تنوع بخشیدن به سریال خواهد بود. مشخص نیست نتفلیکس چطور میخواهد او را بعدها به گرالت ربط دهد.
فرینجیلا تنها شخصیتی نیست که با کتاب و بازی ویچر 3 تفاوت دارد. نتفلیکس تقریباً شخصیتهای دیگر مانند ینفر و تریس را نیز دستکاری کرده تا اندکی با مخاطبان مختلف در کشورهای جهان ارتباط بگیرد. دیگر شخصیت تغییریافته نیز پسر الف (elf) جوانی است که به ینفر کمک میکند تا از مهلکه بگریزد. انتخاب شخصیتهای متنوع با نژادهای متفاوت باعث شده تا فردی که آشنایی با کتاب و سریال ندارد، به هیچ عنوان وقتش را صرف فکر کردن به این مسائل نکند؛ اما اگر The Witcher 3 بازی کردهاید، مطمئنم نظری در مورد تغییر انجامشده خواهید داشت.
3 – خبری از گوئنت در سریال ویچر نیست
یکی از جالبترین کارهایی که میتوانید در بازی The Witcher 3 انجام دهید، یک بازی کارتی فکری به نام گوئنت است. در واقع گوئنت بخش مهمی از بازی را تشکیل میدهد و حتی تعدادی مراحل فرعی مربوط به آن نیز وجود دارد. این بازی کارتی نیازمند مهارت و تجربهی زیادی است و همین باعث شده تا تعدادی از بازیکنان، اوقات زیادی را به انجام آن اختصاص دهند. واضح است که بدون گوئنت نیز میتوانید بازی را تمام کنید و این شاید دلیلی باشد که سازندگان سریال ویچر به آن توجه نکردهاند. گرالت تنها به فکر حفاظت سیری است و آدمی نیست که یکلحظه هم از کنار او تکان بخورد.
سازندگان سریال میتوانستند اندکی به دنیای وسیع ویچر نیز بپردازند و صرفاً یک داستان از دل آن روایت نکند. گوئنت اهمیت زیادی برای طرفداران ویچر دارد و بازی به حدی شهرت پیدا کرد که یک نسخه جداگانه نیز بهصورت دیجیتالی منتشر شد. تمام این نکات باعث نشده تا نویسندگان سریال ویچر وارد جزئیات شوند و اندکی به نمایش فرهنگ و سنتهای مردم بپردازند. این نقد را میتوان به سریال وارد کرد که پرداختن به داستان حفاظت از سیری و کشف استعدادهای او، آن جزئیات خیرهکننده که کتابها و بازی ارائه میدهند را حذف کرده است. بههرحال گرالت آدمی است که یا هیولا میکشد یا در حال سفر است و فعلاً در فصل دوم، علاقهای به انجام کارهای عادی ندارد.
4 – تنها یک شمشیر برای گرالت
یکی از تفاوت های سریال ویچر با بازی The Witcher 3 در تجهیزات و زرههایی است که گرالت به تن دارد. ازآنجاییکه ویچر 3 یک اثر نقشآفرینی است، انواع و اقسام آیتمها برای جمعآوری وجود دارند و حتی میتوانید زره بسازید و ظاهر خود را تغییر دهید. بدون شک گرالت در کتاب و بازی بهعنوان جنگجویی شناخته میشود که دو شمشیر به پشت دارد. این نکته بارها در طی بازی ویچر 3 یادآوری میشود و شخصیتهای مختلف از روی همین دو شمشیر، شما را میشناسند.
بسیاری از بازیکنان با دو شمشیر نقره و آهن به نبرد با هیولاها میروند؛ اما شمشیر نقره اهمیت بیشتری دارد. سریال ویچر برعکس بازی، تمرکز بیشتری روی شمشیر آهنی دارد و صحنههای متفاوتی را در فصل دوم دیدیم که گرالت با این شمشیر در حال جنگیدن است. همچنین نبردهای سریال طوری طراحی شده که گرالت نیازی به دو شمشیر ندارد و این ویژگیهایی است که تنها مربوط به بازی و کتاب اصلی است. به عبارتی دیگر، شکست دادن هیولاها در محیطی آزاد، نیازمند دو شمشیر است و سریال به چنین قابلیتی نیازی ندارد.
5 – لهجه متفاوت هنری کویل
داگ کاکل (Doug Cockle) برای بسیاری از طرفداران ویچر، همان گرالت از ریویا است. این بازیگر آمریکایی کارنامه درخشانی دارد و از فیلمهای استیون اسپیلبرگ گرفته تا بازی ترسناک Blair Witch نقشآفرینی کرده است و برای سالها نیز بهعنوان بازیگر اصلی ویچر درخشیده است. او صداپیشه گرالت در هر سه بازی اصلی و حتی اثر فرعی Gwent است و بهعنوان میهمان نیز در بازی Monster Hunter: World حضور داشته است.
همین حالا از جای خود برخیزید و کتاب اصلی ویچر را باز کنید و شروع به خواندن کنید، مطمئنم که صدای این بازیگر را خواهید شنید و حقیقت آن است که صدای او فوقالعاده است و کاملاً به گرالت میخورد.
هنری کویل به عنوان بازیگر نقش گرالت، اگرچه ظاهر فوقالعادهای دارد و خود نیز از طرفداران Doug Cockle است؛ اما صدای متفاوتی دارد و همچنین لهجهی او نیز فرق دارد. هنری کویل اهل بریتانیا است و لهجهی او بریتیش است و به همان شکل نیز در سریال صحبت میکند. نکتهی جالب آن است که صدای او گرمتر است؛ اما او کاملاً از صدای بازیگر اصلی تقلید کرده است و این بعد شخصیت گرالت را از وی به ارث برده است. اگرچه صدای گرالت مشابه بازی The Witcher 3 نیست؛ اما همچنان جذاب و عالی است و این تفاوت به چشم نمیآید.
6 – Triss رنگ عوض میکند
دندیلاین تنها شخصیتی نیست که تفاوت چشمگیری در سریال و بازی ویچر 3 دارد. بدون شک، شخصیت Triss و رنگ مو او، تفاوت زیادی با بازی دارد. اگر The Witcher 3 را بازی کرده باشید، میدانید که تریس (Triss) دارای موهایی قرمزرنگ و بلند است که بارزترین ویژگی او است. تریس در فصل اول سریال، موهای قهوهای دارد و همچنین رنگ پوست او نیز متفاوت است. بسیاری از طرفداران ویچر نسبت به این تغییر واکنش نشان دادند و از تهیهکنندگان سریال انتقاد کردند. به نظر میرسد که این انتقاد بهجا بوده است و تریس در فصل دوم، رنگ عوض میکند.
اگر فصل دوم ویچر را تماشا کرده باشید، میبینید که رنگ موهای تریس به یکباره قرمز شده است و به همان شخصیتی تبدیلشده که میشناسیم. دیگر تفاوت سریال ویچر با بازی The Witcher 3 نیز رابطهی عاشقانه گرالت با تریس است و این انتظاری بود که همگان از فصل دوم داشتند؛ اما گرالت در کمال تعجب، پیشنهاد تریس را رد میکند و میگوید او که تنها به یک نفر وفادار است. در قسمتهای بعدی مطلب، این مورد را بیشتر شرح خواهیم داد.
7 – مثلث عشقی ویچر که پیدایش نیست
تریس مریگولد از جمله اولین افرادی است که در بازی ویچر ملاقات میکنید. منظورم تنها بازی The Witcher 3 نیست؛ بلکه او معشوقه گرالت در دو بازی اصلی است و ماجراهای زیادی در مورد مثلث عشقی میان گرالت، تریس و ینفر وجود دارد. هنگامیکه سومین شماره از مجموعه را شروع میکنید، میبینید که ینفر خود را نشان میدهد و وارد داستان میشود و اینطور است که مثلث تکمیل میشود. بازیکنان باید میان ینفر و تریس، یکی را انتخاب کنند و البته این انتخاب وجود دارد که رابطه با هر دو را ادامه داد؛ اما پایان خوشی ندارد و قطعاً از انتخاب خود پشیمان میشوید. بهترین کار این است که یکی را انتخاب کنید و تا آخر با این انتخاب بمانید.
به نظر میرسد که نویسندگان سریال ویچر به این نکته توجه کردهاند و چندان وارد این ماجرای عاشقانه نشدهاند. گرالت کاملاً به ینفر وفادار است و حتی گرالت، پیشنهاد تریس را رد میکند و میگوید که نمیتواند چنین کاری انجام دهد. این رابطه در فصل اول سریال وجود خارجی ندارد و در فصل دوم نیز صرفاً چند دقیقه به آن پرداخته میشود. جالب میشد اگر سریال وارد جزئیات میشد و داستان غنیتری ارائه میداد؛ اما انجام چنین کاری منجر به تغییر تمرکز داستان میشد و به نظر میرسد که نتفلیکس نمیخواهد تعداد فصلهای سریال را زیاد کند. اگر مشتاق به دیدن این مثلث عشقی بودید، بهتر است همان بازی The Witcher 3 را دنبال کنید.
8 – گرالت پدر خوبی نیست
یکی از نکات بارز کتاب ویچر، عدم پایبندی گرالت به نقش پدری برای سیری است. گرالت بیمسئولیت است و اشتباهات زیادی هنگام مواجه با سیری انجام میدهد و نمیداند چطور یک پدر خوب باشد. او سعی میکند تا فردی را پیدا کند تا سیری را راهنمایی کند و برای نمونه از تریس کمک میخواهد تا فردی بتواند این نقش را ایفا کند. اگرچه این اتفاق در فصل دوم افتاد و شاهد حضور تریس به عنوان استاد و راهنما بودیم؛ اما بارها به ما یادآوری شد که گرالت پدر خوبی است.
سریال ویچر نشان داد که گرالت بهخوبی از پس وظایف پدری برمیآید و کنترل خوبی روی سیری دارد و تنها دلیلی که از تریس استفاده میکند؛ آن است که سیری بتواند روی پای خود بایستد. صحنههای متفاوتی را میبینیم که گرالت جان خود را برای سیری به خطر میاندازد و حتی از دوستش میخواهد که رقص و مهمانی را تمام کند و کارهای ناشایست جلوی چشم سیری انجام ندهد. وزمیر نیز چند درس پدری به گرالت میدهد و به هر حال کاملاً فضا آموزشی میشود. دیگر تفاوت سریال ویچر نسبت به کتاب، جدی بودن گرالت است. گرالت در کتابها بیشتر حرف میزند و عقاید خود را به اشتراک میگذارد؛ اما این اتفاق در سریال رخ نمیدهد و گرالت بیشتر عمل میکند تا اینکه حرف بزند.
9 – Deathless Mother و قدرت از دست رفته ینفر
یکی از تفاوت های بزرگ سریال ویچر با بازی The Witcher 3، افزودن یک بخش داستانی جدید است. همان ابتدای فصل دوم میبینیم که ینفر قدرت جادوییاش را از دست داده است و تا آخرین لحظه نیز نمیتواند آن را به دست بیاورد. در این میان نیرویی جادویی به نام Deathless Mother معرفی میشود که داخل یک کلبه قرار دارد و از ینفر میخواهد تا سیری را بهسوی او بیاورد. هیچگاه در کتاب و بازی، از دست رفتن قدرتهای ینفر مطرح نشده است و همچنین Deathless Mother نیز یکی از شخصیتهای اصلی کتاب و بازی نیست. او شباهت زیادی به تعدادی از شخصیتها دارد؛ اما این بخش از داستان کاملاً جدید است و نویسندگان بهمنظور سرگرم کردن طرفداران قدیمی، آن را اضافه کردهاند.
در سریال میبینیم که ینفر قدرت جادو را پس از اتمام نبرد سادن هیل (Sodden Hill) از دست داده و همچنین علیه گرالت برمیخیزد و میخواهد سیری را بدزدد. باز شدن دروازه ورود به بعد دیگر و معرفی چند هیولا جدید نیز تفاوت زیادی با بازی ویچر 3 داشت. این نکاتی است که در کتاب و بازی وجود ندارد و باعث شد تا فصل دوم، جذابیت بیشتری پیدا کند. با حضور امیر به عنوان پادشاه نیلفگارد در فصل سوم، دیگر نیازی به چنین شخصیتهای جدید نخواهد بود.
10 – آخرین آرزو
درصورتیکه داستان رابطهی گرالت و ینفر در بازی The Witcher 3 را دنبال کرده باشید؛ قطعاً با این نکته آشنا هستید که یک جن یا غول چراغ جادو باعث ایجاد رابطه عاشقانه شد. توسعهدهندگان بازی با طراحی مرحلهای به نام «آخرین آرزو»، نقطهی اوج این داستان فرعی را نشان دادند. این مرحله بر اساس داستان کوتاهی از ساپکوفسکی و به همین نام، ساخته شده است. در این مأموریت به دنبال دستگیری یک جن خواهید رفت تا آخرین آرزو را مطرح کنید و این رابطه را پایان دهید. مرحله کاملاً ماجراجویانه دنبال میشود و در آخر به یک کشتی میرسید و بالاخره غول چراغ جادو پیدا میشود. آنجا میتوانید رابطه را با ینفر ادامه دهید یا آن را قطع کنید.
بازی این داستان کوتاه را به بهترین شکل ممکن نمایش داده است و رابطهی میان گرالت و ینفر مشابه کتاب است؛ اما سریال راه دیگری پیموده است. اگرچه اولین بار که گرالت و ینفر ملاقات میکند؛ گرالت جان ینفر را بهواسطهی یک جن نجات میدهد. در این لحظه، خبری از آرزو نیست و نمیدانید که گرالت چه چیزی آرزو کرده است. در سوی دیگر ینفر نیز از این نکته باخبر نیست. واضح است که گرالت به ینفر علاقه دارد و این علاقه در سریال، بهواسطهی درخواست از یک جن ایجاد نشده است. حتی میبینیم که گرالت، هنگامیکه میبیند ینفر سیری را دزدیده و میخواهد آن را به کلبهی جادو ببرد؛ عصبانی میشود و شمشیر را روی گردنش میگذارد و ممکن است هر آن، او را بکشد. این صحنه نشان میدهد که خبری از جن و آخرین آرزو نیست و فعلاً این داستان فرعی، موردتوجه نویسندگان نیست.
با ذکر این تفاوت به پایان مطلب 10 تفاوت سریال ویچر با بازی The Witcher 3 رسیدیم. تفاوتهای کوچکتری وجود دارد که چندان به چشم نمیآیند و سعی کردیم تا مهمترین تغییرات را به شما اطلاع دهیم. خوشحال میشویم نظرات شما را در ادامه بشنویم.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 10 دیدگاهارسلان
بسیار زیبا به نکات اشاره کردید
Wahid
چرا این همه سیاه پوست تو سریاله انگار تو آفریقا فیلمبرداری کردن واقعا نتفلیکس شورش رو دراورده
یه بنده خدا
عالی بود پرسی از مطلبتون
مهرداد
واقعا حیف این کتاب زیبا و این بازی فوقالعاده که با این سریال و بازیگران و تغییرات افتضاح در داستان همه چیز را خراب کردن. چندین بار از نسخه یک تا نسخه سوم بازی را بازی کردم و هربار لذت بردم به ریز ترین جزییات توجه شده بود ولی متاسفانه کسانی که فیلم و سریال میسازن فقط به فکر پر کردن جیبشون هستن.
هر فیلم و سریالی که ببینی بعد از چند قسمت یا فصل دیگه داستان زیبا را بیخیال میشن. از دزدان دریایی کاراییب گرفته تا سریال گیم آو ترون و خیلی فیلم و سریال دیگه. باز خوبه بازی ویچر هست و میشه بازم ازش لذت برد.
makan_art
ممنون از سایت که مطالب زیبایی از دنیای ویچر میزارین.
خیلی عالی میشه که بتونین مادهای بیشتری از بازی ویچر 3 رو معرفی کنین و اگه میشد لینک برای دریافتشونم قرار بدین که دیگه حال سنگین میدادین به ما ویچربازها.
نمیدونستم اسم اصلی دندلاین تو کتاب یاسکیر بود.اخه این دو فصل سریال یکی از بیشترین چیزها که منو اذیت میکرد اسم دندلاین بود.انتخاب نقش تریس هم که دیگه واقعن عجیب بود برام.البته به شخصه کارکتر ینیفر و سیری هم به بازیگراش نمیخورن.اصن کلن انتخاب بازیگرا خیلی بد بود.فصل دومش باعث شد که دوباره ویچر3 رو نصب کنم.الان سومین باره که دارم دوباره بازی میکنم و باز هم برام تازگی داره.چقدر یه بازی میتونه اینقد خوب باشه.
یحیی رحیمی در پاسخ به makan_art
خواهش میکنم. ممنون از توجه شما ?
حتما مطلب جامعی برای مادهای ویچر آماده میکنیم و در برنامه هستش.
آرمان
شما یا کلا کتاب نخوندی یا اصلا نمیدونی خط روایت داستانی سریال مربوط به 10 تا 15
سال قبل روایت witcher3 میشه
لطفا مطلبی اگه میخواید قرار بدید در موردش یه تحقیقی انجام بدین..
یحیی رحیمی در پاسخ به آرمان
تفاوتهای بیان شده ارتباطی به خط روایت داستانی نداشت. آیا یک شخصیت، 15 سال پیش رنگ و اسم دیگهای داشته و بعد در کتابهای بعدی تغییر پیدا کرده؟
لطفا مطلب رو مطالعه کنید و بعد نظر بدین
makan_art در پاسخ به آرمان
دادا ما با زمان روایت داستان تو سریال کاری نداریم مهم ترین ایراد به سریال انتخاب بازیگرهاست و در مورد تریس این قضیه غوغا میکنه و بعد مهمتر از همه اینکه تو فصل دوم اونجایی که تریس به گرالت علاقه شو نشون میده بهترین موقعیت برای نویسندگان بود از اینکه گرالت فکر میکنه ینیفر مرده واسه همین با تریس رابطه برقرار میکنه و بعد با ورود دوباره ینیفر پیش گرالت میتونستن این مثلث عشقی رو خوب و زیبا و منطقی روایت کنندو ادامه بدن.چیزی که تو کتاب اصلی هم هست و یکی از بهترین داستان ها تو بازی هم هست و تعامل با اینکه بازی باز میتونه با انتخابش بین ینیفر و تریس داستان جدایی رو تجربه کنه یکی از بزرگترین و بهترین ویژگی های منحصر بفرده ویچر3 هست.مطلبی که شما خوندین دقیقن ایراداتیه که فن بازهای ویچر همگی قبول دارن.حالا نتفلیکس میخواد سریال رو به همه سلایق عموم مردم جهان نزدیک کنه یه بحث دیگه س و این توجیهی نیست برای عوض کردن جای جای داستان اصلی.
hal9000 در پاسخ به آرمان
بنده هر سه نسخه بازی و هر هفت جلد کتاب و هر دو فصل سریال رو دیدم و خوندم ، مطالب این پست گرچه که میشد توضیحات بیشتری در موردشون داد ولی مجموعا صحیح هستن و من اطلاعات غلطی ندیدم.
در مورد دندلاین! ترجمه وسکیر میشه گل زرد رنگی که تو انگلیسی بهش میگن بلوبال، ولی چون این اسم ، اسم مناسبی برای تخلص و خطاب کردن یک شاعر نبوده میان تو ترجمه انگلیسی اسم رو تغییر میدن به یک گل شبیه دیگه که همون گل شیردندان به فارسی یا دندلاین به انگلیسی میشه،در واقع همون غنچه نابالغ قاصدکه.
ولی تو سریال ترجیح میدن همون اسم لهستانی رو به کار ببرن. به نظر من چون از دندلاین توی فصل اول استفاده کرده بودن یه مقداری جالب نبوده این تغییر اسم و باعث گیج شدن بعضی از بیننده های سریال شده.