دنیای بازیهای ویدیویی، سرشار از استودیوهای خلاقی است که آثاری ماندگار همراه با شخصیتهایی فراموشنشدنی را تا به امروز روانه بازار کردهاند. یکی از مشهورترینِ این تولید کنندگان، کمپانی Rockstar به شمار میرود که در چهار نسل اخیر صنعت بازیهای ویدیویی، به پیشتازی بسیار بالایی رسیده است. بازی های Rockstar معمولا در محیطی جهان آزاد جریان دارند و آزادی عملهای نوینی را به سبک خود اضافه میکنند. اما شاید بهترین بخش بازیهای استودیوی راکستار، داستان قدرتمند و شخصیتهای فراموش نشدنی آن است. در این مطلب بهترین شخصیت های اصلی بازی های Rockstar را به طور اجمالی بررسی خواهیم کرد.
ماندگارترین شخصیت های اصلی که راکستار خلق کرد
با اینکه راکستار بازیهای بسیار زیادی را طی دو دهه اخیر روانه بازار کرده است، هریک دارای شخصیتهایی کاملا خاص هستند. تکرار نکردن یک فرمول موفق برای تمام شخصیتهای اصلی ساخته شده توسط این استودیو، یکی از مهمترین دلایل مشهوریت بازیهای راکستار است. اگر از فردی که بازیهای ویدیویی زیادی تجربه کرده باشد سوال کنید که کدام شخصیتهای اصلی برایش فراموشنشدنی بودهاند، غیرممکن است که حداقل از اسم یکی از شخصیتهای خلق شده توسط راکستار نام برده نشود. در این مقاله میخواهیم بهترین شخصیت های اصلی بازی های Rockstar را به شما معرفی کنیم.
8) James ‘Jimmy’ Hopkins از بازی Bully
فهرست بهترین شخصیت های اصلی بازی های Rockstar را با عنوانی جذاب که بسیاری منتظر انتشار بازسازی برایش هستند آغاز خواهیم کرد. جیمی یک نوجوان قلدر است که توسط خانوادهاش، به مدرسهای دورافتاده از محل زندگیش به نام Bullworth فرستاده میشود. جیمی از مدرسه به شدت متنفر است و تلاش میکند تا هرجور که دلش میخواد به زندگی اجباری خود در مدرسه ادامه دهد. دانشآموزان این مدرسه، خود را به گروههای مختلفی تقسیم کردهاند که هریک از این گروهها، قدرتها و دسترسیهای مختلفی را در سطح مدرسه دارند. حتی قویترین گروه هم توانایی کنترل کردن بقیه گروهها را ندارد.
جیمی در طول بازی Bully، دست به تشکیل گروهی جدید میزند و با نقشههای پلیدانه، شروع به از بین بردن گروههای مختلف در سطح مدرسه میکند. هدف او از اینکار، کنترل کامل دانشآموزان مدرسه توسط گروه خودش است؛ هدفی که جاهطلبی بالای او را نشان میدهد. از ویژگیهای شخصیتی جیمی، میتوان به قلدر بودن ذاتی، مصمم بودن در رسیدن به اهدافش و تواناییش در به دست گرفتن کنترل کل دانشآموزان مدرسه Bullworth اشاره کرد. این بازی در سال 2006 منتشر شد که آن را تبدیل به یکی از قدیمیترین بازیهای Rockstar میکند که توانست در سبکی متفاوت، به شهرت بالایی برسد.
7) Tommy Vercetti از بازی Grand Theft Auto: Vice City
شخصیت اصلی بازی GTA: Vice City، یعنی Tommy Vercetti، با آزاد شدن از زندان بلافاصله به عضویت مافیا در میآید. او برای انجام یک مبادله مواد مخدر، به وایسسیتی فرستاده میشود اما طولی نمیکشد که دردسر جدیدی در این معامله پیش میآید. این دردسر، زندگی تامی را به مرور زمان تغییر میدهد؛ او از شخصی که دستورات را کورکورانه انجام میداد، تبدیل به شخصیتی میشود که هر تصمیمی را با حساب و کتاب کامل انجام میدهد و از اشتباهاتش درس میگیرد. او در طول بازی دست به شکل دادن امپراطوری خودش در وایسسیتی میزند و تکامل شخصیتی بالایی پیدا میکند.
تامی جزو آن دسته از شخصیتهایی نیست که بتوان با او حس همزادپنداری کرد؛ قتل، دزدی و خرید و فروش مواد مخدر از ویژگیهای جدانشدنی تامی است. نکته اصلی که باعث دوستداشتنی بودن این شخصیت میشود، کاریزمای بالا و قدرتمند جلوه کردن او به عنوان رهبر یک گروه خلافکار است. البته لازم به ذکر است که تامی، اولین شخصیت اصلی در بازیهای راکستار است که صحبت میکند و صداپیشگی او به بهترین شکل ممکن توسط Ray Liotta انجام شده است. از ویژگیهای جذاب شخصیتی تامی، میتوان به عضو بودن در یک گروه مافیا، خلافکاری حرفهای، سازنده یک امپراطوری خلافکاری در وایسسیتی و صد البته صداپیشگی توسط Ray Liotta اشاره کرد.
6) Cole Phelps از بازی L.A Noire
“کول” قبل از برگشتن به لوسآنجلس پس از پایان جنگ، یکی از افسران موفق و شناخته شده نیروی دریایی آمریکا به شمار میرفت. با تمام شدن جنگ، او عضو نیروهای پلیس شهر لسآنجلس میشود و در پاسگاهی به نام L.A Noire شروع به فعالیت میکند. او با تفریع درجههای متعدد، تبدیل به کاراگاه اصلی این پاسگاه میشود و در تلاش است تا با حل پروندههای جنایی مختلف، لسآنجلس را به شهری امنتر تبدیل کند. کول جزو آن دسته پلیسهاییست که قانون را در درجه اول قرار میدهد و به شدت از فساد تنفر دارد.
کول به باورها و عقاید شخصیش در مورد قوانین و انسانیت، اهمیت زیادی میدهد و این مسئله باعث شکلگیری بحثهای زیادی بین او و همکارانش میشود. دلیل اصلی این باورها، وقایع بیرحمانهای است که او در جنگ تجربه کرده است. البته جنگ، آثار منفی زیادی نیز روی ذهن کول گذاشته که نتیجه آن، مشکلات روانی نسبتا زیادی است که او در طول حل کردن پروندهها با آنها مواجه میشود. مشکلات فراوان با همسرش باعث شده که شرایط روحی او حتی بدتر هم بشود. از ویژگیهای بارز شخصیت کول، میتوان به افسری مشهور در نیروی دریایی آمریکا، وفاداری بالا به قانون حتی در شرایط سخت و دست و پنجه نرم کردن با وقایع تلخ گذشته اشاره کرد. کول را میتوان یکی از بهترین شخصیتهای خلق شده در بازیهای استودیوی راکستار تا به امروز دانست.
5) Michael، Franklin و Trevor از بازی Grand Theft Auto 5
سه شخصیت اصلی نسخه پنجم بازی جی تی ای، داستان، شخصیتپردازی و قدرتهای مخصوص به خود را دارند. مایکل، میانسال و مرد خانواده است و به همراه همسر و دو فرزند خود سعی دارد گذشته را فراموش کند و در آرامش زندگی کند. فرانکلین، جوانی جاهطلب است که سعی دارد در زندگی خود بین گروههای خلافکار، به جایگاه و پول زیادی برسد. از طرفی تِرِوِر شخصیتی بسیار خاص است که تا همهجا را به آشوب نکشاند، بیخیال نمیشود. روند ماموریتهای ابتدایی هرکدام از این سه نفر، تاثیر مستقیمی از روی شخصیت آنها میگیرد؛ ماموریتهایی که برای مایکل ظاهری لوکس، برای فرانکلین ظاهری خلافکارانه و در نهایت برای ترور، آشوب خالص هستند.
با پیشرفت در بازی، هرکدام از این سه نفر، تاثیر زیادی بر دو شخصیت دیگر میگذارند که باعث رد و بدل شدن دیالوگهای بسیار جذابی میشود. شاید یکی از بهترین ویژگیهای این اثر، توانایی بازیکن در انتخاب شخصیت اصلی خود از بین این سه نفر در طول بازی است. به دلیل خاص بودن شخصیتپردازی این سه نفر، نمیتوان یکی از آنها را به عنوان بهترین انتخاب کرد.البته قابل ذکر است که از بین این سه شخصیت جیتیاِی، ترور طرفداران بیشتری دارد و صداپیشه این شخصیت، Steven Ogg، نامزد جایزه بفتا شد. به همین دلیل ترور را میتوان به عنوان محبوبترین و شاید به نحوی هم بهترین شخصیت اصلی نسخه پنجم سری GTA دانست. از ویژگیهای بارز شخصیت ترور، میتوان به اهمیت نداشتن هیچ قانونی برای او، علاقه شدیدش به ایجاد آشوب و نحوه برخورد او با شخصیتهای دیگر اشاره کرد.
4) Carl ‘CJ’ Johnson از Grand Theft Auto: San Andreas
بازی Grand Theft Auto: San Andreas جزو آن دسته از بازیهایی است که خیلی از ما کودکی خود را با آن گذراندیم و صدها ساعت به عنوان شخصیت اصلی آن، مشهور به CJ، دست به کشتن اعضای گروه خلافکار بالاسها زدیم. داستان از جایی شروع میشود که کارل با رفتن به Liberty City، سعی در ساختن زندگی جدیدی برای خود دارد اما با شنیدن خبر مرگ مادرش، به سِناَندریاس برمیگردد تا در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کند. طولی نمیکشد که کارل دوباره وارد زندگی خلافکارانه خود در گروه برادرش میشود و سعی در نابودی گروههای رقیب را دارد.
کارل مدام در تلاش است که زندگی بهتری داشته باشد اما برای رسیدن به این مسیر، هیچ وقت به گروه خود، Grove Street، خیانت نمیکند. در طول بازی، زندگی کارل با فراز و نشیبهای بسیار زیادی مواجه میشود و شخصیتهای بسیار زیادی در این مسیر، همراهی یا به او خیانت میکنند. از ویژگیهای بارز شخصیتی کارل، میتوان به کمک کردن بیوقفه او به اعضای خانوادهاش، وفاداری بی قید و شرط به گرواستریت و تسلیم نشدن در برابر سختترین چالشهای سد راه او در روند داستان بازی اشاره کرد. در میان تمامی بازیهای استودیوی راکستار، کارل جانسون بیش از بقیه خود را در خاطرات ما گنجاند اما بیانصافی است اگر او را بهترین شخصیت خلق شده توسط راکستار بدانیم. راکستار شخصیتهای پیچیدهتر و جذابتری را در مقایسه با کارل به ما ارائه داده است!
3) Niko Bellic از بازی Grand Theft Auto IV
نسخه چهارم سری GTA، تفاوت بسیار زیادی با دیگر نسخههای این فرنچایز دارد. گیمپلی شلوغ و رنگارنگ این سری، جای خود را به داستانی تاریک و شخصیتپردازیهای پیچیده داده است. نیکو به عنوان یک مهاجر، به آمریکا آمده است؛ سرزمینی که شعارش، سرزمین آرزوهاست. نیکو به سرعت متوجه میشود که زندگی برای یک مهاجر در آمریکا بدون شکستن قانون، چقدر سخت است. طولی نمیکشد که نیکو از فردی قانونمند و پرتلاش، مسیرش را به بیقانونی کج میکند تا بتواند رویای آمریکایی را برای خود به ارمغان برساند. با اینکه شاید خیلی از ما کودکی خود را با CJ گذراندهایم و خاطرات زیادی با او داریم، اما غیر قابل انکار است که نیکو شخصیتپردازی بسیار واقعگرایانه و پیچیدهتری نسبت به او دارد.
نیکو فردی است که همزادپنداری با او اصلا مشکل نیست؛ مردی که مجبور است با بیمیلی با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کند و برای کمک کردن به افرادی که دوستشان دارد، به ناچار دست به خلاف بزند. نیکو سرشار از امید است و سعی دارد تا زندگی بهتری داشته باشد اما از طرفی، یک خلافکار ذاتی نیست و سعی میکند خطهای قرمز را رد نکند. بدون شک میتوان نیکو را بهترین شخصیت ساخته شده در سری جیتیای دانست و به او لقب بهترین شخصیت جیتیای را داد. از ویژگیهای بارز شخصیتی نیکو میتوان به واقعگرایانه بودن شخصیتپردازی او، حس بالای همزادپنداری بازیکن با نیکو و وفاداری بالای او نسبت به دوستانش اشاره کرد.
2) John Marston از بازی Red Dead Redemption
جان مارستون در کودکی خانواده خود را از دست داد و در سن 12 سالگی توسط داچ، رهبر یک گروه خلافکار، نجات پیدا میکند و به گروه او ملحق میشود. او پس از سالهای طولانی فعالیت در این گروه، تصمیم میگیرد از آنها جدا شود و در کنار همسر و فرزند خود، زندگیش را دور از آشوب و کشت و کشتار پیش ببرد. طولی نمیکشد که پلیس فدرال آمریکا او را ردیابی کرده و با تهدید کردن خانوادهاش، جان را مجبور به شکار کردن اعضای سابق گروه داچ میکند. جان مجبور میشود کشاورزی را کنار بگذارد و دوباره تبدیل به یک کابوی بیرحم شود و دوستان قدیمی خود را برای نجات خانوادهاش، از بین ببرد.
جان که معمولا با کنایههای متعدد صحبت میکند، شخصی بسیار شجاع است و نظراتش را بدون ترسی از عواقب آن، بیان میکند. از طرفی جان تواناییهای مختلفی مثل تیراندازی، ساخت و ساز و اسبسواری دارد اما به طرز عجیبی شنا کردن بلد نیست! شنا بلد نبودن جان حتی در نسخه دوم بازی نیز مطرح میشود و آرتور حسابی او را مورد تمسخر قرار میدهد. از ویژگیهای بارز شخصیتی جان مارستون میتوان به فداکاریهای فراوان او برای نجات خانوادهاش، دیالوگهای قوی و ناتوانی او در شنا کردن نام برد! جان مارستون جزو اولین شخصیتهای بازی های Rockstar بود که از همان بازی Red Dead Redemption تبدیل به یکی از محبوبترین شخصیتهای دنیای بازیهای ویدیویی شد.
1) Arthur Morgan از Red Dead Redemption 2
وقایع نسخه دوم سری Red Dead Redemption، گذشتهای از نسخه اول را روایت میکند؛ جایی که جان مارستون هنوز شخصی ضعیف و دودل است. شخصیت اصلی این نسخه، آرتور مورگان است که مهمترین عضو گروه داچ به شمار میرود. آرتور در جوانی به همراه همسر و پسر خود، زندگی آرامی داشت. این آرامش با کشته شدن پسر و مادرش در یک سرقت مسلحانه از بین میرود و با جدا شدن او از همسرش، داچ او را عضوی در گروه خود میکند و به آرتور خانواده دومی برای حفاظت میدهد. در طول بازی، آرتور برای مراقبت از خانواده جدیدیش دست به هر خلافی میزند.با پیشروی در بازی، آرتور دچار بیماری سِل میشود و دیدگاه او نسبت به زندگی و آدمهای اطرافش را تا حد زیادی تغییر میدهد.
آرتور هنگامی که متوجه میشود روزهای زیادی را پیش روی خود ندارد، سعی در تبدیل شدن به انسان بهتری میکند؛ البته انتخابات بازیکن در این راه نقش موثری دارند. آرتور تنها فرد گروه نیست که با تحولات شخصیتی رو به رو میشود. داچ، رهبر گروه، رفته رفته تبدیل به انسانی بیرحم و متوهم میشود و با تصمیماتش، گروه را در مخمصههای بدی میاندازد. آرتور با مخالفتهای بیوقفه، تلاش در تغییر دادن تصمیمهای داچ را دارد اما وفاداری بالای آرتور نسبت به داچ، مانع از خیانت کردنش به او میشود. از ویژگیهای بارز شخصیتی آرتور، میتوان به وفاداری بیقید و شرط او به خانواده دومش، کمک کردن به جان مارستون برای تبدیل شدن به پدر و همسری موفق و واقعگرایانهترین شخصیتپردازی ممکن بین بازیهای استودیوی راکستار اشاره کرد.
در میان بازیهای استودیوی راکستار، Red Dead Redemption 2 بهترین و پیچیدهترین شخصیتهای تاریخ این استودیو را به بازیکنان ارائه میدهد. در راس این شخصیتها، آرتور مورگان به عنوان کاملترین و واقعگرایانهترین شخصیت ممکن، شاهکار راکستار است. تقریبا هیچ بازیکنی را نمیتوان پیدا کرد که با تجربه کردن این بازی، شخصیتپردازی و تحول شخصیتی آرتور در طول داستان، او را تحت تاثیر قرار نداده باشد. بدون شک آرتور مورگان را میتوان در راس بهترین شخصیت های اصلی بازی های Rockstar قرار داد.
جمع بندی
بازی های استودیو راکستار از گذشته در سطح بالایی از منحصر به فرد بودن قرار داشتهاند. این بازیها در کنار گیم پلی و داستان، میزبان شخصیتهای اصلی بسیاری بودند که در یاد طرفداران و بازیکنان تا مدتها باقی خواهند ماند. از سی جی در بازی GTA Sand Andreas گرفته تا جان مارستون در سری Red Dead Redemption، هر شخصیت اصلی که بازیکن کنترل میکند، عمق بالایی داشته و داستانی جذاب را روایت میکند. در این مطلب در میان بازی های مختلف، به معرفی بهترین شخصیت های اصلی بازی های Rockstar پرداختیم. به نظر شما کدام شخصیت اصلی در بازی های استودیو راکستار محبوب تر است؟
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 2 دیدگاهگوربه
سی جی گنگ جی تی ای ها!!!؟؟!
علیرضا
Cj اوله بقیشو بریز دور