در تاریخ کمپانی مایکروسافت دو نام ایکس باکس و هیلو چنان در هم تنیده هستند که امروزه با اینکه سری هیلو ممکن است دیگر تب و تاب دو دهه پیش را نداشته باشد اما همچنان به سختی میتوان آن را جدا از کنسولهای ایکس باکس تصور کرد. عرضهی اولین نسخهی هیلو به 15 نوامبر سال 2001 برمیگردد، بازیای که لانچ تایتل انحصاری اولین کنسول مایکروسافت بود و قرار بود در کنار نشان دادن قدرت سختافزاری این کنسول تازهنفس دنیای سرگرمی، همچنین فروش سختافزار جدید این کمپانی در بازار را هم تضمین کند. به دلیل جذابیت داستان بازی Halo، در این مطلب به بررسی بخش داستانی بازی Halo و معرفی بهترین آنها در میان عناوین اصلی خواهیم پرداخت.
امروزه بعد حدود 23 سال با نگاهی به عملکرد این سری معروف روی پلتفرم ایکس باکس میتوان با اطمینان گفت که کنسول مایکروسافت موفقیت و بقای خود در کنار رقبایی با تجربهتر مانند سونی و نینتندو را مدیون نام هیلو و صد البته استدیوی خالق آن یعنی بانجی است.
بانجی توسعه عنوان هیلو را از سال 1997 آغاز کرده بود و بازی طی این فرایند طولانی از یک استراتژی همزمان به یک عنوان سوم شخص و در نهایت اول شخص تغییر شکل داد، در همین دوره بود که مایکروسافت بانجی را خرید و مدیر عامل وقت مایکروسافت عنوان تحت توسعهی استدیو را برخلاف توصیهها به لانچ تایتل کنسول خود بدل کرد و حسابی روی آن مانور داد تا موفقیت بازی در بازار تضمین شود.
علت اهمیت سری هیلو برای پلتفرم ایکس باکس چیست؟
البته که هیلو از اولین نسخه پایه و اساس بازی را چنان خوب بنا گذاشته بود که توانست به راحتی بین غولهای اول شخص آن دوره قد علم کند و در کنار این مورد به دلایل روشنی توانست جایگاه ایکس باکس را در برابر کنسولهای سونی و نینتندو تثبیت کند. اولین نسخه هیلو در کنار گرافیک خوب و یک گیم پلی اکشن اول شخص روان همچنین دارای فضا، خط داستانی و کاراکتری بود که مایکروسافت (یا بهتر است بگوییم ایکس باکس) به آن نیاز داشت.
به عبارت دیگر هیلو آنقدر باکیفیت بود که میتوانست روی هر پلتفرمی به یک مجموعهی موفق بدل شود، چه بسا که انتشار نسخههای مخصوص ویندوز و مک هم همان موفقیت و استقبال را در پی داشت اما کنسول ایکس باکس بدون سری هیلو به احتمال قوی با شکست تجاری مواجه میشد و در نتیجه ممکن بود امروزه اصلا شاهد حضور کنسولی با این نام در دنیای بازیسازی و سرگرمی نباشیم.
آن سالها دورهای بود که عناوین انحصاری وزنهی بسیار سنگینی برای موفقیت یک پلتفرم به شمار میرفت و از آنجایی که رقبا هرکدام شخصیتهای معروف و محبوب متعددی مانند کریتوس، کرش، ماریو و غیره را در انحصار خود داشتند، ایکس باکس نیز به قهرمان معرفی شده در سری هیلو احتیاج داشت.
سری هیلو از ابتدا بخش چند نفرهی خوبی داشت و اتفاقا یکی از علل موفقیت بازی وجود بخش چند نفره متحول کننده بود، با این حال به دلیل آنکه بازی در دورهای متولد شده بود که حالت مالتیپلیر آنلاین هنوز آنچنان مطرح نبود در نتیجه برای جذب مخاطبین به یک بخش داستانی، دنیا و کاراکترهای غنی نیاز داشت و اینجا بود که مسترچیف، یک ابرسرباز از دنیای علمی تخیلی جدیدی وارد داستان شد و آینده ایکس باکس را تضمین کرد.
ما نیز دقیقا به همین دلیل بخش داستانی بازی Halo را با اهمیت تلقی میکنیم و قصد داریم نگاهی به بخشهای تک نفرهی سری هیلو داشته باشیم و ببینیم کدام یک از آنها قویتر و به یاد ماندنیتر بوده و کدام یک نتواسته رضایت مخاطبین را به همراه داشته باشد.
همینطور گفتنی است که طبق رویکرد معمول، بدون در نظر گرفتن ترتیب زمانی عرضه از ضعیفترین عناوین شروع میکنیم تا به عناوینی برسیم که داستان سری را به بهترین شکل ممکن روایت کردهاند. طبیعتا تا انتهای مقاله ممکن است بخشهایی از داستان بازی Halo برای شما فاش شود.
8) بازی Halo 5: Guardians
از سری هیلو تاکنون 16 عنوان منتشر شده که دقیقا نیمی از آنها جزو خط داستانی اصلی سری محسوب میشوند و هشت بازی دیگر عناوین اسپینآف هستند و ما کاری با آنها نخواهیم داشت. از بین 8 عنوان اصلی هیلو، پنجمین نسخه که در 27 اکتبر 2015 عرضه شد دارای ضعیفترین خط داستانی این مجموعه است.
داستان هیلو 5 در سال 2558 و 8 ماه پس از اتفاقات هیلو 4 رخ میدهد و انتظار میرفت که بخشی از جنبههای داستانی مانند بازگشت تیم بلو و باک موجب جذابیت داستان شود با این حال اینطور نشد، بخش داستانی 8 ساعتهی این بازی در عوض پر بود از زیادهگویی و صحنههای از پیش کارگردانی شدهی نه چندان جذاب. همینطور بازی از حالت دو نفره با تصویر دو تکه نیز برخوردار نبود، امری که حتی در بخش داستانی بازی Halo به یک ویژگی ضروری تبدیل شده بود و فقدان آن در هیلو 5 یک ضربه اساسی به این عنوان زد.
لازم به ذکر است که این شماره از بازی جزو نسخههایی بود که توسط بانجی ساخته نشده بود و توسعهدهنده آن 343 Industries بود.
7) بازی Halo 4
بخش داستانی بازی Halo 4 که در تاریخ 6 نوامبر 2012 منتشر شد تغییر رویکرد جالبی را پیش گرفت چراکه این نسخه تمرکز داستان را به نوعی روی رابطه مستر چیف و کورتانا قرار داد. کورتانا با اینکه یک هوش مصنوعی است اما همیشه در طول سری هیلو نقش مکمل بسیار پر رنگی داشته و شاید یکی از دلایل اهمیت کورتانا اینست که اصولا کاراکتر مستر چیف در عمل یا صامت است یا دیالوگهای بسیار اندکی دارد، در نتیجه وجود یک نقش مکمل پرحرفتر برای پیشبرد داستان الزامی به نظر میرسد.
هیلو 4 روایتگر داستانی است که طی آن متوجه میشویم طول عمر هوش مصنوعیهایی نظیر کورتانا تنها 7 سال است و این شخصیت مکمل با سر رسیدن عمر هفت سالهاش در آستانه نابودی کامل قرار دارد. با این وجود هیلو 4 علیرغم دارا بودن چنین خط داستانی دراماتیکی نتواست در روایت آن موفق باشد.
کمپین تکنفرهی بازی که در سال 2557 و 4 سال پس از وقایع هیلو 3 رخ میدهد پر از محیطهایی بود که به شکل آزاردهندهای مشابه همدیگر بودند و صحنههای از پیش کارگردانی شده نیز در حد و اندازه این عنوان نبودند، همچنین سیستم سندباکس سلاح و تغییر گیجکننده در طراحی نژاد کاوننتها نیز اصلا به ذائقه طرفداران قدیمی مجموعه خوش نیامد.
در مجموع کمپین 8 ساعتهی این عنوان که توسط 343 Industries ساخته شده بود نتوانست در حد و اندازه نام هیلو ظاهر شود. نکته جالب این عنوان اما اینجاست که اگر خط داستانی آنرا روی درجه سختی لجندری تکمیل کنید بازی پس از نمایش نام سازندگان برای چند لحظه چهرهی زخمی مستر چیف را هم نشان میدهد، امری که به ندرت در این سری رخ میدهد.
6) بازی Halo: Reach
عنوان هیلو ریچ که در تاریخ 14 سپتامبر 2010 منتشر شد جزو آخرین شمارههای هیلو است که همچنان توسط بانجی ساخته شد. کمپین 9 ساعتهی این عنوان به شکل زیبایی تراژیک بود و در سال 2552 از دید گروه شش نفره Noble به روزهای پایانی سیاره ریچ میپرداخت و به عبارت دیگر وقایع آن پیش از داستان سهگانهی اولیه رخ میدهد.
البته این گروه شش نفره مشخصا شخصیتپردازی مناسبی نداشت تا جایی که ظاهر یکی از آنها از شخصیت محبوب گوست در سری کال آو دیوتی تقلید شده بود. با این وجود هیلو ریچ جدا از مشکلات داستانی، به لحاظ کیفیت در میان سه عنوان نخست مجموعه و عناوینی که بعدتر ساخته شدند، جایی در میانه قرار دارد.
هرچند که بازی یک عنوان متوسط از آب در آمد اما بانجی همچنان کار خود را انجام داد و توانست بخش تراژیک داستان را به خوبی به مخاطب منتقل کند زیرا طرفدارانی که از ابتدا با این مجموعه همراه بودند از اول هیلو ریچ میدانستند که این سیاره در نهایت نابود میشود اما بانجی باز هم توانست آن حس مبارزه در برابر یک دشمن شکستناپذیر در این عنوان که به آواز قو در سری هیلو شهرت دارد را به مخاطب ارائه دهد و بخش داستانی بازی Halo را به شکل جذابی گسترش دهد.
5) بازی Halo 3 ODST
عنوان هیلو 3 ODST که طی تاریخ 22 سپتامبر 2009 منتشر شد در زمان عرضه آنچنان مورد استقبال قرار نگرفت اما بازی با گذشت زمان توانست گیمرها را با خود همراه کند.
این بازی برخلاف عناوین بعدی خود مانند هیلو 4 و 5 توانست به خوبی نشان دهد که دنیای این مجموعه به حدی عظیم است که پتانسیل بالایی برای گشت و گذار دارد و عنوان مذکور اینکار را به گونهای انجام داد که داستان بازی چندان جدا از سهگانه اصلی به نظر نمیرسد.
هیلو 3 ODST با الهام از هیلو 2 و 3 ساخته شده بود، نورپردازی رنگینتر آن در کنار اتمسفر تاریک بازی به خوبی به چشم میآمد و داستان آن نیز بیشتر شبیه یک رمان جنایی پیش میرفت تا یک اوپرای فضایی و حماسی، از سوی دیگر مارتی اودانل و مایکل سالواتوری در زمینه موسیقی متن بازی سنگ تمام گذاشته بودند.
علاوه بر این موارد روند بازی به گونهای بود که تقریبا میتوان به آن لقب جهانباز را داد و باید گفت با اینکه ساختار ماموریتهای داستانی بازی پراکنده به نظر میرسید اما سازندگان همچنان توانسته بودند در بخش داستانی7 ساعتهاش حق مطلب را ادا کرده و بخش داستانی بازی Halo را بار دیگر شاخ و برگ دهند.
4) بازی Halo Combat Evolved
نخستین عنوان هیلو با نام بازی Halo: Combat Evolved که در سال 2001 روانه بازار شد با وجود بخش داستانی 10 ساعتهی خود همچنان به عنوان یکی از شاخصترین بازیهای این مجموعه در حوزه داستان است. پایانبندی اولین هیلو چنان قدرتمند بود که فضایی برای یک آغاز قوی در شماره بعدی را هم فراهم کرده بود.
البته بازی در کنار خط داستانی قدرتمند، گیمپلی و ظاهر فنی خوب همچنان دارای چند مشکل بود که باعث میشود عنوان مذکور جزو سه هیلوی برتر این مقاله قرار نگیرد. یکی از ایرادات بازی تکرار مجدد مراحل سنگینی مانند «کتابخانه» و «دو خیانت» بود که البته این اشکال با وجود ماموریتهای حساسی نظیر «حقیقت»، «مصالحه» و «نقشهنگار خاموش» در طول کمپین کمتر به چشم میآمد.
ایراد بعدی بازی عدم وجود تعادل در قدرت سلاحهای بازی بود به گونهای که برای مثال مخاطبین در تردید مدام تعویض سلاح خود با یک اسلحهی دیگر قرار داشتند.
با وجود چنین ایرادات نه چندان بزرگی، اولین هیلو همانطور که در ابتدای مقاله مورد اشاره قرار گرفت نیز توانست چنان گرد و خاک کند که نسخههای بعدی آن به مورد انتظارترین بازیهای نسل خود بدل شدند و از طرفی بازی هنوز چنان قدرتمند بود که گیمرها برای بازیهای رقیب از لقب هیلو کیلر یا هیلوکش استفاده میکردند زیرا آن دوره کمتر عنوانی میتوانست با این سری رقابت کند. همچنین این شماره پایه گذار بخش داستانی بازی Halo گشت و از همان ابتدا توانست قوی ظاهر شود.
3) بازی Halo Infinite
بازی هیلو اینفینیت جدیدترین ورودی این مجموعه است که در تاریخ 8 دسامبر 2021 وارد بازار شد. این شماره در کنار دارا بودن یک بخش داستانی 10 ساعته ایدههای تازه و جدید بسیاری را به این سری تزریق کرد و استفاده از ساختار جهانباز را به خوبی در گیمپلی پیادهسازی کرد.
گفتنی است که با وجود جهانباز بودن بازی خط داستانی آن نیز به گونهای طراحی شده تا غیرخطی باشد، در نتیجه بازیکنان از آزادی عمل بیشتری در تعامل با دنیای بازی و پیگیری فعالیتهای جانبی خود برخوردار هستند.
داستان هیلو اینفینیت روی The Banished یا طردشدگان تمرکز دارد، گروه جدیدی از دشمنان که نقش عمدهای در عنوان استراتژیک Halo Wars 2 (2017) ایفا میکردند. در کنار این موارد جدیدترین بازی هیلو نه تنها باسفایتهای به یادماندنی و گرافیک حیرتانگیزی داشت بلکه توانست برای پیشبرد داستان در شمارههای آتی نیز زمینهسازی کند.
البته هیلو اینفینیت مشکلاتی هم داشت، برای مثال طراحی محیط میتواند از جایی به بعد برای مخاطب یکنواخت شود زیرا شما یا در جهان باز و جنگلی رینگ قرار دارید یا در محیط داخلی فلزی آن، در نتیجه هیچ محیط دیگری برای ایجاد تنوع وجود ندارد. علاوه بر این موارد این بازی مانند هیلو 5 از فقدان حالت دو نفره در تصویر دو تکه رنج میبرد. با این حال سیستم مبارزات هیلو هیچگاه تا این حد پیشرفته و لذتبخش نبوده است.
2) بازی Halo 2
دومین نسخه هیلو از سه گانهی اصلی این مجموعه در تاریخ 9 نوامبر 2004 عرضه شد و با بخش داستانی 10 ساعتهی خود طرفداران را به دو دسته تقسیم کرده بود زیرا داستان بین مستر چیف و آربیتر (مقامی تشریفاتی در میان دشمنان بازی یا همان کاوننتها) تقسیم شده بود.
هرچند باید گفت که این موضوع به خودی خود یک ایراد نبود زیرا دشمنان بازی از آن حالت تک بعدی و «آهنربای گلوله» بودن در بازی اول خارج شدند و مخاطب به اطلاعات بیشتری از جوانب مختلف آنها دست یافت.
یکی از ایرادات اصلی عنوان هیلو 2 این بود که به نظر میرسید بازی یک فصل کامل در بخش داستانی کم دارد (موردی که مشکلاتی را برای عنوان بعدی ایجاد کرد). همچنین به جای آنکه داستان را با مستر چیف تمام کند آن را با یک ماموریت آربیتر به پایان میرساند.
با وجود همه این موارد هیلو 2 همچنان یک عنوان بینظیر از آب درآمد زیرا بانجی به شکل جاهطلبانهای تصمیم گرفته بود در نسخه دوم به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کند که در نهایت همینطور هم شد اما این بلندپروازی در عین حال مثل تیغ دولبهای عمل کرد که روی بازی هم چند خراش کوچک انداخت.
1) بازی Halo 3
در نهایت به بهترین حالت داستانی بازی Halo میرسیم و باید گفت سومین نسخه هیلو، عرضه شده در تاریخ 27 سپتامبر 2007 احتمالا از بهترین بخش داستانی این سری برخوردار است.
البته که هیچ بازیای صد درصد کامل نبوده و هیلو 3 هم از این قاعده مستثنا نیست و ایرادات خود را دارد اما میتوان گفت این عنوان به لحاظ داستانی نقطه اوج سهگانهی اصلی است. بازی خط داستانی را دقیقا از انتهای هیلو 2 ادامه میدهد و به همان سبک و سیاق در تلاش است تا میان روایت موازی مستر چیف و آربیتر تعادل ایجاد کند.
تقریبا اکثر طرفداران قدیمی دنیای هیلو اتفاق نظر دارند که پایانبندی هیلو 3 متحیرکننده است و برخی مراحل آن نه تنها در راس هیلو 3 قرار دارند بلکه در نقطهی اوج کل سهگانهی اصلی هستند.
در مجموع عنوان هیلو 3 به واسطه گانپلی شگفتانگیز، دشمنان عالی و طراحی کلی بینظیر یکی از موردانتظارترین و موفقترین بازیهای دوران است، اما بهترین نکتهی آن پدید آوردن یک پایانبندی فوقالعاده برای یک سهگانهی بزرگ است، موردی که با وجود چند قدم اشتباه در طول سالها چنان خوب از آب درآمد که در پایان بازی وقتی مستر چیف به داخل محفظه خواب مصنوعی میخزد بازیکنان نیز حس به پایان رساندن یک نبرد حقیقی و سهمگین را دارند.
جمعبندی
خب، هشت عنوان اصلی مجموعهی هیلو را به ترتیب کیفیت آنها در بخش داستانی بررسی کردیم و باید گفت که طبیعتا اگر این مقاله به شکل بررسی کلی عناوین اصلی سری یا کل 16 بازی هیلو بود، شکل کاملا متفاوتی به خود میگرفت.
با این وجود حالا اگر قصد ورود به دنیای هیلو را داشته باشید دیگر میدانید حداقل به لحاظ داستانی نقاط قوت و ضعف این مجموعه در کجاست و برای دیدن بهترین حالت داستانی بازی Halo باید به سراغ کدام نسخهها رفت و باید از کدام شمارههای مجموعه دوری کرد، امری که مطمئنا به کار خواهد آمد زیرا سری هیلو دیگر در انحصار دنیای بازی نیست و اکنون در حوزههای مهم دیگری مانند ادبیات و سینما نیز گسترده شده است. در پایان همچنین منتظر نظرات و تجربیات شما در بخش نظرها هستیم.
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 0 دیدگاه