جدیدترین شماره سری محبوب Resident Evil با نام Resident Evil Village همانطور که انتظار میرفت، موفقیت چشمگیری به دست آورد و تجربهای بهیادماندنی را به طرفداران چندین ساله این سری و همچنین بازیکنانی که بهتازگی با آن آشنا شدهاند داد. تغییر گیم پلی بازی و تمرکز بیشتر آن بر روی بخش اکشن تا ترس، شاید برای برخی ناخوشایند بود اما قدمی در مسیر جدید برای این سری محبوب محسوب میشود. داستان بازی نیز عمق مناسبی داشته و فراز و نشیبهای زیادی را طی میکند. در این مقاله بخشهای مهم و کمی پیچیدهتر داستان بازی را بررسی میکنیم تا دید بهتری به آن داشته باشید. این مقاله اسپویلرهای بسیار زیادی از داستان بازی داشته پس درصورتیکه هنوز موفق به اتمام بازی نشدهاید، از خواندن آن اجتناب کنید.
1-علت خاص بودن رز، دختر Ethan چیست؟
تمام داستان بازی حول محور نجات دادن دختر Ethan که رز نام دارد میچرخد. او را نهتنها موردتوجه ارتش شده بود، بلکه موجوداتی جهشیافته و وحشتناک روستا به رهبری Mother Miranda هم برای تصاحبش وارد عمل شدند؛ اما دلیل این موضوع چیست؟ علت خاص بودن رز، وجود ماده Mold در داخل بدنش است که از پدر و مادرش به او رسیده. Ethan و همسرش Mia در طی ماجراهایشان با خانواده Baker در آمریکا، به این ویروس آلوده شدند و بدنشان بهخوبی با آن تطابق پیدا کرد. همین موضوع منجر به قابلیت ترمیم زخمهای کشندهی Ethan میشد. خاص بودن رز هم از همینجا نشئت میگیرد. زمانی که تمام اجزای بدن نوزادی از بدنش جداشده اما او همچنان زنده میماند، شاید فقط اندکی از قابلیتهای ویژه رز باشد. قطعاً در شمارههای آینده به کاراکتر رز بیشتر پرداخته خواهد شد.
2-علاقه Mother Miranda به رز
Mother Miranda شخصیت منفی داستان است که همهچیز را در ابتدا او شروع کرد. او دانشمندی بوده که در حال تحقیق در مورد ویروس Mold و اثرات آن پس از وقایع خانواده Baker است. یکی از فانتزیهای او، زنده کردن مجدد دختر خودش طی مراسمی با استفاده از بدن رز بود. زمانی که در داستان به آزمایشگاه زیرزمینی او میرسید، مدارک زیادی از آزمایشهای متعدد او با ویروس Mold و تلاش برای ساختن جنینی قدرتمند برای دخترش پیدا میکنید.
او پسازاینکه دخترش را از دست داد، برای خودکشی به این غارها پناه آورده بود، اما آنجا برای اولین بار Mold را پیدا کرد و فهمید که توسط آن میتواند زخمها را التیام دهد و مردگان را دوباره زنده کند. همین موضوع ایده ساخت میزبانی خوب برای دخترش را توسط Mold در ذهنش بیدار کرد اما تمام آزمایشهایش با شکست مواجه شد. اینجا بود که توجه او به رز جلب شد، بهترین میزبان، کسی که در حال حاضر Mold را در ژنتیک خودش دارد و بهترین کاندید برای زنده کردن دوباره دخترش است.
3-چهار رئیس منطقه، علت به وجود آمدن آنها و هدفشان
Mother Miranda در طول آزمایشهایش برای ساخت بهترین میزبان، چهار نفر را تحت تأثیر Mold قرار داد. داخل کتابهایی که در آزمایشگاه او پیدا میکنید، این فرایند و اینکه چرا ازنظر او این چهار موجود به میزبان خوبی تبدیل نشدهاند را از زبان خود Miranda خواهید خواند. مشکل بانو دیمیترسک، این بود که اگر خودش را با خون سیراب نمیکرد، به هیولایی وحشتناک تبدیل میشد. Donna Benevianto ثبات روحی و عقلی نداشت و بیشازاندازه با عروسکهایش درگیر بود، Moreau هیچ کنترلی بر تبدیلشدنش به یک ماهی بزرگ نداشت و هر وقت بیشازاندازه هیجانزده میشد این موضوع اتفاق میافتاد. هایزنبرگ اما موفقترین آزمایش او بود اما به دلایلی نامعلوم، Miranda را راضی نکرد.
اما هرکدام از این چهار شخصیت، هدفی مشخص برای خود داشتند و چندان به خواسته Mother Miranda اهمیت نمیدادند. هایزنبرگ که از کنترل شدن توسط Miranda خسته شده بود تصمیم به شورش گرفته تا او را از بین ببرد و زندگیای برای خودش داشته باشد. بانو دیمیترسک فقط به دخترانش اهمیت میداد و نقشه Miranda چندان برایش معنی نداشت. Donna Beneviento هم که فقط در دنیای کوچک و تاریک خودش با عروسکها سیر میکرد و Moreau هم کمبود محبت داشت و فقط دنبال تائید گرفتن از دیگران بود تا احساس کند هنوز بقیه او را دوست دارند.
4-همسر Ethan زنده است
باوجوداینکه در صحنه آغازین بازی تیم کریس ردفیلد Mia را به رگبار میبندند، در ادامه مشخص میشود که او درواقع Mother Miranda بوده که خودش را شبیه Mia کرده بود تا بتواند بهتر و دقیقتر رز را بررسی کند. ظاهراً از زمانی که رز به دنیا آمده، Miranda به نحوی Mia را اسیر کرده و خودش را بهجای او جا زده بود. کریس و گروهش از این موضوع خبر داشتند (بااینحال اطلاعاتی به Ethan نمیدهند) و برای همین بهمحض ورود او را به رگبار بستند.
5-Ethan قبلاً مرده است
در طول بازی، پس از شکست دادن هایزنبرگ، Eveline صحنهای از گذشته را به Ethan نشان میدهد که در آن مشخص میشود او در همان ابتدای وقایع بازی قبل و ملاقات با خانواده Baker کشتهشده و به علت وجود Mold در بدنش، توانسته دوباره زنده شود و ادامه دهد. علت جذابیت Ethan و رز برای Miranda هم همین است، او میخواهد دخترش نیز مانند آنها به زندگی برگردد.
6-تغییر نظر کریس و تصمیم به کمک کردن به Ethan
اینکه چرا همان ابتدا کریس چیزی از ماجرا به Ethan نگفت و او را در جریان نگذاشت واقعاً عجیب است و بهنوعی حماقت او را میرساند. Ethan بسیار مصمم برای نجات دخترش، هر چیزی را به جان خرید اما کریس تا آخرین لحظه از گفتن حقیقت و کمک کردن به او امتناع کرد. با تغییر نظر کریس، خودش هم به این موضوع اشاره میکند و میگوید اگر از همان ابتدا حقیقت را گفته بود، شاید جان بسیاری نجات پیدا میکرد.
7-تغییر ظاهر بانو دیمیترسک در Resident Evil Village
پیشتر اشاره شد که این بانوی دوستداشتنی اگر بهاندازه کافی خون ننوشد، زیباییاش را از دست میدهد و به هیولایی هولناک تبدیل میشود. این به دلیل تغییر ژنتیکی او و ادغامش با Mold بود که باعث بلندقد شدنش هم شد، اما هزینه این قدرت و شکوه، این بود که دائم باید خون انسانها را مینوشید. اگر در این امر فاصله بیفتد، او قابلیتش را از دست داده و بهسرعت شروع به جهش میکند و درنهایت به چیزی تبدیل میشود که در مبارزه با او مشاهده کردیم. در طول این مبارزه هم میتوان تقاضای بیشتر او برای خون را که خودش بیان میکند شنید.
8-دختران بانو دیمیترسک
مشخص میشود که این سه نفر، دختران واقعی او نیستند اما بههرحال بانو عشق و علاقه زیادی را برای آنها قائل است. درواقع خود بانو دیمیترسک با آزمایشهای متعدد آنها را به وجود آورده که این موضوع را در کتابی که داخل قلعه پیدا میکنید خواهید خواند. ظاهراً او در ساخت آنها از نوعی حشره که به سرما حساس هستند استفاده کرده و این موضوع، آسیبپذیر بودن آنها را در مقابل سرما توجیه میکند. (در طول مبارزه با هرکدام، زمانی که پنجره را شکسته و باد سرد را به محیط راه میدهید، آنها را نسبت به گلولههای خود آسیبپذیر میکنید) این سه نفر، حکم خانواده بانو دیمیترسک را دارند، خانوادهای از ساختههای مخوف دست خودش.
9-مردم روستا و گرگینههای Resident Evil Village
مردم این روستا انسانهای عادی و کمتوقعی بودند؛ اما زمانی که Mother Miranda ویروس Mold را در مناطق زیرزمینی روستا پیدا کرد، همهچیز عوض شد. او بهمرور بر روستا سلطنت پیدا کرد و مردم نیز چارهای جز اطاعت کردن از او نداشتند. همین موضوع باعث شد Miranda برای اهدافش روی آنها آزمایشهای مختلفی انجام دهد تا میزبان مناسب برای دختر مردهاش را پیدا کند. چون اکثر افراد عادی نمیتوانستند جهشهای ویروس را تحمل کنند، یا کشتهشده و یا تبدیل به گرگینههای وحشی که در طول بازی میبینید میشدند. گرگینهها درواقع آزمایشهای شکستخورده Miranda برای ساخت میزبان مناسب برای دخترش هستند. اینجا زمانی است که روستا به تباهی و نابودی کشیده شد.
10-سربازان نامیرا و آلوده گروه BSAA
گروه BSAA، ارگانی است که با سلاحهای بیوشیمیایی و این قبیل موارد مبارزه کرده و از ایجاد هرجومرج توسط آنها جلوگیری میکند. آنها برای پاسخ به اعمال Umbrella شکلگرفتهاند کریس هم عضوی از همین گروه است. در پایان بازی زمانی که Mia به همراه رز و کریس سوار هلیکوپتر میشوند، یکی از افراد کریس متوجه میشود که سربازانی که برای کمک به روستا فرستادهشدهاند، همگی آلوده به Mold هستند. کریس با فهمیدن این موضوع دستور میدهد که به مقر اصلی BSAA بروند. اینکه چرا سازمانی که برای مبارزه با سلاح بیوشیمیایی تشکیلشده خود از همین سلاح برای نیروهای تحت فرمانش استفاده کرده سؤالی است که احتمالاً در شمارههای آینده بازی به آن پرداخته خواهد شد.
قطعاً نکات مبهم بسیاری در داستان بازی باقیمانده است که فهمیدن آنها چندان ساده نیست و فقط میتوان به حدس و گمان بسنده کرد. در این مقاله سعی شد نکاتی که خارج از دایره حدس و گمان هستند و در بازی به آن اشاره کوچکی شده بیان شود، نکاتی که شاید از چشمتان پنهان مانده باشد. باید دید Capcom در ادامه چطور این داستان را گسترش میدهد و وقایع آن را چگونه با شمارههای قبلی بازی پیوند خواهد زد.
منبع:TheGamer
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه