بازی های ترسناک، همیشه از طرفدارهای زیادی در بین طرفدارهای بازیهای ویدیویی وجود دارد. حتی عدهای از گیمرها هستند که به جز سبک ترسناک، دست به هیچ بازی در سبک دیگر نمیزنند و درست بعد از انتشار بازیهای ترسناک، نفرات اول در صف خرید این عناوین هستند. در این مطلب به معرفی بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان خواهیم پرداخت.
توسعهدهندهها و کمپانیهای بزرگ هم از محبوبیت این سبک به خوبی آگاه هستند و هر ساله سیل عظیمی از بازیهای ترسناک چه در بین عنوانهای AAA و چه بازیهای مستقل در مارکت بازیهای ویدیویی سرازیر میشود و گیمرها هم از تجربه این بازیها لذت میبرند. این عنوانها حتی در بین استریمرها و تولیدکنندههای محتوای ویدیوگیم هم طرفدارهای زیادی دارد و پربازدیدترین ویدیویی این محتواسازها، مربوط به واکنششان به بازیهای ترسناک است.
معرفی 10 تا از بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان
در نسل هشتم، پلیاستیشن بازی های ترسناک و بقای جذابی را میزبانی کرد و حتی بعضی از بازیها که سبک اصلیشان ترس و بقا هم نبود، المانهای Survival Horror را در خود جای داده بودند تا بتوانند طرفدارهای این سبک را به سمت خود بکشند. بازیهایی تماما ترسناک مثل Until Dawn، Days Gone، The Last of Us و دیگر بازیها که المانهای ترسناک داشتنند که از محبوبترین آنها میتوان به بازی Death Stranding اشاره کرد.
اما برای طرفدارهای ایکس باکس چطور؟ آیا ایکس باکس وان هم بازیهای ترسناک خوبی را میزبانی کرد؟ لیست بازیهای ترس و بقایی که برای ایکس باکس وان منتشر شد، چندان کوتاه نیست اما بازی به خصوصی به صورت انحصاری در میان بهترین بازی های ایکس باکس وان برای این کنسول منتشر نشد. این لیست به اندازهای بلند است که اگر طرفدار سبک ترس و بقا هستید و کنسول ایکس باکس وان دارید، بتوانید از تجربه آن لذت ببرید.
در این لیست، قصد داریم به معرفی بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان بپردازیم. با پارسی گیم همراه باشید.
1) The Evil Within
شینجی میکامی بزرگ، خالق فرنچایز رزیدنت ایول و داینو کرایسیس، پدر سبک ترس و بقا در صنعت بازیهای ویدیویی بار دیگر بعد از مدتها غیبت بازگشته است و این بار دیگر خبری از رزیدنت ایول نیست و به جای آن، میکامی استودیوی جدیدش به نام Tango Softworks را تاسیس کرده و به نشر کمپانی بتزدا، جدیدترین بازیاش به نام The Evil Within را توسعه داد و کارگردانی کرد که بدون شک یکی از خوشساختترین بازیهای ترسناک نسل هشتم است.
در بین بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان ، بدون شک این بازی رتبه خوبی را میگیرد اما خیلیها هم هستند که چندان از تجربه این بازی لذت نبردند. با این که المانهای هجوم ترس یا همان JumpScare در بازی به خوبی قرار گرفته است، اما در مقایسه با دیگر ساختههای میکامی، احساس میشود که بازی بیشتر المانهای اکشن و بقا را در خود قرار داده است.
اما از لحاظ گیمپلی و طراحی دشمنها، به خصوص باسفایتها، میکامی مثل همیشه فوقالعاده عمل کرده است. اتمسفر بازی به گونهای طراحی شده است که از ابتدا تا انتها، یک ترس عجیبی شما را دنبال میکند و حتی اگر در نشانهگیری خود خبره باشید، نمیتوانید بفهمید که کجا و چه دشمنی پشت کنج دیوارها انتظار شما را میکشد تا شما را به هلاکت برساند.
داستان راجع به کارآگاهی با نام سباستین کاستالونه است که از همان ابتدای بازی، پروندهای جدید دریافت میکند و برای پردهبرداری از تیمارستانی که مشخص نیست در آن چه اتفاقات وحشتناکی افتاده، خودش را درگیر مخمصهای مرگبار میکند. صریح و بیپرده بودن داستان بازی، بدون شک یکی از دلایلی است که عنوان The Evil Within یکی از بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان محسوب میشود.
2) Dying Light
بازی دایینگ لایت، بدون شک یکی از خوشساختترین بازیهای نسل هشتم است؛ تاکید میکنم که یکی از بهترین بازیهای نسل هشتم و حتی با این موضوع کاری ندارم که یکی از بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان است. این بازی توسط استودیوی لهستانی تکلند ساخته شده است که شاید آنها را با توسعه بازیهایی مثل Dead Island بشناسید؛ این استودیو تخصص ویژهای در ساختن آخرزمان زامبیزده در هنر هشتم دارد.
به طور کلی، آخرزمان زامبیزده یکی از مقصدهای تکراری استودیوهای بازیسازی است و حتی اکثر استودیوهایی که قصد دارند اولین بازی ترسناک خود را توسعه بدهند، همیشه سوژه زامبی را در دستور کار خود قرار میدهند. اما استودیوی تکلند به خوبی از پتانسیل این اتمسفر استفاده کرده و یکی از هیجانانگیزترین عنوانهای نسل هشتم را توسعه داده است که میتوانم آن را جز ده بازی برتری بخوانم که کمتر از مقداری که استحقاق داشتهاند،َ دیده شدند.
این بازی داستان دیوید کرین را دنبال میکند؛ یکی از مامورهای دولتی که حافظه خود را از دست داده و در ابتدای بازی متوجه میشود که توسط یک زامبی، دستش گاز گرفته شده و خیلی زود قرار است که به جمع زامبیها بپیوندد. اما دیوید خیلی سریع وارد ماجراجویی میشود که بتواند داروی پادزهر را پیدا کند و خود را درمان کند تا تبدیل به یک زامبی بیروح نشود.
یکی از جذابیتهای گیمپلی این بازی، بخش پلتفرمینگ و پارکور این بازی است که بدون شک یکی از بینقصترینها در نوع خودش است و این که این المانها با زاویه دید اول شخص ترکیب شده است، گیمپلی پلتفرمینگ این بازی را تا حدی شبیه به بازیهایی مثل Mirror’s Edge میکند.
گیمپلی بازی به دو بخش روز و شب تقسیمبندی میشود که سختی بخش روز بازی به اندازه همه بازیهای زامبیمحور است، اما شبهای بازی چالشی کاملا متفاوت است که شاید شبیه آن را در معدود مراحلی از بازیهای Killing Floor 2 یا Left 4 Dead دیده باشیم. بازی در شب سختتر است و حتی دشمنهای مختلفی هم در طول شب به شما حملهور خواهند شد و زامبیهای عادی هم ترسناکتر، قدرتمندتر و سریعتر هستند.
3) Resident Evil 2 Remake
چند سالی است که کپکام به ساخت بازسازی عنوانهای قدیمیترش، به خصوص از سری رزیدنت ایول مشغول است و این اقدامهای کپکام را بدون شک میتوان یک بازگشت قدرتمندانه از این کمپانی قلمداد کرد. یکی از مهمترین بازسازیهای چند سال اخیر کپکام و حتی صنعت بازیهای ویدیویی، بازسازی قسمت دوم فرنچایز رزیدنت ایول بود که به جز شالوده کلی داستان بازی، همه بخشهای آن دستخوش تغییرات اساسی شدند و یک بازی ماندگار را با نام بازی Resident Evil 2 Remake رقم زدند.
این بازی به اندازهای جذاب بود که حتی توانست در لیست کاندیدهای بهترین بازی سال TGA هم قرار بگیرد و تا قبل از انتشار این بازی، هیچ بازسازی دیگری نبود که بتواند در لیست بهترین بازیهای سال قرار بگیرد. رزیدنت ایول ۲ ریمیک توانست در لیست بازیهای قرار بگیرد که به خوبی دستور عملهای مربوط به بازسازی یک عنوان را در خود جای داده بود.
داستان این بازی، مستقیما بعد از داستان قسمت اول به جریان میافتد که این بار در قصر اسپنسر نیست و به جای آن، شهر راکون سیتی با ویروس تی درگیر شده و مردم این شهر یکی پس از دیگری تبدیل به زامبیهای بیروح میشوند. در همین بهبوحه، افسر پلیس لیان اسکات کندی که به تازگی به این شهر انتقال گرفته، وارد ایستگاه پلیس شده و متوجه میشود که تمام افراد پاسگاه پلیس، با این بیماری لاعلاج درگیر شدهاند.
این بار به جای زاویه دوربین ایزومتریک کلاسیک، قسمت دوم از زاویه دوربین سوم شخص تاکتیکی استفاده میکند که شباهت زیادی به قسمت ششم رزیدنت ایول دارد که برای قسمت دوم که پر از سکانسهای میانپرده متفاوت است و گیمپلی آن کمی کمسرعتتر از قسمت هفتم محسوب میشود، زاویه دوربین بسیار مناسبی است. بازی Resident Evil 2 Remake، بدون شک یکی از بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان است.
4) Prey
بدون شک یکی از بازیهایی که به هیچوجه به حق اصلی خود در نسل هشتم بازیهای ویدیویی نرسید، بازی Prey بود. محوریت این بازی روی المانهای سبک ترس و بقا نیست اما اگر بخواهیم لیستی از بازی های ترسناک اکس باکس وان قرار بدهیم، بازی Prey یکی از گزینههای این لیست خواهد بود.
این بازی در حقیقت ریبوتی بر قسمت اول است که در ابتدا، نقشه توسعهدهندهها برای توسعه بازی کاملا متفاوتی بود اما بعد از چند سال تاخیر، سازندگان آن تصمیم گرفتند که بازی نهایی را منتشر کنند. انتشار این بازی با اختلاف نظرهای زیادی همراه بود و خیلیها دوست داشتند که بازی شبیه به نمایش اولیهای باشد که توسط آنها منتشر شد.
اما بدون شک این بازی از بازی های ترسناک اکس باکس وان است که گیمپلی آن در دسته بینظیرها قرار میگیرد و کمتر بازی را تجربه خواهید کرد که شبیه به این عنوان باشد. تمرکز اصلی گیمپلی این بازی، بر پایه المانهای اکشن و شوتر اول شخص است اما اتمسفر بازی است که وظیفه انتقال ترس را به مخاطب، به خوبی انجام میدهد.
در طول بازی، موجوداتی به نام میمیکها وجود دارند که شما در سفینهای که در آن قرار گرفتهاید، باید جان سالم از آنها به در ببرید و در طول بازی چالشهای زیادی وجود دارد که هر کدام از این چالشها، به خصوص چالشهای مدتدار، ترس بیشتری را به شما یکی پس از دیگر انتقال میدهند. توصیه میکنیم که حتما این بازی را نه تنها به عنوان یک بازی ترسناک، بلکه به عنوان یک اکشن بسیار خوشساخت تجربه کنید.
5) Little Nightmares
بازی «کابوسهای کوچک» از آن دسته بازیهایی است که شاید در نگاه اول ترسی را به شما منتقل نکند و حتی هیچ JumpScareای را دربر نگیرد، اما هر چقدر که در این بازی به سمت جلو پیشرفت کنید، متوجه میشوید که چگونه ترس روانشناختی این بازی روی ناخودآگاه شما تاثیر میگذارد و انیمیشنها نرم و روان این بازی شما را گول میزند که خود را وارد یک ترس تمام عیار کنید.
بازی Little Nightmares راجع به یک کودک با هودی زرد رنگ است که قیافه او را در طول بازی نمیبینیم. او خود را داخل یک محیط عجیب و ترسناک پیدا میکند و باید به او کمک کنیم تا از این مکان نامعلوم فرار کند. هر چقدر که با او به سمت جلو حرکت میکنیم، سدها و موجودات ترسناک بیشتری در مقابل او قرار میگیرند که چالشهای بازی را یکی پس از دیگری، سختتر میکنند.
گیمپلی بازی چندان پیچیدگی خاصی ندارد و تقریبا ۹۰ درصد المانهای این بازی، در یک پلتفرمینگ ساده خلاصه شده است. البته بعضی اوقات در طی بازی باید حواستان به زمانبندی دکمهزنیها برای ایجاد پلتفرم مناسب باشد. یکی از نکات بسیار مثبت این بازی، جلوههای بصری فوقالعاده آن است که شاید مانند خیلی از بازیهای AAA پایههای چشمآبکن نداشته باشد اما انیمیشنهای جذاب بازی به همراه اتمسفر گیرای آن، تجربه لذتبخشی را رقم میزند.
داستان و روایت بازی یکی دیگر از نقاط مثبت است که جریان آن، چندان ملموس نیست. در طول بازی دیالوگی رد و بدل نمیشود و شخصیت اصلی بازی حتی یک کلمه هم صحبت نمیکند اما با توجه به رفتارهایی که در طول بازی از خود نشان میدهد، میتوانید بلوغ و شخصیتسازی او را متوجه شوید که خود این موضوع، رقمزننده چندی از ترسناکترین سکانسهای بازی است.
6) Outlast
یکی از بهترین بازی های ترسناک Xbox one که تا قبل از انتشارش، نتوانست چندان مارکتینگ قدرتمندی را برای خود دستوپا کند، بازی Outlast بود که بعد از انتشار توانست نمرات بسیار خوبی را کسب و توجه طرفداران سبک ترس و بقا را به سمت خود، جلب کند. بازی که به معنای واقعی کلمه، هر دو واژه ترس و بقا را در خود تجلی کرده است.
این بازی راجع به خبرنگاری است که وارد تیمارستانی عجیب برای تهیه یک گزارش خبری میشود اما متوجه میشود که این تیمارستان چندان که به او گفته شده، متروکه نیست و افراد زیادی در آن سکونت دارند که از هوش و حواس زیادی برخوردار نیستند. نکته جالب اینجا است که بازی تنها به المانهای ترس اسلشر ختم میشود و پر از JumpScare است اما در مقایسه با قسمت دومش که بیشتر ترسهای فرازمینی بود، به شکل اعجابانگیزی بهتر عمل میکند.
این بازی بسته الحاقی به نام WhistleBlower دارد که این بسته الحاقی هم ترس مضاعفی را به بازی اضافه میکند و حتی بعضی از طرفدارهای این بازی معتقد هستند که بسته الحاقی این بازی به مراتب بسیار بهتر از بازی اصلی است که توصیه میکنیم حتما این بسته الحاقی را هم تجربه کنید.
7) Hellblade: Senua’s Sacrifice
بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice اثری از استودیوی انگلیسی Ninja Theory خالق عناوینی مثل DmC: Devil May Cry و Heavenly Sword است. پس از همکاری با ناشرهای بزرگی چون مایکروسافت، سونی و کپکام، استودیوی «نینجا تئوری» این اثر را بهصورت مستقل تولید کرد و از صد کارمند، تنها بیست نفر در ساخت این بازی دخالت داشتند. با این که سبک این بازی به طور کامل در دستهبندی ترس و بقا قرار نمیگیرد، اما اتمسفر بازی و بعضی از سکانسهای بازی به خوبی میتوانند حس ترس را به مخاطب منتقل کنند و به یکی دیگر از بهترین بازی های ترسناک xbox one تبدیل شود.
بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice روایتگر داستان «سنوا» زنی جنگجو از قبیلهی Pict است که به سرزمین اساطیری Helheim سفر میکند تا با Hela الههی این سرزمین بجنگد و روح Dillion عشق از دسته رفتهی خود را نجات دهد. بازی در قرن هشتم و سرزمینهای اسکاندیناوی جریان دارد و از افسانهها و اسطورههای همان منطقه الهام گرفته است.
خود بازی سبکهای مختلفی را در بر میگیرد؛ مبارزات در قالب اکشن هک اند اسلش با زاویه دوربین سوم شخص از روی شانه است که با ضربات سبک و سنگین به دشمنان حمله میکنید و امکان دفاع، جاخالی دادن و ضدحمله را دارید. همچنین با مکانیکی به نام Focus میتوانید زمان را آهسته کنید و راحتتر دشمنان را از پا درآورید. بخشهای متعددی را هم باید به حل معما بپردازید که بیشتر از جنس معماها پرسپکتیوی هستند که باید اجسام را طوری منطبق کنید تا شکلی مشخص را تشکیل دهند.
داستان بازی و پردازش شخصیت سنوا بهشدت روی مفاهیم روانشناختی و معضلات روانی تمرکز دارد و سازندگان حتی از متخصصان این زمینه مشاوره گرفتهاند. خود سنوا با مواردی چون افسردگی و توهمات درگیر است و محیط بازی و طراحی مراحل در مواقع بسیاری، به صورت نمادین اشاره به همین موضوع دارد. استودیوی نینجا تئوری برای ساخت بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice از انجین آنریل ۴ بهره برده است.
8) Resident Evil Village
بازی Resident Evil Village هشتمین نسخهی اصلی (با احتساب نسخهی زیرو نهمین نسخه) از سری مشهور «رزیدنت ایول» به حساب میآید که ادامهدهندهی ماجراهای Ethan Winters شخصیت اصلی قسمت هفتم است. شرکت کپکام اعلام کرده که در این قسمت، پروندهی داستان شخصیت ایتن به پایان خواهد رسید.
در این بازی، چند سال از اتفاقات قسمت هفتم گذشته و ایتن و میا بهخوبی و خوشی در کنار هم زندگی میکنند، تا اینکه «کریس ردفیلد» و گروهی مسلح به خانهی آنها حمله میکنند و میا را میکشند. طی اتفاقاتی، ایتن به کشوری در اروپای شرقی سفر میکند تا از پشت پردهی اتفاقاتی باخبر شود که باعث تمام این حوادث بوده است.
هستهی گیمپلی در بازی Resident Evil Village مشابه قسمت هفتم است؛ اثری در سبک وحشت بقا با زاویه دوربین اول شخص. از آنجا که این قسمت در یک روستای کامل جریان دارد، با محیطهایی گستردهتر نسبت به قسمت هفتم طرف هستیم و روند هم غیرخطی خواهد بود. سازندگان عنوان کردهاند که این قسمت تمرکز بیشتری روی اکشن دارد. در عین حال بازی همچون نسخههای کلاسیک، معماهای متعددی را پیش روی بازیکن قرار میدهد. در این قسمت دشمنان جدیدی حضور دارند که برخی مشابه گرگینهها هستند. به جز دشمنان معمولی، با باسفایتهای جذاب و متنوعی هم روبرو میشوید.
اتمسفر و فضای بازی بهشدت یادآور قسمت چهارم است. حتی شخصیتی مشابه Merchant در بازی حضور دارد که سلاحها و ارتقاهای مختلف به شما میفروشد. بازی Resident Evil Village مشابه قسمت هفتم و ریمیک قسمت دوم و سوم، با انجین گرافیکی RE Engine ساخته شده است که قدرت بالایی در نورپردازی و جزئیات دارد.
9) Little Nightmares 2
درست حدس زدید، دنباله قسمت اول Little Nightmares که در همین لیست هم قرار دادهایم، دوباره در لیست ظاهر شده است؛ بدین خاطر که بدون شک قسمت دوم این بازی هم یکی از بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان است. بازی Little Nightmares 2 ادامهای بر قسمت اول این سری است که در سال ۲۰۱۷ میلادی منتشر شد.
در قسمت دوم که خالق قسمت اول یعنی استودیوی Tarsier Studios آن را ساخته، داستان از پایان اثر قبلی روایت میشود؛ شخصیت Six موفق به فرار از Maw میشود و پس از آن، پسری با نام Mono را ملاقات میکند که یک پاکت کاغذی را به عنوان ماسک روی سر خود کشیده است. با اینکه Six از مکان قبلی نجات پیدا کرد، اما حالا باید به همراه Mono از شهری بزرگ به نام Pale City بگذرند که شهروندانش به دیدن تلویزیون اعتیاد دارند و بهمرور تغییر حالت دادهاند.
دو شخصیت اصلی باید خود را به برج سیگنال که توسط Thin Man دشمن اصلی این قسمت اداره میشود برسانند و سیگنالی که باعث جذب شهروندان شده را قطع کنند. همچون قسمت قبلی، در بازی Little Nightmares 2 هم با چالشهایی از جنس پازل و پلتفرمینگ طرفیم و از سوی دیگر، باید مراقب بود تا دشمنان که حالا انواع جدیدی هم به آنها اضافه شده، شکارتان نکنند.
در قسمت دوم، مخاطب کنترل Mono را دارد و Six به عنوان همراه، توسط هوش مصنوعی کنترل میشود و شما را در انجام پازلها و چالشها راهنمایی میکند. استایل گرافیک بازی مشابه قسمت اول و همراه با پیشرفتهایی در بحث فنی است. البته از آنجا که اتفاقات در یک شهر رخ میدهد، با محیطهایی بازتر نسبت به اثر قبلی طرف خواهیم بود. بازی Little Nightmares 2 برای کنسولهای نسل نهمی دو شرکت سونی و مایکروسافت هم در دسترس قرار دارد.
10) Resident Evil 7
با این که، این سومین باری است که اسم رزیدنت ایول را در لیست بهترین بازی های ترسناک xbox one میبینید، اما باید به نویسنده مطلب حق بدهید. همیشه سری رزیدنت ایول اتمسفری را در میان بازیهای ترسناک داشته است که میتوانید آنها را تافتهای جدابافته از دیگر بازیهای ویدیویی در سبک ترس و بقا بگویید. به خصوص قسمت هفتم این سری با نام بازی Resident Evil 7: Biohazard که تفاوت بنیادی با دیگر قسمتهای سری داشت.
برای اولین بار بعد از مدتها، کمپانی کپکام این بار به سراغ روایت داستانی کاملا جدید رفت و به جای دیدن شخصیتهای همیشگی مثل لیان یا کریس، این بار با شخصیت جدیدی با نام ایتان روبهرو هستیم که به دنبال نامزد گمشده خود میگردد و رد او را در روستایی پیدا میکند و بعد از ورود به این روستا، به طرز مشکوکی ربوده میشود. او خود را در خانه خانوادهای عجیب پیدا میکند و همانطور که حدس میزنید، باید جان خود را از آنجا نجات دهد و به در همان زمان، باید نامزد خود یعنی میا را پیدا کند.
اما تفاوت بنیادی این قسمت با دیگر قسمتهای رزیدنت ایول به همینجا ختم نمیشود، یکی از بهترین ویژگیهای این قسمت، تغییر زاویه دوربین از سوم شخص تاکتیکی به اول شخص است. تغییری که در ابتدا با انتقادهای بسیار زیادی همراه بود و همگی فکر میکردند که این عنوان قرار نیست به اندازه دیگر قسمتهای سری جذاب باشد؛ اما در نهایت، قسمت هفتم رزیدنت ایول توانست خود را به عنوان یکی از بهترین بازیهای ترسناک نسل هشتم قلمداد کند.
جمع بندی
بازی های ترسناک از آن دسته ژانرهایی هستند که همواره طرفداران بسیار زیادی داشته و عناوین موفق زیادی در بین تمام پلتفرمها در این سبک دیده میشود. در میان بازی های ترسناک xbox one، عناوین سرگرمکننده و موفق بسیاری وجود داشته که در لیست بهترین بازی های ترسناک ایکس باکس وان به 10 تا از آنها پرداختیم. نظر شما چیست؟ کدام بازی های ترسناک میتوانند در این فهرست قرار بگیرند؟ با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه