God of War یکی از ماندگارترین و محبوبترین فرنچایزهای صنعت بازی است. داستان حماسی یک اسپارتان خشمگین که اسطورههای بزرگ یونان و نورس را مثل آب خوردن از میان برمیدارد. این فرنچایز از زمان ظهور خود، هیچ کمبودی در ارائه هیجان یک Hack and slash (هکانداسلش) واقعی به بازیکنان نداشته است و بیشتر نسخههای آن، عناوین باکیفیت و خوشساختی بودهاند؛ شاید یکی از دلایل این موضوع این باشد که این فرنچایز مانند اکثر فرنچایزهای محبوب دیگر، تن به انتشار سالیانه عناوین خود به قیمت کسب درآمد بیشتر برای ناشرین نداده است اما متأسفانه هیچ مجموعهای کامل نیست. فرنچایز God of War برای تازه ماندن خود، تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است اما این ترفندهای اضافه شده و نوآوری در روایت داستانی، همیشه هم جواب نمیدهد. همین موضوع باعث شده است که برخی از نسخههای این مجموعه، جذابتر از بقیه باشند. در این مقاله، به رتبه بندی بازی های God of War بر اساس کیفیت خواهیم پرداخت.
بهترین بازی های God of War به ترتیب کیفیت
برای بیش از یک دهه، مجموعه God of War مترادف با قهرمانی کاریزماتیک با خشمی افسارگسیخته بود. از اولین نبردش با یک هیدرای چند سر تا نابودی کامل خدایان یونانی، کریتوس خیلی زود توانست راه خود را به قلب گیمرها پیدا کند و با تیغههای آشوب و حرکات آکروباتیک خود، به نمادی برای پلیاستیشن تبدیل شود. کریتوس نشان داد که در راه رسیدن به انتقامش، هیچ دشمن غولپیکری حتی خدای خدایان المپوس، یارای ایستادگی در برابر او را ندارد. حال که برای اولین بار شاهد عرضه خدای جنگ بر روی رایانههای شخصی هستیم، وقت خوبی است که نگاهی دوباره به این فرنچایز داشته و تمام نسخههای آن را به ترتیب کیفیت رتبه بندی کنیم. با پارسی گیم همراه باشید.
9- God of War Betrayal
در میان هیاهوی عرضه گوشیهای تاشو در سال 2007، خدای جنگ نیز با یک بازی ساید اسکرول، به دنیای بازیهای موبایلی وارد شد و هیجان سلاخی دشمنان با تیغههای آشوب را به موبایلها آورد. در حالی که توسعهدهندگان در طراحی شخصیت اصلی کریتوس و انتقال نبردهای خشمگین او به کنترلهای لمسی موبایل، کار تحسینبرانگیزی انجام دادند اما سبک هنری و طراحی کلی بازی، از محدودیت ناشی از قدرت سختافزاری گوشیهای آن زمان رنج میبرد. به نظر میرسد در طراحی بازی، سازندگان از راهروهای پرپیچوخم Prince of Persia الهام گرفتهاند که منجر به ایجاد یک پلتفرمینگ دوبعدی ساده و در عین حال رضایتبخش شده است اما این موضوع نمیتواند GOD OF WAR BETRAYAL را از شر دشمنان تکراری، نبود لحظات حماسی و یک روایت داستانی مناسب نجات دهد.
8- God of War: A Call from the Wilds
ایده یک بازی God of War مبتنی بر متن ممکن است خندهدار به نظر برسد؛ به خصوص زمانی که ماهیت خشن و هیولاهای غولپیکر این مجموعه را در نظر بگیرید. این که حتی آن را در این لیست گنجاندهام، ممکن است عدهای را متعجب کند. God of War: A Call From the Wilds با هنرنمایی آترئوس جوان، از دستورات متنی ساده استفاده میکند تا به بازیکنان این امکان را دهد که از دستوراتی مختصر اما نه بیش از حد محدودکننده برخوردار شوند. شما با مادر آترئوس، تمرین تیراندازی میکنید، به جمعآوری گیاهان در باغ مشغول میشوید و جنگلهای انبوه اطراف کابین نوردیک خود را جستجو خواهید کرد.
در طول هشت فصل کوتاه بازی، با موجوداتی هم خطرناک و هم اهلی روبرو خواهید شد. نحوه برخورد با آنها به طور کلی به شما بستگی دارد و این که چقدر خوب به درسهای خود گوش دادهاید. تجربه بازی تا حد زیادی خطی است اما مانند بهترین بازیهای ماجراجویی متنی، کار تحسینبرانگیزی انجام میدهد و به شما این احساس را میدهد که دنیای نامرئی اطرافتان، در واقع به خواستههای شما واکنش نشان میدهد؛ این تجربه، با هشت قطعه هنری کلکسیونی کامل شده است که پایان هر فصل را مشخص میکنند. بازی هیجان یک نبرد حماسی با باسی غولپیکر را ندارد اما یک نقطه عطف عالی برای بازی جدید سونی سانتا مونیکا به شمار میرود.
7- God of War: Chains of Olympus
God of War: Chains of Olympus که از نظر فنی، دومین سفر کریتوس به یک پلتفرم سیار است، توانست از توان سختافزاری بالاتر PlayStation Portable استفاده کند (حداقل در مقایسه با فناوری اولیه گوشیهای هوشمند در Betrayal) تا یکی از جاهطلبانهترین و زیباترین تجربیات را بر روی یک کنسول دستی ارائه دهد. Chains of Olympus که درطول 10 سال خدمت کریتوس به المپوس جریان دارد، داستان یک اسپارتان دیوانه را روایت میکند که از شهر آتیکا در برابر مهاجمان ایرانی محافظت میکند، البته قبل از آن که به توطئه ملکه جهان مردگان و اطلس تایتان برای از بین بردن ستون جهان، کشانده شود.
در این بازی، توضیحات کمی هم در مورد کالیوپه، دختر کریتوس و شخصیت او داده شده اما این مبارزات بازی و پایانبندی عالی آن است که به معنای واقعی کلمه، بازی را به تجربهای ارزشمند تبدیل و از پتانسیل کریتوس به نحو احسن استفاده میکند. استودیوی Ready at Dawn (که ممکن است آن را از بازی The Order: 1886 برای پلیاستیشن 4 و بازی واقعیت مجازی Lone Echo به یادآورید) توانست تقریباً بهطور کامل، تجربه God of War را به یک کنسول دستی انتقال دهد اما متاسفانه در ادامه، تلاشهای چندانی برای پیشبرد آن صورت نگرفت.
6- God of War: Ghost of Sparta
استودیوی Ready at Dawn با تکیه بر تجربه خود در توسعه بازی Chains of Olympus، توانست یک بازی غنیتر را بر روی کنسولی دستی ارائه دهد. هرچند بازی بهبودهایی در بخش مبارزات داشت (از جمله یک «fire meter» جدید که به کریتوس اجازه میداد تا قدرت ضربات خود را چندبرابر کند) اما مهمترین دستاورد God of War: Ghost of Sparta از روایت آن نشئت میگرفت که بازیکنان را با داستانی هیجانانگیز از جستجوی کریتوس برای یافتن برادرش آشنا میکرد. این داستان سادهتر و صمیمیتر، گاهی اوقات میتواند شما را غافلگیر کند و یک رشد شخصیتی هوشمندانه برای کریتوس به دنبال دارد. اگرچه GHOST OF SPARTA پس از ماجراجویی همهچیزتمام کریتوس در God of War 3 منتشر شد، با این حال نشان داد که هنوز یک عمق احساسی کشف نشده در اسپارتان سرخ و سفید ما وجود دارد.
5- God of War: Ascension
علیرغم نام پرابهت بازی، God of War: Ascension نشانه واضحی بود از این که فرنچایز خدای جنگ وارد یک سراشیبی شده و بسیاری از نقاط قوت خود در نسخههای گذشته را از دست داده است. ASCENSION به جای گسترش دنیای پیرامون کریتوس، ترجیح داد که دوباره به گذشته او بپردازد و داستانی گاه بسیار پیچیده درباره خشم انتقامجویان و حقیقت نهچندان پنهان در پس مرگ خانواده کریتوس را روایت کند. داستانی که این بازی را در رتبه بندی بازی های God of War، در جایگاه پنجم قرار میدهد.
با وجود ارائه لیستی درجه سوم از خدایانی که در مقابل کریتوس قرار میگرفتند، اکشن بازی هنوز به همان اندازه عناوین قبلی، آشنا و رضایتبخش است. سلاحهای تکمیلی در این نسخه وجود ندارند اما کریتوس میتواند سلاحهای دشمنانش را مستقیماً از دست آنها خارج کند و برای مدت کوتاهی از آنها استفاده کند. بازی چندنفره آنلاین Ascension نیز یک حالت لذتبخش به نام Favor of the Gods را اضافه کرد که چهار بازیکن را برای کسب بیشترین امتیاز، در مقابل یکدیگر قرار میداد. Ascension به لطف انتشار بر روی کنسولی قویتر، از کیفیت قابل قبولی نیز برخوردار بود.
4- God of War (2005)
برای بسیاری از گیمرهای قدیمی، تماشای یک اسپارتان خشمگین در برابر یک هیدرای سه سر غولپیکر، خشنترین نمایش قهرمانی اکشنی بود که چشمان جوان و معصومشان، برای اولین بار تجربه میکرد. در وهله اول، این مقیاس بزرگ بازی و خشونت خونین آن بود که فرانچایز God of War را برای یک دهه تمام، در صدر صنعت گیم قرار داد. God of War اصلی موفق شد داستانی جذاب از انتقام را روایت کند که بازیکن را در تعدادی از مکانهای فوقالعاده تأثیرگذار از جمله معبد پاندورا قرار میداد؛ ساختاری عظیم و مجموعهای از پازلها که بر پشت تایتانی غولپیکر به نام کرونوس قرار داشت و البته نباید نبرد پایانی و دشوار بازی با آرس، خدای جنگ سابق المپوس را فراموش کرد.
در حالی که Ascension شبیه به مجموعهای از قطعات مختلف است که توسط تیمی با ایدههای ته کشیده، توسعه یافته اما God of War، از پایینترین خیابان آتن گرفته تا بلندترین قله صخرههای جنون، شبیه به یک سفر واقعی به نظر میرسد. مهمتر از آن، طراحی قدرتمند بخش مبارزات است که هیجان نبردی خونین با دشمنان متنوع را به مخاطب ارائه میدهد. چیزی که God of War را از قرار گرفتن در جایگاههای بالاتر این لیست بازمیدارد، تنوع پایین آن در تعداد باسها است و هیدرا، مدوسا، نگهبان معبد پاندورا با چهره گاو نر و آرس، به سختی میتوانند فهرست باسهای موردنیاز بازی را کامل کنند. برای عنوانی با نام خدای جنگ، حضور تعداد کم شخصیتهای باستانی حتی در اولین ماجراجویی این فرنچایز، یک نقطهضعف به شمار میرود.
3- God of War 3
با نگاهی به گذشته فرنچایز، واضح بود که نسخه نسل هفتمی خدای جنگ، با گرافیک بهبودیافته، سناریوهای جنگی بزرگتر و به معنای واقعی کلمه، مرگ تمامی اساطیر یونان به دست کریتوس، به یکی از نقاط قوت پلیاستیشن 3 تبدیل شود. از نظر گیم پلی، تیم توسعه بازی موفق شد تا آتش انتقام کریتوس را با رگههایی از خشونت و جادو ترکیب کند. تواناییهای جادویی به جای عمل کردن به عنوان یک سیستم جداگانه، در سلاحهای کریتوس گنجانده شدند که نیازمند رویکردی متنوعتر و سریعتر برای مبارزه بود. کریتوس همچنین این توانایی را پیدا کرد که از دشمنان به عنوان قلاب استفاده کند و آنها را دور بزند. این توانایی سبب شد که خشونت بیشتری به مبارزات بازی اضافه شود.
حال که کریتوس به پایان راه رسیده بود، کلکسیونی از خدایان یونانی بازمانده، فرصت خوبی برای او فراهم کرد تا عدالت بیرحمانه خود را در کوه المپوس به اجرا درآورد. خدای جنگ 3 هیچ تعارفی با مخاطب ندارد؛ صحنههایی مانند لگدمال کردن زئوس در دید اولشخص و سرخ شدن صفحهنمایش، به سیخ کشیدن تایتان کرونوس و یا تماشای مرگ اسفبار پوزیدون از چشم خودش، به خوبی توانستند تا آتش خشم و انتقام کریتوس را به تصویر بکشند. اما متأسفانه در پس هر لحظه خشن یا ضدقهرمانی بازی، به نظر میرسد نویسندهها فراموش کردهاند که کریتوس حداقل باید چیزی شبیه به یک شخصیت باشد نه صرفاً یک ماشین کشتار خشمگین و عربدهزنی که به آن تبدیل شده بود.
2- God of War 2
God of War 2 به عنوان یکی از بهترین بازیهای اکشن پلیاستیشن 2 و مسلماً نقطه عطفی در نسل ششم، یک ماجراجویی بزرگتر و بهتر از God of War و مملو از صحنههای بسیار حماسی، استراتژیهای مبارزهای متنوعتر و یک روایت داستانی احساسی و زیبا بود که آن را در جایگاه دوم رتبه بندی بازی های God of War قرار میدهد. پس از کشتن خدای جنگ سابق، تنها آرامش کریتوس این است که بقیه جهان را با ارتش اسپارتانهای خود غارت کند. در نهایت خدایان المپوس مجبور میشود دست بکار شوند و او را از مقام خدایی برکنار کنند. حوادثی که در ادامه پیش میآید، یکی از بزرگترین سفرهای کریتوس است.
از پرواز بر فراز اقیانوسها، سوار بر یک پگاسوس شعلهور گرفته تا رفتن به میان زنجیرههای چندکیلومتری یک ارابه غولپیکر و سفری واقعی به دل زمان، این دنباله نسبت به نسخه قبلی خود، مقیاسی بزرگتر و سرعت بالاتری داشت. در حالی که نسخه پایانی این سهگانه، دارای گرافیک ارتقا یافته و لیست بلندبالاتر از خدایان یونانی برای قتلعام میشد اما این God of War 2 بود که توانست در تمام جنبهها، عالی عمل کند و اسپارتان خشمگین را به قلب گیمرها راه دهد.
1- God of War (2018)
جدیدترین خدای جنگ سانتا مونیکا، یک تغییر کمنظیر در صنعت گیم بود؛ از آن تغییراتی که حتی کسی درخواستش را نداده بود و یا حتی کسی نمیدانست که چنین تغییری را میخواهد. تغییری که موفق شد تا به طور کامل، دیدگاه و تصور ما در مورد یک فرنچایز یا ژانر خاص را از نو شکل دهد. میتوان ساعتها در مورد دوربینی که از ابتدا تا انتهای بازی حتی یکبار هم کات نمیخورد صحبت کرد؛ یا این که چگونه مبارزات، به یک هیولای محاسباتی و بسیار درگیرکنندهتر تبدیل شدهاند؛ و یا میتوان به قلههای کوهستانی و جنگلهای سرسبز بههمپیوستهای اشاره کرد که پیشرفت در ماجراجویی جدید کریتوس را به خوبی القا میکند. همه این موارد کمک میکنند تا خدای جنگ، به یک تجربه بزرگ تبدیل شود اما این تخریب بنیادی و بازسازی شخصیت کریتوس (و رابطه او با پسرش آترئوس) است که میراث او را به چیزی فراتر از خدایی عربدهزن تبدیل میکند.
کریتوسی که زمانی نقش اول پروتاگونیستهای خشن بود، حال به شخصیتی آرامتر و پیرتر تبدیل شده که تلاش میکند هم تجارب خود را به پسرش منتقل کند و هم به او اجازه ندهد اشتباهاتی را که تا آخر عمر شکنجهاش میدهد، تکرار کند. داستانی که تعجببرانگیز نیست زیرا بسیاری از توسعه دهندگان بازی (مانند کوری بارلوگ) اکنون در اواسط دهه 30 تا اواخر دهه 40 از عمر خود هستند و با مسائل و مشکلاتی که پیرامون پدر شدن وجود دارد، دستوپنجه نرم میکنند. اما این که چگونه این کار را به نحوی انجام دهید که چهره گمشدهای مانند کریتوس از نو احیا شود، بسیار درخشان و شایسته احترام است. در سال 2005، خدای جنگ مردی را به ما معرفی کرد که از هر طرف توسط هیولاها محاصره شده بود و در سال 2018، او سرانجام سفری را برای سرکوب هیولاهای درون خود آغاز کرد.
سری God of War اولین بازی خود را در سال 2005 منتشر کرد. این مجموعه فوقالعاده بر اساس مکانیزمهای خشن و روایت داستانی شگفتانگیز در پسزمینهای از اساطیر یونان و خدایان باستانی، توانست خیلی زود در بین گیمرها محبوب شود. کریتوس، روح اسپارتان، جنگجویی است که قدرت و خشم بینظیرش، او را به چالش کشیدن خدایان یونان سوق میدهد. کریتوس بیرحم و غیرقابلتوقف است اما گذشته غمانگیزش، او را به یک ضدقهرمان محبوب تبدیل میکند؛ حتی زمانی که در چندین بازی اصلی و اسپینآف، مرتکب جنایاتی میشود. در این مقاله، به رتبه بندی بازی های God of War بر اساس کیفیت پرداختیم.
منبع: Polygon
دیدگاه کاربران
تعداد دیدگاه کاربران: 5 دیدگاهM
فقط گاد آف وار ۲۰۱۸ خوب بود بقیه اش خوشم نمیاد
تازه اونم نسبت ب بقیه بازی هاش دوست دارم
محمد در پاسخ به M
داداش شما کلا به سمت گاد آف وار نیا چون گاد آف وار بازی کن نیستی
Abolfaz
من نظرم رو بهترین نیست چون همشون عالی هستن و نسخه 2018 کامل ترینه ولی برای من هم نسخه 3 یه حالت به شدت اتمسفریک و خاص داشت و کلا بازی بود که در اوج شروع شد و با اوج تموم شد.. کمتر بازی در حدش پیدا میشه…
Milad
نسخه ۳ خیلی خیلی خشن و خفن بود
keyhan
سه خیلی خفن بود