نکاتی که در مورد شخصیت سیری در بازی The Witcher 3 نمی‌ دانید

داستان بازی The Witcher 3: Wild Hunt و وقایع آن به صورت عمده حول شخصیت سیری (Ciri) می‌گردد؛ شخصیتی که با وجود شناخته شدن نقاط مجهول زیادی در زندگی و گذشته خود دارد.نکات مخفی و پنهان زیادی که در رابطه با شخصیت سیری وجود دارد، او را جذاب‌تر و مرموزتر کرده است. در این مقاله سعی می‌کنیم نکات کم‌تر دیده شده‌ای که در مورد سیری وجود دارد را مرور کنیم.

شخصیت سیری در بازی The Witcher 3 Wild Hunt

بازی The Witcher 3: Wild Hunt بدون شک یکی از بهترین بازی‌های نقش‌آفرینی تاریخ بازی‌های ویدیویی به شمار می‌رود و این جایگاه را به سادگی به دست نیاورده است. ویچر 3 از لحاظ شخصیتی و داستانی به شدت غنی بوده و در طی ماجراجویی‌ها خود با افراد مختلفی که هر یک داستان خاص خود را دارند، روبرو می‌شوید. این افراد افزونه‌های ارزشمندی برای داستان هستند و هر کدام دلیل مختص خود را برای ادامه و نبرد دارند. اما در این میان، یک شخصیت نسبت به دیگران ارزش بیش‌تری دارد و به طور کلی، هدف اصلی روایت بازی با توجه به آن مسیر تکامل خود را پیدا می‌کند. سیری، دخترخوانده گرالت (Geralt) محسوب می‌شود و مسبب بخش عمده‌ای از اتفاقات بازی ویچر 3 است. در واقع هدف اصلی بازیکن از لحظات ابتدایی به دست گرفتن کنترل گرالت، پیدا کردن سیری در جهان وسیع Continent است؛ جهانی که از مخاطرات بزرگ و تهدیدهای آخرالزمانی پر شده و به خودی خود یک آشوب و مشکل بزرگ به شمار می‌رود.

علاوه بر خود گرالت که شخصیت اصلی بازی به شمار می‌رود، شما چندین دفعه کنترل سیری را هم به دست می‌گیرید؛ اما با این حال نمی‌توانید به اطلاعات مهم زندگی او پی ببرید. به همین خاطر، شناخت دقیق این کاراکتر نیاز به اطلاعات و مطالعات بیش‌تری دارد که سعی می‌کنیم چکیده آن‌ها را با شما در میان بگذاریم. فقط توجه داشته باشید که ادامه این مقاله داستان بازی The Witcher 3: Wild Hunt را به صورت کامل لو می‌دهد و اگر هنوز به تجربه آن نپرداخته‌اید، بهتر است از مطالعه این مطلب خودداری کنید. همچنین می‌توانید در پارسی گیم مقالات 10 تفاوت اصلی سریال ویچر با بازی The Witcher 3 و مکان‌هایی در بازی The Witcher 3 که از دنیای واقعی الهام گرفته شده اند را نیز مطالعه کنید.

خاستگاه نام Ciri

سیری از همه لحاظ یک شخصیت خاص و به یاد ماندنی محسوب می‌شود و نام متفاوت او هم در این میان بی‌تاثیر نیست. جالب است بدانید که پیش از این و در کتاب Blood of Elves، صحبت‌های زیادی در مورد نام او شکل گرفته است. اگر با دیدن نام «کتاب» تعجب کردید، باید بدانید که مجموعه بازی و سریال ویچر براساس کتاب‌های The Witcher، نوشته آندری ساپکوفسکی، ساخته شده‌اند و به همین دلیل می‌توانیم برای اطلاعات بیش‌تر به آن‌ها مراجعه کنیم.

اول از همه باید بدانید که «Elder Speech» نقش بزرگی در مجموعه ویچر دارد و نام سیری هم از آن می‌آید. اگر با عبارت Elder Speech آشنایی ندارید، باید اشاره کنیم که منظور از این کلمه زبان گفتاری باستانی الف‌های Continent است. Elder Speech یکی از قدیمی‌ترین زبان‌های دنیای ویچر به شمار می‌رود که در گذشته افراد زیادی از آن استفاده می‌کردند. به هر حال، نام سیری از کلمه Zirael گرفته می‌شود که در زبان عامیانه، معنی پرستو یا Swallow می‌دهد. بنابراین، سیری معادل همان پرستو در زبان باستانی الف‌ها است. نکته جالب دیگری که در این باره وجود دارد، تشبیه مستمر سیری به پرستوها است. در واقع ما در بازی‌ها و کتاب‌های ویچر، بارها با تصویر پرستویی روبرو شدیم که برای آزادی و پرواز کردن تلاش می‌کند.

اشاره به نام Ciri در بازی اول مجموعه The Witcher

با وجود اینکه سیری از اهمیت بالایی در کل فرنچایز ویچر برخوردار است، اما برای اولین بار در بازی The Witcher 3: Wild Hunt به صورت فیزیکی حضور پیدا کرد. البته این مورد را هم بدانید که در بازی دوم بارها از سیری نام برده شده و اگر به تجربه آن پرداخته باشید، به احتمال زیاد این موضوع را به یاد دارید. اما آنچه که بیش‌تر بازیکنان متوجه آن نشده‌اند، اشاره به سیری در نسخه اول ویچر است.

در بازی اول و هنگامی که با مهمان‌دار روستا Murky Waters صحبت کنید، او داستان شخصی به نام سیریلا (Cirilla) را برای شما تعریف می‌کند. در صورتی که متوجه نشدید، باید بدانید که سیریلا در واقع نسخه کامل شده همان سیری است. استودیو CD Prokect Red در بازی اول اینگونه به نام Ciri اشاره کرد تا شخصیتی با این اهمیت را به صورت کامل فراموش نکند.

شبهه‌ای که در مورد سن او وجود دارد

آنچه که در نگاه اول متوجه می‌شویم، سیری حداقل از لحاظ ظاهری به شدت جوان است و اگر بخواهیم با قوانین طبیعی به آن نگاه کنیم، نباید از ۲۵ سال بزرگ‌تر باشد. اما خب در حال صحبت کردن در مورد مجموعه‌ای هستیم که به هیچ وجه اهمیتی به قوانین طبیعی نداده و مرزهای خود را با تخیل گسترش می‌دهد. اما با این حال، بحث در مورد سن سیری هنوز تمام نشده و خود آندری ساپکوفسکی هم پاسخ دقیقی برای این علامت سوال در نظر نگرفته است.

حال اگر بخواهیم در جزئیات و کتاب‌ها ریزتر شویم، باید بدانید که سیری در داستان کتاب Blood of Elves حدود ۱۳ سال دارد. در ادامه، اگر به داستان Lady of the Lake که دو سال قبل از شروع داستان بازی اول جریان دارد مراجعه کنیم، با سیری ۱۶ ساله روبرو می‌شویم که کاملا غیرممکن است. پس اگر بخواهیم به خط زمانی و رویدادهای مختلف توجه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که آندری ساپکوفسکی در نگارش وقایع کتاب خود از لحاظ زمانی اشتباه کرده و شاید به خاطر همین اشتباه هیچ وقت از سن واقعی سیری رونمایی نکرد.

داستان مخوف زخم صورت سیری

سیری درست مانند پدر خوانده خود یک زخم بزرگ روی صورت‌اش دارد که می‌توانیددر نگاه اول متوجه آن شوید. اگر بخواهیم خیلی صریح نظر بدهیم، این زخم نه تنها وجهه زیاد بدی ندارد، بلکه تا حدودی زیبا هم به نظر می‌رسد. البته حالت زیبای این زخم تنها مختص بازی The Witcher 3 است و در کتاب‌های اصلی، این زخم به هیچ وجه زیبا توصیف نمی‌شود.

به هر حال، باعث و بانی این زخم یکی از اعضای نیروی مخفی امپراطوری Nilfgard است که با نام Stefan Skellen شناخته می‌شود. این مامور مخفی با زخم بزرگی که روی گونه سیری ایجاد کرد، باعث شد که او اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و حس بدی نسبت به ظاهر خود پیدا کند. اما همان‌طور که پیش از این هم اشاره کردیم، این زخم ابدی واقعا ظاهر و وجهه کریحی ندارد.

او یک Source است

در دنیای ویچر یک سری از افراد خاص وجود دارند که با نام Source شناخته می‌شود. Sourceها یک نوع منبع و منتقل کننده جادو هستند که کنترل خاصی روی قدرت خود ندارند و نمی‌توانند از آن با توجه به میل خود بهره ببرند. اما در این میان یک موضوع خطرناک در مورد Sourceها وجود دارد که اگر کنترل نشود، پیامدهای بدی به همراه خواهد داشت. اگر این دسته از افراد در شرایط نامطلوب روحی قرار بگیرند و فشار روانی زیادی بر آن‌ها وارد شود، بدون اینکه بخواهند یک موج انرژی بزرگ آزاد می‌کنند؛ موجی که می‌تواند در برخی مواقع یک شهر کوچک را با خاک یسکان کند.

هویت سیری به عنوان یک Source در سنین کودکی مشخص شد و در ادامه، به Kaer Morhen رفت تا در کنار ویچرها (از جمله خود گرالت) زندگی کند و بزرگ شود. اما گرالت که در مورد این مسئله اطلاعات زیادی نداشت، از تریس مریگولد (Triss Merigold) کمک خواست. تریس پس از اینکه نزد سیری آمد و بیش‌تر با او آشنا شد، به قدرت‌ها و رازهای مهم‌تری پی برد.

سیری دارای Elder Blood است

کسی که دارای «خون کهن» یا Elder Blood است، به خاطر ویژگی‌هایی که خون مذکور به همراه دارد، اهمیت بزرگی پیدا می‌کند. اما منظور از Elder Blood دقیقا چیست؟ سال‌ها پیش الف‌ها برای محقق کردن یک پیش‌گویی دست به ساخت خونی با نام Elder Blood زدند. به گفته این پیش‌گویی‌ها، فردی که دارای Elder Blood است در آینده مانند یک منجی ظاهر شده و نژاد الف‌ها را از نابودی ابدی نجات می‌هد. همچنین این باور وجود دارد که حمل کننده Elder Blood، از قدرت‌های جادویی بیش‌تری نسبت به سایرین برخوردار است.‌

سوال دیگری که شاید در ذهن شما ایجاد شود، این است که سیری چه ارتباطی به الف‌ها دارد که باید به عنوان یک Elder Blood شناخته شود؟ جواب این سوال به گذشته‌های دور باز می‌گردد. سال‌ها قبل و پیش از اینکه سیری چشمان خود را روی دنیا باز کند، یک جادوگر الف با نام Lara Dorren عاشق یک جادوگر انسان با نام Cregennan of Lod می‌شود. حاصل عشق این دو جادوگر دختری به نام Riannon است؛ دختری که بعدها توسط Cerro، ملکه سرزمین Redania، به فرزند خواندگی گرفته شده و به زندگی خود ادامه می‌دهد. سیری هم در واقع یکی از نوادگان Riannon است که سال‌ها پس از جد خود به دنیا می‌آید. اما نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که پادشاه Wild Hunt هم دقیقا به خاطر همین Elder Blood دست از سیری بر نمی‌دارد و همیشه به دنبال او است.

وارث چندین تخت پادشاهی

زندگی سیری پر از اتفاق‌های شوم مختلف مانند مرگ، دسیسه و تاریکی است. بیایید از پدر و مادر واقعی این شخصیت شروع کنیم تا به معنی جمله مذکور بیش‌تر پی ببرید. پدر و مادر اصلی سیری دو فرد با نام‌های Pavetta و Emhyr Var Emreis هستند. Pavetta در زمان ازدواج به عنوان شاهزاده قلمرو Cintra شناخته می‌شد و Emyhr هم همان‌طور که می‌دانید، امپراطور Nilfgaard است. این موضوع به آن معنی است که سیری می‌تواند کنترل هر یک از دو قلمرو مذکور را به دست بگیرد و به ملکه آن منطقه تبدیل شود. البته این موضوع را نباید فراموش کرد که Nilfgaard به دنبال سیاست‌های جاه‌طلبانه خود، بعدها Cintra را تسخیر کرده و آن را به قلمرو خود اضافه می‌کند.

به هر حال، هر اتفاقی هم که رخ داده باشد، سیری می‌تواند پس از پدر واقعی خود به ملکه امپراطوری Nilfgaard تبدیل شده و به آن حکمرانی کند. اما خب موضوع این جا است که سیری به هیچ وجه علاقه‌ای به امپراطوری ندارد و ترجیح می‌دهد زندگی خود را به طور آزادانه ادامه دهد. در آن طرف داستان، Emhyr به هیچ وجه چنین نظری نداشته و اصرار می‌کند که سیری باید به عنوان یک جانشین، بعدها کنترل نیلفگارد را به دست بگیرد. به همین خاطر و مخالفت سیری با داستان جانشینی، او چندین دفعه از طرف پدر خود با تهدیدهای مختلفی روبرو می‌شود؛ به گونه‌ای که اگر یک دفعه Pavetta به موقع نمی‌رسید سیری در اعماق دریا غرق می‌شد و جان می‌سپرد. به خاطر همین شرایط سخت، سیری مجبور شد که برای چند سال هم که شده به همراه مادربزرگ خود در یک قلعه زندگی کند. متاسفانه، این قلعه هم پس از مدتی مورد حمله قرار گرفت و سیری به عنوان آخرین امید، پیش گرالت رفت و زندگی خود را نزد Butcher of Blaviken ادامه داد.

سیری دو دفعه مشمول Law of Surprise شده است

اول از همه باید بدانید که Law of Surprise یک قانون و سنت عجیب است. این قانون می‌گوید هنگامی که یک فرد زندگی فرد دیگری را نجات می‌دهد، شخص نجات داده شده باید جایزه‌ای به منجی خود بدهد که از وجود آن بی‌خبر است. خوشبختانه (یا شاید متاسفانه)، سیری دو دفعه مشمول Law of Surprise شده که هر دو بار، گرالت او را به عنوان پاداش به دست می‌آورد. گرالت یک دفعه با نجات جان Emhyr Var Emreis و دفعه دیگر با نجات جان یک تاجر ساده، Law of Surprise را اجرا می‌کند.

دفعه اول و هنگامی که Emhyr توسط گرالت نجات داده شد، از باردار بودن زن خود خبر نداشت. در ادامه، امپراطور نیلفگارد مجبور شد به عنوان پاداش Law of Surprise و چیز ارزشمندی که از وجود آن خبر ندارد، سیری را به گرالت هدیه کند. مدتی از این اتفاق می‌گذرد و سیری و گرالت به خاطر پاره‌ای از دلایل، از هم جدا شده و راه زندگی خود را ادامه می‌دهند. این دفعه، گرالت جان یک تاجر ساده با نام Yurga را نجات می‌دهد و این فرد باید به خاطر Law of Surprise، پاداش ارزشمندی به گرالت بدهد که از وجود آن بی‌خبر است. این پاداش ارزشمند در کمال ناباوری، باز هم خود سیری از آب در می‌آید. در واقع، همسر تاجر مذکور بدون اینکه به او خبر بدهد، سیری را به فرزند خواندگی می‌گیرد و هیچ وقت Yurga را در جریان نمی‌گذارد. در ادامه همین اتفاق عجیب، سرنوشت یک بار دیگر سیری و گرالت را به هم می‌رساند. گرالت هم که این دفعه از قدرت سرنوشت و رابطه‌ محکمی که با سیری دارد مطلع می‌شود، مانند یک پدر با او رفتار کرده و او را رها نمی‌کند.

سیری رابطه‌های عاشقانه متعددی را تجربه کرده است

سیری به خاطر زندگی پرفراز و نشیب خود، رابطه‌های عاشقانه مختلفی را تجربه کرده و با افراد زیادی آشنا شده است. برخی از این رابطه‌ها تنها یک عشق ساده و گذرا بوده‌اند و دسته دیگری از آن‌ها، رابطه‌های محکم و رسمی. اولین رابطه عاشقانه این شخصیت به زمانی باز می‌گردد که مادر بزرگ‌‌اش او را با Windhalm از Attre آشنا کرد. این رابطه پس از چند سالی به هم خورد و دیگر مانند سابق نشد.

پس از Windhal، سیری با شاهزاده‌ای با نام Kistrin آشنا شد. اما موضوع این جا بود که او به هیچ وجه از kistrin خوشش نمی‌آمد و دوست نداشت که با این شاهزاده رابطه خاصی را شکل دهد. به همین دلیل، هنگام یکی از قرارهای خود از دست Kistrin فرار کرده و چند وقتی را در جنگل گذراند. پس از همه این اتفاق‌ها، سیری با چند فرد دیگر وارد رابطه شد که هیچ‌کدام از آن‌ها موفق نبودند و پس از مدتی به هم خوردند.

پیوند داستان او با تک‌شاخ‌ها (Unicorns)

جالب است بدانید که سیری در چندین برهه از زندگی خود تک‌شاخ‌ها را نجات داده و در طرف مقابل، توسط آن‌ها نجات یافته است. اولین ملاقات سیری با تک‌شاخ‌ها به زمانی باز می‌گردد که او برای فرار از یک Portal بهره برد؛ پورتالی که درست کار نکرد و باعث شد که او در بیابان Korath گم شود. اما این بیابان خوش یمن نبود و هنگامی که سیری در حال فرار از آن بود، به طور تقریبی جان خود را از دست داد. هنگامی که دخترخوانده گرالت در حال کشیدن نفس‌های آخر خود بود، یک تک‌شاخ از راه رسید و او را از مرگ حتمی نجات داد. در ادامه رابطه دوستانه‌ای که میان سیری و تک‌شاخ منجی شکل گرفت، سیری نام Little Horse (به معنی اسب کوچک) را برای او انتخاب کرد. متاسفانه پس از مدتی، Little Horse توسط یک هیولای شنی مصموم شد و به وضعیت وخیمی رسید.

• ترسناک‌ترین مراحل بازی The Witcher 3 که بر اساس افسانه‌ها طراحی شده‌اند

پس از مصمومیت Little Horse، سیری که نمی‌توانست مرگ او را به صورت تدریجی ببیند، با هر روشی که بود جان او را نجات داد. پس از بهبودی این تک‌شاخ، سیری به کمک او بالاخره از بیابان Korath نجات پیدا کرد تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد. اما این پایان برخورد سیریلا با تک‌شاخ‌ها نبود. پس از مدتی و در ادامه یک سری اتفاق‌های عجیب، سیری خود را در حالی پیدا کرد که در سرزمین الف‌ها گم شده است. اما این سردرگمی زیاد طول نکشید و تک‌شاخ‌ها پس از مدتی او را پیدا کردند. در ادامه، از آنجایی که سیری پیش از این Little Horse را نجات داده بود، بقیه تک‌شاخ‌ها برای نشان دادن حس قدردانی خود راه خروج از سرزمین الف‌ها را به او نشان دادند.

تبدیل شدن به یکی از اعضای The Rats

پس از اینکه سیری از بیابان Korath فرار کرد، توسط گروهی به نام Trappers و رهبر آن‌ها که Sweers نام داشت، نجات یافت. متاسفانه، Sweers پس از مدتی جان خود را از دست داد و به همین خاطر، سیری در شهری به نام Glyswen تنها شد. سیری هنگامی که در شهر مذکور قرار داشت، به صورت اتفاقی یکی از اعضای گروهی به نام The Rats را نجات داد. همین موضوع، باعث شد که او پس از مدتی به گروه The Rats اضافه شود و در میان آن‌ها زندگی کند. اما از آنجایی که این دختر بخت برگشته شانس خوبی برای یک زندگی مفرح ندارد، باز هم از فرضیه‌های ایده‌آل فاصله گرفت.

پس از مدتی زندگی آرام، سر و کله یک جایزه‌بگیر (Bounty Hunter) به نام Leo Bonhart پیدا شد. Leo که هیچ بویی از رحم نبرده بود، برای گرفتن جایزه خود هم که شده تمامی اعضای The Rats را می‌کشد و تنها سیری را زنده نگه می‌دارد. البته در این مورد هم خبری از دلسوزی نیست و صرفا از آنجایی که جایزه زنده تحویل دادن سیری بیش‌تر بود، لئو تصمیم گرفت او را نکشد. اما این پایان کار نبود و پس از مدتی، Leo Bonhart سیریلا را مجبور به مبارزه در قفس کرد تا بتواند از طریق او پول بیش‌تری به دست آورد. در این میان، اگر تا به حال این سوال در ذهن‌تان پیش آمده که شمشیر سیری از کجا می‌آید، باید بدانید که او شمشیر مورد نظر را در همین مبارزات داخل قفس به چنگ آورده است. البته سیری مدت زمان زیادی برده حلقه به گوش لئو نبود و پس از مدتی موفق به فرار شد.

سرنوشت سیری در دستان بازیکن

بسیاری از رویدادهای دردناک و تاریک زندگی سیری پیش از وقایع بازی The Witcher : Wild Hunt رخ می‌دهد. با این حال، در جریان نسخه سوم مجموعه ویچر شما می‌توانید با اتخاذ یک سری تصمیم مشخص، سرنوشت سیریلا را به طور کامل تغییر دهید. البته در این میان یک سری تصمیم‌های کوچک و جزئی‌تر هم وجود دارند که تنها روی حال و هوای موقت او تاثیر می‌گذارند.

یکی از تصمیم‌هایی که که بازیکن می‌تواند در مورد زندگی سیری بگیرد، دریافت پاداش یا عدم دریافت آن از امپراطور Emhyr (پدر اصلی سیری) برای تحویل دادن او است. اگر پاداش را از امپراطور نیلفگارد بگیرید، سیری فکر می‌کند که گرالت در تمامی این مدت تنها به خاطر پول به دنبال او بوده است. یا در مثالی دیگر، در لحظات پایانی می‌توانید با گفتن جملات مختلف سیری را به کام مرگ بفرستید یا او را نجات دهید. اگر او در پایان زنده بماند، با توجه به جریان‌های رخ داده می‌تواند به یک ویچر یا یک شاهزداه تبدیل شود.

مهارت استفاده از شمشیر و جادو

با توجه به زندگی سخت و فراز و نشیب‌های متعدد، سیری در طی زمان به مبارزه قهاری تبدیل شده و یکی از قدرتمندترین شخصیت‌های بازی The Witcher 3 به شمار می‌رود. او نه تنها آموزش‌های تبدیل شدن به یک ویچر را پشت سر گذاشته، بلکه معلم‌های خوبی برای یادگیری جادو هم داشته است. هر دو شخصیت ینیفر و تریس (که هر دو جادوگر هستند)، تاثیر زیادی روی زندگی سیری گذاشته‌اند و اگر بخواهیم کمی با اغراق صحبت کنیم، حکم مادرخوانده‌های او را بازی کرده‌اند. البته که هیچ یک از دو فرد مذکور به اندازه گرالت در زندگی سیری تاثیرگذار نیستند.

این پایان کار نیست و هنگامی که سیری زیر نظر Leo در قفس‌های زیرزمینی مبارزه می‌کرد، مهارت خوبی در استفاده از شمشیر به دست آورد. علاوه بر موارد ذکر شده، این را هم در نظر بگیرید که این شخصیت به طور همزمان هم یک Source حساب می‌شود و هم Elder Blood در رگ‌های او جریان دارد. این قدرت‌ها به سیری اجازه می‌دهند که در بین دنیاهای مختلف سفر کرده و میان آن‌ها جا به جا شود. شخصیت‌های زیادی در بازی The Witcher 3 وجود ندارند که از سیری قدرتمندتر باشند.

در این نقطه به پایان نکات مهم زندگی سیری در بازی The Witcher 3: Wild Hunt می‌رسیم. نظر شما در این باره چیست؟ آیا اطلاعات مهم دیگری در مورد کاراکتر مورد بحث وجود دارد که به آن اشاره نکرده باشیم؟ نظرات خود را با تیم پارسی گیم در میان بگذارید.

منبع: TheGamer