همیشه در بازیهای ویدیویی آن قدر با دشمنان مبارزه میکنیم تا به بزرگترین رقیب و دشمن خود در بازی برسیم. همان شخصیتی که در تمام طول این مدت انتظارش را کشیده ایم و حالا دلایل قانع کنندهای برای از سر راه برداشتن او داریم. در بسیاری از موارد مشکلی که برای ما پیش آمده را همین باسفایت نهایی به وجود آورده و حالا در نبرد آخر فرصت انتقام فرا رسیده است. نبرد با غول آخرها یا همان باس فایتها برای بسیاری از افراد همیشه چالشی بزرگ و جذاب در بازیهای ویدیویی بوده است. در این مطلب تعداد از به یادماندنی ترین و بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی را بررسی خواهیم کرد.
بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی
باس فایتها از جمله قدیمیترین و کلاسیکترین عناصر ویدیوگیمی هستند و از همان ابتدا نقش پررنگی در ظهور بازیهای ویدیویی داشته اند. همیشه و در داستان سراییهای مختلف ما شاهد نبرد خیر و شر بوده ایم و در ویدیو گیم هم شما به عنوان مظهر خیر (نسبی) باید در انتهای بازی با باسفایتی مبارزه کنید که شر خالص بوده و اهداف شومی در سر میپروراند. در ادامه به برخی از بهترین مبارزه پایانی بازی ها و بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
1) Super Mario – «بوزر»
فهرست بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی را با عنوانی از سری ماریو آغاز میکنیم. همانقدر که حالا چهره «ماریو» تبدیل به نماد فرانچایز Super Mario شده، شخصیت منفی این داستان هم جذابیت خاص خود را دارد و در حال حاضر یکی از نمادهای نینتندو شده است. «ماریو» حالا صاحب یک امپراطوری بزرگ رسانهای بوده و اخیرا هم حتی به سینما آمده و همیشه تلاش او برای شکست دادن «بوزر» به تصویر کشیده شده است. مبارزه آنها یکی از نبردهای حماسی و تاریخی بوده و همیشه این دو به عنوان دو نماد خیر و شر با هم در جنگ بوده اند.
«ماریو» همیشه عاشق «شاهزاده پیچ» بوده و سعی داشته تا او را نجات دهد. این وسط «بوزر» هم به شاهزاده خانم علاقمند بوده و به دفعات سعی کرده تا او را برای خودش برباید. «شاهزاده پیچ» آنقدر این وسط بین این دو کشیده شده که ترجیح میدهد تنها باشد. بنابراین تا زمانی که این شاهزاده زیبایی خودش را دارد، در آخر همه بازیها «ماریو» و «بوزر» هم آن جا خواهند بود تا با یکدیگر مبارزه کنند.
2) Minecraft – «اندر دراگون»
Minecraft شروع بسیار زیبا و سادهای دارد، شما باید در ابتدا بقا پیدا کنید و زنده بمانید و هر چه که در ذهنتان هست را بسازید. چنین عنوانی داستان چندان مشخصی ندارد و تنها محدودیت بازی، خلاقیت شماست و این مغز شماست که باید داستان تعریف کند. تنها ماموریتی که شما در این بازی دارید این است که باید با اژدهایی به نام «اندر دراگون» را شکست دهید. پس از این نبرد حماسی علیه این جانور، شما به تخم اژدها میرسید و ناگهان نام دست اندرکاران بر روی صفحه ظاهر میشود. بازی همچنان ادامه دارد و Minecraft عنوانی بیپایان است و ما شاهد یکی از بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی هستیم.
3) Fallout – «مستر»
Fallout عنوانی است که حالا فاصله زیادی از مد روز ویدیوگیم گرفته، دنیایی بیرحم و ترسناک که وحشتی عظیم در آن نهفته است و شما باید به دنبال داستان خود بروید. این فرانچایز کار خود را در سال 1997 منتشر شد و با ساختار ایزومتریکش سرشار از نوشته و اطلاعاتی بود که از آثار مختلف الهام گرفته است. Fallout توانست تا ژانر نقشآفرینی را در غرب احیا کند. در پایان این بازی باید با «مستر» مبارزه کنید که تفاوتش با سایر باسفایتها این است که میتوانید انتخاب کنید که با او مبارزه کنید یا نه. به خاطر دارید آخرین عنوانی که به شما امکان صحبت با باسفایت تا مرگ را میدهد کدام بازی بود؟ «مستر» یکی از بهیادماندنیترین دشمنان تاریخ Fallout بوده و از بهترین مبارزه پایانی بازی ها را دارد.
4) Mortal Kombat – «شائو خان»
Mortal Kombat یکی از عجیبترین بازیهای تاریخ صنعت بازی به شمار میرود. در بازه ابتدایی یکی از بدترین بازیهای تاریخ ویدیوگیم بوده و به یکی از جنجال برانگیزترین عناوین تبدیل شد، اما فارغ از سلیقه یکی از موفقترین فرانچایزهای تاریخ ویدیوگیم است. فرانچایزی به شدت عظیم با داستانهایی طولانی که آنقدر به داستانهایش پرداخته نشده است. «شائو خان». این شخصیت علیرغم اینکه در دومین بازی به گیمرها معرفی شد در بازیهای متعددی باسفایت نهایی بوده و به نوعی یکی از چهرههای منفی تاریخ سری شناخته میشود. او دشمنی است که همیشه به شما حمله نمیکند و همین او را یکی از خاصترین دشمنان و یکی از بهترین مبارزه پایانی بازی ها شکل داده است.
5) Hades – «هیدیس»
ژانر روگلایک و روگلایت از زمان انتشار Rogue در سال 1980 به وجود آمده و حالا به بخشی جدانشدنی از صنعت ویدیوگیم بدل شده است. ایده اصلی این بازیها ساده اما نیازمند توجه زیادی است: با مرگ شما در بازی ممکن است تمام یا بخشی از پیشرفت خود را در بازی از دست بدهید. این ژانر توانسته تا منجر به خلق بازیهای دشوار زیادی شده است، اما استودیو سوپرجاینت توانست تا با ابزارهای روگلایک به خوبی داستان تعریف کند. Hades نکات جذاب زیادی دارد، از خداهای جذاب یونان تا دیالوگهای بیپایان بازی! چنین عنوانی بدون باسفایتها خلق نمیشود و همانطور که از اسم بازی مشخص است، مبارزه با «هیدیس» اصلی اوج بازی است. گاهی اوقات او به راحتی در مقابل تواناییهای شما شکست میخورد و گاهی هم شما را نابود میکند. او همیشه منتظر شماست و شکست او در میان بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی، چالشی بزرگ بوده و خواهد بود.
6) Metroid – «مادر برین»
Metroid فرانچایزی بامزه بوده که در سال 1986 شروع به کار کرده و در طی این سالها نسخههای مختلف این مجموعه بارها و بارها ریبوت و ریمیک شده است. بازی همچنان پایه جذاب و محکمی دارد و نینتندو حالا حالاها میتواند از قبال این مجموعه محتوا استخراج کند. با اینکه این بازیها ساختار و حتی بعضا ژانرهای متفاوتی دارند، اما در نهایت بسیاری از این بازیها به «مادر برین» ختم شده است. این شخصیت معمولا در اتاقهایی بسته سرشار از لیزرها مبارزه میکند. اگر شما هم سالها زمان صرف فرانچایز Metroid کرده باشید، او را علاوه بر اینکه یکی از یکی از بهترین مبارزه پایانیها را شکل داده، به واسطه این سالها شبیه عضو خانواده شده است.
7) Hollow Knight – «هالو نایت و رادیانس»
Hollow Knight توانست از زمان انتشار خود توانست تا طوفانی عظیم به پا کند. این بازی یک آرت استایل دستساز، موسیقی متن ملودیک فوقالعاده و البته شخصیتهایی دوست داشتنی دارد. استایل مترویدوانیایی بازی توانسته تا چندین سبک را با یکدیگر ترکیب کند و اثری خارقالعاده خلق کند. با این حال این بازی به دلیل مبارزات چالش برانگیز آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری Hollow Knight را به خاطر سختی یک اثر سولز لایک میدانند و در مقایسه با آن آثار تقریبا ساختاری مشابه دارد. به عنوان مثال، نبرد نهایی در مقابل «هالو نایت» شگفتانگیز است که پس از آن شما را به سمت باس دوم سوق میدهد، «رادیانس». البته بدانید که قرار نیست پس از این نبردها پاداشی بگیرید.
8) Bloodborne – «مون پرزنس»
فرام سافتور شهرت زیادی در خلق باسفایتها داشته و از همان نسخههای اول سولز مبارزات خاص و جذابی داشته است، اما اوج همه آنها در Bloodborne رقم میخورد. دنیایی بسیار دلخراش که داستانی جذاب را دل این دنیایی مخوف پنهان کرده و شما به عنوان یک شکارچی باید دل را به دریا بزنید و داستان خود را بسازید. به همین دلیل است که یکی از بهترین مبارزه های پایانی را در Bloodborne شاهد هستیم. برای آنکه بتوانید با باس نهایی مبارزه کنید باید سه بندناف مرموز را پیدا کنیدو بخورید و سپس «گرمن» را شکست دهید. پس از انجام همه اینها، تازه میتوانید با تجسم ماه روبهرو شوید. «مون پرزنس» باس چندان سختی نیست تنها میتواند با یک حرکت نوار سلامتی شما را خالی کند.
9) God of War – «بالدور»
God of War یکی از شناخته شدهترین سریهای تاریخ ویدیوگیم است و «کریتوس» همیشه به عنوان قاتل خدایان بوده و در طی سالها مشغول سلاخی کردن خدایان یونان باستان بوده است. البته سانتا مونیکا در سال 2018 تغییرات بزرگی در این فرانچایز به وجود آورد و دیگر خبری از آن ماشین کشتار خونخوار نبود و او حالا کمی نرمتر شده است. البته که خدایان نورس هم تا همین اندازه قدرتمند و وحشتناک هستند. در همان ابتدای بازی «کریتوس» با یک غریبه قدرتمند روبهرو میشود و ظاهرا هم در درگیری اول کشته میشود، اما «بالدور» چندین و چندبار به سراغ «کریتوس» و پسرش میآید و نهایتا هم در نبردی سرشار از عاطفه و احساس، «کریتوس» مجبور میشود تا پس از آن که «بالدور» نامیراییاش را از دست میدهد، گردن او را بشکند. «بالدور» آنقدر خوب بود که حتی برخی او را برتر از باسفایتهای متعدد نسخه بعدی میدانند و مبارزه با او یکی از بهترین مبارزه پایانی بازی هاست.
10) Nier: Automata
Nier: Automata عنوانی به شدت دوستداشتنی با کاراکترهاییست که شاهد سیر منطقی شکستن آنها از االگوهایی کامل به انسانهایی خطاکار هستیم. دنیای بازی فاصله زیادی از دنیای واقعی ما گرفته اما همچنان توانسته تا شباهتهایی ایجاد کند. در میان همه این آشفتگیها، شاهد یک کامبت به شدت جذاب هستیم که هنرهای رزمی را به زیبایی در خود جای داده و شما از کشتن دشمنان به این روشها لذت خواهید برد. شما در طول بازی محکوم به این هستید که از این سیستم کامبت زیبا استفاده کنید و دشمنان زیادی را از بین ببرید و زندگی را از آنها صلب کنید. در انتهای Automata شما باید با کاراکترهای زیادی از جمله «کو-شی»، «رو-شی»، «دختران قرمز» و نهایتا به نبرد نهایی میرسید که باید طرف خود را مشخص کنید. Nier: Automata یکی از بهترین مبارزه پایانی بازی ها را دارد و حتی اگر شما بتوانید در مبارزه بدون آسیب باشید، مبارزه آسیبهای روحی مختلفی خواهید دید.
11) Assassin’s Creed 2 – «پاپ»
در مورد کارگردانی Assassin’s Creed 2 میتوان صحبتهای زیادی کرد، اما شکی نیست که یکی از برجستهترین بازیهای این مجموعه و تاریخ ویدیوگیم است و توانست تا برای سالها فرمولی موفق برای یوبیسافت تعریف کرد. شما در مسیری 40 ساله قرار خواهید گرفت و باید کشف کنید که «اتزیو آدیتوره» که بوده و چرا و چگونه انتقام گرفت. با این حال حتی او در پایان نمیخواهد مردی را که او را نابود کرده بکشد، اما در عوض او را به مبارزه دعوت میکند. همان نبرد همیشگی «تمپلارها» و «اساسینها» اوجش در انتهای Assassin’s Creed 2 رخ میدهد.
12) Metal Gear Rising – «سناتور آرمسترانگ»
Metal Gear از جمله سریهاییست که هیچ موقع قانون و قاعده خاصی نداشته است. روایت بازی همیشه پس و پیش بوده و این توانسته تا جذابیت خاصی به بازی ببخشد و توانست تا بر محیط ویدیو گیم تاثیر خاصی بگذارد. باسفایتهای بازی هم از قانون مستثنی نیستند و ساختار و سن و سالهای عجیب و بامزهای دارند. Metal Gear Rising یک بازی اکشن شخصیتی است که به واسطه ریشههای مخفیکاری حس و حالی شبیه به دیگر بازیهای Metal Gear دارد. «سناتور آرمسترانگ» یک شرور قدرتمند و به معنای واقعی مجازی است. آخرین درگیری با او در Rising رخ میدهد که او به شما ضربه میزند و باید تا سر حد مرگ بجنگید. این درگیری آنقدر آدرنالین دارد که نبرد با «آرمسترانگ» را در میان بهترین مبارزه پایانی بازی ها قرار داده است.
13) Dark Souls – «گویین»
Dark Souls و دیگر آثار فرام سافتور اغلب ساختاری پیچیده دارند که نیازمند مطالعه و تحقیق است. ابتدا شما با دنیایی فانتزی و تاریک طرف هستید که کم کم با قرار گرفتن در بطن آن متوجه غم و افسردگی شدیدی در عمقش میشوید. با این حال Dark Souls در هسته اصلی خود پیامآور امید استقامت همیشگی است و شما باید به عنوان قهرمان دنیا را نجات دهید. «گویین» فردیست در این دنیا که تقریبا جایگاهی خداگونه دارد و توانسته تا تاریکیها را از دنیا بیرون کند و عصری جدید به پا کند. اما این ساختار بدون نور دنیا همچنان مضر بوده و نیازمند برنامه و اهدافی مشخص است. وقتی در انتها با «گویین» روبهرو میشوید، احساس شرم و غم میکنید. کسی که این همه وقت شما را از تاریکی نجات داده حالا باید به تاریکی فرستاده شود.
14) Devil May Cry 3 – «ویرجیل»
Devil May Cry زاده نمونههای اولیه Resident Evil 4 است. مجموعهای که حالا برخی از دوستداشتنیترین کاراکترها را در خود جای داده، از «دانته» عشق پیتزا و شیطان کش گرفته تا برادرش «دانته» که اختلالاتی عجیب و خاص دارد. از همان ابتدای کار فرانچایز DMC، «دانته» هم بوده، اما DMC 3 داستانهای جدید و متفاوتی تعریف میکند و شما را چندین و چندبار در مقابل هم قرار میدهد. در انتهای بازی، «ویرجیل» میخواهد بجنگد تا ثابت کند قدرتمندتر است. این مبارزه عجیب و هیجان انگیز جزو یکی از بهترین مبارزه پایانی بازی هاست.
15) Shadow of the Colossus – «مالوس»
Shadow of the Colossus یکی از بازیهای شگفتانگیزی است که در طی این سالها الهامبخش عناوین زیادی بوده و بازیهای زیادی نتوانسته اند که در سطح این بازی ظاهر شوند. بازیهای زیادی کوهها، محیطهای باز و دشمنان غولپیکر دارند که شما باید از آنها بالا بروید، اما عناوین محدودی میتوانند چنین حسی در مخاطب ایجاد کنند. در این عملیات نجات، شما باید 16 کلوس را در این دره شکار کنید تا بتوانید به هدف خود برسید. کلوسوس نهایی که «مالوس» نام دارد، نبرد متفاوتی نیست. شما باید بپذیرید که گناه بزرگی مرتکب میشوید و لزوما با بالا رفتن از این غولها اعمال خوبی انجام نمیدهید.
جمع بندی
وجود باسفایت امروزه در بازیها ضروری نیست و ما شاهد این هستیم که بازیهای زیادی باسفایت را از بازیهای ویدیویی حذف کرده اند، اما تمام کردن بازی با شکست یک باسفایت لذتی دوچندان دارد و میتواند تا حد زیادی بازی را بهبود ببخشد. بهبود باسفایتها، به ویژه باسفایت نهایی، میتواند تا حد زیادی به کیفیت بازی کمک کند و آن را ارتقا بدهد، به عنوان مثال ما شاهد کمبود و ضعف در باسفایتهای Batman: Arkham Asylum و God of War بودیم که سازندگان با بهبود کیفیت و البته توجه به کمیت توانستند تا نسخههای بعدی را تا حد زیادی بهبود ببخشند. در این مقاله تعدادی از بهترین باس فایت ها در بازی های ویدیویی را معرفی کردیم. نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما وجود یک باسفایت خوب تا چه اندازه میتواند به بهبود بازی کمک کند؟ در
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 8 دیدگاهniko
sans هم میتونست تو لیست باشه .
pinball
گرمن به یاد موندنی نیست ؟ با اون lore خفن و موسیقی ای یکی از بهترین و متفاوت ترین Boss Theme هاست (ترک The First Hunterرو گوش بدید)و یکی از کول ترین دیالوگ ها و کاتسین های بازی رو داره و باس آرنا که یکی از زیباترین ها توی بازی های سولز لایک میازاکیه . و تازه باز هم باس فایتیه که اندینگ داره پس میشه فاینال باس فایت حسابش کرد . همونجور که میشه Mergo رو بع عنوان باس فایت آخر قرار داد .
M
جای واس از فارکرای 3 خالیه
Reza در پاسخ به M
اون باس فایت نیست
یاشار
شائو خان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
simon
اقا ورجیل توی سری پنجم دویل می کرای جاش خالیه
Gorgonzola
در بهار پیروزی جای Dettlaff خالیست.
pinball در پاسخ به Gorgonzola
البته که میشه هم اصلا با دتلاف فایت نکرد …